صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۲۰۹۱۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۴ - ۱۰ تير ۱۳۹۶
دستور حمله وقتی توسط فرماندهان صادر می شود، برای پیاده نظام پراکنده شده در فضای مجازی و مطبوعات فرقی نمی کند هدف مقابل، یک روشنفکر دو آتشه باشد یا یک روحانی انقلابی! فرقی نمی کند شهاب حسینی، پروانه معصومی، امین حیایی، محمدرضا شریفی نیا، بهنوش بختیاری  و علیرضا افتخاری باشد یا حاج منصور ارضی، محمود کریمی، عبدالرضا هلالی و سعید طوسی. حجت الاسلام خسروشاهی باشد یا آیت الله مصباح یزدی؛ داریوش سجادی باشد یا حسین شریعتمداری. هاشمی رفسنجانی باشد یا محمود احمدی نژاد؛ عبدالله شهبازی باشی یا  حسن عباسی.

به گزارش 9 دی، اصولا دیکتاتورها و پیروان چشم و گوش بسته شان اینگونه اند! انتقاد، آزادی بیان، پناه بردن به خدا از بستن دهان منتقدین، وحقوق شهروندی در نظر این جماعت پادگانی، مقدس است تا زمانی که به حریم خودشان تجاوز نشود! حالا اگر به حریم خدا و اهل بیت و اسلام و مردم مستضعف و کارگران معدن آق قلا و سپرده گذاران کاسپین و خانواده شهدا و خود شهدا کسی وقیحانه اهانت بکند و حقشان را بخورد، رگ عصبیت دیکتاتورها ورم می کند در دفاع از هتاکان به این حریمها؛ که بگذارید آزاد باشند آنها حق دارند و از آن سو حمله فاشیستی به آن مظلومان!

جریانات دیکتاتورهمیشه نقاب اصلاح و اعتدال دارند؛ می گویند زنده باد مخالف من، می گویند حق حاکمیت با مردم است اما وقتی مردم به آنها رای نمی دهند، اموال همان مردم را به آتش می زنند و در خیابانها خون می ریزند! آتش زدن عکس رئیس جمهور منتخب ملت و پاره کردن عکس امام امت از نظر آنها خوب است اگر خودشان انجام دهند اما انتقاد مودبانه از رئیس جمهوری که منتقدینش را با الفاظ اهانت آمیز خطاب می کند، بد است چون این بار، رئیس جمهور از خودشان است!

از نظر این جماعت، شهدا خوبند اما بعد از شهادت! قبل از شهادت همه جور فحشی نثارشان می کنند! فرقی ندارد شهید مدافع حرم باشد که او را با تهمت پول دوستی می نوازند یا شهیدی مثل آوینی که وسط سخنرانی او را هو کنند!

دیکتاتوری و فاشیسم، ویژگی جریانات غربگراست چرا که اصل جنس، یعنی آمریکا و غرب، ذاتا مستکبر و دیکتاتور است! فاشیسم، آن روی سکه لیبرالیسم است!

دو چیز این جماعت را عصبانی می کند؛ اولی انتقاد است که گفتیم و دومی پررنگ شدن اسلام ناب و کمرنگ شدن غربگرایی و اسلام آمریکایی! آنها از هر چیز که دین را در جامعه تقویت می کند ناراحتند! یک روز به جلسات دعای ندبه در دوران اصلاحات حمله می کردند؛ یک روز به اردوهای راهیان نور؛ روز دیگر به مداحها و تازگیها هم به جلسات قرآن و قرآنیها.

مطیعی بهانه است؛ اصل مردم نشانه است

حجت الاسلام رسایی: از وقتی که اشعاری قبل از اقامه نماز و خطبه های عید فطر در مصلی قرائت شد، حجم گسترده ای از فضاسازی رسانه ای را علیه شاعر و خواننده این اشعار شاهد بودیم. منتقدان اشعار قرائت شده، روی دو موضوع تاکید دارند: این اشعار وحدت شکن بود، آنچه قرائت شده متضمن  توهین به مسئولان بلندپایه کشور بوده است.

متن شعر را خواندم، حتی صوت و فیلمش را کامل دیدم و شنیدم، اما اثری از آنچه وحدت شکن باشد و متضمن توهین، در آن ندیدم!

آنچه در این اشعار مورد نقد قرار گرفته، برجام است و سند 2030 و اعتماد به غرب. همچنین توصیه هایی به مسئولان کشور شده است که فرصت خدمتگزاری به مردم را از دست ندهند و آن را تبدیل به دوره زراندوزی نکنند!

کجای این محتوا وحدت شکن است؟ مگر نقطه وحدت در کشور ما برجام و سند 2030 و اعتماد به آمریکاست که عده ای این اشعار را وحدت شکن دانسته اند؟ مگر مردم روی بخور بخورهای برخی مسئولان کشور وحدت دارند؟

راستش را بخواهید، متن این اشعار را هم چند بار خواندم ولی لفظ توهین آمیزی در آن ندیدم، حتی یکبار دیگر صوت و تصویرش را مرور کردم که شاید در لحنش مشکلی باشد ولی در لحن خواننده اشعار هم مشکلی ندیدم! چرا منتقدان نمی گویند کدام قسمت توهین آمیز بوده، کدام یک از ملاکهای وحدت نقض شده؟

اما چرا این جماعت عصبانی اند؟
به نظر، راز اصلی این عصبانیت را باید در تشویق مردم جستجو کنیم! در چند جای قرائت اشعار، جمعیت به وجد می آید، دست می زند، تشویق می کند، تکبیر می گوید، شعار می دهد! دلیل عصبانیت دقیقا همینجاست. مطیعی و سیار بهانه اند، اصل مردم نشانه اند.


