هواي كرمانشاه سرد است. هنوز البته بارندگيها شروع نشده است اما سازمان هواشناسي كشور بارندگی و وزش باد را براي روزهاي آينده مناطق غربي كشور پيش بيني كرده است و اين يعني مردمي كه خانههايشان خراب شده، در شرايط سختتري قرار میگيرند.
به گزارش شهروند، كمكهاي مردمي از چادر گرفته تا آب و موادغذايي هر روز از ميان انواع خطراتي كه ماشينها و كانتينرها را تهديد میكنند، میگذرد اما همين چادرها هم خطرات بالقوهای است كه در فصل سرما جان «نجاتيافتگان زلزله» را تهديد كند.
«محمد ايرانمنش»، استاد دانشگاه و پژوهشگر مستقل مديريت بحران و عضو كمپين «زلزله- گره از كار يك نفر بگشا» است كه از ٥٠سال قبل تجربه كمكرساني به زلزلهزدگان را دارد و حالا هم میگويد كه موادغذايي، بهداشتي و لوازم گرمايشي از نيازهاي ضروري زلزلهزدگان است اما با توجه به نزديكشدن فصل سرماي هوا بايد به جاي چادر به فكر ارسال «كانكس» به مناطق زلزلهزده باشند: «بعد از زلزله اصولا دو دسته از خطرات آسيبديدگان را تهديد میكند؛ ازجمله سرمازدگی، بیماریهای فصل سرما، آتشسوزی، برقگرفتگی، حمله گرگها، به زیر آواررفتن، احتمال ساخت برخی خانههای غیراستاندارد كه در واقع جزو تهدیدهای فیزیکی و مالی است. همچنين مهاجرتها، شایعات فرساینده مرتبط با پسلرزهها، افسردگی و خطر خودکشی ازجمله خطرات اجتماعی و روانی است كه زلزلهزدگان را تهديد میكند.»
سازمان هواشناسي كشور روز پنجشنبه در اطلاعيه شماره ٦١ خود درباره مناطق زلزلهزده اعلام كرد: «به اطلاع هموطنان گرامی در مناطق زلزلهزده میرساند که در مناطق غربی کشور، تا روز شنبه هفته آینده جو پایدار بوده و نوسان دمایی قابل توجهی پیشبینی نمیشود ولی از روز یکشنبه در این مناطق افزایش ابر و از بعدازظهر این روز و طی روزهای دوشنبه و سهشنبه بارندگی، گاهی رعد و برق و وزش باد نسبتا شدید رخ خواهد داد که در مناطق کوهستانی و سردسیر احتمال بارش به صورت برف وجود دارد.»
زلزله ٦ ريشتري در مردادماه سال ٩١ ورزقان و هريس در آذربايجانشرقي را لرزاند و بيشتر از ٣٠٠ كشته بر جاي گذاشت. آن زمان هم چادرهاي زيادي روانه مناطق زلزلهزده شد اما هواي منطقه خيلي زود سرد شد و در روزهاي آخر شهريور هم يك كودك ٢ساله بر اثر سرمازدگي فوت كرد. بعد از آن اما آتش بود كه به چادر زلزلهزدگان افتاد و تا پايان مهرماه بيش از ١٠ مورد آتشسوزي در اين مناطق مخابره شد كه بر اثر آن يك پيرزن ٨٠ساله دچار سوختگي شديد شد و يك پيرزن ٧٥ساله را هم به كام مرگ برد. روز پنجشنبه همين هفته هم نخستين حادثه انفجار و آتشسوزي در كرمانشاه در چادر خبرنگاران شبكه خبر در سرپل ذهاب اتفاق افتاد كه به دليل اتصال کابل برق بود و البته آسيب آن جدي نبود.
محمد ايرانمنش هم حالا در حرفهاي خود به تجربه زلزله بم، زرند و آذربايجان اشاره میكند كه بايد به آن توجه شود: «سازمانهاي دولتي و غيردولتي بايد بخشي از توان خود را براي توليد و ارسال كانكس به مناطق زلزلهزده به كار گيرند. امروز هم تماسهايي از مناطق زلزلهزده داشتيم و همه از ما میخواستند كه براي آنها نايلكس بفرستيم تا براي جلوگيري از عبور سرما چادرها را با آن بپوشانند.»
او معتقد است كه وقتي هوا به سردشدن میرود، ديگر چادر به درد زلزلهزدگان نمیخورد، چون اين چادرها در برابر سرما مقاومت ندارند: «آسيبديدگان در هواي سرد از هيتر برقي يا بخاريهاي نفتي استفاده میكنند كه هر دو روش براي آنها مشكلساز است؛ هيتر برقي احتمال اتصالي سيمها را دارد و بخاريهاي نفتي هم ممكن است باعث گازگرفتكي و خفگي شود، آن هم در شرايطي كه خيليها براي جلوگيري از نفوذ سرما بسياري از درزها را میبندند. ما اين آتشسوزيها را هم در زلزله بم تجربه كرديم هم در زلزله زرند و آذربايجان.»
خوابيدن در فضاي باز يا چادرهاي كتان بهجز خطر گازگرفتگي و آتشسوزي خطر مارگزيدگي را افزايش میدهد كه ايرانمنش هم به آن اشاره میكند: «در مناطق صحرايي و كوهستاني حشرات و به ويژه مار زياد است، به همين دليل هم امكان مارگزيدگي وجود دارد، ضمن اينكه ممكن است مسائل اخلاقي هم در اين چادرها اتفاق بيفتد.»
