خودش در شبکههای اجتماعی صفحه دارد. هرازگاهی از طبقه دوازدهم ساختمان صلح، زیر تابلوی منقش به آیهای از سوره مومنون (و بگو پروردگارا مرا در منزلگاهی نیکو فرود آور که تو بهترین میزبانانی)، با یک عکس و کپشن به اتفاقات داخلی و خارجی واکنش نشان میدهد. او تازه از ماموریت برگشته و صدایش خسته است؛ اما سوالها را بیجواب نمیگذارد.
به گزارش شهروند، آرامآرام جلو میرویم تا اینکه رئیس دفتر مدیریت ساعت را یادآوری میکند و دکمه آسانسور طبقات زوج را فشار میدهیم. بهانهمان برای گفتوگو، «نتایج آزمون استخدامی» بود؛ اما خب فرصت را غنیمت شمردیم و از چابکسازی در هلال، برنامههای جمعیت برای توانمندسازی افراد فقیر، دغدغه کمبود امکانات امدادگران، فعالیتهای مجموعه هلالاحمر در حوزه اقتصاد مقاومتی، برنامههای این جمعیت برای مقابله با بحرانهای فصل گرما و ... گفتیم. آنچه در ادامه میآید، شرح گفتوگوی ما با دکتر سیدامیرمحسن ضیایی، رئیس جمعیت هلالاحمر است.
با توجه به اینکه امسال سال «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» نامگذاری شده؛ هلالاحمر درخصوص ایجاد اشتغال چه فعالیتهایی داشته است؟
موضوع اشتغال یکی از مسائل اساسی کشور ما است. درحال حاضر با نرخ بیکاری بالا روبهرو هستیم و یکی از دلایل نرخ بالا این است که متولدان دهه ٦٠ وارد بازار کار شدهاند و متناسب با این امر نتوانستهایم شغل ایجاد کنیم. ایجاد هر شغل هزینهای دارد. حدود ٢٠٠میلیون تومان برای ایجاد یک شغل ساده نیاز به سرمایه وجود دارد. این رقم را وقتی در یکمیلیون ضرب کنیم عدد بزرگی میشود و هرسال هم به این مقدار اضافه میشود.
برای یکمیلیون اشتغال یکدرصد افزایش رشد اقتصادی لازم است و این کار دولت به تنهایی نیست، دولت ظرفیت اشتغال مشخصی دارد، این کار مردم و بخش خصوصی است که نیازمند سرمایه است، این یک چرخه است، سرمایه باید بیاید بنگاه و کارخانه ایجاد کند، خدمت لازم داشته باشد و متعاقب آن ایجاد شغل اتفاق بیفتد. بنابراین دولت اینجا فقط میتواند تسهیل کند. ما الان در بخش دولتی با تورم شدید نیروی انسانی مواجهه هستیم و درحالحاضر بسیار دولت حجیمی داریم که بخش مهمی از درآمدهای کشور را به این قسمت میدهیم، دولتهای امروز، دولتهای کوچک، چابک و هوشمند هستند.
دولتهای امروزی چند ماموریت بیشتر انجام نمیدهند، محیط زیست، دفاع، امنیت داخلی، آموزش و سلامت. مسئولیت اصلی همینها هستند و بخش دوم نظارت و نظمدهی به دیگر سیستمهاست. اما در ایران انتظار دارند همه کارها را دولت انجام دهد و بخش خصوصی را کوچک کردهایم، بنابراین کار بسیار سختی است و تنها مربوط به سرمایه نیست و نیاز به تغییر رویکرد دارد.
جمعیت هلالاحمر بهعنوان یک سازمان اجتماعی که ماموریتهایی برعهده دارد خودش خیلی کار ایجاد نمیکند، این جمعیت اساسا یک دستگاه داوطلبمحور است، هر چه به تعداد نیروی استخدامی نسبت به نیروی داوطلبی ما اضافه شود، یعنی داریم از شاخصهایمان فاصله میگیریم. بنابراین در جمعیت هلالاحمر دعوت ما این نیست که خود جمعیت در خودش شغل ایجاد کند، چون اصلا تا این حد ظرفیت نداریم. در کشور ٨هزار پرسنل رسمی داریم اما در کنارش ٦٠هزار امدادگر داوطلب داریم، ٧٠٠هزار جوان داریم و ٢میلیون داوطلب داریم و اینهاست که جمعیت هلالاحمر را غنی میکند.
