صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

طبق آخرین آماری که سفیر چین در ایران اعلام کرده، در سال ۲۰۱۷ برای ۱۱۷ هزار نفر ایرانی ویزای چین صادر شده، در حالی که جمعیت چینی‌هایی که به ایران آمدند کمتر از ۷۰ هزار نفر بوده است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۰ - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷

چینی‌ها موتور محرک گردشگری جهان شناخته می‌شوند و لقب «ولخرج‌ترین توریست‌ها» را گرفته‌اند، با این حال سهم ایران از این گردشگران با وجود رشدی نزدیک به ۸ درصد، همچنان «رضایت‌بخش» توصیف نمی‌شود.

به گزارش ایسنا، فریدون وردی‌نژاد ـ مشاور رسانه‌ای رییس‌جمهور و سفیر سابق ایران در چین ـ که اواخر سال گذشته با همکاری انجمن دوستی ایران و چین و سفارتخانه چین در تهران، همایش بین‌المللی چشم‌انداز توسعه روابط ایران و چین با محوریت گردشگری و تجارت را ترتیب دادند که تا حدی درباره‌ی نقایص تعاملات گردشگری دو کشور شفاف‌سازی شود، به عنوان عضو شورای سیاست‌گذاری آن همایش، از تداوم این همکاری‌ها و تعاملات برای روان شدن گردش اطلاعات بین دو کشور به انگیزه تقویت آمد و شدهای گردشگری، خبر داد و درباره آمار سفر چینی‌ها به ایران اظهار کرد: در شش‌ماه گذشته، سفر چینی‌ها به ایران حدود هشت درصد رشد داشته که «رضایت ‌بخش» نیست و باید بیشتر کار شود.

وی افزود: نمی‌شود گفت بیشتر چینی‌هایی که به ایران سفر می‌کنند، تاجر هستند، در واقع بیشتر آن‌ها گردشگر تخصصی‌اند. مساله این است که هنوز در چین حرکت عمومی گردشگری برای ایران راه نیافتاده که علت آن نداشتن شناخت از ایران است، با این حال مجموعه کسانی که از چین به کشور ما آمده‌اند، تاثیرگذارترین افراد برای جذب گردشگر بوده‌اند، آن‌ها با تبلیغات شفاهی گردشگران دیگری را جذب ایران کرده‌اند که باید از این ظرفیت بیشتر استفاده شود.

سفیر اسبق ایران در چین همچنین درباره‌ی تداوم حرکتی که سال گذشته برای شناسایی و اصلاح نقاط ضعف ایران در چین از بُعد گردشگری آغاز شد، اظهار کرد: خوشبختانه دبیرخانه «همایش بین‌المللی چشم‌انداز توسعه روابط ایران و چین با محوریت گردشگری و تجارت» تشکیل شده و کمیته‌های آن شکل گرفته‌اند و جلساتی دارند و قرار است تا شهریور ماه امسال همایشی با موضوع جاده ابریشم و همکاری‌های چندجانبه در بخش‌های اقتصادی و گردشگری برگزار شود و اگر این همکاری‌ها ادامه پیدا کند، گردش روان اطلاعات بین دو کشور اتفاق خواهد افتاد و ضعف شناخت بین ایران و چین و ناشناخته بودن ظرفیت‌ها با برگزاری این نوع نشست‌ها و تبادل اطلاعات و رفت و آمد هیات‌های اقتصادی و گردشگری برطرف خواهد شد.

او تاکید کرد: گستردگی روابط حتی در سطح آمد و شد هیات‌های تجاری و تخصصی به فهم متقابل و شناخت ظرفیت‌ها کمک می‌کند و گردش روان اطلاعات را سبب خواهد شد.

وردی‌نژاد درباره‌ی همراهی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این مسیر با توجه به حضور کمرنگش در همایش نخست که تنها در نقش سخنران یک همایش ظاهر شده بود، اظهار کرد: البته علاقمندی در این سازمان دیده می‌شود که باید مقداری تخصصی و تقویت شود و در ساخت برنامه و کلیپ‌های تبلیغاتی و همچنین همکاری‌های فرهنگی در چین، جدی‌تر قدم بردارد. این انگیزه در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وجود دارد، فقط باید از نظر حرفه‌ای و تخصص تقویت شود.

چین در سال ۲۰۱۷، حدود ۱۲۹ میلیون گردشگر به جهان صادر کرد که از مهم‌ترین منابع تامین گردشگر به شمار می‌آید. چینی‌ها چند سال متوالی است که لقب گردشگران ولخرج را گرفته‌اند و کشورهای زیادی برای بدست آوردن سهمی از این بازار رقابت فشرده‌ای را آغاز کرده‌اند. روابط رسمی گردشگری بین ایران و چین نیز از سال ۲۰۱۱ میلادی با امضای توافق‌نامه‌ای دو جانبه و با اضافه شدن نام ایران به فهرست مقاصد سفر چینی‌ها، آغاز شده است. ایران سال‌ها است برای جذب یک درصد از سهم بازار میلیونی گردشگری چین تمایل نشان داده و مدام حرفش را می‌زند، اما هنوز موفق نشده به این سهم دست یابد.

طبق آخرین آماری که سفیر چین در ایران اعلام کرده، در سال ۲۰۱۷ برای ۱۱۷ هزار نفر ایرانی ویزای چین صادر شده، در حالی که جمعیت چینی‌هایی که به ایران آمدند کمتر از ۷۰ هزار نفر بوده است.

بر اساس گزارش فائزه آخوندی ـ فعال گردشگری در بازار چین ـ سفر ایران برای چینی‌ها جزو گرانترین‌ها به شمار می‌آید، درحالیکه آن ها با هزینه‌ای به مراتب کمتر از ایران می‌توانند اروپا، آمریکا و کازابلانکا ـ مقصد محبوب گردشگران چینی ـ را ببینند.

امین خوشنواز نیز در مقاله‌ای با عنوان «چرا چینی‌ها باید خیلی بیشتر به ایران سفر کنند» با انجام تحقیقی میدانی، به این نتیجه رسیده است که ایران حتی جزو ۲۰ مقصد نخست انتخابی گردشگران چینی نیست.

مهم‌ترین ضعفی که باعث شده روابط گردشگری ایران و چین حالتی تخصصی و بیشتر رویکردی تجاری و تخصصی داشته باشد، شناخت ضعیف مردم دو کشور از یکدیگر است. وردی‌نژاد پیشتر با اشاره به این نقطه ضعف، گفته بود: نداشتن شناخت کافی، دو مشکل اساسی برای ملت‌ها به وجود آورده؛ نخست گرفتن تصمیم با تاخیر و نابهنگام و سپس تصمیم‌گیری‌های اشتباه که سوء‌تفاهم و فاصله بین دو ملت را سبب شده است.

ارسال نظرات