چهارشنبهشب هم يكي از روستاييان آسيبديده سرپل ذهاب به دليل خوابيدن در فضاي باز دچار نيشزدگي مار افعي شد كه تیم فوریتهای پزشکی به همراه پزشکان، پرستاران و تکنیسینهای اورژانس بعد از بازديد خود از اين روستاها گزارش دادند.
اين پژوهشگر مديريت بحران دليل موفق نبودن كمكرساني هنگام بحران را توجه نكردن به تجربههاي گذشته میداند؛ تجربههايي كه هم دستگاههاي دولتي و هم سازمانهای غيردولتي بايد بعد از هر بحران يا حادثهای آن را براي خود بازگو كنند: «در زمان زلزله آذربايجان هم ما همين هشدارها را مطرح كرديم و حتي كابل و سيمهاي مقاومتي به آنجا فرستاديم و همينطور توانستيم حدود ٣٠ كانكس براي زلزلهزدگان ارسال كنيم اما كافي نبود.»
حدود ١٠ روز طول میكشد تا كانكسي كه سفارش داده شده است كامل شود و كمترين مبلغي كه بايد براي هركدام از آنها در نظر گرفته شود هم حدود ٢ تا ٣ ميليون است.
كانكسها مدت زمان يكسال و نيم تا دوسال قابليت استفاده دارند و البته مردم آذربايجان همچنان بعد از گذشت ٥سال از اين كانكسها بهعنوان اتاق انباري خود استفاده میكنند.
اندازه كانكسها البته متفاوت است و گروه خيّر «زلزله-گره از كار يك نفر بگشا» هم براي افزايش ظرفيت كمكرساني مساحت كانكسها را ٨ متري سفارش دادهاند. آنها تا همين حالا با جمعآوري كمكهاي مردمي حدود ١٥ كانكس سفارش دادهاند كه البته ١٠ مورد از آن را شركت سازنده كانكس به جاي كمكهاي مالي در دستور كار ساخت قرار داده است، اما براي ارسال تعداد بيشتري از كانكسها همكاري و همياري دولت و نهادهاي مردمي مورد نياز است.
به اعتقاد ايرانمنش، اگرچه آب و غذا از نيازهاي اوليه بازماندگان زلزله است، اما بیتوجهي به خطرات آتشسوزي يا گازگرفتگي ممكن است كساني را هم كه از خطر زلزله نجات پيدا كردهاند از بين ببرد، بنابراين ارسال كانكس از مهمترين نيازهاي اين افراد است: «به مردم پيشنهاد میدهيم كه كمكهايشان براي ساخت كانكس نقدي باشد. كمكهاي غير نقدي هم نياز است، آن هم در شرايطي كه ما در اين دوره براي نخستينبار در تاريخ زلزله شاهد اتفاقات عجيبي ازجمله دزدي و حمله اشرار و راهزنان به محمولههاي كمكرساني بودهايم. همين امروز هم دو كاميون كمك غيرنقدي كه از طريق مردم جمع شده بود را با اسكورت ماموران ناجا به آنجا فرستاديم. در ٤٥سال گذشته هرگز نديده بودم روستاييان براي گرفتن كمكهاي مردمي اينطور هجوم بياورند و فكر میكنم يكي از دلايل آن توجه ديرهنگام به روستاهاي دورافتاده بود.»
كمپين « زلزله - گره از كار يك نفر بگشا» درحال حاضر با ١٠٠ نفر از خيرين در داخل و خارج از منطقه زلزلهزده كرمانشاه ارتباط دارد. در زلزلههاي گذشته حتي افرادي از كشورهاي آمريكا، سوئد يا كانادا هم با آنها همكاري داشتهاند. همچنين گروههاي ديگري ازجمله گروه مهرانديشان و حتي شبكه ياري كودكان كار هم در اين چند روز با اين كمپين ارتباط گرفتهاند.
زلزله يك حادثه كشتار جمعي است
در روزهاي گذشته افراد زيادي گروه تشكيل دادهاند و با اعلام شماره حساب يا آدرس در شبكههاي اجتماعي براي زلزلهزدگان كمكهاي نقدي يا غير نقدي جمعآوري میكنند و هركدام هم انگيزههاي مختلفي دارند.
عضو كمپين « زلزله - گره از كار يك نفر بگشا» هم درباره انگيزهاش براي كمكرساني به آسيبديدگان زلزله میگويد كه نخستين مواجههاش در كمكرساني به آسيبديدگان زلزله به زلزله بوئينزهرا برمیگردد كه او پسري يازدهساله بود: «آن وقتها روزنامهها عكس تختي را كار میكردند که با آن جايگاه رفيعي كه داشت كشكولي دست گرفته است و براي مردم پول جمعآوري میكند. بعدها به اين رسيدم كه زلزله در كشور ما مانند غولي خفته است كه هر لحظه ممكن است بيدار شود و بايد در برابر آن تجهيز شد. ممكن است آلودگي هوا در طول زمان انسانهاي زيادي را به كام مرگ ببرد اما زلزله حادثهای است كه به كشتار جمعي آدمها ختم میشود.»
او معتقد است كه هر زلزله بايد تجربهای شود براي مسئولان و مردم تا هر بار امكانات خود را براي بعد تقويت كنند، ضمن اينكه در اينگونه مواقع مداخلات رواني و اجتماعي هم لازم است اما كمتر به آن توجه میشود.