صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۸۹۰
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۳ - ۰۹ آذر ۱۳۸۸

«در همین نظام بین المللی برای کشور های همچون هند و پاکستان که ان پی تی را نپذیرفته اند و بمب هسته ای هم آزمایش کرده اند، هیچ محدودیت نمی گذارد و فشاری بر آن ها وارد نمی آورد. چرا؟ چون که با غرب هماهنگ هستند یا برای رژیم صهیونیستی که حداقل 200 کلاهک هسته ای آن محرز است و ان پی تی را هم نپذیرفته است، نظام بین الملل هیچ فشاری نمی آورد.»

پاسخ جمهوری اسلامی ایران به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی واکنش هایی از طرف غربی در پی داشته است؛ این در حالی است که ایران به کاهش همکاری با آژانس و شاید خروج از ان پی تی می اندیشد. این گونه است که شاید بتوان گفت بزرگترین چالش این سالها در گفتگوها پیرامون پرونده هسته ای ایران رقم خورده است. با حسن بهشتي پور كارشناس مسائل بين الملل در مورد اتفاقات رخ داده در جریان پرونده هسته ای ایران را در زیر می خوانید:

پس از صدور قطعنامه شورای حکام علیه ایران، سیاستمداران ایرانی واکنش غافلگیر کننده ای از خود نشان دادند که به اعتقاد برخی تحلیل گران این واکنش دور از انتظار بوده است نظر شما در این باره چیست؟
از قدیم گفتن جواب های، هوی است. ما در نظام بین المللی قرار داریم که اصولا مبتنی بر قدرت است و عدالت در آن شعاری بیشتر نیست. ما در نظام بین المللی نباید دنبال عدالت بگردیم؛ گمگشته این نظام عدالت است و عدالت در نظام بین المللی به عنوان آرمان مطرح است؛ اما زور و قدرت حرف اول را می زند و اساس مناسبات بر اساس زور تنظیم می شود.

در این مناسبات کشورهای عضو شورای حکام علیه کشوری مانند ایران که ان پی تی را پذیرفته و فعالیت هایش در چهارچوب آن است و به شهادت 21 گزارش دبیرکل آژانس هسته ای هیچ نقطه انحرافی در پرونده هسته ای ایران وجود ندارد، قطعنامه صادر می کنند و خواستار تعطیلی سایت فوردو که هنوز به بهره برداری هم نرسیده است می شوند.

این در حالی است که همین نظام بین المللی برای کشور های همچون هند و پاکستان که ان پی تی را نپذیرفته اند و بمب هسته ای هم آزمایش کرده اند، هیچ محدودیت نمی گذارد و فشاری بر آن ها وارد نمی آورد. چرا؟ چون که با غرب هماهنگ هستند یا برای رژیم صهیونیستی که حداقل 200 کلاهک هسته ای آن محرز است و ان پی تی را هم نپذیرفته است، نظام بین الملل هیچ فشاری نمی آورد.

در بحث هسته ای ایران همه چیز روند خوبی داشت و موضوع مشخص آن سایت تهران بود که تولیدگر دارو های درمانگر سرطان است و رادیو ایزوتوپ هایی که در این سایت تولید می شود در بیمارستانهای مختلف ایران برای امور درمانی استفاده می شود، این قضیه برای غرب محرز است، در این شرایط قطعنامه ای صادر می کنند، به این دلیل که ما خروج 1200 کیلو اورانیوم تولید شده در کشور را نپذیرفته ایم، وقتی که جامعه بین اللملل چنین رفتاری را صورت می دهد چه انتظاری دارد که ایران با صدور قطعنامه واکنش تبلیغاتی و احساسی نشان ندهد.

مهم این است که در دنیا هرکس قدرت بیشتری دارد حرفش نفوذ بیشتری دارد، این قدرت هم فقط نظامی نیست بلکه قدرت اقتصادی، تولید علم و ثبات داخلی و ده ها پارامتر دیگر در این قضیه وجود دارد. با این برخورد شورای حکام چاره ای برای ایران وجود نداشت که مثلا بتواند منطقی رفتار کند چون که جامعه بین الملل زور می گوید.

