در سالهای اخیر بحث در مورد مشکلات زنان بسیار بوده است، گروههای حمایت از حقوق زنان و مخالف با تبعیض جنسیتی با عنوانهای مختلف، دولتی و غیردولتی، برای شناسایی و بررسی این مشکلات تاسیس میشد و گاهی بعد از مدتی منحل میگردید، یکی از مسائل مورد بحث در این محافل مساله کارگران زن بود، انسانهای زحمتکشی که برخلاف تعریف شرعی و عرفی که در جامعه ما از آنها شده، شاغل شدهاند، قشری که اکثر آنها به اجبار شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و خانواده کار میکنند و به خاطر همین نیاز که جامعه به وجود میآورد، حقوقشان به نسبت کاری که انجام میدهند بسیار کم است.
علتهای مختلف، از جمله انقلاب و جنگ که باعث شهید شدن بسیاری از هموطنانمان شد باعث افزایش حضور زنان در محیطهای کاری و زنان سرپرست خانوار در سالهای اخیر شد که به موازات آن مشکلات زنان در محیط کار پدید آمد در نتیجه پس از گذشت بیش از یک دهه از انقلاب در دویست و هفتاد و سومین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، در 13 اسفندماه سال 1370 طرح «بررسی مسائل و مشکلات زنان کارگر» تصویب شد که هدف آن را «یک- شناسایی و دستیابی به مسائل و مشکلات فرهنگی- اجتماعی زنان کارگر در ارتباط با محیط کار و اجتماع، دو- شناسایی و دستیابی به مسائل و مشکلات حقوقی- صنفی- رفاهی و بهداشت جسمانی و روانی زنان کارگر در ارتباط با محیط کار. سه- شناسایی و دستیابی به مسائل و مشکلات زنان کارگر در ارتباط با خانواده و تربیت فرزندان.» خواندند.
اما امروز که نزدیک به دو دهه از تصویب این طرح میگذرد، جز در گزینه دوم تغییر در زندگی زنان کارگر دیده نمیشود.
مشکلات اجتماعی زنان کارگر آنقدر عیان است که کارفرما اجازه ورود به محیط کار زنان کارخانهاش را نمیدهد تا آنجا که برای صحبت کردن با چند کارگر زن، با گذشت از چندین صافی به پشت در کارخانه رسیدم، در شرقیترین نقطه تهران پس از بارها رفت و آمد و سفارش چندین نفر آن هم نه به اسم خبرنگار که حساسیت برانگیز باشد، به اسم دانشجو، نتوانستم اجازه ورود به کارخانه را بگیریم، دست آخر مجبور شدم ساعتی را پشت در کارخانه منتظر باشم تا کارگران تعطیل شوند، اما قبل از آنکه کارگران از در کارخانه بیرون بیایند، سرویس میآید و همه سوار میشوند، زن و مرد.
ناامید از اینکه امروز هم از دست رفت سه خانم از در کارخانه بیرون میآیند، به سمتشان میروم، میپرسم آیا آنجا کار میکنند و شغلشان چیست؟ میگویند: نزدیک به 20 سال است در آنجا کار مونتاژ میکنند، با آنها همراه میشوم خیلی دلشان پر است. به خصوص از آقایان، میگویند: حریم ما را حفظ نمیکنند و هر طور که دوست دارند با ما صحبت میکنند. ما پابهپای مردان کار میکنیم، قطعات سنگین جابهجا می کنیم اما مردها نمیگذارند ما ارتقا پیدا کنیم وقتی هم شکایت میکنیم، میگویند خب قراردادی شوید، وقتی که ما تا یکی- دو سال دیگر بازنشسته میشویم، چرا باید قراردادی شویم، ضمن اینکه میدانیم قرارداد قدم اول اخراج است، میگویند: مهر پارسال همه قراردادیها اخراج شدند، اگر ما که چند سال تا بازنشستگی نداریم اخراج شویم، کجا باید دنبال کار بگردیم تازه کاری جز این کار بلد نیستیم.
یکی از آنها میگوید: «مشکل یکی دو تا نیست، خانواده و بچهها، کمی حقوق، خرج زیاد، نداشتن اضافهکاری، برخورد بد آقایان در محیط کار و اجتماع اگر بخوایم بشماریم مشکلات زیاد هست، مهد کودک نداریم، سردکننده و گرمکننده هوا نداریم واسه همین زمستونها یخ میزنیم، تابستونها از گرما خفه میشیم، پارسال هم من واسه رختکن بخاری برقی آوردم، گفتن برق مصرف میکنه ببرش، بازم بگم؟!» گفتم: نه!
سهیلا جلودارزاده رئیس اتحادیه زنان کارگر در مورد مسائل اجتماعی این قشر از زنان به ایلنا میگوید: اگر با نگاهی وسیع بنگریم با توجه به اینکه در فرهنگ اسلامی مادامی که زن در خانواده تامین باشد انگیزه کار خارج از خانه را ندارد. به این نتیجه میرسیم که علت اکثر زنانی که در سطوح کارگری کار میکنند، تامین نیاز مالی است.
نماینده مجلس ششم و هفتم میگوید: خانوادههایی که این قشر از آنها برخواستهاند، خانوادههای بیسرپرست یا بدسرپرست و نیازمندی هستند که عدم حضور زن در آن خود باعث ناهنجاریهای مضاعفی در مدیریت خانواده میشود و همچنین به علت سنگینی مسوولیتی که بر دوش این زنان است اکثر آنها دچار بیماری و پیری زودرس میشوند.
