صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۲۹۶۴۸
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۳ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۶
دسترسی به سندهای تازه تاریخی موجب می‌شود جزییاتی بیشتر از تاریخ ایران به‌ویژه در زمینه‌های زندگی اجتماعی در دوره‌های گذشته روشن شود. پاره‌ای کمپانی‌های بازرگانی، ماموران و دیپلمات‌ها که در ایران حضور داشتند نیز در این میان سندها و گزارش‌هایی بر جا نهاده‌اند که بررسی آنها در این میانه به روشن‌شدن بخشی مهم از تاریخ زندگی اجتماعی مردم در روزگار گذشته یاری می‌رساند. پژوهش‌ها براساس چنین سندهای غیرایرانی، دستاوردهایی جالب داشته، یافته‌هایی نو ارایه داده‌اند.
 
به گزارش شهروند، پروفسور رودی مته، ایران‌شناس سرشناس هلندی، به‌عنوان متخصص تاریخ دوره صفویه، با دسترسی به پاره‌ای سندهای مهم کمپانی‌های هند شرقی، پرتغال و بریتانیا و پژوهش درباره آنها، آگاهی‌هایی ارزشمند از ایران در روزگاران صفوی و قاجار ارایه کرده است. این سندها به‌ویژه درباره تجارت و مصرف تریاک و شراب در ایران، وضع قهوه‌خانه‌ها و کوکنارخانه‌ها، ناگفته‌هایی ارزشمند برای‌مان روایت کرده‌اند که می‌تواند تصویری نو از وضع زندگی اجتماعی در روزگاران یادشده بنمایاند. این پژوهشگر در کتاب خود همچنین آمارهایی از درآمدهای برآمده از تجارت و مصرف موادمخدر و آگاهی‌هایی درباره علت تعطیلی برخی قهوه‌خانه‌ها، میزان مالیات و درآمدهای آنها و تفریحات مردم ارایه کرده است. رودی مته در کتابی که به‌زودی منتشر خواهد شد، با استناد به سندهای نویافته، آگاهی‌هایی مهم درباره جامعه ایران در دوره‌های صفوی و قاجار عرضه کرده است که مطالعه آنها می‌تواند در ریشه‌یابی دقیق پاره‌ای مسائل مهم اجتماعی در گذر تاریخ ایران سودمند باشد.
 
کتاب «مخدرات و مسکرات ایران از قرن ١٦ تا قرن ٢٠ میلادی» نگاشته رودی مته، با ترجمه نیما صالحی‌علامه به‌زودی به بازار نشر خواهد آمد. صالحی‌علامه، مترجم حوزه تاریخ به شمار می‌آید که رودی مته ترجمه‌هایش را تایید کرده است. این مترجم تاکنون کتاب «زوال صفویه و سقوط اصفهان» اثر رودی مته را به فارسی بازگردانده است. از دیگر ترجمه‌های وی، به «آیین‌ها و نمادهای تشرف: اسرار تولد و تولد دوباره»، «اساطیر جهان: اقیانوسیه و آفریقا»، «تاریخ اندیشه‌های دینی: از اسلام تا عصر اصلاحات»، « چنگیزخان»، «سه روایت از یهودا»، «شاهنشاهی اشکانیان» و «یک‌سال در میان ایرانیان» می‌توان اشاره کرد.

رودی مته، ایران‌شناس پرآوازه هلندی، کتابی درباره خوش‌گذرانی‌ها و پاره‌ای سرگرمی‌های ویژه ایرانیان در دوره‌های صفویه و قاجار نگاشته است. شما این کتاب را به فارسی بازگردانده‌اید. این کتاب، مشخصا به چه پدیده‌هایی دراین‌باره اشاره دارد؟
 
کتاب روزگار و دگرگونی‌های ایران از دوره صفویه بدین‌سو را دربرمی‌گیرد، زیرا پژوهش رودی مته بر پایه منابع متقن این برهه تاریخی استوار شده است. این کتاب با بررسی سندهای ویژه کمپانی‌های هند شرقی هلند، بریتانیا و پرتغال نگاشته شده، مته بدین‌ترتیب به سندهایی دسترسی داشته است که پژوهشگران ایرانی به آن دسترسی نداشته‌اند. او با گردآوری سندهای جذاب، به پدیده مخدرها و مسکرات در تاریخ ایران در میانه سده‌های شانزدهم تا بیستم میلادی پرداخته است. این پژوهشگر پژوهش خود را با یک نگرش کلی به وضع ایران از‌ سال ١٩٠٠ میلادی آغاز کرده و در بخش نخست این بررسی، سراغ شراب رفته و وضع مصرف شراب را در ایران شرح داده، بر این باور شده است ایرانیان در آن روزگار پاره‌ای زمان‌ها در مصرف شراب افراط داشته‌اند؛ گرچه گاه مصرف شراب محدود، گاه نیز تشویق شده است. رودی مته همچنین وضع مصرف تریاک، تنباکو و قهوه در زمان صفویه را بررسی کرده است.
 
