صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۸۸۶۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۶ - ۲۲ خرداد ۱۳۹۶
پس از ١٢ سال شهرداري محمدباقر قاليباف در تهران، با تغيير کامل اعضاي شوراي شهر پايتخت و ورود ٢١ نفر پيشنهادي ليست اميد به اين شورا، تغيير شهردار تهران قطعي است. به همين دليل اين روزها گمانه‌زني و تحليل درباره شهردار آينده بزرگ‌ترين و مهم‌ترين شهر ايران داغ است. 

به گزارش شرق، با همين منظور به سراغ محمد عطريانفر، از اعضاي حزب کارگزاران که در سابقه خود معاونت سياسي وزارت کشور در دولت هاشمي‌رفسنجاني و همچنين عضويت در اولين دوره شوراي شهر تهران را دارد رفتيم تا نظر او را جويا شويم. 

عطريانفر در خلال صحبت‌هاي خود در اين رابطه تأکيد مي‌کند شهرداري و مديريت شهريِ شهري مانند تهران پيچيده است و با قبول مسئوليت در جايي مانند يک وزارتخانه تفاوت ماهوي و عملي بسيار دارد. او به همين دليل مديريت شهري را از مديريت در ساختار دولت سخت‌تر مي‌داند. 

عطريانفر در بخشي ديگر از گفت‌وگو مي‌گويد: «در دولت وزير يک وزارتخانه يک مأموريت مشخص و معين دارد، بودجه آن و محل تأمين و همچنين نظارت بر نحوه اجرا و هزينه‌کرد آن هم تعيين شده است، اما در شهرداري و مديريت شهري، شهردار با مسائل و موضوعاتي مواجه است که در برخي مواقع سهل و ممتنع به نظر مي‌آيند. 

به عنوان مثال شهروندان صبح که از خانه بيرون مي‌آيند با نتيجه عملکرد و کارکرد مديريت شهري مواجه مي‌شوند و آن را قضاوت مي‌کنند و در صورت بروز کمبود يا خطا خواستار پاسخ‌گويي سريع هستند. به همين دليل کسي که در مديريت شهري مسئوليت مي‌گيرد بايد سرعت عمل بسيار بالايي داشته باشد و نوع مسئوليت نيز بايد اقناعي باشد تا شهروندان احساس رضايت بکنند». 

او در ادامه مي‌افزايد: «مدير شهر در کار خود با طبقات و قشرهاي متنوع و متعددي مواجه است، از کودک تا پير از زن تا مرد و همين‌طور گروه‌هاي مختلف با شرايط و جايگاه‌هاي متنوع در شهر. به همين دليل بايد براي همه اين افراد و گروه‌ها برنامه داشته باشد و پاسخ روشني در زمينه عملکرد خود مهيا کند. موضوعي که به هيچ وجه در يک وزارتخانه خاص مشابه آن وجود ندارد. شما در قامت وزير با بخش يا گروه خاصي در جامعه مواجه هستيد و بايد به همان‌ها خدمات بدهيد و جواب پس بدهيد». 

آن‌طور که عطريانفر مي‌گويد: «مديريت شهري برخلاف وزارت که مسئوليتي بخشي است، مسئوليتي فرابخشي است، چون شهردار در مقام مديريت شهري بايد هم تأمين‌کننده درآمد باشد و هم خرج‌ کننده درست آن، اما در دولت وقتي شما مسئوليت وزارتخانه خاصي را گرفته باشيد، اين‌طور نيست و بودجه از جايي ديگر مثلا نفت يا ماليات و... مي‌آيد و مسئوليت تأمين بودجه لزوما با شما نيست. 

اما در شهرداري خود اين دستگاه بايد تأمين‌کننده بودجه باشد و همين طور بايد به شکلي بهينه آن بودجه را با رعايت اولويت‌ها هزينه کند. از طرفي ديگر در ساختار دولت حتي اگر شما در مقام تأمين درآمد باشيد، حوزه گسترده‌اي از منابع تأمين درآمدي را مانند منابع زيرزميني در اختيار داريد که معارض خاصي ندارد. 

