ایکنا نوشت:
حجتالاسلام و المسلمین مرتضی جوادی، رئیس بنیاد بینالمللی اسراء، در پاسخ به این پرسش که مفسر قرآن چه نسبتی باید با مباحث جدید باید داشته باشد؟ گفت: ما قبل از هر چیز باید با رسالت و مباحثی که مفسران قرآنی به عهده دارند، آشنا شویم و بدانیم چه وظیفهای متوجه مفسران است؟ مفسران کسانی هستند که با تامل در علوم پژوهشی در حوزه قرآن، به سراغ مفاهیم قرآنی میروند و منظورات و مرادات الهی را در این آیات، با تحقیق و بررسی موشکافانه باز میکنند و روشن میسازند که مراد پروردگار عالم در این آیات چه بوده است که البته این قطعا الهام گرفته از کتاب و سنت رسول مکرم اسلام(ص) و ائمه معصومین(ع) است که ایشان خطوط اصلی و اساسی فهم قرآن را در اختیار عالمان و مفسران قرآنی قرار دادهاند.
بخش عمدهای از قرآن تفسیر شده استوی افزود: در هر دورهای بر اساس شرایط علمی و فرهنگی آن دوره مفسران میآیند و به سراغ فهم قرآن میروند و مرادات قرآنی را روشن میکنند. آن مقداری که به نظر میرسد این است که تاکنون، گرچه فراز و فرودی داشته است و در برخی مقاطع درخشی در مباحث تفسیری وجود داشت و برخی مقاطع چنین خصوصیتی را در مفسران قرآن نمیبینیم، در مجموع به خصوص در دوره بعد از انقلاب و وضعیتی که علامه طباطبائی در باب تفسیر قرآن ایجاد کردهاند و ادامهاش در تفسیر تسنیم مشاهده میشود، میتوان گفت بخش قابل توجهی از مرادات و منظورات الهی در آیات الهی روشن شده است.
جوادی ادامه داد: البته دانشهایی که در هر عصری تولید میشود، در ذهنیت مفسران بسیار کمک میکنند تا بتوانند مرادات و منظورات قرآنی را بهتر بیابند و یا بر اساس آن رویکردها آنچه تشخیص مفسر نسبت به مرادات و منظورات الهی است را ثابت کنند. اما آنچه امروز مهم است این است که آیا این تفاسیر تا چه حدی امکان مدل سازی برایش فراهم شده و یک مدل علمی شایسته با برنامه ریزی شدن برای جامعه بشری فراهم شده است.
جوادی با بیان اینکه قرآن یک کتاب علمی صرف نیست که عدهای فقط بخوانند، گفت: قرآن محدود به جمع خاص عالمان نیست که سلسله مباحثی را در ارتباط با آن بیابند و بیان کنند. قرآن کتاب زندگی است و باید برای جامعه انسانی در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مناسبات تربیتی و دیگر موارد، پیام، نفوذ و رسوخ اجتماعی داشته باشد.
وی تصریح کرد: آنچه امروز ما کم داریم، فناوری دانش تفسیری در خصوص مدلهای قرآنی است. دانش تفسیر تا حد زیادی از جایگاه مفسران حقیقی رشد کرده و پرده از معانی الهی برداشته شده است اما این تا چه حدی برای جامعه مدلسازی شده است؟ ما نیاز به مدل قرآنی در فضای اخلاقی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ... داریم تا جامعه با استفاده از چنین مدلها و نمونههایی پیش برود. مسئله جدی فقدان مدلهای قرآنی است و باید در این زمینه چارهجویی شود.
مبانی جهانبینی قرآنی مغفول مانده استجوادی تصریح کرد: قرآن به همه ابعاد وجودی انسان اشاره دارد و نسبت به آنها نظر دارد. بخش قابل توجهی از آیات الهی در ارتباط با جهانبینی و نگرشهای هستیشناسانه است که چه چیزی در جهان هستی واقعیت دارد و چه چیزی ندارد. از آنجا که امروز این نوع از دانشها کم رنگ شده و چنین باورهایی بسیار ضعیف شده است، فعالیت تفسیری در این خصوص ضروری است.