مصرف گسترده چای در ایران آن زمان هنوز وجود نداشته است و پدیده‌ای متعلق به دوره قاجار به شمار می‌آید. هنگامی که انگلیسی‌ها بر هندوستان مسلط شدند، آن‌جا با چای آشنا شدند و پس از آن‌که دریافتند تجارت چای سودی سرشار دارد، آرام‌آرام آن را جایگزین قهوه کردند. بخش دوم کتاب به دوره قاجاریه بازمی‌گردد. نویسنده در این‌جا نیز مصرف شراب را در دوره قاجاریه پی می‌گیرد و در ادامه سراغ وضع مصرف تریاک و تنباکو در آن روزگار می‌رود. او همچنین رخداد تحریم تنباکو را از قلم نینداخته است.
 
دگرگونی ذایقه اصلی جامعه از چای به قهوه در اوایل دوره قاجار موضوعی به شمار می‌آید که در این پژوهش جذاب مطرح شده است؛ یک دگرگونی مهم که تغییر الگوی مصرف نوشیدنی گرم را در ایران می‌نمایاند. مصرف قهوه تا پیش از دوره قاجار در ایران رواج داشت و نهادی به نام قهوه‌خانه بر همین پایه شکل گرفته بود. چای اما در این روزگار بر جای قهوه نشست و آن را به حاشیه راند. بنابراین گرچه امروزه هنوز مکان‌هایی به نام قهوه‌خانه وجود دارد اما چای بیشتر در آن نوشیده می‌شود و دیگر از قهوه خبری نیست، هرچند نام آن همچنان بر این مکان مانده است. منابع تاریخی عامل‌هایی گوناگون در فرآیند جایگزینی چای با قهوه برشمرده‌اند.
 
رودی مته بر این باور شده که رواج گسترده مصرف تریاک یکی از این عامل‌های موثر در این زمینه بوده است. کشت خشخاش در اواخر سده سیزدهم قمری در ایران اوج گرفت و مردم بیش از پیش به مصرف تریاک روی آوردند. این افزایش وابستگی به تریاک، با گسترش گرایش به نوشیدن مصرف چای همراه بود، زیرا توده مردم باور داشتند تریاک با طبع خشک و سرد، با چای گرم و تر، همخوانی بیشتر داشته و متعادل می‌شده است. ادوارد پولاک، پزشک اتریشی دربار ناصرالدین شاه قاجار نیز روایت کرده است ایرانیان دو فنجان چای در صبح و دو فنجان در عصر همراه با یک یا چند حب تریاک می‌نوشیده‌اند. به روایت وی، استنشاق تریاک همچنین خشکی دهان را در پی می‌آورد که نوشیدن چای آن مشکل را می‌توانست برطرف کند.
 
قهوه‌خانه در دوره صفویه چگونه مکانی به شمار می‌آمد؟
دو گونه مکان در میدان نقش جهان در دوره شاه عباس یکم صفوی برای تفریح مردم وجود داشت؛ یکی، کوکنارخانه بود که مردم در آن‌جا شیره تریاک می‌خوردند، زیرا کشیدن تریاک در آن روزگار چندان رواج نداشت و بیشتر، آن را می‌خوردند. قهوه‌خانه، مکان دیگر بود که مردم در آن‌جا زمان‌شان را می‌گذراندند. قهوه‌خانه‌های دوره صفوی درواقع گونه‌ای کاباره به شیوه ایرانی بود که مراسم رقص و شعبده‌بازی در آن برگزار می‌شد و مردم به‌ویژه شب‌ها سرگرم شده، با رفتن به آن‌جا وقت خود را می‌گذراندند. الگوی مصرف نوشیدنی اصلی جامعه در دوره قاجار دگرگون شد و چای رفته‌رفته جای قهوه را گرفت. مصرف تریاک اما همچنان با یک تفاوت مهم ادامه یافت؛ بدین‌ترتیب که دیگر آن را نمی‌خوردند که می‌کشیدند. قهوه‌خانه در زمان قاجار مکانی تفریحی به شمار می‌آمد که مردم با نوشیدن چند استکان چای گرد هم می‌آمدند و اوضاع سیاسی کشور را نیز بررسی کرده، خبرها را به آگاهی یکدیگر می‌رساندند.
 
