صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۱۶۳۸
«آقای فارس که این روزها با انتشار اسناد ثابتمون کردی که علت خونه‌نشینی ملک‌مطیعی اصلاح‌طلب‌ها و محمد خاتمی و میرحسین موسوی بودن، ممنون از معرفی متحجرین. حالا تو که اصلا مثل اونا نیستی کمک کن بهروز وثوق بیاد تو مملکتش. نمی‌گیم بیاد رو پرده سینما، فقط بیاد وطنش».
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۷

رخدادهای دهه 60 را بهانه‌ای کرده‌اند برای تسویه‌حساب سیاسی. خطی که رسانه‌های اصولگرا از مدتی پیش آغاز کرده‌اند، حالا با درگذشت ناصر ملک‌مطیعی و ماجرای ممنوع‌الکاری 40ساله‌اش دوباره سوژه خوبی شده تا کاسه‌کوزه همه آنچه «تندروی‌های دهه 60» نامیده می‌شود بر سر اصلاح‌طلبان شکسته شود؛ اصلاح‌طلبانی که بعضا در آن سال‌ها سمت‌هایی در دولت داشته‌اند.

به گزارش شرق، مسعود ده‌نمکی در واکنش به انتشار خبر درگذشت ناصر ملک‌مطیعی در اینستاگرامش نوشته است: «لوطی و روشنفکرنما. تفاوت مرحوم ملک‌مطیعی با مخملباف در همین امروز آنهاست. لوطی در وطن و روشنفکر در آغوش اجنبی. لوطی که توسط خالق توبه نصوح تکفیر و ممنوع‌الکار شد و فیلم برزخی‌هایش توقیف و دیگری از فیلم توبه نصوح به فیلم سکس و فلسفه رسید».


(تصاویر) تشییع پیکر "ناصر ملک‌مطیعی"


هم‌زمان با این توجیهات هم تصویری از مرحوم ملک‌مطیعی در فیلم «صادق‌کرده» در حال نمازخواندن منتشر شده و در حال دست‌به‌دست‌شدن است. در کنار آن جمعی دیگر انگشت اتهام را به سمت محمد خاتمی، وزیر وقت ارشاد و محمد بهشتی، از مدیران وقت سینمایی، گرفته‌اند با این بهانه که آنها مقصر ممنوع‌الکاری 40ساله ملک‌مطیعی بوده‌اند. غافل از آنکه در دهه نخست بعد از انقلاب در حوزه فرهنگ تقریبا نوعی اجماع حداکثری نه‌تنها میان مجریان انقلابی راست و چپ، بلکه بخش زیادی از بدنه مذهبی انقلابی وجود داشت. مهم‌ترین نماد این همسویی هم سینما بود. جامعه مذهبی خشم زیادی نسبت به «سینمای بدنه» یا «فیلمفارسی» پیش از انقلاب داشت تا جایی که در جریان انقلاب آتش‌زدن سینماها به سمبل مخالفت با رژیم پهلوی بدل شده بود.

سینمای ضدسوپراستار
بسیاری از هنرپیشه‌ها، خواننده‌ها یا فعالان عرصه فرهنگ، بعد از انقلاب از سوی دادگاه‌های انقلاب احضار شدند. اتهامات مختلفی هم گاه برای آنها در روزنامه‌های آن زمان درج می‌شد؛ از مفسد فی‌الارض تا ترویج ابتذال و تحکیم رژیم گذشته.

خود ملک‌مطیعی گفته بود: «بعد از انقلاب برای من مشکل خاصی پیش نیامد. مسئله دادگاه انقلاب بود که همه دوستان احضار شدند. در آنجا خواستند ببینند این افراد که هستند و چه کرده‌اند. طبیعی هم بود. باید مسئولان با ما آشنا می‌شدند. یک تعهدی هم از ما گرفتند که کاری برخلاف نظر آنها انجام ندهیم...».

ایرج تقی‌پور، از کارشناسان بنیاد سینمایی فارابی در دهه 60 در مصاحبه‌ای گفته بود که سینمای بعد از انقلاب با «سوپراستارسازی» مخالف بود: «فقط این نبود که میل شخصی آقای بهشتی یا آقای انوار در برخوردهای سخت‌گیرانه و حذفی مؤثر باشد؛ یک جریان اجتماعی وجود داشت که فکر می‌کردند سینما باید از آلودگی‌ها پاک شود. فکر می‌کردند تلویزیون و سینما همان‌طور که امام گفته بود، دانشگاه است و جنبه‌های تعالی سینما بیشتر برایشان اهمیت داشت تا سرگرمی آن. آقای ملک‌مطیعی، آقای بیک‌ایمانوردی و خیلی‌های دیگر ستاره‌های فیلمفارسی‌ها بودند که برچسب ابتذال رویشان خورده بود.

