فرارو- در روزهای اخیر درباره عملکرد چهار ساله ریاست دانشگاه علامه طباطبایی و مشکلات دانشجویان این دانشگاه گزارشی در یکی از روزنامهها منتشر شد که به فاصله کمی پس از انتشار این گزارش سایت روزنامه مزبور این مطلب را حذف کرد. این گزارش انتقاد از عملکرد رییس دانشگاه بود. انتشار این گزارش همزمان شد با برخی گمانهزنیها درباره آینده سیاسی حسین سلیمی (رییس دانشگاه) که موجی از واکنشهای گوناگون در فضای مجازی را به دنبال داشت. گزارشها حاکی از آن است که سلیمی یکی از گزینههای پیشنهادی حسن روحانی برای تصدی وزارت علوم است. این اخبار موجب شد که منتقدان و موافقان سلیمی در فضای مجازی به جدال با یکدیگر بپردازند. حواشی پیرامون گزارش وقایع اتفاقیه بهانهای شد تا با دکتر غلامرضا ذکیانی؛ عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشکده ادبیات، معاونت اسبق فرهنگی دانشگاه و رئیس فعلی دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی درباره عملکرد رییس دانشگاه علامه به گفتگو بنشینیم.
ذکیانی در پاسخ به این سوال که چقدر سلیمی را به وزارت علوم نزدیک میبینید میگوید: همانطور که آقای دکتر روحانی در سطح دولت نماد اعتدال هستند؛ آقای دکتر
سلیمی هم در سطح دانشگاه علامه طباطبایی سمبل اعتدال هستند و توانستهاند
به خوبی از برآیند تمام نیروهای معتدل در اداره دانشگاه استفاده کنند و در
سطح وزارت نیز میتوانند همین رویه را که رویه دولت آقای روحانی است ادامه
دهند.
ماحصل این گفتگو را که در دفتر ایشان در دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد در ادامه میخوانید:
عملکرد آقای سلیمی را در طی دوره چهار ساله از سال ۹۲ تا کنون چطور ارزیابی میکنید؟ با توجه به انتقاداتی که دانشجویان و اساتید دانشگاه علامه طباطیایی در دوره ریاست صدر الدین شریعتی داشتند از جمله جو رادیکال دانشگاه، به حاشیه راندهشدن نیروهای متخصص و بعضا بازنشستگی اجباری برخی اساتید باسابقه و خوشنام و تصمیمگیریهای غیر کارشناسی از این دست، دکتر سلیمی چه اقداماتی در راستای اصلاح میراث گذشته و برآورده کردن مطالبات اساتید و طیفهای گوناگون دانشجویی در دوران تصدی ۴ ساله خود داشتند؟
پاسخ شما را در دوبخش آماری و تحلیلی عرض میکنم؛ در بخش تحلیلی به چرایی اتخاد این سیاستها خواهم پرداخت. اما ابتدا بخش آماری: آماری که می خواهم خدمت شما بگویم از سال ۹۲ تا سال گذشته (سال تحصیلی ۹۴- ۹۵) است. در سال 92 نسبت استاد به دانشجو ۱ به ۴۲ بوده است، اما بعد از سال ۹۲ به رقم ۱ به ۳۰ رسیده است. سرانه دانشگاه علامه طباطبایی نصف دانشگاه الزهرا، یک ششم دانشگاه تربیتمدرس و یک چهارم دانشگاه تهران است. دانشگاه علامه ۴۵ هکتار زمین داشت که به خاطر بزرگراه شمال ۱۳ هکتار در اختیار دانشگاه علامه ماندهاست. جذب دانشجوی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه به حداقل رسیدهاست و تا توانستیم جذب دانشجو در نوبت بهمن را کاهش دادیم.
از شهریور ۹۰ تا ۹۲ فقط ۸ جلسه هیات ممیزه تشکیل شد اما از شهریور ۹۲ تا آبان ۹۴ (یعنی در دو سال مشابه) 35 جلسه تشکیل شد که موضوع بسیاری از آن پروندههای عقب ماندهای بود که بعضا سه یا چهار سال رسیدگی نشده بودند و حقوق بسیاری از اساتید استیفا شد. انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی از زمان تاسیس یعنی سال ۶۸ تا سال ۹۲ حدود ۲۱۰ جلد کتاب منتشر کرد و از ۹۲ تا ۹۵ ، ۲۰۵ عنوان کتاب منتشر کرد.