افزون بر قهوه‌نوشی، چه تفریح‌ها و سرگرمی‌های دیگری در قهوه‌خانه وجود داشت؟
حیواناتی مانند خرس و مار در قهوه‌خانه‌ها وجود داشت که با آنها معرکه می‌گرفتند. نمایش رقص زنان از آن‌جا که ممنوعیت و محدودیت شرعی و عرفی در ایران آن روزگار داشت. آلات موسیقی نیز در این میانه به کار می‌آمد. قهوه‌خانه بدین‌ترتیب مکانی مهم برای وقت‌گذرانی به‌ویژه عصر و شب‌هنگام بود. قهوه‌خانه‌ها افزون بر قهوه که بعدها در دوره قاجار چای جای آن را گرفت، قلیان نیز عرضه می‌داشتند. مکان‌هایی کوچکتر نیز به جز قهوه‌خانه‌ها در این دوره برای کشیدن قلیان وجود داشت که دکان قلیانی نام داشت. در این مکان، برخلاف قهوه‌خانه‌ها احتمالا چیزی جز قلیان عرضه نمی‌شد. نخستين قهوه‌‏خانه‌ها در ايران، در دوره صفوي، به احتمال زياد در زمان سلطنت شاه تهماسب در شهر قزوين پديد آمدند. این مکان مهم اجتماعی در زمان شاه عباس یکم در شهر اصفهان گسترش یافت. قهوه‏خانه همان‌گونه كه از نامش برمی‌آید، در آغاز جای قهوه‏نوشی بود. گیاه چای با آمدن به ايران و كشت در پاره‌ای منطقه‌های شمالی و ذائقه‏پذيری طعم چای دم‌كرده در ميان مردم، كم‏كم جای قهوه را در قهوه‏خانه گرفت.
 
چای‌نوشی از نيمه دوم سده سيزدهم هجری در قهوه‏‌خانه‏‌ها رواج یافت اما نام قهوه‌خانه همچنان بر آنها برجا ماند. زمينه برای گسترش قهوه‏خانه در شهرهای بزرگ همچون تهران، در دوره قاجار به‌ویژه دوره پادشاهی ناصرالدين شاه فراهم شد. قهوه‌خانه با ريشه‌گرفتن در متن جامعه و ميان توده و گسترش در شهرها توانست به گونه يك واحد فعال صنفی با كاركرد ويژه و مشخص فرهنگی-اجتماعی خود را بنماياند. پيش از پاگرفتن قهوه‏‌خانه‌‏های همگانی در شهرهای ايران، آبدارخانه‌هايی در دربار پادشاهان صفوی بود كه در آن‌جاها قهوه مهیا کرده، به درباريان و مهمانان‌شان می‏نوشاندند. شغل قهوه‏چي‌گري نیز همراه با رسم قهوه‏پزی در دربار صفوی پديد آمد و از مناصب مهم درباری شد.
 
کوکنارخانه چگونه مکانی بود؟
گرز تریاک، کوکنار نام داشت. انگلیسی‌ها هنگامی که با چین پیوندهای گوناگون به‌ویژه اقتصادی یافتند، دریافتند آن را می‌توان تیغ زد و شیره را بیرون کشید. گرز تریاک (کوکنار) را پیشتر برداشته با آن شربت کوکنار درست می‌کردند؛ دیگر تیغ‌زدنی در کار نبود. این شربت تا ٤٠‌سال پیش نیز به آسانی خرید و فروش می‌شد و مردم از آن بهره می‌بردند. شربتی اما در کوکنارخانه درست می‌کردند که شربت کوکنار نام داشت. بسیاری از مردم به‌ویژه کسانی که به مصرف تریاک معتاد بودند، صبح‌ها شربت کوکنار می‌نوشیدند، پاره‌ای نیز عصرها به کوکنارخانه‌ها رفته، شربت کوکنار می‌نوشیدند و پس از میزانی از سرخوشی، برای ادامه تفریحاتی سالم و ناسالم که آن زمان بود، به قهوه‌خانه می‌رفتند.
 
