صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۲۳۲۰۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۵ - ۳۱ تير ۱۳۹۶
قاتل «آتنا» 7 ساله از دو روز پیش از جنایت هولناک برای شکار دختر کوچولوی پارس آبادی نقشه کشیده بود و به دنبال فرصتی برای به دام انداختن طعمه‌اش بود.

به گزارش روزنامه ایران، روز 28 خرداد «آتنا» مانند هر روز از ساعت 10 صبح، کنار وانت پدر ایستاده بود و سعی می‌کرد به او کمک کند. هر کسی که عبورمی کرد با شیرین زبانی به او سلام می‌کرد. رفت و آمدها زیاد بود. اواسط روز بود که از آن سوی کوچه، رنگرز 42 ساله با شیشه ترشی به سمت بساط پدر آتنا آمد. دخترک از او خوشش نمی‌آمد و اصرار داشت که پدر از او ترشی را نگیرد.

اما مرد دستفروش آنقدر سرش شلوغ بود که سرسری و با تشکر و لبخندی سطحی ترشی را گرفت و روی صندلی خودرویش گذاشت. پدر مشغول کار شد اما در آن لحظات نگاه شیطانی رنگرز به دخترش را ندید. ساعتی بعد آتنا راهی خانه شد. از جلوی مغازه اسباب بازی فروشی گذشت اما هرگز از ورودی کوچک کارگاه رنگرزی نتوانست دورتر شود چون شکارچی شیطان صفت درکمین‌اش بود و او را به قربانگاه کشاند.

«اسماعیل»، رنگرز پارس آبادی که پس از طلاق همسر اول، دوباره ازدواج کرده و سه فرزند داشت، در حالی که از همان 28 خرداد که «آتنا» را در اتاق پشتی کارگاهش به قتل رسانده بود برای پیدا کردن دخترک، دلسوزی می‌کرد. تا اینکه در پنجمین روز ناپدید شدن «آتنا» به‌عنوان یکی از مظنونان دستگیر شد.

اما قاتل حیله گر که بخوبی حساب همه چیز را کرده بود و شک نداشت که ردی از او وجود ندارد چند روزی از موضوع ابراز بی‌اطلاعی کرد. پلیس خانه و کارگاه او را جست‌و‌جو کرده بود و دوربین‌ها نیز ساعت 11 شب خروج او از کارگاه را نشان داده بودند بنابراین مدرکی برای گناهکار بودن او وجود نداشت. خانواده‌اش در حال تهیه سند برای آزادی‌اش بودند که تلفن خانه اسماعیل به صدا درآمد. رنگرز قاتل آن سوی خط بود. با صدای آرام از همسرش خواست به پارکینگ پشت خانه اجاره‌ای برود و کیسه‌ای که پر از مواد بود را پیش از اینکه پلیس پیدا کند از آنجا بیرون ببرد. زن جوان که از آبروی خود و فرزندانش می‌ترسید، به سرعت به پارکینگ رفت اما به محض ورود، بوی تعفن او را در جا میخکوب کرد. به سرعت برادر شوهرش که تازه یک روز از پدرشدنش گذشته بود را صدا کرد. بعد با هم سراغ بشکه‌ای که اسماعیل گفته بود رفتند.

اما با بازشدن در بشکه آبی رنگ، جسد آتنای گمشده را یافتند. دقایقی بعد برادر بزرگتر اسماعیل با تماس‌شان به آنجا آمد و آنها با اینکه می‌دانستند گناه «اسماعیل» پای همه آنها نوشته می‌شود اما نتوانستند از حق بگذرند و با پلیس تماس گرفتند. با پیدا شدن جسد، خانواده اسماعیل هر کدام به نقطه‌ای نامعلوم نقل مکان کردند و تنها پدر و مادر او و برادر و زن برادر جوانش در خانه پدری ماندند و از ترس مردم و حرف هایشان حتی برای خرید هم از خانه خارج نمی‌شوند.
 
دو روز کمین شیطانی برای شکار «آتنا»
 
وقتی جسد پیدا شد، دیگر «اسماعیل» رنگرز چاره‌ای جز اعتراف نداشت. او به مأموران گفت: «دو روز بود که در فکر شکار آتنا بودم. وقتی برای آب خوردن آمد او را گرفتم. با یک دست دهانش را گرفته بودم و فشار می‌دادم که صدایش درنیاید. با دست دیگرم کشان کشان او را به اتاق پشتی کارگاه بردم. آنجا خفه‌اش کردم. می‌دانم کاری که کردم و آتنا را کشتم حکمش فقط اعدام است.»

