صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۲۷۳۷۵
میری معتقد است که تفسیر قرآن در جهان امروز باید رویکرد اجتماعی داشته باشد و به چالش‌هایی که متافیزیک و علم جدید ایجاد کرده است پاسخ دهد، از این رو تفسیر سنتی قرآن به تجدید نظر جدی نیاز دارد تا بتواند با رهایی از تفسیر جزم‌اندیشانه به افق‌هایی جدید دست یابد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۲ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۶
ایکنا نوشت:
 
سیدجواد میری، عضو هیئت علمی‌ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در پاسخ به این پرسش که نسبت قرآن و سلطه اروپامداری بر فضای فکری ما در تفسیر قرآن چگونه است و آیا اندیشه سنتی، آلترناتیوی برای اروپامداری است؟ گفت: این موضوع یکی از مسائل کلیدی‌ جهان اسلام است. نوع مواجهه ما با سنت و فهم ما از متن مقدس، قرآن، احادیث و مجموعه سنت اسلامی در جهان جدید، یکی از مسائلی است که شجاعت، علم، درایت، بینش و یک بررسی همه‌جانبه نیاز دارد.

ضرورت تفسیر قرآن از موضع ایرانی

وی ادامه داد: به جرئت یکی از پر مخاطره‌ترین مواجه‌ها در جهان معاصر این است که ما چگونه قرآن را فهم کنیم، چرا که فهم قرآن، ادبیات قرآن و فهم جهان قرآنی با تمدن اسلامی مربوط و شیوه فهم سوژه مسلمان است. از آنجا که شیوه فهم سوژه مسلمانی با تمامی ساختارها و ابعاد، جوانب و ساحات مختلف حیات اجتماعی اسلامی گره خورده است، بعضا ورود به این مسائل مشکلاتی برای متفکران ایجاد کرده است.

میری افزود: فهم غیرمتعارف درباره طبیعت، کوه، دشت و محیط زیست، حساسیت جامعه و اصحاب قدرت را برنمی‌انگیزاند، اما در خصوص قرآن و مسائلی که به سنت و شالوده فهم سنتی مربوط است، اگر إن قلت غیر متعارفی وارد شود، واکنش های شدیدی را بر می‌انگیزد و خود این باعث شده است که اگر متفکری به نظری رسیده است و در خصوص مسائل قرآنی فهمی یافت، سعی کند در لفافه آن را بیان کنند، تا برش و برندگی که به چرخش‌های پارادامی و باز شدن افق‌ها کمک می‌کند به نظر نیاید و مطرح نشود.

عضو هیئت علمی‌ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: بنده شاید در این مورد زیاد گفته‌ام که اساسا فهم ما از جهان و خودمان متاثر از بینش اروپامدارانه بوده است که باعث شده نتوانیم فهمی درست از موضع و مقام ایرانی داشته باشیم. اما باید این نکته را اضافه کنم که اساسا در مقابل بینش اروپامحورانه این طور نیست که ما به سنت پناه ببریم و به شکلی سنتی فکر کنیم. چنین نیست که بینش مستقل از اروپامداری بینشی سنتی باشد، زیرا سنت موجودیتی جامد و بسته نیست که در یک ساحت تاریخ منجمد شده باشد و ما بتوانیم آن را در مقابل بینش اروپامدارانه بگذاریم و این نوع تلقی از سنت موزه‌انگارانه است که به درد ما نمی‌خورد.

میری با بیان اینکه آنچه می‌تواند در مقابل بینش اروپامدارانه ما را مجهز کند، فهمی از موضع و مقام ایرانی است، گفت: این یعنی اینکه بدانیم جغرافیای تفکر و شیوه زیست ما به مثابه یک ایرانی چگونه شکل گرفته است و در برابر تغییر و تحولات جهان معاصر و عصری چگونه باید مجتهدانه بیاندیشیم و راه‌هایی جدید را بیابیم، حتی اگر پیش از ما کسی آنها را نپیموده باشد.

