فرارو- زلزله قبل از آمدن خبر نمیکند که مردمان میزبانش شوند. همچون میهمان ناخواندهای میآید و خود را لایق میداند تا در ضیافتی خانهها را به رقص آورد و برود. هفته پیش حدود 10 شب بود که این میهمان ناخوانده بار دیگر گوشهای از ایران را برگزید. آمد، خانه ها را در هم ریخت، میزبانان را قربانی گرفت، ملتی را به عزا نشاند و رفت. با پایان ضیافت ناخوانده، نوبت به جمعآوری بساط پذیرایی از میهمان ناخوانده میشود. حالا همسایگان باید سفرههای خاک و آوار را جمعکنند. جنازهها را بیرون بیاورند. برای میزبان خانهخراب شده بستر خواب، بیماری و مرگ فراهم کنند و خرج میهمان را بپردازند.
مردم ایران به این میهمان بدقدم عادت دارند. رودبار، بم و حالا کرمانشاه. این بار اما به لطف شبکههای مجازی پذیرایی بعد از میزبان اوج گرفت. نهادهای رسمی دست به کار شدند. پذیرایی، امدادی و نظامی نمیشناخت. همه یکی شده بودند. مردم عادی پتو، دارو و اقلام خوراکی میفرستادند. همه بسیج شدند. در میانشان چهرههای شناخته شده که چندسالی است سلبریتی خوانده میشوند نیز وارد میدان شدند. اول پیام تسلیت دادند. بعد شماره حساب معرفی کردند و سپس در محل حادثه گردآمدند.
سلبریتیها به میدان آمدند
در میان ورزشکاران سرمربیان دو تیم محبوب پایتخت درباره برگزاری دربی به نفع زلزلهزدگان کرمانشاه سخن گفته اند. علی دایی مردنامآشنای فوتبال ایران هم دو شماره حساب بانکی برای واریز کمک های نقدی اعلام کرد و برای بازدید راهی کرمانشاه شد. جواد خیابانی، گزارشکر فوتبال هم به کرمانشاه رفته بود که اظهاراتش در کلیپی در فضای مجازی مثل بمبی ترکید. کیانوش رستمی، قهرمان کرمانشاهی وزنهبرداری ایران هم اعلام کرد مدال طلای المپیک ریو خود را برای کمک به مردم آسیب دیده در زلزله به حراج خواهد گذاشت.
در میان هنرمندان هم شهرام ناظری و گروه موسیقی کامکارها قرار است کنسرت خیریهای را در تالار وزارت کشور برگزار کنند. نوید محمدزاده بازیگر سینما و تئاتر هم که شماره حسابی برای دریافت کمک های مردمی اعلام کرده بود در مناطق زلزلهزده حاضر شد. نیکی کریمی هم در لندن اقدام به جمعآوری کمک های مالی کرد. در میان هنرمندانی که به نوعی سعی کردند از غم حادثهدیدگان بکاهند نام افرادی مثل جواد رضویان، محسن تنابنده، بهرام رادان، افسانه بایگان، کتایون ریاحی و مزیلا زارعی نیز دیده میشد. البته اگر بخواهیم نام هنرمندان و ورزشکاران را بیاوریم بسیاری از آنها از قلم میافتند.
این اولین بار نبود که ورزشکاران و هنرمندان در میدان حوادث غرمترقبه بازیگری میکردند. میگویند اولین بار غلامرضا تختی بود که برای جمع آوری کمک مردمی به خیابان ها رفت. در سالهای اخیر هم زلزله بم نمونه ای از اتفاقات بود که پای هنرمندان را برای جمع آوری کمکهای مردمی به میدان کشاند. بارزترین حضور هنرمندان در این حادثه غیرمترقبه، کنسرت «همنوا با بم» محمدرضا شجریان بود.
سلبریتیها اختلال ایجاد میکنند
اما این بار حضور سلبریتی ها در زلزله کرمانشاه برجسته تر از همیشه بود و حتی گاهی واکنشهایی را در پی داشت. خیلیها هنرمندان و ورزشکاران در صحنهشان را تحسین میکردند و می گفتند این عده برعکس سلبریتیهای دیگر که در فضای مجازی برای زلزلهزدگان هشتگ میزنند در صحنه حاضر شدند و این جای تقدیر دارد. در مقابل بعضی سلبریتیها با این اتهام هم رو به رو شدند که در صحنه حادثه هم برای دیده شدن آمده اند. به زعم بعضی ها حضور سلبریتی ها در استان کرمانشاه که بعضی از آنها با چند ماشین همراه به مناطق زلزله زده رفتهاند منجر به تشدید ترافیک و اخلال در وضعیت امدادرسانی به زلزلهزدگان شده است.