در زمینه پروژهای عمرانی از سال ۸۴ تا ۹۲، ۱۵ هزار متر مربع ساخته شد اما از ۹۲ تا ۹۵ ، ۴۲ هزار متر مربع ساختمان احداث شد. کتابهای لاتین دیجیتال در سال ۹۲ ، ۵۱ هزار جلد بود و در سال ۹۴به ۲۱۱ هزار جلد رسید.
از سال ۸۴ تا ۹۲ فقط ۴ بار شورای دانشگاه تشکیل شد. اما از سال ۹۲تا ۹۵ این رقم به ۱۵ جلسه رسید.
در دوره گذشته حراست بیشتر جنبه هراسآفرینی و پروندهسازی داشت اما در این دوره این هویت هراسآفرینی به امنیتآفرینی تبدیل شد.
احکام کمیته انضباطی در دوره گذشته بیشتر سیاسی بود اما در طول چهار گذشته یا حکم سیاسی نداریم یا در حد یک درصد است و اغلب احکام کمیته انضباطی مربوط به امتحانات است. در آن دوره انجمن اسلامی دانشجویان تغییر هویت داده بود که با انتخابات مجدد و تغییر اساسنامه به هویت قبلی برگشت. همچنین مجمع صنفی اساتید که تعطیل شده بود بازگشایی شد. در دوره ۸ ساله دولت قبل شاید یک وزیر هم به دانشگاه علامه نیامد اما در ۴ سال گذشته شاهد تراکم حضور وزرا و مقامات سیاسی دردانشگاه بودیم و همایشهای سیاسی ما به شدت تقویت شد. و همچنین رتبه دانشگاه از ۵۱ به ۱۱ ارتقا یافت؛ البته در علوم انسانی بعد از دانشگاه تهران در رتبه دوم قرار داریم.
یکی از نکاتی که همواره سوال میشود درباره وضعیت اساتید اخراجی در دوره گذشته است. اولا تعداد اساتید دانشگاه از ۴۳۰ به ۵۲۰ افزایش پیدا کرد. ۹۰ نفراز ۱۰۲ نفر بورسیه جنجالی دوره قبل از طریق فرایند جذب کنار گذاشته شدند و تنها ۱۰ نفر جذب شدند. 35 استاد در دوره قبل اخراج شدند که ۲۵ نفر بازگشتند و۷ نفر یا نمیخواستند بازگردند یا بازنشسته شده بودند و سه نفر نیز امکان سنی بازگشت را از دست داده بودند.
در زمینه جو امنیتی حاکم بر دانشگاه از تغییر مشی حراست از هراسآفرینی به امنیتآفرینی تعبیر کردید؛ عملکرد حراست دانشگاه در دوره ریاست صدرالدین شریعتی از سوی اکثر طیفهای دانشجویی و حتی جریانهای سیاسی خارج از دانشگاه نگرانکننده توصیف میشد و با تغییر دولت و به تبع آن تغییر ریاست دانشگاه فعالان دانشجویی امیدوارشدند تا فضا برای جریانهای سیاسی دانشجویی به شرایط مطلبوب برسد؛ البته در این زمینه به نظر میرسد هنوز در برخی دانشکدهها مثل دانشکده حقوق نارضایتیهایی وجود دارد ازجمله بلاتکلیفی فعالیتهای انجمنهای صنفی، دانشجویان ستارهدارو تقکیک جنسیتی و ...
من به عنوان کسی که معاون فرهنگی دانشگاه بودهام باید بگویم انجمن اسلامی که در دوره قبل هویتش به طور کلی تغییر پیدا کرده بود با برگزاری انتخابات آزاد هویت خود را بازیافت و علاوه براین انجمن اسلامی آزاداندیش تاسیس شد و درهمه دانشکدهها هم نماینده دارد. در زمینه نظارت بر کسانی که به عنوان سخنران به دانشگاه دعوت میشوند باید درخواستی از سوی تشکل دانشجویی مربوطه به هیات نظارت فرستاده شود و این هیات پس از ارزیابی فرد مدعو نظر خود را اعلام میکند؛ گمان من این است که هیات نظارت ما اعتدال را رعایت کردهاست.
