صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۲۷۲۰۶
مرد جوان پس از آشنایی با یک دختر، او را به خانه‌اش دعوت کرد و در نخستین ملاقات یک جنایت را رقم زد.
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۸ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۶
مرد جوان پس از آشنایی با یک دختر، او را به خانه‌اش دعوت کرد و در نخستین ملاقات یک جنایت را رقم زد.
 
به گزارش شهروند، عامل جنایت پس از کشتن این دختر، جسد او را تکه‌تکه کرد و در منطقه صفادشت آن را به آتش کشید تا راز این قتل هولناک پنهان بماند.
 
صبح ٢٨مردادماه امسال زن جوانی درحالی‌ که نگران بود، به دادسرای امور جنایی تهران رفت و پیش‌روی بازپرس سهرابی در شعبه نهم ادعا کرد که خواهر ٣٥ساله‌اش منیژه از روز گذشته از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
 
او به بازپرس گفت که خواهرش پاسخگوی تماس تلفن هم نیست. همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره ١١ پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس پرونده برای بررسی سرنوشت معمایی این دختر جوان وارد عمل شوند.
 
خواهر منیژه در این شاخه از تحقیقات پیش‌روی ماموران اداره آگاهی قرار گرفت و گفت: «ساعت ١١صبح جمعه ٢٧مرداد، منیژه سوار بر خودرو پرایدش از خانه خارج شد. قرار بود عصر به خانه بازگردد اما دیگر خبری از او نشد. هرچه با موبایلش تماس گرفتم، بی‌فایده بود و نمی‌دانم چه اتفاقی برای او افتاده است.» کارآگاهان در این مرحله شماره پلاک خودروی دختر جوان را در سیستم سراسری پلیس ثبت و در اختیار تیم‌های گشتی پلیس قرار دادند تا این‌که روز ٣١مردادماه امسال ماموران در محدوده شهر جدید پردیس خودروی پراید منیژه را که در کنار مسیر متوقف شده بود، پیدا کردند.
 
ماموران پس از بررسی خودروی دختر جوان متوجه شدند که دزدان اقدام به سرقت لوازم داخل خودروی پراید کرده و در ادامه آن را در جاده پردیس رها کرده‌اند. تیم پلیسی در این مرحله پی بردند که منیژه از چندی قبل با مرد جوانی به نام مجتبی ٣٢ساله آشنا شده است. همین کافی بود تا ردیابی‌های پلیسی برای دستگیری این مرد جوان آغاز شود.
 
کارآگاهان با اقدامات فنی و پلیسی پس از شناسایی خانه مجتبی در شهر پردیس ساعت ١١صبح ٢شهریورماه امسال در عملیاتی غافلگیرانه موفق به دستگیری وی شدند. مجتبی در تحقیقات ابتدایی ادعا کرد که روز ٢٧مردادماه منیژه را ملاقات کرده اما پس از آن دیگر اطلاعی از او ندارد.
 
اعتراف به یک جنایت هولناک
مجتبی که در بازداشت ماموران پلیس آگاهی تهران قرار داشت، سعی داشت با داستانسرایی‌هایش خود را بی‌گناه معرفی کند اما وقتی در تناقض‌گویی‌هایش گرفتار شد، پرده از راز یک جنایت هولناک برداشت و گفت که پس از قتل، جسد دختر جوان را مثله و در غرب تهران اقدام به آتش‌زدن آن کرده است.
 
بدین ترتیب کارآگاهان با توجه به اعترافات عامل جنایت به محل آتش‌زدن جسد رفته و موفق شدند بقایای سوخته‌شده جسد دختر جوان را به دست آورند.
 
بنا به این گزارش، متهم به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.
 
گفت‌وگو با قاتل
مجتبی ٣٢ساله که متأهل و صاحب یک فرزند ٤ماهه است، ادعا می‌کند زمانی که خانواده‌اش در سفر بودند، دست به قتل منیژه زده است. او از جزییات ماجرای این جنایت هولناک گفت:
 
 سابقه‌ داری؟
نه. این نخستین‌بار است که دستگیر می‌شوم.
 
شغلت چیست؟
کارگر یک چاپخانه هستم.
 
ازدواج کردی؟
بله، یک پسر ٤ماهه دارم.
 
منیژه را از کجا می‌شناختی؟
چند روز قبل از قتل به واسطه یکی از دوستانم با منیژه آشنا شدم.
 
چطور او را به خانه کشاندی؟
روز جمعه ٢٧مرداد خانواده‌ام به مسافرت رفته بودند و در خانه تنها بودم که با منیژه تماس گرفتم و از او خواستم تا به خانه‌ام بیاید.
 
قصد کشتن داشتی؟
نه، فقط می‌خواستم با هم صحبت کنیم. وقتی منیژه به خانه آمد، پس از چند دقیقه از او خواستم از خانه خارج شود تا کسی متوجه حضور او در خانه‌ام نشود. اما منیژه ادعا کرد که باید ٣٠٠‌هزار تومان به او پرداخت کنم و تهدید کرد که اگر به او پول ندهم، شروع به جیغ و فریاد می‌کند تا همسایه‌ها متوجه حضور او در خانه‌ام شوند. من راضی شدم که ١٥٠‌هزار تومان به او پرداخت کنم اما بی‌فایده بود و منیژه می‌خواست که همه پول را باید پرداخت کنم. برای همین با هم درگیر شدیم که در این میان او را هل دادم و ناگهان منیژه روی زمین افتاد و دیدم که دیگر نفس نمی‌کشد.
 