«میثم مطیعی» تنها نیست و هست!
حسین قدیانی: همه‌ی آن‌هایی که با فحاشی علیه «میثم» پرده از ادب خانوادگی و رذالت سیاسی خود برداشتند، خوب بدانند که «امثال مطیعی و مؤدب و سیار» اگر قرار بود با ۴ تا ناسزا عرصه را واگذار کنند، این رخ‌داد باید همان ۸۸ رخ می‌داد؛ که «السابقون فحش» همه‌ی این بد و بیراه‌ها را، همان سال هم نثار این بچه‌ها کرده بودند! پس اتفاق جدیدی نیفتاده! و هدف، همان است که بود؛ «خفه کردن حزب‌الله»! لیکن جوان مؤمن حزب‌اللهی، در راه مبارزه با مظاهر زر و زور و تزویر، شنیدن ۴ تا فحش که سهل است، جان را هم در خطر تهدید ببیند، باز دست از «زبان سرخ» نمی‌کشد! و البته، زیاده‌خواه نباشیم دوستان! جماعتی که شیخک نه چندان روحانی‌شان، مظهر مسلم درشت‌گویی حتی علیه «شهید چمران» است، باید هم عین او هتاک باشند و مثل او محروم از ادب! مگر چه خواند امروز «میثم مطیعی»؟! و مگر چه سرود دیروز «علی‌محمد مؤدب»؟! و «محمدمهدی سیار»؟! و «علی‌رضا قزوه»؟! و دیگر عزیزان؟! طوری شده که اگر بگویی «لعنت بر یزید» در و دیوار را پر می‌کنند با این عنوان: «دور جدید اهانت به فلانی»! و با این هدف فرعی: «خسته کردن جوان انقلابی»! و با این هدف اصلی: «خفه کردن حزب‌الله»!

هیهات! «حلقوم‌ها» را شاید بتوان برید، اما «فریادها» را هرگز! و هنوز هم «خون علی‌اصغر» از «تیر سه‌شعبه» برد بیشتری دارد! و البته این صدر اسلام بود که نامردمردم، گستاخی را تا بدان‌جا رساندند که «گلوی میثم» را بدرند! ما اما، مداح خود را و حماسه‌سرای خود را تنها نخواهیم گذاشت! هر چند، گله‌ها داشته باشیم از سکوت و سکون و رخوت و بی‌معرفتی خوبان «صف اول»! دقت شود! «خوبان» صف اول را گفتم‌! همان‌ها که با صدای گرم مطیعی، مکرر صفا کرده‌اند اما در دو ضرب‌در دوی محاسبات، هرگز صلاح را این‌گونه تشخیص نمی‌دهند که خود را خرج دفاع از جوانان انقلابی کنند!

حتی در روز واقعه! و در اوج فحاشی! نمی‌بینی عارشان می‌آید دو کلمه دفاع کنند؟! آنی توی مخاطب فرض کن «میثم مطیعی» آن‌طرفی بود! والله «سیدمحمد خاتمی» تا الان حمایت خودش را کرده بود! این‌ور اما، جز عده‌ای انگشت‌شمار، الباقی هر کدام «ملاحظه» دارند این هوا! کجایی آقای قالیباف؟! کجایی آقای رئیسی؟! کجایی آقای میرسلیم؟! کجایی آقای احمد خاتمی؟! کجایی خانم دستجردی؟! کجایی خانم آباد؟! چطور رجال و نساء آن‌طرف، در تخریب میثم، هیچ ملاحظه‌ای ندارند اما شما! بگذار قصه‌ بگویم: «زیباکلام»‌ها ۲ برادر هستند؛ «صادق»ی که هر روز در صحنه است و «سعید»ی که سالی یک بار!

چرا تا می گوییم فساد، می گویند: توهین به روحانی؟!
نقل است زمانی ساواکی ها یک جوان دانشجو را دستگیر کرده و شکنجه می دادند؛ شعبون بی مخ از راه رسید و پرسید: مگه این جوون چیکار کرده که اینطور شکنجه ش میدین؟ .رئیس ساواک گفت: از خودش بپرس. جوان گفت: آقا شعبون! من علیه دزدها و آدم کش ها و وطن فروش ها و مال مردم خورها و نوکران بیگانه شعار داده بودم!شعبون بی مخ به ساواکی ها گفت: بزنیدش! فلان فلان شده به اعلیحضرت خودمون فحش داده!

ماجرای مداحی عیدفطر شده مثل حکایت بالا، مطیعی بنده خدا از برجام و بیست سی انتقاد کرد و از خوی اشرافی و کاخ نشینی و حمایت از فساد اطرفیان و زمین خواری گفت ولی بعدش یه سری گفتند: این ویژگی ها چقدر برامون آشناست و شروع کردن به فحش و تهمت و...
ارسال نظرات