و البته در این میان ممکن است با دعوت برخی افراد به دانشگاه از سوی هیات نظارت مخالفت شود و دانشجویان مدعی شوند که فضای سیاسی دانشگاه همان فضای قبلی است! در حالی که شاهدان عینی (یعنی اکثر قریب به اتفاق استادان و دانشجویان) شهادت میدهند که در مجموع اعتدال در دعوت از جناحهای مختلف رعایت شده است.
درباره دانشجویان ستارهدار تا جایی که اطلاع دارم مشکل ستارهدارها ارتباطی با دانشگاه ندارد این دانشجویان از طریق سازمان سنجش و وزارت علوم ستارهدار میشدندو اگر از طریق وزارت علوم معرفی نشوند دانشگاه نمیتواند راسا اقدام به پذیرش دانشجویان ستارهدار کند. ما در چهار سال اخیر حتی یک مورد دانشجوی ستاره دار هم نداشتیم. دانشجویانی که در دوره قبل ستارهدار شدند باید از طریق وزارت علوم دوباره به دانشگاه معرفی شوند.
در زمینه تفکیک جنسیتی که دانشگاه علامه به عنوان نمونه برای اجرای این طرح انتخاب شده بود هم باید بگویم این طرح علیرغم هزینه زیادی که بهجا گذاشت بر اساس پژوهشی که بعدها توسط استادان دانشکده علوم اجتماعی انجام شد نتایج منفی بسیاری به دنبال داشت. و اکنون تفکیک جنسیتی در دانشگاه به کمتر از ۲۰ درصد رسیده است. و این آمار ۲۰ درصدی هم اغلب مربوط به قبولیهای بالای دختران میشود. مثلا در رشته ای ۳۶ نفر دختر و ۳ پسر قبول شدهاند و وقتی در ۲ کلاس قرار میگیرند یک کلاس کاملا دخترانه میشود. و در واقع تفکیک جنسیتی با سیاستهای پلکانی و براساس نتایج پژوهشهایی که اساتید دانشکده علوم اجتماعی انجام دادند به کمتر از ۲۰ درصد رسیده است.
برخورد رادیکال با دانشجویان در خوابگاههای دانشجویی بویژه در خوابگاه دختران یکی دیگر از معضلات دوران ریاست آقای شریعتی بود که اصلاح آن جزو مطالبات دانشجویان در دوره جدید بود اما برخی دانشجویان گزارش دادهاند که این روند سختگیری در خوابگاهها ادامه دارد و اصلاحات مورد انتظار در این زمینه در ۴ سال گذشته انجام نشده است.
اجازه بدهید پاسخ این سوال را در بخش تحلیلی بدهم و جزییات این قوانین را هم از معاونت دانشجویی جویا شوید.
شاید دانشجویان انتظار داشتند با آمدن آقای سلیمی فضای سیاسی حاکم بر دانشگاه به سمت مشی اصلاحطلبانه سوق پیدا کند - چیزی شبیه به دوران دکتر نجفقلی حبیبی- تا جبران رنجها و محرومیتهای ۸۴ تا ۹۲ بشود و چون آن حد از انتظارات برآورده نشد دچار یاس و سرخوردگی شدند ...
هم آن انتظار دانشجویان درست است و هم این فضایی که الان در دانشگاه وجود دارد درست است. برای پاسخ به سوال شما به بخش تحلیلی گفتگو میپردازم. شیوه اعتدالی که شیوه دولت روحانی است نه اصلاحطلبانه است نه اصولگرایانه؛ و بلکه هم اصلحطلبانه است و هم اصولگرایانه. به نظر من بسیاری از افراد که در باره روش اعتدالی سخن میگویند، تصویر درستی از آن ندارند، اعتدالگرایی یعنی پرهیز از افراط و تفریط و ملاک در این روش منافع ملی است، یعنی هر وقت بین منافع ملی و منافع جناحی تضاد پیش آمد حتما منافع ملی را ترجیح دهیم و منافع بلند مدت را در نظر بگیریم و کسی که با این شیوه پیش میرود حتما از عقلانیتجمعی در تصمیمگیریها استفاده میکند و شایستهسالاری را صرف نظر از اصولگرایی و اصلاحطلبی، سرمشق قرار میدهد. اما وقتی مدیری بر اساس منافع جناحی در منصبی قرار میگیرد شایستهسالاری از بین میرود و چرخه انتخاب مدیران در دایره افراد ناکارآمد گرفتار میشود.