از دیگر انتقاداتی که متوجه اینها شده بود این است که شماره حسابها بدون برنامه اعلام شده و نبود تمرکز در جمع آوری آنها امدادرسانی را از حالت منظم و سازماندهی شده دور میکند. به عنوان نمونه صادق زیباکلام از چهره های شناخته شده عالم سیاست بیش از یک میلیارد و 200 میلیون تومان کمک نقد دریافت کرد.
واکنش به تصاویر سلبریتیها
در این میان عکسها و فیلمهایی که از سلبریتی ها در فضای مجازی قرار می گرفت نیز باعث مخالفت بیشتر در برابر حضور آنها میشد. نمونه ای از این تصاویر، سلفی نوید محمدزاده با پیرمرد زلزله زده کرمانشاهی بود. چند روز پیش پیرمردی زلزلهزده در یک ویدیوی کوتاه، از نبود چادر و امکانات گلایه داشت و خواهش کرده بود چادر به صورت امانت در اختیار او قرار دهند. بعد از انتشار این ویدئو نوید محمدزاده و برادرش امید محمدزاده، با ارسال یک چادر برای این پیرمرد کُرد، خود نیز به منطقه سفر کرده و چادر را برای او برپا کردند. انتشار چنین تصاویری از سوی سلبریتیها واکنش های فراوانی به همراه داشت.
روزنامه شهروند، در بخش طنز خود کنایه ای به سلبریتی ها زد و نوشت:
یک سلبریتی: زلزله زدگان هجوم نیاورند نصف عکس هایمان خراب شد.
سلبریتی ها طبق برنامه زمان بندی وارد کرمانشاه شوند. تا زلزله زدگان بتوانند برنامه ریزی کنند.
زلزله زدگان صبور باشند، پس از خروج سلبریتی ها کمک ها توزیع می شود.
زلزله زدگان هنگام گرفتن سلفی لبخند بزنند.
تا خستگی راه از تن سلبریتی ها بیرون رود.
سلبریتی ها لطفا به اندازه مصرف یکسال اینستاگرامتان عکس بگیرید.
تا به همه برسد؛ شلخته درو کنید.
اما انتقادات تنها به اهالی رسانه محدود نماند. نادر سلیمانی از بازیگران کشور در صفحه اینستاگرام خود با انتشار پستی نوشت: «گاهى وقتا بايد دقيقا همينجوري وايساد و به اين همه رياكارى و تزوير خنديد، به بعضي از دوستان ميخوام اينو بگم كه مردم شعور بالايي دارند و تفاوت بين كمك كردن و رياكاري رو كاملا متوجه ميشن! لطفا از آسيبي كه مردم عزيز كرمانشاه ديدن واسه خودتون شانتاژ خبري درست نكنين!!»
گسست بین دولت و ملت
علی زمانیان، جامعه شناس در گفت و گو با فرارو، تحلیلی از وضعیت حضور سلبریتی ها در صحنه حوادث غیرمترقبه به دست می دهد. او می گوید: حضور افراد شاخص حوزه های هنری، ورزشی و یا سیاسی یک وجه مثبت دارد. این وجه مثبت البته یک معنای منفی در دل خود دارد.
او ادامه می دهد: این افراد گروه های مرجع اجتماعی تلقی می شوند. احترامی در جامعه دارند و ممکن است در جامعه افرادی به سخن سلبریتی ها گوش دهند و از این طریق کمک هایی جمع شود. از طریق این گروه ها جامعه می تواند در یک امر اجتماعی مشارکت کند. این وجه مثبتی ماجراست. اما در دل این حضور، یک معنای منفی هم نهفته است. شاید به این معنای منفی در ظاهر توجه نشود. افراد مختلف شماره حسابهای مختلف میدادند و گاه حضورا در صحنه حضور پیدا می کردند. معنای منفی این است که یک نوع بی اعتمادی در ساختار قدرت مسلط دیده می شود. به هرحال ما مدیریت رسمی کشور که مدیریت اجتماعی را برعهده دارد را به رسمیت می شناسیم. منظورم مدیران نیستند بلکه ساختار و فرآیند را می گویم. اگر ما اینگونه قضاوت کنیم که مدیریت جاری سیاسی مدیریتی توانا و سالم است، منطقا باید کمک خود را از این طریق انجام دهم. اما وقتی نگاه مثبتی به مدیریت سیاسی نداریم، به این مدیریت بی اعتماد می شویم. به این ترتیب با وقوع اتفاقاتی مثل زلزله از طریق دولت اقدام نمیکنیم. چون نمیدانیم دولت چه کار میکند. بنابراین کمکهای خود را یا مستقیم و یا از طریق افرادی که شماره حساب می دهند به دست زلزله زدگان می رسانیم. در واقع در ماجرای امدادرسانی به زلزلهزدگان استان کرمانشاه یک نوع گسست بین دولت و ملت دیده میشد. در چنین حالتی شاهد ایجاد مشکلاتی هستیم که از نمونههای ایجاد ترافیک بود.