تاکید بررویکرد اجتماعی در تفسیر قرآن

وی در پاسخ به این پرسش که چگونه دریافتن موضع و مقام ایرانی، می‌تواند منجر به تفاسیر متناسب با عصر جدید شود؟ گفت: بنده مفسر قرآن نیستم و قرار نیست در این گفت‌وگو بگویم که نظرم به عنوان یک مفسر قرآن چیست. اما اگر قرآن را به مثابه یک متن در نظر بگیریم و به عنوان یک اصل تفسیری بپذیریم که اساسا اطلاعات موجود در یک پیام و متن، که در اینجا مراد قرآن است، تنها زمانی قابل فهم است که فرستنده آن را قالب رمزی و نظام نشانه‌هایی که برای گیرنده که انسان امروزی باشد، شناخته شده است بفرستد، یعنی اگر قرآن را یک نظام متن و نشانه بگیریم، باید فهمی از آن داشته باشیم.

عضو هیئت علمی‌ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: اساسا به نظر می‌آید مکتب‌های تفسیری و تفسیرهایی که از زمان قرن یکم و دوم هجری به قرآن شکل گرفته است تا به امروز اگر بگوییم، در طی ۱۴۰۰ سال و تا قبل از مواجهه مسلمانان با اروپا و مدرنیته، یک سری قالب‌های کلی داشته است. مثلا برخی از تفاسیر ظاهرگرا، باطن گرا، تاویل گرا، عقلی، عرفانی بوده‌اند. در حدود سال‌های ۱۸۲۰ و ۳۰ و پیشگامی سید احمد خان‌هندی و محمد عبده و علامه طباطبائی،‌ مرحوم طالقانی، شریعتی، بازرگان و ... تفاسیر جدیدی جسته و گریخته شکل گرفت. از سوی دیگر اگر به بسیاری که در حوزه تفسیر کار کرده‌اند از جمله ابوزید، عابد جابری، محمد عزت دروزه و ... نگاه کنیم، می‌بینیم برخی رویکردهای جدید در خصوص قرآن مطرح شده است.

میری تصریح کرد: برخی آیات را به ترتیب نزول تفسیر در چارچوب‌های شان نزولی آن دیده‌اند و اگر از این جزئیات در حوزه تفسیر بگذاریم می‌توانیم گرایش‌های تفسیری قرآن در جهان امروز را به دو دسته سنتی و مدرن تقسیم کنیم و این به این معنی نیست که در عصر حاضر رویکرد سنتی وجود ندارد و مفسران امروز صرفا مدرن نگاه می‌کنند، زیرا این تقسیم‌بندی تقویمی نیست و به صورت چارچوب مفهومی این دو رویکرد وجود دارد که در حال حاضر از آن‌ها استفاده می‌شود.

وی افزود: اگر بخواهم به عنوان یک جامعه‌شناس دین به این سوال پاسخ بدهم که این متن چگونه می‌تواند برای کسانی که در قرن بیست و یکم و آستانه قرن پانزدهم هجری خورشیدی زندگی می‌کنند، قابل فهم باشد باید بگویم، رویکردهای کلی که امروزه در جامعه ما و اساسا در جهان معاصر به قرآن پرداخته می‌شود، باید با رویکرد اجتماعی باشد. شما انصاف، زکات، انفاق و بسیاری از مفاهیم دینی را نگاه کنید، بسیاری از کسانی که سعی کرده‌اند ابعاد قرآنی را تفسیر کنند، تلاش کرده‌اند نگاهی اجتماعی به اصول و مفاهیم قرآنی داشته باشند و به جای آنکه به ابعاد متافیزیکی و آن جهانی توجه کنند، تلاش کرده‌اند تبیین‌هایی را بسط و توضیح دهند که زندگی این جهانی و رابطه با جامعه و اجتماع را برجسته می‌کند، برخلاف اندیشه‌ها و رویکرد‌های گذشته که به دنبال ابعاد متافیزیکی و معنوی بود.