رنگرز قاتل ساعت 2 نیمه شب روز گمشدن آتنا، در خلوت خیابان به کارگاه بازگشته بود و با قرار دادن پیکر نحیف و بی‌جان دخترک درون یک ساک دستی، جسد را از کارگاه به پارکینگ مخوفش انتقال داده بود. او برای اینکه بوی تعفن جسد، راز جنایت هولناکش را فاش نکند، ساک را درون کیسه پلاستیکی پر از سرکه کرده و آن را درون یک گونی گذاشته و در بشکه آبی رنگ قرار داد و روی آن را پر از شن کرد. تصاویر دوربین‌های مداربسته نیز ساک کوچک را در دست «اسماعیل» تأیید کردند.

در آن روزها هیچ کس متوجه نشد که «اسماعیل» حتی یک بار هم خودرویش را از پارکینگ خارج نکرد. او بعدها در اعترافاتی دیگر به قتل یک زن جوان وانداختن جسدش به چاهی اطراف پارس آباد اعتراف کرد که هنوز جسد پیدا نشده است. «اسماعیل» که با یک هوس شیطانی، خانواده آتنا و خانواده خودش را نیز سوزاند در حال بازجویی است و حالا نه تنها خانواده قربانی خردسالش و نه فقط مردم پارس آباد که کل ایران در انتظار اجرای حکم اعدام او هستند.

اعدام در ملأعام

مردم پارس آباد مثل خانواده آتنا آرام و قرار ندارند. همه می‌خواهند مجازات قاتل را هرچه زودتر ببینند. پدر آتنا اشد مجازات را برای دخترش می‌خواهد و می‌گوید: «می خواهم هر چه سریعتر حکم اجرا شود.» برخی از مردم نیز می‌گویند باید «اسماعیل» رنگرز را در ملأعام اعدام کنند تا عبرت سایرین شود. برخی هم معتقدند با اعدام اسماعیل گرچه داغ آتنا سبک نمی‌شود اما آرامش از دست رفته شهر باز می‌گردد.

قاضی طباطبایی، دادستان پارس آباد نیز گفت: « خواهشی که از رئیس کل دادگستری استان اردبیل داشتیم این بود که حکم در ملأعام و در پارس آباد اجرا شود.»به گفته دادستان اردبیل نیز پرونده قتل آتنا اصلانی به‌صورت فوق‌العاده و خارج از نوبت برای رسیدگی و صدور حکم در دست بررسی قرار دارد. ‎
ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
با اینکه این جنایت بسیار شنیع است. باز هم اعدام چاره کار چنین رفتارهای ضد اجتماعی و ضد انسانی نیست. به خصوص در ملا عام که به نحوی خشونت رو برای جامعه عادی می کنه
tabandeh
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
همه خواستار اعدام هستند و فرو نشاندن آتش انتقام. سخنی از آموزش، پیشگیری نیست
ناشناس
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
من مطمينم كه بارها در اين سايت در نهي از اعدام و به خصوص اعدام در ملاء عام نوشته ايد و كامنت هاي توهين آميزي در مورد قانون اعدام منتشر كرديد.
حداقل الان توبه كنيد
ناشناس
۱۵:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
قابل توجه طرفداران لگام (لغو گام به گام اعدام)
اگه یکی از عزیزای خودتون هم این گونه به قتل میرسید بازم دفاع میکردید
ناصر
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
این همه معطلی برای چیه ؟
وقتی خودش اعتراف کرده پس الان چیو دارن بررسی و رسیدیگی میکنن

هر چه زودتر اعدامش کنین این نکبتو تا پدر و مادرش بتونن به ارامش نسبی برسن
رضا
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
چرا یک بار چنین خونخوارانی رو در ملا عام آتش نمیزنید که دلمون کمی خنک بشه
ناشناس
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
فرارو چرا اين خبر را تمام نمي كني دارم ديوانه ميشم
تبریز زنجان بیرلیگی
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۳۱
تا آخر زندگیم نفرینت میکنم.