عضو هیاترئیسه مجلس ششم تاکید کرد: مشکلات اجتماعی زنان کارگر به فرهنگی که در محیط کار و اجتماع وجود دارد و بازخوردهای آن مربوط میشود.
سهیلا جلودارزاده در مورد بازخوردهای محیط کار گفت: اینگونه بحثها به خصوص برای زنان جوان مشکلات زیادی دارد و البته شرایط فرهنگی سالهای اخیر نیز آنها را بیشتر کرده طوری که، زنان مجبورند به بسیای از ترسها و تهدیدها پاسخ دهند اما پیشرفت شغلی نداشته باشند، مثل کارگران زن کارخانهای که پس از انقلاب از محیط کار خارجشان کردند و در یک کارگاه کوچک مشغولشان کردند.
رئیس اتحادیه زنان کارگر میگوید: ما فکر میکنیم هر کس باید مورد احترام قرار بگیرد، در نتیجه، محیط کار باید به گونهای باشد که زن با حفظ اعتقاداتش بتواند آنجا کار کند و هیچگونه تبعیضی در آن محیط وجود نداشته باشد.
در همهجا مساله تبعیض جنسیتی مطرح است، در کشور ما که محدودیتهای عرفی نیز این مساله را دوچندان میکند اما تساوی جنسیتی و اصل عدم تبعیض از اصول بنیادی سازمان بینالمللی کار به طور یکسان شامل مردان و زنان میشود، در شمال تهران یک شرکت خصوصی با حبس کردن کارمندان خانم خود در یک اتاق 20 متری توانسته مشکلاتی را که در اثر زن بودن برای آنها پیش میآید برطرف کند، این زنها با هیچ مردی مشکل ندارند و میگویند، هیچ مردی هم در محیط کار برای آنها مشکل ایجاد نمیکند، زیرا اصلا مردی را نمیبینند.
زنان این شرکت که بسیار هم خوشپوش هستند و محیط کارشان برخلاف کارخانهها و کارگاههای شرق تهران تمیز و مرتب است جز در مورد مسائل جنسیتی، در باقی مشکلاتشان با دیگر زنان کارگر تفاهم کامل دارند. ده زن از دختر 18 ساله تا مادری که پسرش 18 سالش است در این اتاق 20 متری کار میکنند. روز اول به آنها گفتهاند بعد از سه ماه، قرارداد و بیمه دارید اما برخی از آنها نزدیک یک سال است بدون قرارداد و بیمه کار میکنند با ماهی 200 هزار تومان!
بعضی از آنها خاطرات غمانگیزی دارند، زینب میگوید: قبل از این، جایی کار میکردم که هر کس مرخصی زایمان میرفت، بعد از زایمان با هزار امید به سر کار باز میگشت اما دیگر از کار خبری نبود. لیلا قبلا در مشهد کتابدار بوده است او میگوید: آنجا خیلی علنی ازدواج قدغن بود، یعنی تو را اگر مجرد بودی استخدام میکردند و اگر استخدام میشدی و ازدواج میکردی کارت را از دست میدادی، من آنجا همکار 40 ساله داشتم که چون به حقوق آنجا نیاز داشت ازدواج نمیکرد.
در این شرکت برای آنها اضافهکاری حساب نمیکنند و در اساسنامه آن چیزی به عنوان مرخصی وجود ندارد، اگر یک روز هم مرخصی بخواهند از حقوقشان کسر میشود یکی برگه مرخصیاش را نشانم میدهد. گزینه بدون حقوق تیک خورده است.
مشكلاتي كه زن بودن براي اين كارگران ايجاد ميكند، نه تنها هيچوقت در خطابه خاطبان نميشنويم بلكه در هيچ طرح و لايحهاي نيز به آن اشاره نميشود. در مصوبههاي دولت نه تنها به اينگونه مسائل توجه نميشود بلكه براي به تصويب رسيدن طرحها و لايحههايي كه كارگران زن با آن مخالفند تلاش ميشود، از جمله «لايحه كاهش ساعت كار زنان» كه كارگران شرق تهران در مورد آن ميگفتند: اين كار باعث ميشود كارفرما به استخدام مردان رغبت بيشتري نشان دهد تا زنان، وقتي مردان ميتوانند برايش روزي هشت ساعت كار كنند، چرا كارفرما بايد يك زن را با حقوق برابر مردان با روزي شش ساعت كار استخدام كند و قطعا اگر هم اين كار را انجام دهد، هرگز حاضر نميشود آن حقوق را بپردازد و كارگران آن شركت در شمالشهر معتقد هستند كه فرقي به حال شركتهاي خصوصي نميكند، ميگويند: الان كه ساعت كاري هشت ساعت است ما دوازده ساعت كار ميكنيم، اگر ساعت كاري شش ساعت بشود هم ما دوازده ساعت كار خواهيم كرد، فقط اگر سختگيري بر اعمال قانون زياد شود، اخراجمان ميكنند.
با گذشت هجده سال از تصويب «طرح بررسي مسائل و مشكلات زنان كارگر» تنها چيز كه پس از اجرايي شدن، اين طرح به آن رسيده است چيزي است كه هيچ زن كارگري از آن شكايت ندارد كم كردن هشت ساعت كار در روز و زياد كردن مرخصي زايمان، چيزي كه نه تنها دردي از زنها دوا نميكند بلكه مانعي دوباره براي استخدام زنان ميشود.