وی ادامه داد: خداوند به مباحث و اعتقادات زیرساختی در قرآن کریم اهمیت داده است، اما متاسفانه جامعه امروزی ما جامعهای روبنایی است که سطحی و قشری است که هیچ مبنای قرآنی و وحیانی برای زندگی انتخاب نکرده و اعتقادات و باورهای قرآنی در خصوص مباحث زیرساختی که در کتاب الله وجود دارد مورد غفلت قرار گرفته است. این نگرشهای عرفانی، کلامی و فلسفی در باب هستیشناسی که در قرآن وجود دارد و بخش زیادی از آیات قرآن مورد توجه واقع شده است و میتواند امروز محل توجه لازم باشد.
وی تصریح کرد: مباحث دیگر حقوقی، اخلاقی، اجتماعی، احکام و و فقه نیز مدلهای قرآنی خود را پیدا نکرده است، بنابراین ضمن این که ما رسالت مفسران در جهان امروز را باید مهم بدانیم، باید آگاه باشیم آنچه جامعه ما با آن به عنوان خلأ قرآنی و وحیانی روبروست، این است که مدل و نمونهای برای یک زیست قرآنی به جامعه داده شود.
مفسران باید به دانشهای جدید توجه کنندوی در پاسخ به این پرسش که مفسران قرآن چگونه میتوانند با تجدیدنظر یا اصلاح روش تفسیر خود به این هدف برسند؟ گفت: دانشهایی که امروز بشر تولید کرده، بسیار روشهای خوب و کاربردی است و مورد توجه ویژه مفسران ما قرار نگرفته است. از آنجا که مفسران ما با این روشهای جدید مانوس نیستند، در یک فضای سنتی گام بر میدارند و از این رو تفاسیر آنها مصرف داخلی و بسیار محدود داشته و قدرت رفتن به بیرون از مرزهای خودی را ندارد. لازمه حل این مشکل این است که مفسران ما با دانشهای نوین آشنا شوند و ارتباط عینی با این علوم گرفته شود. سر اینکه برخی از مطالعات در مصر و جهان عرب توانسته است مطرح شود این است که آنها از روشهای جدید استفاده کردهاند اما مسئله اینجاست که آنها منحرف شدهاند و بیشتر از منظر علوم جدید به قرآن توجه کرده و تفسیر به رای انجام دادهاند.
جوادی ادامه داد: امروز دو رویکرد وجود دارد، یکی این است که از جایگاه علوم و دانشهای ایجاد شده عدهای به سمت قرآن آمده و تفسیرشان را بر آن اساس انجام میدهند، که تفسیر به رای و انحراف در تفسیر بوده و کاملا هم محکوم است. اما از این سوی هم که کسانی با نظام فکری و فرهنگی قرآن آشنا هستند هم نتوانستهاند با نظامات علمی آشنا شوند و فرصتهای جدیدی را برای پردازش حکم قرآنی به میدان بیاورند و این معارف قرآنی را در این صحنه ارائه کنند و تنها راه این است که عالمان دینی که بنیانهای فکریشان در حوزه اندیشههای اسلامی شکل گرفته است، خود را با دانشهای نوین و تجربیات جدید که در عرصه مباحث انسانی و علوم انسانی شکل گرفته است، آشنا شوند و از جایگاه قرآنی به این دانشها نیز نظر داشته باشند.
جوادی در پایان گفت: در خصوص این که تفاسیر موجود پاسخ نیازهای جدید است یا خیر نیز ما باید تفکیک کنیم. تمام تلاش مفسران در بازگشایی معارف و حکم قرآنی بسیار ارزشمند و گرانبهاست و هر چه ما بتوانیم تببین و تفسیر کنیم و لایههای پیچیده قرآنی را برای جامعه نمودار کنیم، بسیار مناسب است، اما امروزه تفسیر بهتنهایی کارآمد نیست و ما علوم اعتباری ذهنی و انتزاعی نمیخواهیم و باید حکم قرآنی را به مدلهای قرآنی تبدیل کنیم و مفسران را تشویق و ترغیب کنیم که به این فضا نزدیک شوند و به این مسئله کمک کنند.