کوکنارخانه‌ها را شاید هم‌تراز شیره‌کش‌خانه‌های قدیم‌ بتوان دانست. کسانی که به کوکنار وابستگی داشتند، آن‌جاها تنها شربت را می‌نوشیدند و کوکنارخانه‌ها مکانی برای وقت‌گذرانی نبود. آن‌جا را شاید از نظر گذران زمان به مرکزهای فست‌فود در روزگار کنونی بتوان شبیه دانست که تنها شربت را به تندی باید مصرف می‌کردند. از متن‌های تاریخی دوره صفوی چنان برمی‌آید که «کوکنار»‌ پر‌مصرف‌ترین گونه مخدر در میان ایرانیان آن روزگار بوده است. این مخدر که مایع بود، به دو روش تهیه می‌شد. نخست، روش گران‌بها که ویژه درباریان بود و در آن از شکوفه‌های میوه‌های گوناگون همچون سیب و هلو بهره برده، پوسته خشخاش را چند ساعتی درون مایعی گران‌بها از آن شکوفه‌های معطر می‌خوابانده، سپس شربت کوکنار را با بهره‌گیری از هل و بسیاری خوشبو‌کننده‌ها برای مصرف درباریان آماده می‌کردند. شربت کوکنار در روش دوم، ارزان تهیه می‌شد و ویژه فروش در کوکنار‌خانه‌های شهر برای مصرف توده جامعه بود. برای تهیه آن، از جوشانده گیاه شقایق کوهی و حبه خشخاش بهره می‌بردند. مصرف این شربت به اندازه‌ای همه‌گیر شد که بیشتر سیاحان دوره صفوی به آن اشاره کرده‌اند. ژان شاردن، جهانگرد فرانسوی از شیفتگی بسیار ایرانیان به مصرف کوکنار سخن رانده است.
 
او همچنین درباره وضع ناگوار و وخیم جسمی کسانی روایت کرده است که این مایع افیونی را در کوکنارخانه‌ها مهیا و مصرف می‌کردند؛ آنها لاغر، رنگ‌پریده، نحیف، مرتعش و لرزان بودند. جهانگردان دیگری همچون تاورنیه و کمپفر نیز در‌ سفرنامه‌های خود حالت‌های مصرف‌کنندگان این مخدر را توصیف کرده‌اند. حکومت البته در زمان آرامش نسبی کشور و حضور رجال نیرومند بر مسند کار، گاه برای منع مصرف مخدر در جامعه و بستن کوکنار‌خانه‌ها می‌کوشید. این تلاش‌ها در زمان شاه عباس یکم صفوی اوج گرفته بود.
 
دولت آیا بر مکان‌هایی مانند قهوه‌خانه‌ها و کوکنارخانه‌ها نظارت داشت؟
بله، زیرا یکی از منبع‌های درآمد دولت به شمار می‌آمدند و از آنها مالیات می‌گرفت. رودی مته، آماری از درآمد قهوه‌خانه‌ها و میزان مالیات دریافتی از آنها در این کتاب ارایه کرده است. او حتی از نمونه‌هایی سخن رانده که آن مکان‌ها به دلایلی تعطیل می‌شدند و این تعطیلی به خزانه دولت چه اندازه آسیب می‌رسانده است. دولت به دلیل درآمدهایی که از این مکان‌ها به دست می‌آورد، تا جایی که می‌شد از تعطیلی آنها خودداری می‌کرد؛ هرچند گاه به دلیل مسائل غیراخلاقی در پاره‌ای از آن‌ مکان‌ها، ناچار به تعطیلی آنها روی می‌آورد. قهوه‌خانه‌ها و کوکنارخانه‌ها، مکان‌هایی برای گردهمایی مردم بود، به همین دلیل افراد گوناگونی در آن‌جاها حضور می‌یافتند و گاه درگیری‌ها و ناهنجاری‌هایی، جز مصرف مخدر پدید می‌آمد.
 
تریاک در ایران چگونه مصرف می‌شد؟ آیا شیوه‌هایی گوناگون برای آن وجود داشت؟
خوردن حب تریاک و نوشیدن شربت کوکنار (جوشانده خشخاش) در دوره صفوی متداول شد. آغاز جنگ‌های پیاپی میان ایران و عثمانی و ایجاد مناسبات میان شاهان صفوی و سلطان‌های عثمانی به احتمال زیاد می‌توانسته است رواج خوردن افیون را در ایران به همراه آورد. باور رایج در روزگار صفوی آن بود که خوردن شیره کوکنار آدمی را دلیر می‌کند. این مخدر برآمده از تریاک که شیره کوکنار، هل، جوز هندی، دارچین، زعفران و عنبر بود، نخست، در زمان شاه تهماسب یکم به گونه‌ای پراکنده میان اعیان و درباریان رواج یافت و سپس در میان توده مردم همه‌گیر شد. شاه عباس یکم در سال‌های آغازین سلطنت، کارکنان تریاکی دربار را بیرون کرد. او برای مدتی نوشیدن آب کوکنار و خوردن تریاک را در میان سپاهیان خود منع کرد، زیرا سربازان با مصرف تریاک سست و بی‌اراده و برای جنگ کم‌تحرک می‌شدند.
 