سخنرانیها و مناظرات سیاسی در دانشگاه علامه
با این اوصاف معتقدید مشی اصلاح طلبانه در دانشگاه خلاف مصالح ملی است؟
ابدا. اصلاح طلبی یک طیف است؛ در یک سر این طیف افراد معتدل قرار دارند و در سر دیگر طیف افراد افراطی درست مانند اصولگرایان. طیف معتدل اصلاحطلبان در دانشگاه بهکار گرفته میشوند اما طیف افراطی یعنی کسانی که منافع جناحی را برمنافع ملی ترجیح میدهند کنار گذاشته میشوند. همچنانکه از میان طیف معتدل اصولگرایان در ردههای مختلف مدیریتی استفاده میشود و به سراغ طیف افراطی آنها نمیروند.
وقتی از اصلاحطلبان یا اصولگرایان به عنوان جریانهای شناختهشده درون نظام یاد میکنیم؛ معمولا به آن بخشی توجه داریم که مصالح ملی را قربانی منافع جناحی نمیکنند؛ زیرا طیف رادیکال هر دو جناح به مرور از طریق خود نظام پالایش میشود. آیا افراد طیف معتدل در ۴ سال گذشته در دانشگاه علامه سمت مدیریتی داشتند؟
بله. به عنوان نمونه میتوانم خودم را مثال برنم؛ هرچند من خودم را اصلاحطلب یا اصولگرا نمیدانم و معتقدم باید به دنبال منافع ملی باشیم نه منافع سیاسی و جناحی.
تصور دانشجویان پس از انتخاب آقای سلیمی به عنوان رییس جدید دانشگاه، بازگشت شور و نشاط سیاسی و علمی به فضای دانشگاه بود. اما بعد از مدتی این فضای امیدواری جای خود را به ناامیدی و کم تحرکی داد و علت این مساله هم از سوی دانشجویان با لفظ ‹محافظه کاری› رییس جدید (آقای سلیمی) توصیف میشد. چرا ایشان نتوانست آن فضای شور و نشاطی که با تغییر ریاست دانشگاه بوجود آمده بود حفظ کند؟
سوال بسیار خوبی پرسیدید! اتهام محافظهکاری یکی از شیکترین و مدرنترین اتهاماتی است که دوستان افراطی ما به اعتدالیها میزنند. اگر کسی افراطی نبود و خواست مدیری از جناح دیگر انتخاب کند بلافاصله از سوی افراطیون جناح خود به محافظهکاری متهم میشود. اما اگر ملاک منافع ملی باشد در انتخاب مدیران فقط و فقط شایستگی آنها لحاظ میشود.
بخشی از رای رییسجمهور منتخب مردم مدیون قشر نخبه، روشنفکر، هنرمند و دانشگاهی است که علیرغم محدودیتهایی که در دورههایی برای آنها ایجاد شد و بعضا هم ادامه دارد اما همچنان به امید اصلاح جامعه هم در سال ۹۲ و هم در انتخابات اخیر از آقای روحانی حمایت چشمگیری کردند و بخشی از آرای خاکستری و حتی تحریمیها را به سمت سبد رای ایشان سوق دادند. و حالا هم در انتخاب مدیران دانشگاهی انتظار دارند طیفی اداره دانشگاهها را به دست بگیرند که با بیاعتنایی به مطالبات قشر نخبه؛ زمینهساز انزوای این افراد را بوجود نیاورند.