توقع جمهوری اسلامی از سینما توقعی بود که اینها در آن کانسپت، خوش‌نام به حساب نمی‌آمدند. مسئله آقایان فردین و ملک‌مطیعی و خیلی از دوستان دیگر این بود که می‌خواستند سوپراستار بازی کنند...».


روزنامه جوان: موسوی و خاتمی به "ملک‌مطیعی" بد کردند


عبدالله اسفندیاری هم که از سال ۶۲ تا ۷۲ مدیر بخش فرهنگی فارابی به مدت 10 سال بود، با اشاره به عملکرد خود در فارابی به ایلنا گفته بود: «۹۰ درصد عملکرد خود را در دوره مدیریت تأیید و ۱۰ درصد رد می‌کنم و این ۱۰ درصد مربوط به بخشی است که از اراده مدیران سینمایی خارج بود. مثلا ممنوع‌الکاری برخی از چهره‌های سینمایی که قبل از انقلاب مشهور بودند در توان مدیران نبود که این ممنوع‌الکاری را بردارند. مثلا سعید راد در فیلم‌هایی همچون طوفان و دادشاه بازی کرد و هیچ مشکلی به وجود نیاورد اما از اواخر سال ۶۱ از زمان ساخت فیلم برزخی‌ها گروهی از تندرو‌ها شروع به ‌فشارآوردن بر سینمای ایران کردند و مدعی شدند که دوباره طاغوت در حال برگشتن به سینماست. جوسازی‌هایی که این گروه ایجاد می‌کرد ترس‌ها و نگرانی‌هایی را در بین مقامات سیاسی به وجود می‌آورد و در تصمیم‌گیری‌ها تأثیر می‌گذاشت».

این برخوردها و محدودیت‌سازی‌ها آن زمان نه به پای این یا آن جناح، بلکه به پای قاطعیت انقلابی ثبت می‌شد. مجریان دولتی و حاکمیتی برآمده از بدنه مذهبی انقلابی طبیعتا مجری خواست بدنه در محدود‌سازی عناصر همکار یا دخیل در سینمای پیش از انقلاب بودند. اگرچه در شرایط خاص آن روزها اعمال سلیقه‌های فردی هم بی‌تأثیر نبود.

اینکه 40 سال بعد، از میان همان حامیان نگاه فرهنگی آن روزگار، جماعتی اصلاح‌طلب شدند و دیگران اصولگرا، تأثیری در اصل ماجرا ندارد. اصولا در دهه 60 اختلاف اساسی بین دو جریان راست و چپ درون حاکمیت در حوزه سیاست و فرهنگ وجود نداشت. کمااینکه دیده نشد تصمیماتی که در آن برهه در حوزه فرهنگ گرفته شده با مخالفت سفت‌وسختی از سوی جریان مقابل روبه‌رو شود. عمده اختلاف آن زمان جناح راست و چپ، عمدتا در حوزه اقتصادی بود که سیاست‌ها سمت دولتی‌شدن میل کند یا بخش خصوصی؛ همین و بس.

اتفاقی که در سال‌های بعد و در دهه 70 رخ داد این بود که جریان چپ مذهبی در زمینه‌های مختلف که یکی از نمودهای آن حوزه فرهنگ بود، دچار تحول گفتمانی شد. آنچه از آن به‌عنوان تساهل و تسامح نام برده می‌شد، بیش از سیاست خودش را در حوزه فرهنگ نشان داد. این تحول در جناح راست نه تنها تجربه نشد، بلکه آنها در برابرش هم ایستادند. حسین صفار هرندی، وزیر ارشاد احمدی‌نژاد، زمانی گفته بود که اختلاف ما از زمانی شروع شد که اصلاح‌طلبان از اصول عدول کردند. او گفته بود آنها باید پاسخ دهند که چه کسی تغییر کرد؟ ما تغییر کردیم یا آنها؟

استیضاح برای ایرج قادری
عمده این ایستادگی در برابر فرهنگ تساهلانه دولت اصلاحات به ماجرای استیضاح عطاءالله مهاجرانی باز می‌گردد. همان‌هایی که این روزها اصلاح‌طلبان را مقصر40 سال ممنوع‌الکاری ملک‌مطیعی می‌دانند در دهه 70 عطاءالله مهاجرانی را بابت حضور ایرج قادری در سینما استیضاح کردند! یکی از اتهامات مهاجرانی این بود که چرا ایرج قادری، هنرپیشه پیش از انقلاب، امکان و مجوز ساخت فیلم پیدا کرده است! مضمون نطق یکی از نمایندگان اصولگرای موافق استیضاح مجلس پنجم خطاب به مهاجرانی این بود که کاش خاک جبهه را توتیای چشمتان می‌کردید به جای اینکه به چنین فردی مجوز ساخت «طوطیا» (نام فیلمی که ایرج قادری کارگردانی کرده بود) بدهید... .

