محمد حسین خوشوقت- منابر وعظ و خطابه، از دیر باز از آفاتی اسف انگیز رنج می برده اند.
این جایگاه رفیع که اولا به پیامبر عظیم الشان اسلام و اهل بیت طاهرین اش تعلق داشت تا مردمان اعصار را به صراط مستقیم پارسایی و اخلاق و نیکو منشی و عقلانیت دعوت کنند، همان هنگام و سپس تا کنون، گاه و بی گاه، نشیمن گاه کسانی بوده است که یا از روی نا آگاهی مشفقانه و یا آگاهی مزورانه و خصمانه، منزلت رفیع منبر را فرو کاسته اند و موجب تردید ها، گمراهی ها و رویگردانی ها شده اند.
این آفات، در قرن بیست و یکم و در زمانه خردورزی ها و آگاهی ها و پرسش گری های عالمانه مخاطبان، همچنان هست و مزاج عقول را می آشوبد.
آقایی در یک برنامه زنده تلوزیونی، برای آن که مخاطبان را به حقانیت مولا امیرالمونین، علی علیه السلام، آگاه سازد می گوید در روایات منسوب به اِءمه علیهم السلام آمده است که در میان آب ها، آب های شور ولایت امیرالمومنین را نپذیرفته اند اما آب های شیرین پذیرفته اند؛ و در میان کانی ها، طلا و نقره و مس، ولایت را گردن نهاده و فلزات کم بها بر آن گردن ننهاده اند!
دیگری در مجلس عزای سید شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین، می گوید کسی گفته است که عصر عاشورا در یک روستای ساحلی در ایران، به چشم خود دیده است که ماهیان دریا گرد هم آمده، سر از آب برون آورده و یک صدا، "یا حسین" گفته اند!
نقل خاطرات و رویاهای عجیب و غریب و استناد به روایات نا مستند و ضعیف که عموما اجحاف در حق پیامبر و عترت اوست نیز مقوله زجر آور دیگری است که این جاو آن جا، همچنان چهره نورانی و عقلانی اسلام راستین را می خراشد.
گاه نیز از برخی منابر می شنویم که خطیب محترم، مسلمان و کافر و خودی و غیر خودی را دشنام می دهد و هتک می کند.
شلتاق های برخی مداحان جاهل که دکان دو نبش باز کرده اند نیز بر آفات منابر افزوده است.
به نظر می رسد برای نجات دین و دیانت مردم ، حوزه علمیه قم باید بر منابر نظارت کند. نباید اجازه داد هر کسی با هر درجه از سواد و رتبه علمی، بر منبر نشیند و با بافتن راست و دروغ و استحسانات خنده آور و یا شناعت در کلام و رفتار، بر اعتقادات و باورهای مخاطبان شلیک کند.
در حالی که چاپ و نشر کتاب و مطبوعات و یا تدریس در مدرسه و دانشگاه نیازمند صدور مجوز از مراجع ذی ربط است، بر فراز منبر رفتن ها چرا نباید مستلزم صدور مجوز علمی و اخلاقی باشند؟
دادگاه ویژه و غیر آن نیز که متهمان به تبلیغ علیه نظام را به وادی مجازات می کشند، چرا چشم بر متهمان به تبلیغ علیه اسلام و اخلال گران امنیت دینی و اعتقادی مردم، آن هم از فراز منابر، چشم بسته اند؟!
این مهم، در جهان شیشه ای ارتباطات، بیش از گذشته اهمیت یافته است.
روحانیت، بیش از هر زمان دیگر، امروز در زیر نقادی های بی رحمانه افکار عمومی است؛ مردم با نگاهی بر عملکرد چهل ساله روحانیت، در هر کوی و برزن، گفتار و کردار حاملان لباس پیامبر را زیر نظر دارند و آن ها را با پیامبر و عترت اش، قیاس می کنند.
عرصه اجتماع و منبر را به انحصار مطهری ها و طالقانی ها و خمینی ها و صدر ها و عالمان وارسته دیگر در آوریم قبل از آن که عوام ملبس، دین و دنیا و آخرت مردم را به فنا دهند!
کاملا درست هست
امیدواریم همگان احساس مسوولیت کنند
ما نیاز به جامعه ای عقلانی هستیم
متاسفانه این هوای نفس همه ما را بیچاره کرده
خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر کنه
نوشته بسیار جالب و لازمی است و جادارد عالمان و مراجع به این مهم همت گمارند و دین را از معرض اتهاماتی که از جانب اهل علم نمایان بر آن وارد میشود برهانند