من به کسانی که چنین انتظاراتی دارند عرض می کنم که انتظارات خود را با واقعیت تطبیق بدهید. برای این که ملت ایران به یک شعور سیاسی بالایی رسیدهاست (و من وقایع سال ۸۸ را در رسیدن به این آگاهی سیاسی موثر میدانم) شما می گویید عدهای در سال ۹۲ از روحانی حمایت کردند و مطالباتشان برآورده نشد. چرا در سال ۹۶ رای ۱۸ میلیونی روحانی به بیش از ۲۳ میلیون رسید؟ زیرا مردم به این بینش سیاسی رسیدهاند که دوران افراطیگری تمام شدهاست. ما افراطیگری دوره اصلاحات را به یاد داریم که به خاطر دو مصوبه مجلس گفتند آقای خاتمی را از قطار اصلاحات پیاده خواهیم کرد!
تحلیل شما از افزایش ۵ میلیونی رای اخیرآقای روحانی چیست؟
من میگویم مردم فهمیدهاند تنها راه نجات کشور روش اعتدالی است و این راه نجات نه فقط برای این دوره که برای دورههای بعد هم راهگشا است.
تحلیل من این است که مردم نتیجه تحریم انتخابات ریاستجمهوری و مجلسشورایاسلامی را دیدهاند و به همین حداقلها راضی شدهاند اما حساب باز کردن بلند مدت روی این حداقلها هم به نظر عاقلانه نمیآید ...
ملت به این میزان از درک رسیده است که اگر رای ندهیم حتی همان مطالبات حداقلی هم به ثمر نخواهد رسید! این یعنی پختگی سیاسی. شما درآرمانشهر زندگی نمیکنید.
مردم با توجه به گزینههای موجود رای دادند ...
به نظر من گزینههای موجود حداقلی نبودند. در این انتخابات حتی احتمال رد صلاحیت آقای روحانی وجود داشت و این نکته بسیار مهم است.
اجازه دهید بحث خودم در باره اعتدالگرایی و تفاوت آن با افراطگرایی را در چند جمله خلاصه کنم.
شاخصهای اعتدالگرایی: ترجیح منافع ملی بر منافع جناحی؛ اهل عقلانیت جمعی، انعطافپذیری، انتقادپذیری و شایسته سالاری؛ اهل گفتگو برای یافتن روشهای مناسب، متهم شدن به محافظهکاری از جانب دوستان و....
شاخصهای افراطگرایی: (اعم از چپ و راست) ترجیح منافع جناحی بر منافع ملی، تحمیل اقلیت بر اکثریت، تعصب نابجا، انتقادناپذیری، حذف نیمی از افراد شایسته به دلیل اختلاف جناحی، مجادله برای کوبیدن رقیب، متهم کردن رقبا به بیدینی یا تحجر و متهم کردن دوستان معتدل به محافظهکاری و ...
گفتنی است این شاخصها ثابت هستند ولی میزان پایبندی افراد به این شاخصها متغیر است و همیشه باید رصد شوند؛ یعنی نه با صرف ادعا کسی معتدل بشمار میآید و نه اگر کسی امروز به دلیل دارا بودن این شاخصها معتدل محسوب میشود لزوما فردا نیز معتدل خواهد بود!
واکنش حضار به سخنرانی حسن عباسی در دانشگاه علامه طباطبایی
برگردیم به بحث خودمان درباره دانشگاهعلامه طباطبایی؛ برخی معترضین درباره دانشگاه علامه و به طور خاص درباره دانشکده ادبیات میگویند این دانشکده تبدیل به بنگاه اقتصادی شدهاست. زیرا بیشتر از حد توان دانشجو (مخصوصا دانشجوی شهریهای) جذب کردهاست و به این ترتیب به طرف خصوصیسازی حرکت کردهاست و از سوی دیگر برای حل معضل فضای آموزشی بخشی از فضای دانشکده را که آموزشی نبوده به کلاس درس تبدیل کردهاند!
در زمینه جذب دانشجوی شبانه باید بگویم سیاست کاهش جذب دانشجوی شبانه را در پیش گرفتهایم و دانشجویان پردیس هم به این دانشکده ارتباطی ندارند و نکته دیگر این است که ما در این جا (دانشکده ادبیات) دو دانشکده هستیم: دانشکده ادبیات و دانشکده الهیات. و رشتههایی مانند علوم قرآنی، تاریخ، آلمانی، چینی تاسیس کردهایم و بقیه رشتهها را هم درمقاطع مختلف گسترش دادیم و طبیعی است که اینها را نمیتوانیم به دانشکدههای دیگر بفرستیم. تمام تلاشمان این است که دانشکده الهیات تا آخر سال جاری به دهکده المپیک منتقل شود و تا آن زمان با این تراکم مواجه خواهیم بود و برای این که استادان و دانشجویان راحت باشند چارهای نداریم که از حداکثر فضا استفاده کنیم.