این درحالی است که قادری سال 73، در زمان وزارت میرسلیم بر ارشاد، هم فیلم ساخته بود اما صدای کسی درنیامده بود! اتهامات دیگر مهاجرانی هم انتشار مطبوعات آزاد و مجوزدادن به نویسندگانی بود که در گفتمان اصولگرایی و ادبیات رسانه‌ای‌شان، مبتذل، طاغوتی، ضددین، فراماسون، وابسته و غرب‌زده نامیده می‌شدند.

بارها جریان‌های سیاسی و شبه‌سیاسی متعلق به اردوگاه اصولگرایی بابت ساخت و پخش بسیاری از فیلم‌هایی که از نگاه آنها مبتذل یا مورددار تلقی مي‌شد، اقدام به تجمعات اعتراضی کرده یا حتی مانند ماجرای فیلم آدم‌برفی که در دولت اصلاحات ساخته شد، اقدام به شکستن شیشه‌های سینما کردند.


حمله روزنامه جمهوری اسلامی به تشییع کنندگان ملک مطیعی


طنز ماجرا این است، همین چند ماه پیش که قرار بود تصویر ناصر ملک‌مطیعی بعد از 40 سال از صداوسیمای علی عسگری اصولگرا پخش شود، کیهان نوشت: «دو شبکه تلویزیونی چهارشنبه به‌طور هم‌زمان برای به‌صحنه‌آوردن و تجلیل یکی از بازیگران فیلمفارسی‌های مبتذل رژیم شاه برنامه‌ریزی کرده بودند... آیا این مدیران خود حاضرند حتی یکی از پوسترهای فیلم‌های مبتذل این بازیگر را که اغلب مملو از برهنه‌گرایی و صحنه‌های غیراخلاقی است، به خانواده خود نشان دهند؟! فیلم‌هایی مانند «قصاص»، «بابا گلی به جمالت»، «مهدی مشکی و شلوارک داغ»، «لذت گناه»، «خاطرخواه»، «جیب‌بر خوشگله»، «کلک نزن خوشگله»، «پاشنه‌طلا» و... که علاوه بر ساختار فنی ضعیف، مصداق بارزی از فساد و فحشا در سینما بودند. همان جریانی که حضرت امام(ره) به آن واکنش نشان دادند و فرمودند: «ما با سینما مخالف نیستیم؛ ما با مرکز فحشا مخالفیم». به‌راستی چنین فردی که حاضر نیست حتی گذشته خود را به نقد بکشد، با رواج‌دادن تیپ‌های جاهلی و کلاه‌مخملی به‌عنوان شخصیت‌های مثبت در فضاهای ضداخلاقی‌اي مانند کاباره‌ها و کافه‌ها، چگونه از نظر برخی افراد، پیش‌کسوت و حتی پدر سینمای ایران محسوب می‌شود؟!»

کیهان در ادامه مدعی شد که حتی تلویزیون زمان شاه هم حاضر به نمایش ناصر ملک‌مطیعی نبوده است!: «نکته جالب این است که حتی تلویزیون شاه به‌دلیل ابتذال بیش‌از‌حد این‌گونه فیلم‌ها جرئت نداشت، آنها را در کانال‌های خود نمایش دهد! تنها پس از سال‌ها و در اواخر دوران رژیم گذشته به نمایش معدودی آثار سینمای فارسی که به فیلم‌های موج نو معروف بودند، اقدام کرد...».

چهار سال پیش هم مدیران نظارت رادیو جوان مانع پخش گفت‌وگو با ناصر ملک‌مطیعی در قالب برنامه «شهر فرنگ» رادیو جوان شده بودند. ارژنگ امیرفضلی، بازیگر آثار طنز سینمایی و تلویزیونی، همان زمان با اشاره به اینکه قطعا برنامه‌سازانی که ملک‌مطیعی را دعوت کردند قطعا از خطوط قرمز و ممنوعیت‌های نوشته و نانوشته این رسانه ملی اطلاع داشتند و علی‌رغم آن، چنین دعوتی از او کرده بودند، نوشته بود: «همان کاری که حدود 20 سال پیش هنرمندی در رادیو با علی تابش کرد و روح او را شکست و خیلی‌ها نفهمیدند، امروز هنرمند دیگری همان کار را در تلویزیون با ناصر ملک‌مطیعی کرد و باز خیلی‌ها نفهمیدند.

