صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۳۷۳۷۹
حجت‌الاسلام کوهساری معتقد است که عرفان مبتنی بر سیر و سلوک است و راه آن در سنت مشخص شده است. در عرفان شیعی طریقت عین شریعت و شریعت عین طریقت است.
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۳۰ آبان ۱۳۹۶
ایکنا نوشت: 
 
حجت‌الاسلام والمسلمین سیداسحاق حسینی‌کوهساری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران  در پاسخ به این پرسش که ممیزه اصلی تفسیر عرفانی قرآن چیست؟ گفت: تفسیر بعضی از آیات قرآنی، بستگی به حس انسان دارد، یعنی مثل مسئله اینکه زمین آسمان، کوه‌ها، چشمه‌‎ها و ... مربوط به حس و تجربه است. این آیات تفسیرشان تفسیر علمی است، اینکه چگونه ابرها متراکم و تشکیل می‌شوند، باران می‌آید و قطرات باران به چشمه و رود می‌شود و مسئله آیاتی را که معروف به آیات کیهان‌شناسی، زمین‌شناسی و ... هستند، به طور طبیعی این آیات تفسیر متافیزیکی ندارند و تفسیر علمی دارند.

کوهساری افزود: یک سلسله آیات با حس بشر سر و کار ندارد، با تعقل و تفکر بشر سر و کار دارد، آیاتی مانند «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ: آيا از هيچ خلق شده‏‌اند يا آنكه خودشان خالق [خود] هستند»(طور، ۳۵) یا «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا: اگر در آنها [=زمين و آسمان] جز خدا خدايانى [ديگر] وجود داشت قطعا [زمين و آسمان] تباه مى‌‏شد» (انبیا، ۲۲) که با تفکر بشر سر و کار دارد و آیات قرآنی در این خصوص در فلسفه جایگاه دارد و برای مثال با برهان امکان و وجوب در ارتباط است که باید تفسیرعقلانی شود.

وی ادامه داد: آیاتی هست که نه با حس و نه با تعقل ارتباط ندارند، بلکه با تجربه‌های شخصی افراد سر و کار دارد آیاتی مانند «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا؛ و هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرون‏شدنى قرار مى‌دهد»(طلاق، ۲) یا «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا؛ و هر كس از خدا پروا دارد [خدا] براى او در كارش تسهيلى فراهم سازد» (طلاق، ۴) این که آیات می‌گوید اگر کسی رزق لایحتسب می‌خواهد یا کسی می‌خواهد راه‌ها بر او باز شود، قرآن در این این آیات نگفته است بروید و تعقل و تفکر کنید.

کوهساری تصریح کرد: مسئله تقوا امری تجربی است و تا تجربه نکند آیه برای او معنا نمی‌یابد. این آیات عرفانی هستند. ممیزه آیات عرفانی این است که نه تجربه حسی است و نه تجربه عقلی و از نوع سیر و سلوک است، اگر کسی این مسیر را طی بکند در نهایت به علم یقین می‌رسد از جهیم در می‌گذرد. اینکه انسان در مراتب علمی به مرحله یقین برسد، با دانشگاه و آکادمی حل نمی‌شود و با سیر و سلوک است.

نویسنده کتاب «مبانی تفسیر عرفانی» ادامه داد: ممیزه تفسیر عرفانی این است که انسان در زندگی خودش باید سر و سلوک کند، خودش باید بیابد و در تعبیری مرحوم چمران داشته است اگر سی سال شناخت را تماشا کنید کافی نیست و باید به آب زد.

وی افزود: قرآن روش سیر و سلوک را داده است. ما عرفانی بشری و عرفانی الهی داریم. مرتاضان هندی هم سیر و سلوک دارند که ما آنها را نمی‌خواهیم. سیر و سلوک ما در میان واجبات و مستحبات است. یعنی واجبات حداقل سیر و سلوک است، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) چه کار می‌کردند؟ به واجبات و مستحبات عمل کرده و از محرمات و مکروهات دوری می‌کردند.

کوهساری ادامه داد: روش سیر و سلوک به ما آموخته شده است. برای مثال گفته شده است اگر شما می‌خواهید تقوا بگیرید روزه بگیرد. راه سیر و سلوک مشخص است. فرق بین عرفان ما با عرفان دیگران را مرحوم سیدحیدر آملی بیان کرده است، ایشان در ذیل بحث طریقت، شریعت و حقیقت می‌گویند در عرفان شیعی طریقت ما عین شریعت و شریعت ما عین طریقت ماست و می‌فرمایند حاشا و کلا که راهی نزدیک و آسان‌تر برای رسیدن به خدا وجود داشته باشد که پیامبر(ص) و ائمه(ع) ندانسته باشند و اگر دانسته باشند به ما معرفی نکرده باشند.

وی افزود: ما باید ببینیم مسیر عرفانی را امام علی(ع)، امام صادق(ع) و امام باقر(ع) چگونه طی کرده‌اند، فرق عرفانی که امام خمینی(ره)، مرحوم میرزا جواد آقای تبریزی و دیگران با عرفان صوفیانه داشتند در همین است که مراجع ما می‌گویند، مسیر همین مسیری است که امامان ما می‌گویند.

نویسنده کتاب «مبانی تفسیر عرفانی» در پاسخ به این پرسش که نسبت عرفان شیعی با عرفان‌های دیگر در سنت اسلامی چیست؟ گفت: ما در کتاب مبانی تفسیر عرفانی، شرح احوال بزرگان عرفا را در میان اهل سنت را آورده و روش کاری و اشتباهاتشان را بیان کرده‌ایم. اکثر ایشان قطب را امیر مؤمنان یا امام رضا(ع) می‌دانند، اما در عمل چقدر متعبد و متشرع بودند و چه نقاط مثبت و منفی دارند، در آن کتاب بیان کرده‌ایم.

کوهساری در این خصوص که انسان جدید چه استفاده‌ای می‌تواند از تفسیر عرفانی بکند، گفت: ما در دوران پست مدرن هستیم که فلسفه، تجربه‌گرایی و علم تجربی در غرب به بن بست رسیده و مسئله بازگشت به عرفان خیلی رایج است اما مشکلی که آنها دارند چون عرفان مسیحیت نمی‌تواند ایشان را اقناع کند و با کمال تاسف باید گفت که چون این‌ها عرفان الهی ندارند، سر از عرفان انسانی در آورده‌اند. اگر ما بخواهیم این انسان تشنه عرفان را سیراب کنیم باید به ایشان آب را معرفی کنیم تا از سراب نجات پیدا کنند. انسان تشنه به دنبال آب است اگر آب نباشد به دنبال سراب می‌رود. انسان امروز به دنبال عرفان دروغین رفته است. در کشور ما نیز بر اساس عرفان‌های بدلی که در غرب است رایج می‌شود.

وی در پایان گفت: ما باید عرفان الهی را به معنای واقعی به ایشان معرفی کنیم. قرآن و صحیفه سجادیه به عنوان دو نسخه شفابخش عرفان الهی است منتهی ما باید این معارف را بازپروری کنیم و از آن محصولات جدیدی برای انسان امروز استخراج کنیم.

ارسال نظرات