بهترنبود پیش ازایجاد رشتههای جدید فضای آموزشی را گسترش میدادید؟
امیدوارم روزی کار اجرایی بگیرید تا ببینید این کار شدنی است یا نه؟ (با خنده) وقتی بیرون دانشگاه متقاضی برای رشتهای وجود دارد نمیتوان منتظر افزایش بودجه و فضای آموزشی ماند؛ هر چند نمیخواهیم کیفیت را فدای کمیت کنیم اما سعی میکنیم کمبود فضای آموزشی را مدیریت کنیم.
در زمینه ارتقا کیفیت آموزشی انتقاداتی درباره رانت در استخدام اساتید مطرح میشود و این که اساتید در کنار فعالیتهای آموزشی فعالیتهای اجرایی نیز به عهده دارند که باعث لطمه به سیستم آموزشی میشود و همچنین تراکم پایان نامههایی که به یک استاد محول می شود و رانتهایی مثل انتشار مقالات دانشجویان به نام اساتید برای ترفیعرتبه ... که انتظار میرفت این مشکلات در این دوره اصلاح شود اما متاسفانه همچنان شاهد این معضلات آموزشی در دوره آقای سلیمی هم هستیم...
این ایراد وارد است و باید آن را بپذیریم ولی ارتباطی به دانشگاه ندارد بلکه به سیاستهای وزارت علوم مربوط میشود، وقتی در سیستم آموزشی ما برای ارتقا اساتید شرایطی گذاشتهاند و این شرایط هم اغلب کمی است و هر استادی مقالات بیشتری داشته باشد رتبه علمی بالاتری کسب میکند! طبیعی است که کیفیت فدای کمیت میشود و استادان به سمت انتشار مقالات علمی ـ پژوهشی میروند. حال اگر کسی بخواهد واقعا مقاله خوب منتشر کنند حداکثر در سال یک یا دو مقاله میتواند منتشر کند اما شاهدیم برخی اساتید در سال ۱۰ مقاله علمی ـ پژوهشی و گاهی بیشتر به صورت مشترک با دانشجو منتشر میکنند!
در دوره آقای سلیمی برای این قبیل مشکلات راهکاری اندیشیده شد؟
همچنانکه گفتم اصل مسئله به قوانین ارتقاء برمیگردد که فراتر از دانشگاه تصویب شده و به دانشگاهها ابلاغ میگردد؛ ولی در حوزه دانشگاه علامه میتوان گفت: از ورود دانشجویان دکتری بدون کنکور مطلقا جلوگیری شد مگر این که دانشجویی استعداد درخشان باشد (که البته ایشان هم مصاحبه علمی میشوند) و همه دانشجویان با مصاحبه و کنکور وارد دوره دکتری میشوند.
همچنین سعی کردیم فرآیند جذب دانشجو را با سختگیری بیشتری دنبال کنیم. مثلا امسال در رشته دکتری عربی و دکتری معارف جذب دانشجو نداشتیم و از سوی دیگر جذب اساتید را هم بر اساس آماری که گفتم افزایش دادیم ولی متاسفانه تقاضا برای برخی رشتهها بسیار بالاست و مشکلات همچنان باقی ماندهاست.
در روزهای اخیر نام آقای سلیمی در گمانه زنیهای رسانه ای برای وزارت علوم مطرح شد؛ شانس ایشان برای تصدی وزارت علوم تا چه حد به واقعیت نزدیک شدهاست؟ و آیا تاکنون پیشنهادی از سوی رییس جمهور داشتهاند؟
بهتر است این سوال را از خودشان بپرسید. (باخنده) من هم اسم ایشان را در کنار چهار نفر دیگر در رسانهها دیدهام و امیدوارم دولت اعتدال در زمینه انتخاب وزیرعلوم جناحی و سیاسی تصمیم نگیرد و من فکر می کنم همانطور که آقای دکتر روحانی در سطح دولت نماد اعتدال هستند؛ آقای دکتر سلیمی هم در سطح دانشگاه علامه طباطبایی سمبل اعتدال هستند و توانستهاند به خوبی از برآیند تمام نیروهای معتدل در اداره دانشگاه استفاده کنند و در سطح وزارت نیز میتوانند همین رویه را که رویه دولت آقای روحانی است ادامه دهند.
