روزنامه لوموند فرانسه در آستانه مذاكرات 19 اكتبر ايران با آژانس و سه كشور فرانسه، آمريكا و روسيه در وين از پژوهشگران مسائل بينالمللي كشورهاي آمريكا، روسيه، تركيه و آلمان پرسشي را در مورد كارآمدي مذاكرات هستهاي با جمهوري اسلامي ايران مطرح كرده است كه اين كارشناسان به پرسش اين روزنامه فرانسوي با توجه به ديدگاههاي شخصي خود پاسخ دادهاند.
گفتوگو با ايران؛ شانسي براي ديپلماسي
در آغاز بحران هستهاي ايران اختلافات مهمي در مورد نحوه مواجهه با اين موضوع در جامعه بينالمللي وجود داشت. در حالي كه ايالات متحده مسير رويارويي و انزواي ايران را در پيش گرفته بود اتحاديه اروپا مسير مذاكره و ديپلماسي را ترجيح داده است. اما سياست رو به جلوي احمدينژاد بعد از سال 2005 باعث اجماع در مواجهه با ايران شد. با وجود اين ديپلماسي مشترك و تصويب قطعنامههايي در شوراي امنيت، ايران به برنامه غنيسازي هستهاي خود ادامه داد. بهرغم رويكرد مشترك جامعه بينالملل، ايران فعاليتهاي خود را افزايش داد و گفتمان خود را به رقباي خود تحميل كرد.
ميتوان گفت راهبرد فشار نتايج مورد انتظار را برآورده نكرده است. نفت و گاز به عنوان تنها كارتهاي استراتژيك ايران بههمراه مزيتها و تواناييهاي ژئوپلتيك اين كشور و شركت مستحكم با چين و روسيه دو عضو دائم شوراي امنيت عوامل تعيينكنندهاي در روابط نيروهاي موثر در مساله هستهاي بودهاند. در مجموع ميتوان گفت محاسبات و سياستهاي كشورهاي غربي ناكارآمد بودهاند، بهخصوص پيش شرطهاي دولت بوش در مورد تعليق غنيسازي اورانيوم قبل از آغاز مذاكرات تنها تاثيري كه داشت فرصت زماني به ايران براي توسعه برنامه هستهاياش بود. تعداد سانتريفيوژها امروز از 164 به شش هزار رسيده است.
اين موضوع بهترين سند براي اثبات ناكارآمدي سياستهاي اتخاذ شده در پرونده هستهاي ايران است. وضعيت بعد از مذاكرات يكم اكتبر ژنو تغيير يافته است. راهبرد جديد دولت اوباما در مذاكره بدون پيششرط نخستين گام اميدواركننده در حل و فصل اين معضل است. ايران از آستانه توانايي غنيسازي اورانيوم گذشته است و منطقي نيست از ايران بخواهيم فعاليتهاي خود را متوقف كند. براي كسب نتيجه مشخص، وارد كردن ايران در نظام بينالمللي اولويت دارد. انتظار از ايران براي تغيير رويكرد خود در برابر دغدغههاي جامعه بينالمللي و تشديد تلاشها براي ايجاد ثبات در منطقه ممكن است. به اين دليل كه فرآيند نوين ديپلماتيك يك شانس مناسب محسوب ميشود.
«سلاليفر الينسي» پژوهشگر ترك متخصص مسائل خاورميانه در سازمان بينالمللي پژوهشهاي استراتژيك
اختلاف عميق روسيه و آمريكا بر سر ايران
تصميم باراك اوباما در انصراف از تاسيس سپر دفاع ضدموشكي در اروپا تاثيري مثبت در رويكرد روسيه در برابر ايران برجاي گذاشت. اين موضوع به اين معني نيست كه مسكو بهصورت ناگهاني در برابر تهديد ايران متحول شده باشد و به اين معني نيست كه مجبور باشند به ژست آمريكايي پاسخ دهند اما تاييد ايده تشديد تحريمها در كلام راحتتر است. كشورهايي كه منافعشان با تحريمها تهديد خواهد شد مايل به استفاده ابزارهاي سياسي براي دفاع از منافعشان هستند.
اين موضوع روسيه را نيز شامل ميشود كه در مورد انرژي هستهاي و فروش تسليحات به ايرانيها منافع تجاري دارد. اين منافع مشمول قراردادهاي تحويل موشكهاي اس300 به ايران نيز ميشود. تاكنون روسيه اعلام كرده است قصد دارد حق فروش تسليحات متعارف به ايران را براي خود حفظ كند.
در روسيه اين ايده شايع است كه هدف از تحريمها ممانعت از سرمايهگذاري روسها در بازار ايران است. اگر روسيه تسليم شود شركتهاي چيني، اروپايي و بعد هم آمريكايي ميتوانند اين خلأ را پر كنند. عربستان سعودي اخيرا پيشنهاد داده است سيستم اس400 را كه به مثابه سيستم دفاع ضدموشكي پاتريوت آمريكاست را به قيمت دو ميليارد دلار از روسيه بخرد.