چقدر عجیب و جالب که همه‌چیز مثل آن روزها تکرار شد. ایرادی به مسئولان سازمان نیست. ایراد بر دوستان وارد است که برای خودنمایی و خاص نشان‌دادن خودشان دل نازک این کهن‌مردان را می‌شکنند، وگرنه حریم و قانون تلویزیون را که سال‌هاست می‌دانیم و مشخص است. خصوصا برای ما دست‌اندرکاران. اصلا این همه رسانه در فضای مجازی هست که می‌توانستید آنجا برای ایشان برنامه درست کنید و از ایشان یاد کنید، چرا آنجاها نبردید؟»

باید از اصولگرایانی که این روزها به‌دنبال مقصرسازی، فرافکنی و انداختن توپ به زمین جناح مقابل‌اند، پرسید که در اوج همسویی سلیقه فرهنگی دولت و ملت در دهه 60 با چاشنی برخی تصمیمات سلیقه‌ای عده‌ای از هنرپیشه‌های پیش از انقلاب ممنوع‌الکار شدند، چرا در طول سه دهه بعد از آن روزگار در وزارت ارشاد مصطفی میرسلیم، علی لاریجانی، محمد حسینی و محمدحسین صفارهرندی اصولگرا این ممنوعیت‌ها رفع نشد؟! چرا در صداوسیمایی که این سال‌ها همواره در يد اصولگرایان بوده ناصر ملک‌مطیعی ممنوع‌التصویر و صدا بود؟

سهند ایرانمهر در توییتی در واکنش به رویه رسانه‌ای اصولگرایان نوشته است: «آقای فارس که این روزها با انتشار اسناد ثابتمون کردی که علت خونه‌نشینی ملک‌مطیعی اصلاح‌طلب‌ها و محمد خاتمی و میرحسین موسوی بودن، ممنون از معرفی متحجرین. حالا تو که اصلا مثل اونا نیستی کمک کن بهروز وثوق بیاد تو مملکتش. نمی‌گیم بیاد رو پرده سینما، فقط بیاد وطنش».

واکنش وزیر اسبق ارشاد به ماجرای ممنوع‌التصویری ملک‌مطیعی
مهاجرانی در چند رشته توییت به بحث‌های ایجادشده درباره چرایی بازنگشتن ملک‌مطیعی به سینما واکنش نشان داده و درباره تلاش‌های خود در دورانی که وزیر ارشاد بوده، توضیح داده است: «شهریور ٧٦ که به وزارت ارشاد رفتم، سیف‌الله داد را که رئیس خانه سینما بود، به‌عنوان معاون سینمائى انتخاب کردم. نشانه‌اى بود که اهل سینما براى خود تصمیم خواهند گرفت. دو فیلم دیدار و آدم‌برفى که از سال ٧٣ توقیف بودند، رفع توقیف شدند و حمله به سینماها شروع شد! ده‌نمکى سردسته بود! فضاى غوغا در طول دوران مسئولیتم در ارشاد آرام نگرفت! در‌باره وثوقى و ملک‌مطیعى و فردین با سیف‌الله داد صحبت کردم.

آیا می‌توان راهى براى بازگشت آنان فراهم کرد؟ مثل ایرج قادرى که زمان لاریجانى به سینما بازگشت یا ایرج راد. براى من وثوقى و فردین و ملک‌مطیعى اهمیت بیشترى داشتند. قرار بود اگر ضرورت داشت دیدار هم داشته باشیم. ملک‌مطیعى با مردانگى و مروت به سیف‌الله داد گفته بود: «من که نمى‌توانم به شما کمک کنم، انصاف نیست که بارى بر دوشتان بگذارم».

ارسال نظرات
ناشناس
۱۹:۱۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
یکی از بزرگترین الطاف خفیه الهی این بوده که از زمان نخست وزیری موسوی تا خود روحانی همه لیبرال بودن و عمدتا اصلاح طلب دسته بندی می شدن، لذا هیچ ایراد و اشکالی نداره هر کاری می خون می تونن بکنن، خیلی هم خوبه .... اصلا هرچی آواره مال دوره احمدی نژاده، ملک مطیعی خودش گفت احمدی نژاد مصبب همه بد بختی هاشه