مفسر باید به چالش‌های جهان جدید پاسخ دهد

این جامعه‌شناس دین در پاسخ به این پرسش که با توجه به مطرح شدن مفاهیم جدید در حوزه هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی، آیا تفسیر متن الهی با مبانی سنتی وجود دارد؟ گفت: یک نکته‌ای را باید بدون پرده و صریح و آشکار اشاره کرد و آن اینکه یکی از نقاط کلیدی در فهم قرآن و پدیده‌ای به نام دین، این است که تقریبا هر مفسری و هر کسی که بخواهد مواجه‌ها و نسبت‌هایی با قرآن به مثابه یک مفسر داشته باشد، باید به پرسش‌ها و مفروضات بنیادی و چالش برانگیزی که متافیزیک مدرن و جدید و حتی از آن فراتر بینش علمی مطرح کرده است، پاسخ دهد.
 
عضو هیئت علمی‌ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: غیر ممکن است تفسیر قرآن امکان داشته باشد. بدون در نظر گرفتن اینکه نگاه کوپرنیکی جای نجوم بطلمیوسی را گرفته است و نگاه کانتی بر خلاف نگاه صدرایی، در جهان امروز غلبه دارد و یا اساسا جهانی که علم بر اساس آن شکل گرفته و پیش فرض‌هایی که نگاه علمی مطرح کرده و تغییراتی که علم ایجاد کرده و بدون توجه به چالش‌هایی جهانی که نیوتن پی ریزی کرده و بعد از آن در هایزنبرگ و انیشتین و امروز فیزیک کوانتوم مطرح شده است، تفسیر قرآن اساسا غیرممکن است.

وی ادامه داد: ممکن است گفته شود شود فیزیک کوانتوم بینش معنوی را تقویت می‌کند، من کاری با آن ندارم، اما ورود به حوزه تفسیر و سعی برای یافتن پیامی که در شبه جزیره عربستان و ۱۴۰۰ سالی پیش شکل گرفته است و با ابعاد انسان‌شناختی انسان قرن ششم و هفتم میلادی مرتبط بوده و انتقال این پیام به انسان ایرانی قرن بیست و یکم، بدون توجه به چالش‌های نظری عصر حاضر غیرممکن است و بدون این ملاحظات تفسیر کارآمد نخواهد بود.
 
میری تصریح کرد: اگر تفسیر فقط منطبق و مطابق با یک نگاه دگم‌محورانه و جزم‌اندیشانه باشد و اینکه گفته شود چون من مسلمانم این متن مقدس است و این تفسیر نیز تفسیر درستی است و باید همه این تفسیر را بپذیرند، تفسیر هیچ کاربردی و نفوذی در جهان معاصر نخواهد داشت.
 
عضو هیئت علمی‌ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان گفت: در یک‌صد سال اخیر برخی از مفسران قرآن را با علم جدید تطبیق کرده‌اند و آن بخش‌هایی از قرآن را که با دانسته‌های جدید مطابقت ندارد، کنار گذاشته‌اند و یا بسیاری از سنت‌گرایان در این مواقع بخش‌هایی از علم را کنار گذاشته‌اند. اساسا باید پرسید آیا بین این دو رویکرد، رویکرد سومی هم داریم، من فکر می‌کنم، این رویکرد سوم و کلانی که می‌تواند ما را در فهم متن مقدس کمک بکند، این است که چالش‌های مفهومی، فلسفی و علمی را که در عصر جدید مطرح شده است را بفهمیم و در تفسیر خود‌مان و رویکرد‌های خودمان به قرآن مد نظر قرار دهیم و بر آن اساس به سمت تفسیر و تاویل برویم، البته ناگفته پیداست که مکاتب هرمنوتیک و تاویل‌گرا امروز در حوزه علوم انسانی بسط یافته‌اند و بدون تعامل و مواجهه با این رویکرد‌های تاویلی هرمنوتیکی نمی‌توانیم تفسیر را بر اساس سنت و آن داشته‌هایی که ادبیات سنتی شکل گرفته تاویل کنیم و ما باید یک بازبینی عمیق و همه جانبه‌ای نسبت به عنصر تاول در قرن بیست و یکم داشته باشیم که بتوانیم هم قرآن را در بستر تاریخی خود و هم بستر عصری خودمان تاویل کنیم و به تفسیر قرآن مطابق با عصر و زمان خودمان برسیم.
ارسال نظرات