قوت:-بازگرداندن برخی از اساتید به کار که در دوره قبل از کار برکنار شده بودند.
-خارج کردن دانشگاه از جو امنیتی
ضعف:
-عدم توانایی در بازگرداندن نشاط علمی وفرهنگی واجتماعی به دانشگاه
-صرف هزینه ی نامتعارف برای ساخت مسجد دانشگاه در حالیکه تقویت مواضع دینداری معرفت اندیشانه وروحیه اسلامی را فروگذاشته اند.
- عدم توجه به وضیعت درسی وروحیه تحصیلی دانشجویان وتنها داشتن روحیه رفع تکلیف از سوی دانشگاه وگذراندن ایام از سوی دانشجویان
-تقویت نکردن وگسترش ندادن فعالیت مرکز مشاوره وبرنامه های اردویی جهت افزایش انگیزه واعتماد به نفس دانشجویان
-با توجه به اینکه علامه دانشگاه رشته های علوم انسانی است اما راهی وبرنامه ایی برای توجه بیشتر به کیفیت کار اساتید ودانشجویان وجود نداشته است وتنهابه کمیت بها داده شده است.
-اگرچه به گروه ها وانجمن هایی دانشجویی وخودبنیاد توجه شد اما حتی در اندازه نهاد های خارج از دانشگاه به گروه های مستقل بها وامکانات داده نشد.
-برنامه یا به اصطلاح پروتکلی برای کمک ویژه به دانشجویان شهرستانی از نظر امکانات رفاهی وتجهیزات وفرصت های بهره وری بیشتر از دانشگاه وشهرتهران وجود ندارد.
-برنامه ایی برای کمک به آمد ورفت های هفتگی دانشجویان شهرستانی در مقطع ارشد ودکتری وجود ندارد.
در مجموع آقای سلیمی اگر کاندیدای وزارت باشد بی شک درحد واندازه آقای معین یا فرجی نیست ودر ردیف فرهادی خواهد بود.
برای دانشگاه علامه هم منصفانه خوب بوده.
اما، فقط در 2 سال اول مدیریتش.
الان در جاهای زیادی، سرعت و دقت کارها افت کرده، برخی مدیریت ها در سطح دانشگاه انصافا بسته، خسته و نشسته است. این دمکراسی و اعتدال علمی و مدیریتی نیست که یک گروه آموزشی که دو نفر و نصفی عضو دارد، برای خودش استاد استخدام می کند و رئیس تایید می کند.
در مدیریت گذشته دانشگاه، رئیس به این موارد ورود پیدا می کرد، می گفتند که ایشان وارد مسائل جزیی می شود. خیر اینها مهم اند.
دوستان ، آقایان اصلاحات واقعا از انگشت تا فرق سر غربی هستند! ولی متاسفانه نکات مثبت غرب رو اصلا نمی بینند!!
خواهش میکنم یه نگاهی به قوانین بهترین دانشگاه های غرب که مهد تولید علم در جامعه ی علمی غرب هستند بیاندازید، تا متوجه بشبد این ادابازی های آقایون که با واژه های زیبای شادی و سیاسی بودن بیان میکنند چه جایگاهی تو دانشگاه های پیشروی غربی دارن،
باور کنید اینان فقط میخوان فضای جامعه و مخصوصا دانشگاه رو احساسی نگه دارن تا قدرت تفکر و تحلیل رو از جوانان بگیرند و
فقط وفقط وفقط دنبال رای جوانان و دانشجو هستند و بعد از پیروزی باز هم
ژنرالهای پیروفرتوت هستند که به قدرت میرسن و به ریش مردم و جوانان میخندند،
قوانین دانشگاه های غربی رو نگاه کنید لطفا و بعد تحلیل کنید. والسلام.