پس از قتل چه کردی؟
ترسیده بودم و می‌خواستم جسدش را به بیرون خانه منتقل کنم تا کسی متوجه این ماجرا نشود. به همین خاطر ابتدا تصمیم گرفتم جسد را داخل چمدان قرار دهم و آن را از خانه خارج کنم اما جسد دختر جوان داخل چمدان جا نمی‌شد، به همین دلیل جسد را تکه‌تکه کردم تا جابه‌جایی‌اش راحت‌تر شود.
 
چمدان را از کجا آوردی؟
جسد داخل خانه بود و من به سرعت از خانه خارج شدم و چمدان را خریدم و به خانه بازگشتم.
 
با چه وسیله‌ای جسد را مثله کردی؟
با چاقو و وسایل داخل آشپزخانه.
 
جسد را به کجا منتقل کردی؟
جسد را داخل چمدان قرار دادم و سوار بر خودروی خود منیژه شدم و به سمت شهریار رفتم. سپس در منطقه صفادشت که محل بازیافت زباله است، اقدام به آتش‌زدن چمدان و جسد کردم. پس از آن به سمت پردیس بازگشته و خودرو را در نزدیکی شهرک رها کردم.
 
در این مدت خانواده‌ات متوجه ماجرا نشده بودند؟
نه، چون خانه را تمیز کرده بودم تا کسی شک نکند.
ارسال نظرات
ناشناس
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
نه سه بار به قتل می رسند وقتی خانواده مقتول نتواند تفاضل دیه را فراهم کند.
ناشناس
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
مقتولان در ایران دوبار به قتل می رسند یک بار توسط قاتل و بار دوم با انتشار بی محابای دروغ های وی ابرویشان می رود و مردم به قاتل حق می دهند!
ناشناس
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
آقای حسین!!! این یارو یه داستانی سرهم کرده، تو فوری میگی جدیدا هر دختری دویست تومن میخواد !!!؟؟؟؟ خجالت آوره !
تهران
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
فکر کنم مواد غذایی سمی و محیط غمگین . و هوای الوده باعث شده که از حالت انسانیت خارج بشیم و نتوانیم عصبانیت خود را کنترل کنیم ....
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
حقش بوده که نفله بشه.
کار خلاف مرام خودش را داره، یعنی چی رفتی دنبال کثافت کاری حالا تیغ هم باید بزنی.
تهران
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
داعشی هستی یا قاتل سریالی ؟
حسین
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
جدیدا به هر دختری میگی سلام میگه دویست هزارتومن بده.
واقعا وضعیت خراب شده. چون فرصت شغلی و وضعیت مالی خوبی ندارن اکثرا دنبال تامین پول از راههای دیگه شدن.
ناشناس
۱۳:۵۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
اره به خدا. جدیدا به طرف گفتم سلام کلام اول به دوم نرسیده گفت شارژ واسم میفرستی. اصلا من نمیدونم با ابن شارژها چی کار میخوان بکنن!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۰:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
چه داستان تهوع آوری از خودش سر هم کرده؟!! اون داد بیداد کرد و من خواستم ساکت اش کنم و یهویی خفه شد و یهویی جسدش را قطعه قطعه کردم و یهویی آتشش زدم...! به خودم، نه کس دیگری؛ تبریک می گم که خشونت در جامعه ام نهادینه شده!!
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
به نظر شما این موارد زیاد شده یا ما زیاد میشنویم؟؟ میشه مگه !! مرد متاهل ! با یه بچه 4 ماهه ! تا خانواده بره مسافرت سریع یه زن رو ببره خونه اش ! به راحتی رابطه داشته باشه ! به راحتی آدم بکشه ! به راحتی جسد رو بسوزونه !!!!!!!! تازه بعدش ادعا کنه از ترس آبرو همه اینکارهای وحشتناک رو کرده !!
ناشناس
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۶
تا بخوای ازاین مناهل ها هستن
ناشناس
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
خانوما توقعات رو بردن بالا , بعد میرن آخرش هم گیر یه آدم مریضی مثل این می افتن !
اگر بساز باشید و اخلاقتون رو خوب کنید یکی میاد میگیردتون و مطمئن باشید توکلتون به خدا باشه و با زندگی بجنگید موفق خواهید شد ...
بنده ابتدا زندگی یک موتور هوندا خراب داشتم , تعمیرش کردم کار کردم درس خوندم و همه کار کردم البته نون حلال , الان تندر 90 دارم یک خونه از خودم در مرکز شهر و تولد زنم بهش ست طلا دادم !
ناشناس
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
آفرین پسرم
موفق باشی
ناشناس
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
خوبه اما مواظب باش در دام شیطان نیفتی. اعتماد به نفس خیلی خوبه اما هیچ وقت توکلت را به خدا فراموش نکن.
ناشناس
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
ما میخواهیم جامعه اسلامی بسازیم