در پایان تشکر می کنم از جریان مقدس اصلاح طلبی که شبه معصومیت بعضی هارو آزار میده
ناشناس
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
همانها که هنوز او را فاسد می خوانند! رانتخواران، اختلاسیون، ژن وخوبها
ناشناس
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
این که این جریان طرفدار و دنباله روی آقایان علم الهدی و مصباح از تندرویهای آقایان خاتمی و موسوی می نالد خیلی مضحک است.
به هر حال از نظر من که ملاک حال افراد است. شما همین امروز درست رفتار کنید ما گذشته را فراموش می کنیم.
علی
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
شما فراموش کن .اما تاریخ خیانت های این به اصطلاح اصلاح طلب های منافق وفتنه گر های وطن فروش و غرب گرا رو هرگز فراموش نمی کنند.
ناشناس
۱۶:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
فرارو چرا میخوای با سفسطه کار اصلاحات رو مخفی کنی، فارس یه حقیقت رو گفته، کاره ای نیست که بخواد بهروز وثوقی رو بیاره تو مملکت، دولت که دست شماست تو یه کاری کن که وثوقی بیاد تو مملکت
ناشناس
۱۶:۱۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
فرارو. بری بالا بیای پایین اصلاح طلبان امروز همان تندرو های دهه شصت هستند. فعلا پاسخگوی رفتار آن موقع باشند بعد ادعای اصلاح طلبی بکنند.
ناشناس
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
چرا توی این دوره خبری ازشون نشد دولت الان که مععععععتدله مثلا ؛ بسم الله شما بیاریدشون سینما اگه ادعا میکنید تلوزیون اصول گرا هستند . بسم الله وزیر ورزش معتددددلتون ورود زنان به ورزشگاه درست کنه ؛ بسم الله فیلتر تلگرام و بردارین ؛ جرات داشته باشید بگید کی اجازه نمیده ( خودتون هم میدونید مانعی نیست فقط خوراک واسه لفاظیهاتون میخواین به نفعتونه که محدودیت باشه تا کسی رو داشته باشید تقصیر گردنش بندازید) یارو تمام نیش و کنایه ها به انقلاب تقصیر خودشه حالا خودشو کشیده کنار ژست واسمون گرفته .
حسین
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
بهتره بگین چه تفکری
ناشناس
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
زیاد خودتونو ناراحت نکنید, "دیگه تمومه ماجرا!!!!"
ناشناس
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
شدند و حمله به سینماها شروع شد! ده‌نمکى سردسته بود
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
رضا
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
همان سیستم و افرادی که فردین و خانم فروزان و دیگران را از کار منع کردند باعث شدند که ناصرخان ملک مطیعی از سینما محروم شود
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
ظلم هیچ وقت پایدار نخواهد ماند
خروس محله
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
واقعیت ماجرا این است که الان دوران کی بود کی بود من نبودم شده و هرکسی گناه را به گردن جناح بی زبان و بدون دفاع اصلاحات می اندازد. قاعده بازی را حاکمیت تعیین کرده بود ولی افرادی مانند ده نمکی و ... تحت عنوان لباس شخصی ها هیچ ابائی نداشتند که زاویه بسیار تندی به راهبردها بدهند و بسیاری را تارومار و زخمی کنند. سیاست جذب حداقلی و دفع حداکثری در آن دوران بسیار جواب داد. مثلا دادگاه انقلاب سیدجواد ذبیحی را بیگناه شناخت ولی گروهی خودسر وی را در بیابانهای اطراف تهران به وضع فجیعی به قتل رساندند. شما ذائقه مردم را پس از 40 سال در حوزه فرهنگ و سینما بخصوص نتوانسته اید تغییر دهید. حالا که نه فردینی هست و نه ملک مطیعی،آیا سیاست های سینمایی تان به سمت سوپر استاری میل نکرد؟ آیا موسیقی پاپ این دوران مبتذل تر است یا پاپ دوران قبل انقلاب؟ لطفا بحث خواننده های مونث را پیش نکشید زیرا نوع خوانش و اجرای آنها شرافت دارد بر خواننده ای که به نام جمهوری اسلامی در استرالیا و در لابی صهیونیست ها می خواند. صد رحمت و هزار درود بر شرف شجریان که در طی انقلاب در خارج کنسرت داشت ولی اجازه نداد شعاری علیه نظام داده شود.
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
ماله نکش بابا / اصل خشت اولیِ بود که اصلاح طلبای تندرو تو دهه 60 گذاشتن / همون چپی ها معروف ....
سينما شناس
۱۲:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