جامعه بین الملل به جای این که راه های مختلف برای حل مسئله را امتحان کنند موضوعی به این سادگی را پیچیده کرده اند و می گویند ایران باید پیشرفت هایش در عرصه غنی سازی اورانیوم را به غرب تحویل دهد. مسئله این است که ایران بر چه اساسی این کار را انجام دهد؟

با پارامتر هایی که شما در مسائل بین المللی عنوان کردید پس با این واکنش ایران نسبت به صدور قطعنامه باید گفت، ایران در مسئله هسته ای خود شکست خورده است چون که در جامعه بین المللی نفوذ و قدرت ندارد. آیا ایران در این زمینه هیچ تقصیری ندارد؟
اگر بخواهیم به صورت همه جانبه تحلیل کنیم باید هر دو طرف دعوا را ببینیم. اگر ما فقط عیب های غرب را ببینیم این اشکال دارد. ما باید همه جانبه نگر باشیم ما نباید فکر کنیم با انتقاد از غرب همه با ما همراه می شوند، ما باید ایرادات ایران را هم ببینیم.

چه منطقی به غرب اجازه می دهد که آن ها با کشوری که با آن به توافق رسیده اند، نیاز هایش و مناسباتش را می پذیرند، چنین برخوردی کنند، چه اصراری وجود دارد که ایران اورانیوم خود را تحویل دهد؟ قضیه این است که غرب می خواهد ایران تا چند سال اورانیوم کافی برای فعالیت هسته ای نداشته باشد این چیزی است که البرادعی هم در گفت و گو با رویترز عنوان کرد.

شورای عالی امنیت ملی باید هر چه سریعتر نگاه ایران به مسئله قطعنامه را توضیح دهد. من نمی دانم چرا آقای جلیلی موضع دیپلماتیک ایران را راجع به این مسئله توضیح نمی دهد. آیا سخنان آقای سلطانیه در این باره کفایت می کند؟ ما باید ابعاد این مسئله را برای افکار عمومی دنیا و داخل ایران روشن کنیم. باید توضیح داد چرا ایران مایل است اورانیوم غنی شده را خودش تولید کند؟

مسئولین ایرانی باید به افکار عمومی توضیح بدهند چرا مایلند اورانیم در خاک ایران مبادله شود؟ من حدسم این است که ایران به غربی ها اعتماد ندارد و از طرف دیگر آنها هم به ما اعتماد ندارند، این بی اعتمادی از طریق گفت و گو و مذاکره حل می شود و نه از طرق شاخ و شونه کشیدن و تهدید کردن.

به نظر می رسد، پس از صدور این قطعنامه و واکنش ها  نسبت به آن عملا مذاکرات ژنو به بن بست رسید، آیا با این موضع گیری ها می توان امیدوار به ادامه مذاکرات بود یا خیر؟
همیشه فضای مذاکره مهیا است اما به شرطی که دو طرف حاضر به مذاکره باشند، مذاکرات ژنو نیز با این قطعنامه به بن بست نرسیده است. موضوع مذاکرات ژنو ربطی به این مسئله نداشت. فقط در حاشیه آن مذاکرات عنوان شد که ایران به اورانیوم نیاز دارد و حاضر است که مبادله هم در این باره صورت دهد و بعد ایران خواستار انجام مبادله در خاک کشورش شد.

به نظر من مسئولین ایرانی باید توضیح دهند که چرا تاکید دارند که مبادله در ایران صورت بگیرد، البته توضیحاتی نیز داده اند و عنوان کرده اند که چون به طرف غربی اعتماد ندارند این در خواست را ارائه کرده اند. متقابلا غربی ها هم می گویند ایران پنهان کاری می کند و نمی توان به ایران اعتماد کرد. راه حل این بی اعتمادی ها مذاکره و گفت و گو و انعقاد قرار داد مشخص و چهارچوب دار است.

البته گفت و گو و مذاکره به تمایل دوطرف بستگی دارد. اگر بخواهند مسئله حل شود، راه مذاکره باز است اما اگر دوطرف نخواهند مسئله حل شود انواع و اقسام بهانه ها را می تراشند. این مذاکرات مدل بسیار خوبی بود که توافقات بین المللی در این زمینه حاصل شود که ایران غنی سازی اش ادامه پیدا کند و نیاز هایش را هم تامین کند. هنوز هم همه چیز تمام نشده است و جای گفت و گو و مذاکره وجود دارد.

مهم این است که مسئولین کشور ما محکم بایستند و تعامل با نظام بین الملل هم این نیست که هر چه که آنها گفتند ماهم بپذیریم، تعامل این است که اولا خوب و سنجیده سخن بگویم و همه جانبه اظهار نظر کنیم، مدل باید برد- برد باشد نه یک طرف برد و طرف دیگر کاملا باخت، در این مسئله باید بر منافع مشترک دو طرف تاکید شود و با گفت و گو مسئله حل شود.