قانون اساسنامه جمعیت هم که مصوبه مجلس شورای اسلامی است این را به ما میگوید که حتی جمعیت باید در یک زمانی بسیاری از بخشهای اصلی خودش را با داوطلبان پر کند، چون اصلا فلسفهاش یک سازمان داوطلبمحور است. منتهی ما دو کار انجام میدهیم، یکی اینکه در بخش جوانان و داوطلبان یک سفر با آنها میکنیم و تواناییهایی پیدا میکنند که راحتتر شغل پیدا کنند، یعنی در ادبیات داوطلبانه ثابتشده در شرایطی که جوانان ما داوطلب هستند برای ورود به بازار کار از دیگران متناسبتر میشوند؛ هم به خاطر مهارتهایی که به دست میآورند و هم بهخاطر شناختی که خواهند داشت.
شخصی که سرمایهگذار در بخش خصوصی است با من به بازدید از چند پایگاه آمد و وقتی جوانان را دید که اینطور کار میکنند و روحیه دارند، گفت بهعنوان بخش خصوصی به دنبال آدمهای سالم و باانگیزه میگردم و کجا بهتر از جمعیت هلالاحمر؟ اصلا خود هلالاحمر یک فیلتر ایجاد میکند که آدمهایی که واردش میشوند برای بازار کار مناسب هستند و در عینحال تخصص مربوط به خودشان را هم دارند.
ما الان برنامهای برای این کار داریم که بانک اطلاعاتیمان را کامل کنیم و در اختیار صاحبان حرفه قرار بدهیم و معرفی کنیم که این نیروی جمعیت هلالاحمر است و این تواناییها را دارد و این سابقه کار داوطلبانه و خدمت به مردمش است. یکی از بزرگترین سوابق در بکارگیری نیروها در دنیای امروز داشتن سوابق داوطلبانه و کمک به مردم است که خیلی مهم است.
الان حتی برای استخدام پزشک به این امر توجه میکنند، البته تنها در جمعیت هلالاحمر و سازمان صلیبسرخ اینگونه نیست، بلکه در هر سازمان داوطلبانه و بشردوستانهای اینطور است که اینها خیلی ارزشمند است، چون آدمها را نمیتوان بهراحتی شناخت، اینکه یک نفر بگوید من آدم خوبی هستم، کافی نیست، اگر انسانی بدون هیچ انگیزهای در یک سازمان بشردوستانه به مردم خدمت میکند، بعدش هم همینطور است و خیلی کار کارفرما را راحت میکند، این کمکی است که جمعیت هلالاحمر به اشتغال میکند.
آزمون استخدامی هلال در این میان چه نقشی داشت؟
نکتهای که در مورد استخدام در جمعیت هلالاحمر وجود دارد این است که زمانی که ما ارزیابی کردیم، متوجه شدیم برای پایگاههای امدادونجات بشدت دچار کمبود نیرو هستیم و علتش هم این است که در پایگاههایی که در جادهها و مناطق دوردست هستند، نیروی کادری که حداقل باشد را نداریم و خیلی جاها فقط نیروی داوطلب داریم که از نظر اداری مشکل پیدا میکنیم.
در این مناطق امکاناتی داریم که نمیتوانیم از نظر اداری به فردی که داوطلب است، تحویل بدهیم و این ما را دچار مشکل میکرد. بنا را بر این گذاشتیم و گفتیم همه پایگاههای ما در کشور حداقل دو نیروی کادر داشته باشند و جاهایی که کمتر از دو نیرو داشتند، شناسایی شدند و قرار بر این شد که از بیرون نیرویی نگیریم و همان کسانی که در پایگاهها مشغول هستند، جذب شوند. سومین مورد هم این بود که یک آزمون رسمی دو مرحلهای گذاشتیم که براساس این آزمون و با شاخصهایی که میخواهیم افراد وارد شوند، اعلام کردیم که چه تواناییهایی را برای این کار لازم داریم و اینکه نیروها حتما بومی همان شهر یا حتی همان پایگاه باشند. مرحله کتبی آزمون را سازمان سنجش برگزار کرد.