ناصر ملک‌مطیعی بازیگری که از قضای روزگار پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط مدعیان این روزهای اصلاحات ممنوع‌التصویر و کار شد روز شنبه دار فانی را وداع گفت تا روزنامه‌های زنجیره‌ای بار دیگر بهانه‌ای پیدا کرده و با تمسک به آن دست به حاشیه‌سازی زده و واقعیات را وارونه جلوه دهند.
ناصر ملک مطیعی که بود و سطح او در دنیای رسانه و هنر به چه اندازه می‌توانست باشد موضوع این نوشتار نیست، روی سخن اینجا است که مدعیان اصلاحات همواره از حاشیه‌ها کلاهی بر سر مطالبات معیشتی مردم ساخته‌اند تا این مشکلات و مطالبات دیده نشوند.
رخت سیاه در عزای کسی که
خودشان ممنوع ‌از کارش کردند!
چنانچه گفته شد موضوع این گزارش سطح حرفه‌ای ناصر ملک‌مطیعی در دنیای سینما نیست و اینکه آیا واقعا به آن صورتی که روزنامه‌های زنجیره‌ای ذکر کرده‌اند او « امیرکبیر سینمای ایران » بود یا سطح نازل فیلم‌هایی که در آن ایفای نقش کرده بود به قول برخی تحلیل‌گران این روزهای سینما بازی‌های او را در سطح فیلم‌های اتوبوسی قرار می‌دهد.
نکته قابل تأمل آن است که مسببان ممنوع‌ از کار شدن این بازیگر، امروز در رثایش مرثیه‌سرایی کرده و به این و آن فحاشی می‌کنند که چرا قدرش را ندانستید و با او بد تا کردید!
این ادعای مستند به نوشته‌هایی است که در همان سال‌ها در روزنامه‌ها منتشر شد و به عنوان نمونه می‌توان به یادداشت روز 9 خرداد 1361 کیهان به مدیریت محمد خاتمی نماینده وقت اردکان در مجلس شورای اسلامی، وزیر بعدی فرهنگ و رئیس‌دولت اصلاحات‌اشاره کرد.
«روزنامه کیهان » در این شماره علیه اکران برزخی‌ها به کارگردانی ایرج قادری و بازیگری ناصرملک مطیعی دست به انتشار یادداشتی با عنوان « دوزخ ابتذال در «برزخی‌ها»! » زده بود، در بخشی از این یادداشت آمده بود : « همه این‌ها را نوشته ام که بگویم‌ای برادری که فکر و رفتار تو و خواست آمریکا یک مجموعه واحد را تشکیل می‌دهد ،‌ای هنرشناس نمای غاصب پستی که صلاحیتش را نداری، همان گونه که برای خوشایند شرق فیلم « برنج خونین » را به فستیوال تاشکند می‌بری در فستیوال غرب فیلم برزخی‌ها را فراموش نکن.»
این یادداشت و فشارهای بی‌امان افرادی چون محسن مخملباف که این روزها در دامن صهیونیست‌ها به خوش رقصی مشغول است بازیگرانی چون ملک مطیعی را از ادامه کار محروم ساخت، ولی سال‌ها بعد در خرداد ماه 1397 زمانی که این بازیگر رخت از دنیای خاکی به جهان باقی برد همان‌ها لباس عزایی که صاحب مجلس بر تن می‌کند بپوشند و از این تیترها برای بیان نظر خود استفاده کنند: پایان ممنوع التصویری، مرگ شمایل لوطی‌گری، پایان کلاه مخملی، خداحافظ رفیق، عاشق سینما تسلیم سرنوشت، فرمون به سمت مرگ پیچید، مردانگی مُرد، خاموشی ملک سینمای ایران، مردی که در انتظار خودش بود، نه! دنیا وفا نداشت، نشسته بر پرده نقره‌ای دل‌های مردم و وداع با امیرکبیر سینمای ایران!
از ربّنای شجریان تا فوت یک بازیگر؛
میان‌داری برای حاشیه‌سازی!
روزنامه‌های زنجیره‌ای در شماره‌های دیروز خود هر چه خواستند وارونه‌نمایی کردند و خود را صاحب عزا نشان دادند، «روزنامه قانون » با بغضی در گلو [!] نوشت : « شنبه پنج خرداد است. ساعت 00:48 دقیقه بامداد.«انا... و انا علیه راجعون» و پیام ناقص یکی از کانال‌های تلگرامی، تنم را می‌لرزاند. صفحه را که باز می‌کنم، چشمان غمگین و صورتِ رنجورش میخکوبم می‌کند.«فرمون فرمون که می‌گفتن همین بود؟»
«آفتاب یزد » نیز از پایان ممنوع التصویری ملک مطیعی با مرگ وی خبر داد و نوشت : «خبر فوت این بازیگر سینما از سوی تلویزیون بازتاب داده شد این در حالی است که بیش از این حضور وی در این رسانه با محدودیت مواجه می‌شد.»
روزنامه اعتماد اما بخشی از ماجرا را به صورت ناقص روایت کرد و نوشت: «سال ١٣٦١ در فيلم «برزخي‌ها» ساخته ايرج قادري بازي كرد و پس ‌از آن به مدت ٣١ سال در هيچ فيلمي بازي نكرد.» اعتماد به نقل از خود ملک مطیعی ادامه داد : «هيچ كس مانع نشد. من هم نامه‌اي‌ ننوشتم كه بگويم ديگر اين كار را نمي‌كنم. من خيال مي‌كردم كه تعزيه هم اجرا كنند، من آدم خوب تعزيه هستم. كار بدي نكرده بودم ولي اصولا خسته شده بودم.»
این روزنامه در ادامه نوشت: «ملك‌مطيعي سرانجام سكوت خود را با بازي در فيلم «نقش نگار» در سال ١٣٩٢ شكست.»