پادشاه نیرومند صفوی در همان نخستین دهه پادشاهی مبارزه‌ای شدید علیه اعتیاد آغاز و مصرف تریاک را در سراسر ایران ممنوع کرد و برای متخلفان مجازات اعدام در نظر گرفت. یکی از درباریان دراین‌باره نوشته است: «در مجلس بهشت آئین مذکور شد که جمعی از ملازمان خاصه شریفه تریاکی هستند، چون نواب کلب آستان علی [ع] با تریاکی بسیار بد است به لفظ دُرر بار فرمودند که از ملازمان ما هر کس که تریاکی است یا ترک تریاک کنند ... یا مواجب ایام گذشته را باز دهند. من تریاکی و بی‌هنر را نگاه نمی‌دارم». این موضع‌گیری تند شاه صفوی موجب شد بسیاری از درباریان تریاک را کنار بگذارند. شاه عباس همچنین در ‌سال١٠٣٠ قمری مبارزه‌ای گسترده علیه کوکنارخانه‌ها آغاز و نوشیدن آب کوکنار را اکیدا قدغن کرد. به فرمان او در کوچه‌ها و بازار اصفهان جار زدند هرکس آب کوکنار بنوشد، کشته خواهد شد. به شاه عباس گزارش داده بودند سربازان و افراد قزلباش به نوشیدن آب کوکنار اعتیاد یافته و بر اثر آن سست و بی‌حال و به فعالیت‌های نظامی بی‌علاقه شده‌اند. فرمان شاه به تندی اجرا شد.
 
پاره‌ای کوکنارخانه‌ها تعطیل شدند و برخی دیگر با برچیدن بساط تهیه آب کوکنار، ظرف‌ها و اسباب آن را شکسته به کاری دیگر پرداختند. چندی از صدور فرمان نگذشته بود که اثری از کوکنارخانه‌ها در بسیاری شهرهای ایران بر جای نماند؛ هر کس از فرمان سرپیچید، کشته شد. مورخان اما روایت کرده‌اند شاه چون می‌دانست ترک چنین عادتی به آسانی ممکن نیست، شراب‌خواری را که مدتی پیش ممنوع کرده بود، آزاد ساخت و اجازه داد کوکناریان محروم از کوکنار، به جای آن باده بنوشند اما نه چندان که مست و بی‌خود شوند. شاه عباس حتی با تنباکو، قلیان، چپق و هرگونه تدخین مخالف بود اما تدخین به اندازه‌ای رواج یافته بود که حتی مخالفت شاه هم نمی‌توانست آن را برچیند. گرچه مصرف موادمخدر و توتون و تنباکو در سراسر دوران سلطنت شاه عباس متداول بود اما با سخت‌گیری و خشونتی که او در واپسین سال‌های فرمانروایی به کار برد، تصور می‌رفت موادمخدر و توتون رونق خود را از دست بدهند و مردم به سبب ترس و وحشت از مجازات‌های سخت، کمتر به سوی اعتیاد به آنها بروند، اما پس از روزگار حکمرانی او، در دوران سلطنت جانشینان نالایق، مملکت به فساد و انحطاط گرایید؛ استعمال مواد مخدر، تدخین و شراب‌خواری از این‌رو بشدت رواج یافت و میان طبقات گوناگون مردم همه‌گیر شد. شدت رواج تریاک، توتون، تنباکو و پاره‌ای دیگر مخدرها را در این دوران از نوشته‌هایی می‌توان دریافت که جهانگردان در سفرنامه‌ها نگاشته‌اند.
 