اين راهكار تلاشي براي متقاعد كردن روسيه براي بازنگري در روابط با تهران است. اين موضوع يك معادله جديد است زيرا قبلا هيچ كشوري در صدد جبران منافع روسيه در قبال قطع روابط با تهران نبوده است اما اختلافهاي روسيه و ايالات متحده در مورد ايران عميقتر از يك دعواي ساده تجاري است. مسكو و واشنگتن نگاه متفاوتي نسبت به تهران دارند.
ايران براي آمريكا يك مشكل جهاني و براي روسيه يك معضل منطقهاي است. اين موضوع نهتنها يك تهديد روزافزون عليه اسرائيل است بلكه باعث شكلگيري دومينوي هستهاي در خاورميانه است كه باعث ميشود موضع آمريكا در منطقه كليدي خاورميانه رو به تحليل رود. براي روسيه، ايران قبل از هر چيز يك قدرت همسايه نوظهور است. روسيه بعد از اتحاد جماهير شوروي تجربه مثبتي از روابط با ايران دارد.
«فئودور لوكيانوف» متخصص روسي در مسائل بينالمللي و سردبير مجله روسيا اينگلوبالاف
همراه كردن روسيه و چين سخت است
درحالحاضر ما با از سرگيري مذاكرات با ايران مواجه هستيم. بهرغم عدم پذيرش اوليه تهران، گفتوگوها با محوريت برنامه هستهاي ايران و غنيسازي اورانيوم آغاز شد. تهران با پيشنهاد غنيسازي بخشي از اورانيوم خود در روسيه در صدد خريد زمان براي پيشبرد برنامه هستهاي خود است. بسيار واضح است كه اين راهكار جالبي است كه فرآيند مذاكرات را وارد روزمرگي ميكند.
ايران ميتواند تاريخ بعدي را براي انصراف از غنيسازي اورانيوم در سرزمين خود انتخاب كند و بدون اينكه قافيه را ببازد اين توافق را طول دهد. تهران از حلوفصل مشكل هستهاياش مطمئن نيست. ديدگاه غربيها از تهديد هستهاي ايران آميزهاي از فشار و پيشنهاد براي تغيير موضع تهران است. باراك اوباما درحالحاضر براي گفتوگو تلاش ميكند. او نميخواهد از اين مسير منصرف شود اما در صورت عدمنتيجهگيري خواستار حمايت بيشتر در صورت اعمال تحريم است.
راهبرد رويارويي واقعي عليه تهران در صورت شكست مذاكرات بايد شديدتر شود و نيز همكاري قاطع، باثبات و طولانيمدت با قدرتهاي بزرگ و شركاي تجاري ايران باشد. عملي كردن اين ايدهها مشكل است زيرا رهبري آمريكا براي متحد كردن شركايي مانند چين و روسيه كه منافع آنها در حوزه انرژي ايران فراوان است از قدرت كافي برخوردار نيست. بهعنوان نمونه چين قول داده است به ايران بنزين بدهد.
«هانينگ ربيكه»، كارشناس شوراي روابط خارجي آلمان و متخصص مسائل هستهاي
اوباما تعلل كرده است
بهنظر ميرسد بحران بزرگ بينالمللي حول محور برنامه هستهاي ايران اجتنابناپذير باشد. تهران رويكرد خود در مذاكرات با سه كشور اروپايي و بعد اعضاي شوراي امنيت از اختلافات قدرتهاي بزرگ نهايت استفاده را برد و توانست با تكيه بر مشاركت روسها برنامه غنيسازي خود را ادامه دهد. مطرح شدن تاسيسات هستهاي قم در حاشيه اجلاس پيتسبورگ ترديدها در مورد اهداف ايران را افزايش داد.
در برابر اين چالش رئيسجمهور اوباما در تهيه يك راهبرد واقعي تاخير ميكند و بهنظر نميرسد در طول شش ماه نخست دوران رياستجمهورياش براي پرونده ايران اولويتي قائل شده باشد. تعللهاي اوباما در اجلاس سران سازمان ملل متحد و تعيين موضوع جهاني عاري از تسليحات اتمي بهجاي موضوع ايران در جلسه شوراي امنيت نماد نگرانكنندهاي از اولويتهاي دولت اوباماست. با اين وجود در هفتههاي اخير شاهد بوديم كه يك سياست در حال طراحي است؛ انصراف يكجانبه آمريكا از طرح دفاع ضدموشكي با هدف تقويت روابط با روسها صورت گرفت در حالي كه برملا شدن مركز هستهاي قم قبل از آغاز مذاكرات موضع آمريكا را تقويت و احتمال اعمال تحريمهاي بيشتر در صورت شركت مذاكرات را بيشتر كرد. همه اين ابتكارات مفيد هستند. براي مذاكرات بايد مدت زماني مشخص شود و در صورت شكست مذاكرات تحريمها عليه ايران بهخصوص در حوزه انرژي و مالي بايد تشديد شود.
كنت وينستن، پژوهشگر و عضو موسسه هودسون در واشنگتن و از كارشناسان روابط بین الملل