شفقت ورزی تاجرانه نکنیم
زمانیان در ارائه راهکار برای نظم بخشیدن به کمک های افرادی مثل بازیگران و ورزشکاران می گوید بهتر است این افراد نهادهای مدنی مثل خیریه تشکیل دهند تا در حوادث غیرمترقبه بهتر بتوانند ایفای نقش کنند. اتفاقاتی مثل زلزله ای که در کرمانشاه اتفاق افتاد ممکن است چند وقت دیگر در جای دیگر دوباره رخ دهد. من معتقدم در گام اول باید قدرت رسمی را به رسمیت بشناسیم. اما در برابر این باید ممکن است افرادی به دولت بی اعتماد باشند در این صورت می توان از طریق نهادهای مدنی ایفای نقش کرد. اینگونه آنها مسائل مالی هم شفافتر خواهد بود. وقتی پولی به حساب فردی ریخته می شود کسی نمی تواند آن فرد را بازخواست کند اما وقتی این افراد در قالب خیریه فعالیت کنند، مشخص می شود که کمک های مالی مردم در چه زمینه هایی خرج شده است. البته معنای این حرف آن نیست که افراد کمک های نقدی را در جای دیگری خرج می کنند.
این جامعه شناس در ادامه از دغدغه خود سخن می گوید. دغدغه او تصاویری بود که در چند روز گذشته از برخی سلبریتیها منتشر شد. او می گوید: ما با توجه به فرهنگمان وقتی در برابر سختی و مشکلی قرار میگیریم، وظیفه خود میدانیم که به همنوعمان کمک کنیم. اما کارهایی مثل سلفی گرفتن با مصیبتدیدگان را نمیتوان خیرخواهی دانست. شفقتورزی تاجرانه یک پارادوکس است اما در عمل ما شاهد این اتفاق بودیم. ممکن است این تجارت، تجارت نام و نشان باشد. اگر قرار است مهرورزی وجود داشته باشد چرا باید به صورت نمایشی باشد؟ در حالی که در فرهنگمان، به ما بخشش های بی چشمداشت توصیه شده است. این کارها آسیبهای روانی در پی خواهد داشت. اینکه افرادی با مصیبت های دیگران عکس بگیرند و یک نوع استفاده ابزاری است.
چهره های خندان و مصیبت دیده در عکس خود گویای همه چیز است
یا با دیگ قیمه و قرمه در محرم عکس میگیرن یا با زلزله زدگان بیچاره که شدن سوژه عکاسی ...
از نگاه نکردن پیرمرد بیچاره به لنز همه چیز گویاست !!!
بنظر بنده ی کوچک ،بخشی از مردم ما دچار نوعی شلختگی فکری هستند ، چطور؟؟
فرض کنید که شخصی بهترین بازیگر سینما یا خواننده یا ورزشی ست ! خب آیا فرض است که ما در امور غیر تخصصی این فرد ،از او کمک و مشاوره بگیریم؟؟؟
ببینید دوستان عزیز ، مشکل اینجاست که ما تصور میکنیم که چهره های مشهور ورزشی هنری ، توانایی و دانش و علم همه ی کارها رو دارند و متاسفانه با این نگرشی که مردم ترویج کردن خود آقایون مشهور هم باور کردن که توانایی هر کاری رو دارند ، حتی اگر کمترین دانش رو نسبت به امور داشته باشن!!
باور کنیم که علی دایی حکما فوتبالیست قابلی ست فقط!!
باور کنیم فلانی فقط هنرپیشه ی خوبی ست فقط!!
یا خواننده یا یا یا یا فقط!!
اگر کمی تحقیق کنید خواهید دید که اکثر این آقایان فرماندهی درست خانواده ی خودشون رو هم بلد نیستند، چه برسه به فرماندهی افکار عمومی!!!!!!
مثال های فراوانی وجود داره که مطرح کردنش جالب نیست. والسلام
پس هم مخفیانه اش خوب است و هم آشکارا. بسته به شرایط.