روزنامه شرق در این میان از متنی ادبی و شعر گونه استفاده کرد و نوشت: «نیمه‌شب پنج خرداد، بسیاری از مخاطبان فضای مجازی دوست داشتند خبری که دست‌به‌دست می‌شود مثل همیشه شایعه باشد؛ خبری که در تمام این سال‌ها جوانمرد سینمای ایران را مکدر کرده بود و همیشه گله می‌کرد از اینکه چرا وقتی میان مردمش زندگی می‌کند، از نبودنش حرف می‌زنند و راضی به مرگش هستند!؟ به‌سختی می‌شد خبر فوت ناصر ملک‌مطیعی را باور کرد، نه‌اینکه بیماری سالیان و ناتوان‌شدن جسم و روحش از کسی پوشیده باشد، مرگ اسطوره جوانمردی سینمای ایران برای بسیاری قابل‌باور نیست.»
می‌توان همه روزنامه‌های زنجیره‌ای را به نظاره نشست و تیترها و گزارش‌های رنگارنگ آنان را در عزای یک هنرپیشه بررسی کرد ولی آنچه عیان است ذوق و علاقه مدعیان اصلاحات به مرگ یک هنرپیشه و یا صدای یک خواننده است، آنان همواره به دنبال حاشیه سازی هستند تا از این حاشیه‌ها کلاهی مخملی بسازند و برسر مشکلات اساسی و بنیادین مردم بگذارند.
روزی ربّنای شجریان را تیتر یک خود می‌کنند و روزها برای آن قلم‌فرسایی می‌کنند و روزی دیگر فوت ملک مطیعی را سوژه می‌کنند و از ممنوع‌الکاری او برای سالیان متمادی گله می‌کنند!
این همه برای آن صورت می‌گیرد که مشکلات این روزها دیده نشود، زنجیره‌ای‌ها چندین سال است که با بزک کردن برجام نقش اساسی و محوری در وضعیت کنونی داشته اند، اقتصاد کشور دچار مشکلات بنیادینی است که این مشکلات را می‌توان نتیجه نگاه به دستان بیگانه دانست، دولتمردان یازدهم و دوازدهم به مدد زنجیره‌ای‌ها در سال‌های گذشته همه تخم مرغ‌های اقتصاد را در سبد برجام گذاشتند و آن شد که با خروج آمریکا از برجام این روزها مدعیان اصلاحات نمی‌دانند دست به دامان که شوند و چگونه جنازه برجام را از قبرستان به شهر بازگردانند، شاید فوت یک هنرپیشه قدیمی بتواند این رسالت را برای زنجیره‌ای‌ها انجام دهد ولی آیا مشکلات نیز با این تیترها خاتمه خواهد یافت؟! بعید به نظر می‌رسد.
دارید ‌اشتباه می‌زنید!
در این میان نشریه «هفت صبح» اما گزارشی جالب منتشر ساخته است، این روزنامه با تیتر «‌دارید‌اشتباه می‌زنید» به «موج غمنامه‌های بی‌پایان در رثای مرحوم ناصر ملک مطیعی» پرداخته و با اظهار تاسف از فوت وی نوشته است: همه این‌ها باعث نمی‌شود که باز هم شگفت زده نشویم از این حجم از تاثر و سوگنامه در رثای ناصر ملک مطیعی، بازیگر قدیمی 88 ساله که اتفاقا در پنج سال گذشته مورد تجلیل و احترام مناسبی از سوی محافل هنری قرار گرفته بود. اما حالا تقریبا تمام بازیگر‌ها و سلبریتی‌ها، جملاتی غم‌انگیز با ته مایه اعتراض منتشر کرده‌اند و درباره تاثیر مرحوم ملک مطیعی در تاریخ سینمای ایران قلم زده‌اند و خب مبالغه فراوانی هم کرده‌اند...»
در ادامه این یادداشت آمده است: «خب ملک‌مطیعی چندان در پی حفظ کیفیت بازی‌اش نبود. نگاه خاصی به حرفه‌اش نداشت. او یک شمایل مردانه داشت که با صدای چنگیز جلیلوند از فیلمی به فیلمی دیگر می‌برد. به عنوان مثال او در سال 49 در هشت فیلم، در سال 1350 در 10 فیلم و در سال 51 در هشت فیلم بازی کرده است. یعنی در سه سال 26 فیلم! مگر می‌شود! آخر چطوری؟ این آمار و ارقام می‌تواند در کتاب رکوردها ثبت شود. بعید است در سینمای هند و مصر هم مشابهی داشته باشد.»
نویسنده همچنین با کنایه‌ای معنا دار افزوده است: «الان در عصر من‌وتو، لابد باید باور کنیم که ر. اعتمادی بهترین نویسنده دوران است و شب پره بهترین خواننده پاپ تاریخ و البته مرحوم ملک مطیعی هم عصاره تاریخ سینمای ایران!»
فارغ از درستی و یا نادرستی قضاوت نویسنده روزنامه « هفت صبح » و نیز تعابیر «نشریات زنجیره ای» که از ملک مطیعی به عنوان «امیرکبیر سینمای ایران» یاد کرده است یک نکته و واقعیت غیر قابل کتمان است و آن اینکه روزنامه‌های زنجیره‌ای و مدعیان اصلاحات کاری به این ندارند که سطح و نقش یک فرد در دنیایی که به آن تعلق داشت چه اندازه بوده است، آنان به دنبال پلی هستند که از روی آن برای رسیدن به نیات خود عبور کنند، نیت اصلی نیز جز گذاشتن کلاه مخملی بر روی مشکلات مردم نیست، مشکلاتی که اقتصاد بیمار کشور که حاصل برجام زدگی و دل بستن به دستان خارجی‌ها است نشانه گویای آن است.
ناشناس
۱۷:۲۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
طولانی بود
حمید