مقامات غربی از جمله میلیبند معتقد هستند ایران با این موضعگیری ها در مسیر انزوا طلبی حرکت می کند، این سخن وزیر امور خارجه انگلیس را چگونه تحلیل می کنید؟ و آیا با این قطعنامه و واکنش ها ایران منزوی می شود؟
انزوایی که میلیبند می گوید 30 سال است که گفته می شود. برای این آقایان از روز پیروزی انقلاب اسلامی، ایران در مسیر انزوا طلبی است اما واقعیت این است که ایران باید سنجیده موضع گیری کند، یعنی حق گفتن به تنهایی کافی نیست وباید به حق از حق گفتنش دفاع کند. ایران باید روش مناسبی را برای دفاع از حقش به کارببرد و در زمان و مکان مناسب مواضعش را بیان کند.

ایران اگر بتواند مواضعش را با ادبیات مناسب و شفاف توضیح دهد، انزوا مورد نظر غربی ها اساسا تاثیر آن چنانی ندارد. اما این را هم باید در نظر بگیریم که در عرصه بین المللی نظام قدرت حاکم است و این نظام می تواند برای کشور های که زیر بار زور نروند تا حدی انزوا ایجاد کنند.

به نظرم من نباید به این مسئله صفر و صدی نگاه کرد در سیاست و عرصه ناعادلانه هم می شود کاری کرد که منافع کشور تامین شود اما با روش صحیح و موضع گیری مناسب و تبیین درست. ما باید بتوانیم با زبان بین المللی حرف حق خودمان را بیان کنیم و این مستلزم رعایت چهارچوب های تعامل بین المللی است. این نیست که ما هر کاری دلمان خواست انجام دهیم و دنیا هم هرکاری دلش خواست انجام دهد.

قطعا رفتار ما در عرصه بین المللی تاثیر دارد و رفتار بین المللی هم بر ما تاثیر دارد. ما نباید طوری رفتار کنیم که به دست دشمنانمان بهانه دهیم و در عین حال محکم بر سر مواضع مان بایستیم. اما به درستی با شعار دادن و حرف گنده زدن نمی توانیم منافع مان را تامین کنیم روش مناسب اتخاذ کردن و درست صحبت کردن، می تواند تاثیر گذار باشد هر چند که ممکن است هزینه ای هم در این میان بپردازیم ولی این پرداخت هزینه ارزشش را دارد به این شرط که در مسیر درست حرکت کنیم.

پس از صدور این قطعنامه زمزمه های خروج از ان پی تی نیز مطرح شده است، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان امروز طی سرمقاله ای خواستار خروج ایران از ان پی تی شده است، آیا امکان دارد ایران از این معاهده بین المللی خارج شود؟ در این صورت چه اتفاقی می افتد؟
آقای شریعتمداری فرض نهایت را مطرح می کنند، یعنی آخر داستان امکان دارد به خروج ایران از ان پی تی منتهی شود، اگر همه چیز به بن بست برسد ماجرا به این جا کشیده می شود، اما موضوع دیگر این است که ما وقتی می گوییم "انرژی هسته ای حق مسلم ما است" بر اساس بند چهارم ان پی تی می گوییم، اگر قرار باشد از آن خارج شویم به چه چیزی می توانیم استناد کنیم.

ما اگر می خواهیم قید تعامل با دنیا را بزنیم بحث دیگری است اما اگر قرار است براساس قوانین بین المللی از حق خودمان دفاع کنیم، همین ان پی تی به ایران و تمام کشور ها حق داده است که از انرژی صلح آمیز هسته ای استفاده کند. به نظر نمی رسد در حال حاضر ایران به دنبال خروج از این معاهده باشد، در مرحله آخر ممکن است چنین اقدامی هم صورت دهد.

ایران در مرحله ابتدایی به عنوان اعتراض همکاری با آژانس را کاهش می دهد اما این که بخواهد کل این همکاری را قطع کند این سناریو آخر ماجرا است و اگر ایران را مجبور کنند ممکن است این اتفاق رخ دهد. اگر ایران از ان پی تی خارج شود هم جامعه جهانی ضرر می کند و هم ایران.

اگر جامعه جهانی به دنبال اعمال کنترل و نظارت بر پرونده هسته ای ایران است این امر از طریق ان پی تی امکان پذیراست، اگر ایران از این معاهده خارج شود آنها حق اعتراض نخواهند داشت و پرونده این قضیه وارد فاز دیگری می شود، ایران هم به این دلیل متضرر می شود که بر اساس همین پیمان است که می تواند از حق خودش دفاع کند اگر قرار باشد از این پیمان خارج شود حق خودش را از دست می دهد یعنی وسیله دفاع از حقش را از دست می دهد، بنابر این من فکر نمی کنم ایران به طور کامل از ان پی تی خارج شود.

ارسال نظرات