در مديريت شهري اما اين‌طور نيست، بخش عمده‌اي از بودجه شهر با عوارض شهري تأمين مي‌شود و تک‌تک شهروندان حق قانوني دارند که درباره جزء‌به‌جزء اين بودجه سؤال کنند، اظهارنظر کنند و مخالفت بورزند، به همين دليل در اين بخش سطح اصطکاک در شهر زياد و خشن و گسترده است. اين موارد تنها بخشي از تفاوت‌هاي عمده مديريت شهري با مديريت دولتي است». عطريانفر همچنين در پاسخ به اين پرسش «شرق» درباره جايگاه و نقش سياسي گزينه مطلوب شهرداري در پايتخت کشور نيز اين‌گونه توضيح مي‌دهد: « در مقام انتخاب براي يک مدير شهري، در شهرهاي متوسط و کوچک مديران شهري عموما بايد و بهتر است که مديراني با رويکردي خدماتي باشند...

...چون ماهيت کارشان هم همين است و کسي که تجربه کار در اين زمينه‌ها داشته باشد هم براي اين مسئوليت شايسته‌تر است، چرا که بايد به مسائل عمومي و خدماتي و اجتماعي و حقوق و شهروندي مثل بحث محيط زيست و فعاليت‌هاي مدني و... نظر داشته باشد و به آنها عمل کند. اما در کلان‌شهرها و به‌خصوص شهر تهران شهرداري و مديريت اين شهر بايد به کسي سپرده شود که علاوه بر داشتن اين وجوه، چهره‌اي سياسي هم باشد. 

چرا که به هر صورت شهرداري بايد بداند ميزبانِ دولت است و کليت دولت در اين شهر ميهمان او هستند، دولت يک نهاد برانگيخته است که براي انجام مأموريت خودش در شهري مستقر مي‌شود که مديريتش در دست مديريت شهري است. هر کار و اقدامي که بخش‌هاي مختلف دولت در اين شهر بايد انجام بدهند در حقيقت کار در بستري است که اين بستر در اختيار شهرداري و مديريت شهري است. به همين دليل در خلال انجام اين وظايف مديريت شهري خواه ناخواه با چالش‌هاي سنگيني با مديران دولت مواجه خواهد شد، به همين دليل بايد شهردار تهران گزينه‌اي باشد که با دولت ارتباط مستقيم، مستمر و مفيد و سازنده‌اي داشته باشد». 

آن‌گونه که عطريانفر مي‌گويد در دوره مسئوليتش در وزارت کشور در زمان دولت مرحوم هاشمي‌رفسنجاني و با همفکري ايشان، ترتيبي و تصميمي اتخاذ شد که شهردار تهران در جلسات هيئت‌دولت حاضر شده و در کنار اعضاي دولت باشد تا در صورت لزوم و نياز به اتخاذ تصميمي مرتبط، با مشورت و همراهي و همفکري شهردار اين تصميم گرفته شود. 

او در اين رابطه توضيح مي‌دهد: «به‌هرحال انجام برخي وظايف و دستورات در پايتخت ورود به حوزه عمل و تصميم شهردار و مديريت شهري است، با ورود شهردار به هيئت‌دولت شرايط براي اتخاذ بهترين تصميم براي شهر و شهروندان که کمترين تعارض و آسيب را ايجاد کند، فراهم شد. 

اين شرايط تا بخشي از دولت خاتمي به قوت خود باقي بود تا اينکه محمود احمدي‌نژاد به عنوان شهردار تهران انتخاب شد، از دوره دوساله شهرداري احمدي‌نژاد به دليل  عدم کفايت و بي‌برنامگي او اين رويه که شهردار تهران در هيئت‌دولت حاضر مي‌شد دچار انقطاع شد که اين شرايط هنوز هم ادامه دارد، از اين رهگذر هم شهروندان و شهرداري خسارت ديدند و هم دولت. 

چرا که دولت و شهرداري تبديل به جزاير جداگانه‌اي شدند که ارتباطي با هم ندارند، در صورتي که اگر اينها با هم مرتبط باشند، سرعت و کيفيت کار افزايش پيدا مي‌کند. زماني که ما در شوراي شهر بوديم از همين حسن رابطه ميان دولت با شهرداري شرايط را به گونه‌اي فراهم کرديم که بخشي از يارانه بليت از دولت تأمين شود. اين کار کمک بزرگي به زيرساخت‌هاي مترو بود. در شرايط کنوني بي‌ترديد حضور شهرداري با اين ويژگي‌ها که بتواند روابط سازنده و مثبت و مفيدي با دولت داشته باشد بيشتر از هرکس مي‌تواند به بهبود وضعيت شهر و شهروندان کمک کند».
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: