صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۵۲۸۳۹
مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت و گو با فرارو تحلیل کرد
اکنون با واگرایی‌های به عمل آمده بین ایران و ایالات متحده در متن بطن نظام بین الملل که به آن اشاره کردم، مشاهده می‌کنیم که رودررویی ایران و عربستان به گونه‌ای پیش رفته است که عربستان آوانگاردتر و پیشروتر از ایالات متحده آمریکا خواهان برخورد با تهران است. به گونه‌ای که اکنون باید در خواست و نشان دادن میل برخورد با تهران را حتی از سوی عربستان بیشتر از اسرائیل می‌بینیم.
تاریخ انتشار: ۰۶:۲۰ - ۱۲ فروردين ۱۳۹۷
فرارو- تنش‌های بین تهران و ریاض در سالی که گذشت هم کاهش پیدا نکرد. از تنش این دو همسایه تنها کاسته نشد بلکه از زمان روی کار آمدن محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و همچنین آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا این تنش‌ها بیشتر شد. اگر خصومت عربستان با تهران در حال حاضر به اندازه رژیم صهیونیستی نباشد کمتر از اسرائیل هم نیست. با قرار گرفتن در روز‌های آغازین سال این سوال مطرح می‌شود که آیا زمستان روابط ایران و عربستان در سال ۹۷ به پایان خواهد رسید؟ در این باره فرارو با مهدی مطهرنیا، آینده پژوه و کارشناس مسائل بین‌الملل به گفت و گو نشسته است.

رابطه ایران و عربستان در سال گذشته پرتنش‌تر از سال‌های قبل به نظر می‌رسید. فکر می‌کنید این تنش‌ها در سال جدید بیشتر خواهد شد؟
پاسخ به این سوال نیازمند بررسی چند لایه معنادار در ارتباط با آینده نظام بین الملل و نظم منطقه‌ای در سال ۹۷ است. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در مسکو، باید بپذیریم که جهان وارد دوران گذار شده است. اکنون حدود سه دهه از این دوران گذار می‌گذرد و برزخ معنایی ناشی از این فروپاشی دوران گذار شکل گرفته است؛ دورانی که از منظر هویتی بحران‌زی و بحران‌زاست. سردرگمی‌های ناشی از این دوران گذار و طولانی‌تر شدن آن، جهان را عصبانی کرده و این عصبانیت رفتاری به نوعی در حوزه کنش‌های جمعی و در ساحت بین‌المللی نیز خود را به نمایش می‌گذارد. جهان ملتهب از این عصبانیت می‌تواند به خشونتی بزرگ منتهی شود؛ لذا باید بپذیریم که در وضعیت کنونی، جهان در حال ورود به یک دوران جدید است و سعی می‌کند انباشت فراوانی حجم عصبانیت‌های تحریک شده در این سه دهه را تا حدودی تحمل و آن را مدیریت کند. اما درباره اینکه آیا بشر خواهد توانست موفق شود یا آنکه به یک انفجار یا درد زایمانی بس دردناک دچار خواهد شد، باید منتظر بمانیم تا ببینیم بازیگران و کنشگران در این بازی چگونه عمل می‌کنند.

از طرف دیگر مساله ایران و عربستان یک مساله مستقل نیست. بلکه وابسته به مساله‌ای تحت عنوان پرونده ایران و آمریکاست. ایران و آمریکا یکی از مهمترین مراکز ثقل توجه در سال جدید خواهند بود. تحولات موجود در نقش بندی بازیگران ساختار قدرت در آمریکا به خوبی نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها در پی تنظیم نهایی تیم ضدایرانی خود هستند. آمدن شخصیتی مثل پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده و قائم مقامی جین هاسپل برای او در سیا در سال ۲۰۱۷ که دارای سابقه روشنی در زمینه‌های ضد ایرانی و حرکت‌های ضدتروریستی است نشان می‌دهد که از آیت الله مایک تا هسپل و گذر آن از مایک به پمپئو تیم ضد ایرانی واشنگتن در حال تقویت است. همانگونه که من قبلا هم پیش بینی کرده بودم گرایش‌های ضدایرانی شدیدی با مرکزیت قبول روش‌های ترامپیستی در کاخ سفید در حال عینیت یابی است؛ لذا افزایش سطح برخورد ایران و آمریکا را در آینده می‌توانیم به عنوان یک پیش بینی معنادار ببینیم. افزایش سطح اصطکاک ایران در این سال باعث می‌شود که تئوری محدودسازی روابط بین‌المللی با ایران و محاصره منطقه‌ای تهران به صورتی حجیم‌تر مورد توجه قرار بگیرد و به گونه‌ای که دکترین تکمیلی بزرگنمایی تهدیدات ایران برای امنیت منطقه و صلح بین‌المللی بیش از گذشته خواهد شد.
 
در اینجاست که نقش عربستان در این بافت متنی مشخص می‌شود. عربستان در موضع منطقه‌ای از قدیم الایام تا زمانی که ایران در مسیر پیوستگی و وابستگی به غرب قرار داشت، در کنار ایران به عنوان یکی از دو ستون امنیت در منطقه مطرح بود. اکنون با واگرایی‌های به عمل آمده بین ایران و ایالات متحده در متن بطن نظام بین الملل که به آن اشاره کردم، مشاهده می‌کنیم که رودررویی ایران و عربستان به گونه‌ای پیش رفته است که عربستان آوانگاردتر و پیشروتر از ایالات متحده آمریکا خواهان برخورد با تهران است. به گونه‌ای که اکنون باید در خواست و نشان دادن میل برخورد با تهران را حتی از سوی عربستان بیشتر از اسرائیل می‌بینیم. از این جهت باید بگویم سال جدید در بافت و متن ناشی از تشدید سیگنال‌های ضعیف به سیگنال‌های متوسط و سیر سریع آن‌ها به سیگنال‌های قدرتمند، شاهد بازیگری عربستان در ارتباط با محدودسازی و محاصره تهران خواهیم بود. ریاض به عنوان بازیگر اصلی اجرای سیاست ورزی‌های اسرائیل و کنش ورزی‌های ایالات متحده آمریکا ضد ایران عمل خواهد کرد.

شما همیشه گفته اید معتقد به تلاش ریاض برای حصر منطقه‌ای ایران بوده اید. آیا امکان این وجود دارد که فضایی که فرمودید به درگیری مستقیم هم منجر شود؟
هیچ گاه ایران و کشور‌های منطقه و آمریکا تا این اندازه در ۴۰ سال اخیر به یک جنگ با ایران نزدیک نبوده اند. هرچه می‌گذرد، لایه‌های ایجاد یک درگیری درصد بالاتری را به خود می‌پذیرد. هرچند می‌توان گفت که در سال ۱۳۹۷ بار دیگر ما شاهد یک نرمش قهرمانانه و با کدگذاری دیگری که ممکن است در پس پرده سیاست برای مذاکره با آمریکا اتفاق افتد باشیم. اما من بر این باورم که اگر این در صحنه علنی با مردم در میان گذاشته نشود و امتیازات ناشی از آن مورد توجه قرار نگیرد، موجب می‌شود که آمریکا بازی پشت پرده را نپذیرد و با عیان کردن آن زمینه‌های ضربه زدن جدی نظامی را هم علیه ایران فراهم کند. باید بر این نکته توجه داشته باشیم که بعد از جریان کره شمالی که آن را هم پیش بینی کرده بودم، هم اکنون دوران پساکره در حال آغاز شدن است. زمانی که کیم جونگ اون مساله گوام و شلیک بمب اتم به ایالات متحده آمریکا را مطرح کرد بعضی سیاست‌های تقلیل گرایانه در ایران نوعی تئوری‌ها و برداشت‌های ساده انگارانه از سیاست داشتند. اکنون هم می‌گویم کیم جونگ اون ممکن است در ارتباط با ترامپ به نوعی اقتداگرایی شخصیتی دچار شود و حتی در مذاکرات در برابر ترامپ بایستد. این می‌تواند جرقه جنگ جهانی را شکل دهد که از شبه جزیزه کره آغاز و به طرف خلیج فارس کشیده می‌شود. این بار حدفاصل شبه جزیره کره و خلیج فارس جنگ جهانی را شاهد خواهد بود که می‌تواند به مردم این منطقه خسارت‌های گران سنگی را وارد کند؛ لذا باید این نکته را مد نظر قرار دهیم که دوران پساکره شمالی آغاز شده است و در این دوران ایالات متحده آمریکا در مرکز سیبل خود ایران را قرار داده است. ایران تا انتهای سال ۱۳۹۶ به عنوان یک چالش در برابر ایالات متحده آمریکا مطرح بود. از سال ۱۳۹۷ به بعد ایران به عنوان تهدید جدی آمریکا چه در بین افکار عمومی داخل آمریکا، چه در سطح بین‌المللی و چه در سطح منطقه‌ای مطرح خواهد بود. تلاش هم خواهد شد که بیش از هرچیز مردم آمریکا را به طرف این گزاره سوق دهند که مهمترین دشمن ایالات متحده آمریکا در جهان تهران است و تلاشی را که اوباما در زمینه انتقال این دیدگاه از تهران به سوی داعش داشته است را در یک بازگشت مرتجعانه سریع مدیریت کند.

به نرمش قهرمانانه اشاره کردید. پالس‌های این نرمش از سوی ایران دیده می‌شود؟
من پیش از زمانی که مذاکرات پنهان ایران و آمریکا در ارتباط با پرونده هسته‌ای صورت گرفت، تنها بر اساس سیگنال‌های ظاهری و نه داشتن خبر و اطلاعات از پشت پرده به فرارو گفته بودم که ایران و آمریکا در گوشه‌ای از جهان در حال مذاکره بر سر پرونده هسته‌ای هستند. اکنون هم آشکارا اعلام می‌کنم که ایران و آمریکا در گوشه‌ای از این جهان در یک فضای حقیقی یا مجازی در حال سخن گفتن در ارتباط با مسائل خود هستند. اما این بار تفاوت در این است که در آن سوی میز ترامپِ پست نومحافظه کار نشسته است نه اوبامای نودموکرات. این دو ادبیاتشان با هم متفاوت است. در زمانی که اوبامای نودموکرات پشت میز نشسته بود ما استعاره دست فولادی در دستکش مخملی را برای او به کار بردیم. اما امروز دستی فولادی در دستکشی بسیار زخمت و میخ دار به طرف ما حرکت می‌کند؛ امروز باید با دستی فولادی با دستکشی پر از کاکتوس رو به رو باشیم.

به این اشاره کردید که اوباما دست فولادی در دستکش مخملی عنوان می‌شد و به قول شما اکنون دست ترامپ یک دست فولادی با دستکش کاکتوسی است. اگر مذاکراتی صورت بگیرد، آیا در آن آمریکا دست بالا نخواهد داشت؟
همان زمانی که ما پای میز مذاکره برجام نشستیم، اگرچه با تبلیغات خود می‌گفتیم برنده و به دنبال گرفتن امتیاز هستیم، اما به دلیل آنکه این مذاکرات را دیرهنگام انجام دادیم، بسیاری از امتیازاتی که می‌توانستیم بگیریم را از دست دادیم. زمانی که سال ۱۳۸۴ می‌توانستیم همین برجام را بپذیریم و با پذیرش آن وارد WTO شویم و هواپیما‌هایی که امروز با قیمت بسیار بالا خریداری می‌کنیم را با قیمت‌های پایین‌تر و حتی با امتیازات بیشتر تهیه کنیم، دبیر وقت شورای امنیت ملی کشور آن‌ها را به آب نبات چوبی تعبیر کرد؛ تعبیری که به معنای بی اعتمادی به آمریکایی‌ها و طرف‌های مقابل بود. بعد‌ها دیدیم همین موجب شد که در نهایت پای میز برجام بنشینیم و بهترین کاری را که می‌شد انجام داد در بدترین وقت انجام دهیم. ما فکر می‌کردیم که با اضافه کردن سانتریفیوژ‌ها و ادامه راه هسته‌ای می‌توانیم امتیازات بیشتری بگیریم. اما واقعیت نشان داد که سانتریفیوژ‌ها را افزایش دادیم و برای آن‌ها هزینه کردیم، اما امتیازاتی که کسب کردیم بسیار کمتر از امتیازاتی بود که سال ۸۴ یا بین ۸۴ تا ۹۰ می‌توانستیم به دست آوریم.


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: