صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۳۷۸۲۵
تفسیر عبدالرزاق کاشانی از قرآن مبتنی بر جهان‌شناسی قرآنی است که در ذیل آن تطبیقات و تاویلات معنادار می‌شوند و همچنین تفسیر انسجام خود را حفظ می‌کند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۲ - ۰۵ آذر ۱۳۹۶
به گزارش ایکنا:

تفسیر عرفانی از قرآن راه را بر انکشافات درونی مفسر باز می‌کند. اگر این تحلیل را قبول کنیم که تفسیر عرفانی مبتنی بر کشف و شهود عارف مفسر است، مخاطب با مطالعه متن تفسیری، نتایج انکشافهایی را که خبر از حقائق آیات می‌دهند ملاحظه می‌کند. پیر لوری، استاد تاریخ اندیشه اسلامی دانشگاه سوربن معتقد است که «قرائت قرآن در نزد عرفا یک پدیده انفسی است. بنابراین، معانی نمادینی که آنان در قرآن با آن مواجه می‌گردند، تا به آن حد که حقیقتا به وسیله طالبان حق تجربه شده است، برای آنها صورت حقیقت به خود می‌گیرد»، از این رو تفسیر برای عارفان بخشی از وجود است.

همچنین تفسیر قرآن برای عارفان بیان سلوک نیز هست. عارفان قرآن را داستان وجود می‌دانند، از نظر ایشان «قصص تمامیت سلوک عرفانی را توصیف می‌کنند». چنانچه مولف در پیشگفتارش بر ترجمه فارسی ذکر کرده است، قرائت قرآن همواره به یک «زهد فکری» توصیه شده‌اند که مرادشان از این زهد آن است که فرد باید با دقتی ضروری از دخول ذهنیت و سلیقه شخصی خویش در فهم جلوگیری کند.

کتاب «تاویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی» تلاشی برای ورود به دنیای عارفان است. لوری در یک مقدمه، نتیجه و دوازده فصل تلاش کرده است، شیوه تفسیر تاویلی کاشانی را تشریح کند و تفاوت‌های آن را با تفاسیر معمولی برشمرده و علت اصلی مخالفت متشرعه را به مشرب وحدت وجودی تفسیر وی باز گوید.

ویژگی عبدالرزاق کاشانی را می‌توان در آن دانست که اگر چه وی معتقد به وحدت وجود بوده است، اما تلاش کرده است تا عدم مغایرت این ایده را با شریعت اثبات کند. همچنین کاشانی گرایشات شیعی داشته است و در جاجای آثار خود به گرامیداشت اهل بیت(ع) پرداخته است. همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که بتوان عرفان کاشانی را در چارچوب شریعت مورد بررسی قرار داد.

لوری در اثر خود با عنوان «تاویلات القرآن از دیدگاه عبدالرزاق کاشانی» در قالب ۱۲ فصل به اصول هرمنوتیک قرآن، تاویلات القرآن کاشانی، شیوه تاویلی کاشانی، تطبیق‌های مابعدالطبیعی، سیر معنوی به سوی حقیقت، روانشناسی روحی، قضا و قدر، ماهیت شر، نقش عبادات و زهد، مباحث‌‍ آخرت‌شناسی، اسلام و اهل کتاب و بینش درونی تاریخ پرداخته است. به نظر می‌رسد با مطالعه این کتاب با یک گرایش عمده و فربه عرفانی آشنا شد.

تاویل و تطبیق در مجموعه فکری کاشانی

از نظر لوری، تاویلات کاشانی پنج سطح باطنی ذات الهی، جهان‌‍شناسی روحانی صوفی، تطبیقات رمزی از نوع عالم صغیر، سلوک روحانی صوفی، روانشناسی روحی دارد. کاشانی دست به تاویل و تطبیق زده است، مراد از تطبیق «به کارگیری» رموز قرآنی در سطح عالم صغیر یا انسان و در ارتباط با بعد روانشناسی روحی است. برای مثال کاشانی آیه ۲۹ سوره تحریم را چنین تفسیر می‌نماید: حکایت ایمان آوردن جنیان از طریق بزرگترین و محقق‌ترین عالمان و نیز از طریق دیگر به ما رسیده است، تا جائیکه دیگر امکان انکار واقعیت آن وجود ندارد. این آیه واضح‌تر از آن است که قابلیت تاویل باطنی داشته باشد و اگر خواهان تطبیق آن بر عالم صغیر هستی گوش‌دار»

از نظر گلدتزیهر «در نظر کاشانی، تاویل حقیقی بر تطبیق رمزی یک آیه اطلاق می‌گردد که معنی ظاهری آن در مقایسه با معنی باطنی‌اش در درجه دوم اهمیت قرار داد، بر عکس تطبیق مربوط به آیات است که معنای ظاهری آنها را باید همان صورت پذیرفته شود. بنابراین تطبیق یک «شبیه‌سازی» بین واقعیت‌های تاریخی و احکام و حدود با عالم روحانی است. بنابراین، تطبیق الگویی از تقریب تشبیهی با هدف هدایت روحی است».

جهان‌بینی عرفانی و معنای ظاهری و باطنی آیات

به بیان دیگر کاشانی معنای ظاهری آیات را نفی نمی‌کند، بلکه معتقد است مجموعه آیاتی وجود دارند که به پدیده‌های روحانی اشاره دارند و می‌توان معنی آنها را مستقیما بر اساس معنی رمزی آنها درک کرد، هرچند آیاتی به خصوص در قصص تاریخی که باید به صورت ظاهری آن‌ها را پذیرفت. از نظر کاشانی تطبیق یک شیوه برای تاویل است، از این رو می‌توان همه آیات را تاویل‌پذیر دانست بدون آنکه همه را تطبیق‌پذیر به شمار آورد.

کاشانی در کنار تاویل عرفانی، تفسیر ظاهری را دارای حجیت می‌داند و معتقد است که تفسیر آیات بر اساس ظاهر آن حقیقتی است که ایمان به آن واجب است. همچنین کاشانی بارها تفاسیری کاملا باطنی عرضه می‌کند، خواه آیه فی‌نفسه با تفسیری مطابقت داشته باشد و خواه، برعکس، معنای ظاهری آن در نزد کاشانی از اهمیت بیشتر و اساسی‌تری برخوردار باشد.

کاشانی تطبیق‌های رمزی از برخی از کلمات داشته است و این تطبیق‌ها با مبنا قرار دادن دید عرفانی امکان پذیر شده است. وی در ذیل «والتین» آن را واجد معنای معانی کلی متنزل از معانی جزئی که مدرکات قلب را تشکیل می‌دهد دانسته است. توجیه کاشانی آن است که این معانی غیرمادی در زمره معقولات محض و در برگیرنده معانی جزئیه هستند و نفس را نیرو می‌بخشند و همچون انجیر لذت‌بخش هستند، خداوند آن‌ها را به انجیر تشبیه کرده است.

نمادها و تطبیق‌های قرآنی شبکه رموز را تشکیل می‌دهند، این شبکه انعکاسی از جهان‌شناسی عرفانی است. انسجام تاویل‌ و تطبیق‌های قرآنی منبعث از این جهان‌شناسی است؛ برای مثال در تفسیر کتاب چنین بیان شده است «کتاب مسطور تصویر کل است که بنابر نظامی معلوم در لوح قضا که همان روح اعظم است نقش بسته است»، کتاب با مفاهیمی چون نفس کلی، فطرت انسان، علم خدا پیوند می‌خورد. لوری در خصوص ویژگی اصلی تاویل کاشانی را این دانسته که اسلوب وی به طور کلی واجد انسجام درونی است، ولی در وهله اول ممکن است خارج از قواعد به نظر آید.
ارسال نظرات