ما میدانستیم برای این تعداد چند برابر ظرفیت خواهیم داشت، بنابراین آزمون عملی داشتیم و درنهایت انتخاب کردیم و تا آخر سال گذشته ادامه داشت تا اینکه اواخر سال داستان ٤٢درصد پیش آمد و ما مجبور شدیم روند را کمی کند کنیم، چون داشتیم برای جمعیتی تعهد ایجاد میکردیم که خودش هم نمیدانست برای نیروی فعلیاش بودجه دارد یا خیر؛ تا اینکه مجلس رأی داد و درنهایت تمام اسامی قبولشدگان را به گزینش دادیم تا بعد از تایید حکم استخدام بدهیم. دلیل اینکه اسامی را هم اعلام نمیکنیم این است که ممکن افراد به هر دلیل در مرحله گزینش مشکل داشته باشند و نمیخواهیم آبروی آدمها برود. مسأله تمام شده است و بانک اطلاعاتی را به گزینش دادهایم و خواستهایم که به سرعت اعلام کنند، چون علاوه بر انتظار آدمها ما هم به این نیروها نیاز داریم.
بحث دیگر این است که یکسری ظرفیت خالی وجود دارد که افراد نتوانستهاند آنها را پر کنند. ما در درجه نخست نیرویی به نام ایثار داریم و اگر بخواهیم نیرو بگیریم، آنها را انتخاب خواهیم کرد. بنابراین جای خالی را با نیروهای ایثار پر میکنیم. در مورد استخدام ستادی هم تعداد اندکی آن هم در کل کشور نیرو خواهیم گرفت. مثلا در شهری خزانهدار نداریم. کار ما بسیار شفاف است و یک مجوز استخدام خارج از این به کسی ندادهایم.
یکی از مخاطبان روزنامه زیر پست «خبر آزمون استخدامی هلال» پیامی گذاشته بود که ما میخواهیم آن را با شما درمیان بگذاریم: «نفس فعالیت داوطلبانه که اساس و بنیان جمعیت هلالاحمر است، با بحث آزمون و استخدام منافات دارد.» شما چه پاسخی برای این فرد یا این افراد دارید؟
در بیرون سوال درستی است. اما هر سازمان داوطلبانهای به نیروهای ثابت نیاز دارد. هر انجیاویی حداقل نیروی ثابتی دارد. ما بزرگترین سازمان مردمنهاد کشور هستیم. بقیه جمعیتهای ملی در دنیا مسئولیت تصدیگری ندارند. آنها به صورت پشتیبان وارد میشوند. تنها جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی است که مسئولیت حاکمیتی دارد و برای این ماموریت پاسخگو است. ما نمیتوانیم آدم غیرحرفهای را برای کار حرفهای بگذاریم. مثلا در مورد نیروهای واکنش سریع همینطور است. ما برای نجات جان مردم تلاش میکنیم. بعضی از موقعیتها نیروهای ٢٤ساعته میخواهد.
«چابکسازی» بحثی است که شما همواره روی آن تاکید داشتهاید. اگر بخواهیم بررسی کنیم، فکر میکنید تا چه میزان در این امر موفق بودهاید؟
چابکسازی چند نکته قابلتامل دارد. نخست واگذاری مسئولیتها از ستاد به محیط است، یعنی کارهایی که در محیط میشود انجام داد و قابل واگذاری هستند، نباید در ستاد انجام داد. دوم تعدیل نیروهایی است که در ستاد هستند و باید در جاهایی از محیط که به آنها نیاز است، استفاده شود، یعنی ستادها را کوچک و محیطمان را تقویت کنیم. سوم استفاده از ظرفیتهای آیتی است. یک سازمان برای اینکه بخواهد چابک و هوشمند باشد، اگر از ظرفیتهای آیتی استفاده کند، میتواند سرعت کار را بالا ببرد.
نکته چهارم این است که مقررات را شفاف کند تا سرعت کار را بالا ببرد و پنجم هم این است که مبتنیبر برنامه عمل کند. این ٥مورد چیزهایی است که باید وجود داشته باشد. ما در فاز واگذاری مسئولیت به استانها و حتی ردههای پایینتر اعلام کردیم که هر مسئولیتی که در ستاد قابل واگذاری است، باید به استانها واگذار کنیم و این کار را شروع کردیم. سال گذشته از هر معاونت و سازمانی خواستیم که فرآیندش را جلو ببرد و این سیاست را ادامه میدهیم که اینجا کار ستادی انجام دهیم. کار ستادی این است که نظارت، فکر و برنامهریزی کند. اجرا برای ما نیست. اجرای مستقیم باید به محیط منتقل شود.
در همین راستا درحالتوسعه ظرفیتهای آیتی هستیم. نرمافزارهای یکپارچه تهیه کردهایم تا از اینجا بهصورت متمرکز اطلاعات کل کشور برایمان قابل پردازش باشد. دستگاهها هم موظف شدند مقرراتشان را شفافسازی کنند و جایی که نیاز به مصوبه دارد از شورایعالی مصوبه بگیریم. برنامه ٥ساله را تدوین کردیم و همین روزها بخشی از آن منتشر میشود و در مجموع به چابکشدن کمک میکند. البته ما هنوز هم فاصله داریم و نمیخواهیم بگوییم یک سازمان چابک هستیم. ولی اگر این برنامهها را ادامه بدهیم ظرف دو، سهسال آینده میتوانیم بگوییم بخش مهمی از این کار و حرکت به سوی سازمان یادگیرنده انجام شده است.
این یک مفهوم مدرن در سازمانهای جدید است که در یک سازمان یادگیرنده که نیروی انسانی در مرکز توجه است، خود این نیروی انسانی این انگیزه را دارد که به جای اینکه مدیران، سازمان را جلو ببرند، خودش این کار را انجام دهد. مانند اتفاقی که در پایگاههای ما افتاده است، یعنی ما کاری نمیکنیم، بلکه آنها هستند که انگیزه دارند و کار میکنند. اگر ما بتوانیم ستاد را اینگونه کنیم، خیلی کار مهمی کردهایم.
ما سفرهای مختلفی رفتهایم و در کنار امدادگران حاضر شدهایم. شما چند روز پیش در یکی از حضورهایتان در پایگاههای جادهای جملهای گفتید که برای ما خیلی مهم بود؛ اینکه فصل مشترک دغدغههای امدادگران کمبود تجهیزات و امکانات است؛ آن هم نه برای سود و منفعت شخصی، بلکه برای کمک به مردم. بهنظر شما این دغدغه در چه بازه زمانی رفع میشود؟
باوجود تمام محدودیتهای مالی، حرف امدادگران را بهعنوان گوهر طلایی مجموعه میپذیریم. جوانان در بسیاری از پایگاهها از خودشان مایه میگذارند. در نقاط محروم زیادی حاضر شدهام. آنها دنبال حداقل امکانات برای کارهای آموزشیاند. ما باید این مسأله را با تمام قدرت و به سرعت پیش ببریم و دغدغه آنها رفع شود. بعضی از این داوطلبان خودشان کفش میخرند و به پایگاه میآیند. این چیزی نیست که در جای دیگر قابلدیدن باشد. رسیدگی به وضع این عزیزان وظیفه ما است و این کار را هم انجام میدهیم. من فکر میکنم تا پایان امسال در این بخش مشکلی نداشته باشیم و وسایل نجات و خودروهایمان تکمیل شود.
هلالاحمر بهعنوان دستگاه معین دولت در چند ماهه آخر سال گذشته با بحرانهای مختلفی در سطح کشور مواجه شد؛ آن هم درست در زمانی که با مشکل کمبود بودجه مواجه بود. چگونه توانستید از این بحرانها سربلند بیرون بیایید؟
الطاف خداوند برای هلال بود. نشان داد که این تشکیلات مثل و مانندی ندارد. چینیها میگویند آن چیزی که احساس نمیکنید از همه چیز مهمتر است. تنفس را احساس نمیکنید، اما برای شما مهم است. هلال از این جنس است. آنقدر این دستگاه مهم است که تا آن را از دست ندهیم، متوجه قدرش نمیشویم.