بهترین تریاک در روزگار حکمرانی او از ناحیه لنجان اصفهان به دست می‌آمد. مردم باور داشتند با خوردن تریاک نیرو می‌گیرند و بر آن بودند تریاک بیماری‌هایی چون صرع را شفا می‌بخشد. خوردن تریاک همچنین در زمان شاه تهماسب یکم به اندازه‌ای میان شاهزادگان و سران حکومت رواج داشت که همواره میزانی بسیار از آن در انبارهای شاهی موجود بود. شاه تهماسب در‌ سال٩٦٣ قمری که شراب‌فروشی را قدغن کرد، تریاک‌های سلطنتی را نیز که به پول آن زمان پانصد تومان ارزش داشت، به تصور آن‌که خوردنش در شرع حرام است، در آب روان حل کرد. دو تن از فرزندان او، سلیمان میرزا و اسماعیل میرزا اما در خوردن تریاک و مشتقات آن افراط می‌کردند.
 
سلیمان میرزا مسئولیتی مهم در خراسان برعهده داشت اما به اندازه‌ای تریاک می‌خورد که شاه او را به قزوین یعنی پایتخت فراخواند تا ترک کند اما او همچنان به خوردن تریاک ادامه داد. اسماعیل میرزا که پس از درگذشت پدر، به‌عنوان شاه اسماعیل دوم بر تخت سلطنت نشست، از زمان پدر به خوردن تریاک اعتیاد فراوان داشت و در خوردن مخدرهای گوناگون رایج در آن زمان، راه افراط می‌پیمود. او آن‌گونه که در متن‌های تاریخی آمده است روزی ٤٥ نخود، کمی بیش از ٩ گرم، تریاک خالص می‌خورد. این شاه صفوی زمانی کوتاه پس از نشستن بر تخت سلطنت، در پی افراط در مصرف تریاک و ترکیبات آن یا مسمومیت بر اثر آنها در جوانی درگذشت. مصرف تریاک، به گونه کشیدن، اما در دوره قاجار در پاره‌ای مناطق شمالی کشور همه‌گیر شد زیرا ساکنان آن‌جاها بر آن بودند این سم برای جلوگیری از بیماری‌هایی که باتلاق‌ها تولید می‌کنند، سودمند است.
 
مصرف تریاک در قهوه‌خانه‌های ایران در دوره قاجار آزاد بود. دولت در این دوره تریاک رایگان به قهوه‌چی‌ها می‌داد و در برابر، سوخته آن را از قهوه‌چی می‌خرید. قهوه‌چیان میان‌راهی بر این اساس موظف بودند میزانی مشخص سوخته تریاک در هفته تحویل دهند وگرنه دولت جلوی کارشان را می‌گرفت. این پدیده، تاثیرهای  مستقیم و غیرمستقیمی بر زندگی مردم به‌ویژه در میانه‌های دوره قاجار داشت. پدیده اعتیاد به خوردن تریاک که از دوره صفویه رواج یافته بود، در روزگار قاجار با چرخشی مهم، به کشیدن تریاک دگرگون شد.
 
پاره‌ای تاریخ‌نگاران و پژوهشگران، آغاز و رواج گسترده این پدیده را از زمان ناصرالدین شاه می‎دانند اما با قاطعیت دراین‌باره نمی‌توان داوری کرد. به نظر می‎رسد کشیدن تریاک در ایران تا دوره مظفرالدین شاه، رونقی چندان نداشته و پدیده‌ای فراگیر نبوده است اما در‌ سال ۱۳۱۴ قمری، ‌سال دوم سلطنت مظفرالدین شاه، اعتیاد قشون کشور گسترش فراوان یافته بود. همان‌گونه که اشاره کردم، خوردن تریاک و مشتقات آن در دوران سلطنت پادشاهان صفوی تا دوره شاه عباس یکم، رواجی بسیار در ایران داشت. هیچ‌یک از شاهان صفوی جز او گامی موثر برای بازداشتن مردم از اعتیاد برنداشتند. تریاک بدین‌ترتیب آنچنان رواج یافت که کمتر فرد یا خانواده‌ای از آلودگی به آن درامان ماند.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
بنده خدا
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۷
تاریخ در روزگار نه چندان دور از امروز ایران هم خواهد نوشت که در چه روزگاری چه حجم از فساد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی وجود داشت. و البته اعتیاد را که زیر یکی از زیر مجوعه های فساد سیاسی است ، نیز خواهد نوشت که جامعه به مخدرهای مختلف فراگیر شده بود و باز البته تاریخ عریانگر! خواهد نوشت چرا و چگونه؟
ناشناس
۰۱:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۲۷
این پروفسور در جلد بعدی کتابش به احتمال زیاد به شیشه خانه و کراک خانه و تزریق خانه اشاره خواهد کرد