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
نمی توان روی یک فرد یا تعدادی از افراد انگشت گذاشت و تمام کاسه کوزه ها را بر سر آنها شکست. البته افراد هم مقصر و مسئولند ولی مقصر اصلی سیستمی است که می خواهد مخالفان خودش را در تمام حوزه ها حذف و یک ایدئولوژی که تناسبی با نیازهای جامعه ندارد را به آن تحمیل کند.
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
ما ایرونیها مرده پرستیم مثلا بقول خود آقای آیت الله منتظری در زمان حیاتش بهش گربه نره میگفتن و حضرت امام ایشان را به خاطر ساده لوحی از مقامش خلع کرد که درست هم بود.ونامه خلع اونو آقای کروبی نوشت که درست هم بود.وتمام عکسهای ایشون روبا دستور آقای مهندس میرحسین موسوی از تمام ادارات برداشتند .ولی همین آقای موسوی وکروبی وحتی مرحوم هاشمی وفرزندانشون چه کردنند تومراسم خاکسپاری ؟؟؟؟پس خواهشنا به بیراهه نروید ومردم روگمراه نکنید .حال وروز اونموقع ها همین بود .مگه همین آقای روحانی نبود که میخواست بعد ازکودتای نوژه تمام ارتشیها رو حقوق نده وبعضا تیربارون کنه .ولی امروز داره چه رولی بازی میکنه .محمدخاتمی هم مثل بقیه .اونموقع نون تو اون بود والان نون تواینه حالیته ؟؟؟نون به نرخ روزخوردن یعنی همین والسلام ختم کلام
محمد
۱۷:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
شیر مادرت حلالت..
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
اگه اصول گراها بیارند وثوق رو شما تیکه پاره شون نمیکردین.چرا واقعیت رو قبول نمیکنین تند روی های اوایل انقلاب که معلومه از عمد بوده تیشه به ریشه اش زده.که معلومه چه کس هایی بودند.دوما اگر اینکه اون موقع جامعه اونطور بوده و... درست باسه چ،ا در مورد قضاوت های خلخالی چنین ماجرایی رو قبول نمیکنین.که جو اون موقع اینطور بوده.چرا همیشه همه چی رو تا به نفع خودتون نباشه قبول نمیکنین.فکر فکر فکر .صد درصد نمیزاری تو سایت اما خودتون بخونین هم بسته
ناشناس
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
بین ممنوع الکار کردن تا کشتن هزاران نفر یعنی هیچ فرقی نیست
میخوای ماله کشی کنی ببین کجارو داری با چه ملاطی ماله میکشی
mari
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
به وضوح مشخصه که هر کی ساز خودش رو داره میزنه
همه در رابطه با همه چیز نظر میدن و جلوشو می گیرن
ناشناس
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
ماله کشیدید؟ الان کی مبرا شد؟
ناشناس
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
ناصر خان با قلب شکسته و غریبانه رفت ولی حداقل بیایید از ایرج و بهروز وثوقی و بقیه قدیمی ها دلجویی کنید
ناشناس
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
اینهمه خودتون رو به در و دیوار زدید که ثابت کنید اصلاح طلبها گناهی در ممنوع الکاری مرحوم ملک مطیعی نداشتن؟!!! ... نه آقا جان..هم شما مقصرید بخاطر اون سالها و هم اصولگراها بخاطر سانسور مرحوم ملک مطیعی در صدا و سیمای ضرغامی و علی عسکری در برنامه هایی مثل دورهمی.... بله...همتون مقصرید!!!!!
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
حالا که اسم موسوی و خاتمی و مخملباف اومد وسط فرارو شروع کرد به ماله کشی
اصلا اصلاح طلبا همه فرشتن و هیچ گندی نزدن
ناشناس
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
این مملکت درست بشو نیست
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
لعنت به همشون یک ملت را به ورطه نابودی کشاندند
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
چه کسی "ملک‌مطیعی" را ۴۰ سال به سینما راه نداد؟
اول خلبان هواپیمای تهران-یاسوج و دوم ناخدای سانچی و سوم ریزعلی خواجوی!!!!
ناشناس
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
مقصر اصلی من بودم :)
سیّد دلبر
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
مرده پرستی دیگه بسه ! خود خاتمی هم ممنوع الاکرانه
امین
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
بگو احمدی نژاد خیال همرو راحت کن.

خخخخ


خاتمی هم از همون دوران روزنامه کیهان مشوق مرحوم ملک مطیعی بوده و هست و...

بازم خخخ
ناشناس
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۷
همینکه اصلاح طلبان سهم خود را در این اهمال کاری می پذیرند خوبه