وقتی حادثهای رخ میدهد، ارزش هلال دیده میشود. به گواهی مردم مناطق آسیبدیده و مسئولان آن مناطق، جمعیت هلالاحمر از این آزمون سربلند بیرون آمده و از سالهای قبل بهتر عمل کرده است. زمان طلایی را کاهش و حضور را افزایش داده است. هلال نیازهای مردم را به خوبی برآورده کرده است. جمعیت تمام داشتههایش را در اختیار مردم گذاشت. امکانات و انبارها برای مردم باز است. از اول سال تا الان ٣٠میلیارد تومان از انبارها هزینه شده است. سال گذشته ٨٠میلیارد تومان فقط هزینه پرواز بالگردها شد و یک ریال هم دریافت نکردیم. در این میان دو راه وجود دارد: یا دولت خرید خدمت کند یا بودجه را مستقیم دهد. قانون به ما ماموریتی داده است، برای همین باید تامین مالی هم بکند.
اگر دولت میخواست سال ٩٥ خرید خدمت کند، باید ٤هزارمیلیارد تومان هزینه میکرد. هزینه جاری فقط ٢هزارمیلیارد تومان است و فقط ١٠٠میلیارد تومان داده شده است. ما با نیروهای داوطلب و صرفهجویی پیش رفتهایم. این وضع اما قابلادامه نیست. ما باید آمادگی مقابله با بحرانهای بزرگ را داشته باشیم. اگر زمان حادثه به ما پول دهند، به درد ما نمیخورد. مدیریت بحرانها به خاطر حضور هلال است.
جالب است که مردم این را میفهمند. در پل عجبشیر با یکی از خانوادهها صحبت میکردم. به او تسلیت گفتم. او هم در جواب گفت: «هلال احمر از اول تا آخر با ما است. سوالمان این است که بقیه کجا هستند؟» ما نگران همین مسأله هستیم. تا مردم در رنج هستند، ماموریت داریم. وظیفه ما همین است. ما میتوانیم صدای مردم باشیم.
مورد دیگری که میخواهیم به آن بپردازیم، بحث توانمندسازی افراد فقیر است. در برنامه ٥ساله هلال چقدر به این مسأله توجه شده است؟
فقر چهره بدی است. کسی که فقر را احساس نکرده، متوجه سختی آن نمیشود. کشور ما کشوری است که اصلا نباید در این سطح فقر داشته باشد. جمعیت هلالاحمر در مورد فقر مستقیما برنامهریزی ندارد، اما در آسیبپذیری مسئولیت دارد، چون یکی از مهمترین علل ریشهای افزایش تلفات در بحرانهای طبیعی و غیرطبیعی، آسیبپذیری است. آسیبپذیری هم یک فقر است. حاشیهنشینی هم نوعی فقر است.
اگر اتفاقی در این مناطق بیفتد، آیا اینها بیشتر صدمه میبینند یا کسانی که در این شرایط قرار ندارند؟ اینجا وظیفه ما است که رسیدگی کنیم. اگر بخواهیم به ریشهها نگاه کنیم باید دنبال کاهش آسیبپذیری باشیم؛ یکی از آنها فقر است، مهاجرت بدون علت، حاشیهنشینی و... همه اینها از عوارض توسعه غیرمتقارن است. دو مسأله آسیب بزرگ ایجاد میکند: نخست تغییرات اقلیمی و دوم توسعه نامتقارن. عوارض این توسعه نامتقارن هم فقر، جهل، مهاجرت و زیستگاههای نامطمئن است.
همه اینها جرم و بزه و آسیبپذیری را به وجود میآورد. ما کارهای تسکینی انجام میدهیم، اما باید ریشه فقر را حل کرد. باید برای این کار مردم را تاب آور کرد. ما میخواهیم از ظرفیت خیران برای کارهای ریشهای استفاده کنیم. مثلا برای ایجاد شغل، آموزش و... قصد داریم در مناطق حاشیهنشین حضور پیدا کنیم و کارهای بهداشتی و درمانی را انجام دهیم. هرچقدر که آسیبپذیری را کمتر کنیم، از طرف دیگر هزینههای پاسخ را کاهش دادهایم.
دکتر ضیایی؛ سوالی که میخواهیم بپرسیم درمورد «ارتباط هلالاحمر با رسانهها»ست. این جمعیت چقدر به این ارتباط توجه میکند؟
یکی از مهمترین شاخصهای زندهبودن یک سازمان در دنیای امروز، ارتباط با رسانه است. این مسأله فقط به اطلاعرسانی هم محدود نمیشود. رسانه امروز یک رسانه دوطرفه است. در این زمینه باید کار بیشتری کرد. البته دوباره شورای اطلاعرسانی راهاندازی شده، سخنگو تعیین شده و دنبال ارتباط حرفهای با رسانهها هستیم. حق جمعیت هلالاحمر است که اطلاعرسانی کند، چون میتواند ماموریتهای خود را بهتر انجام دهد. اعتماد مردم به هلالاحمر که دستگاهی نافع برای مردم است، بزرگترین سرمایه اجتماعی را برای جمعیت به وجود میآورد.
گرما و خشکسالی به یکی از نگرانیهای جوامع تبدیل شده است و بحرانهای مختلفی به وجود میآورد. جمعیت هلالاحمر برای مقابله با این بحرانها چه تمهیداتی اندیشیده است؟
تغییرات اقلیمی یکی از این موارد است. تغییرات اقلیم عمدتا در جهت افزایش تدریجی دمای زمین است. این مسأله تهدید بزرگی برای دنیا ایجاد کرده است. افزایش و تجمع گازهای گلخانهای که ناشی از فعالیتهای بشر و سوخت فسیلی است باعث شده زمین بشدت گرم شود. گرمای زمین در سال ٢٠١٤ رکورد زد. در سالهای بعد هم رکورد سال گذشته را شکست. این مسأله نشان میدهد که این مورد دارد بیشتر میشود. اگر به ٥٠سال گذشته نگاه کنید، متوجه میشوید که حوادث مربوط به تغییرات اقلیم افزایش پیدا کرده است. خشکسالی و سیل را ببینید.
آمار این حوادث نشان میدهد که افزایش پیدا کرده است. این مورد یکی از ریشههای سوانح طبیعی است که باعث میشود تعداد و شدت سوانح افزایش پیدا کند. ما یکی از مناطقی هستیم که تحتتاثیر این تغییرات قرار داریم. تا سال ٢٠٥٠روزهایی که بشدت گرم میشود در منطقه خلیج فارس زیاد میشود. ما چقدر آمادهایم؟ امروز میگویند که باید با تغییرات اقلیم تطابق پیدا کرد، یعنی اقداماتی انجام داد که بتوان با آن مقابله کرد. مثلا در پیمان پاریس کشورهای دنیا به جز سه کشور توافق کردهاند که تا سال٢٠٥٠ مانع بیش از ٢درجه فارنهایت افزایش دمای زمین شوند. این همان مسأله پیشگیری یا کاهش ریسک و خطرپذیری است.
ما باید سوختهای فسیلی را کم کنیم و به سمت استفاده از انرژی باد و خورشید برویم. ما در کانون این موضوع قرار گرفتهایم. یکی دیگر از کارهایی که در فصل گرما پیگیری میکنیم، حضور در سواحل است. سال گذشته هلالاحمر در مازندران طرحی را ایجاد کرد که در زمینه حفاظت از افراد بسیار موفق بود. یکی دیگر از موارد ریزگردهاست. باید با تطابق و اقدامات پیشگیرانه و کاهش ریسک مقابله کنیم. حوادث جادهای هم به علت تعطیلات تابستانه بیشتر میشود. امیدواریم که با تمهیدات بیشتر تلفات کمتری داشته باشیم.