فرارو- یکی از مباحثی که این روزها و بعد از حمله تروریستی به مجلس و حرم حضرت امام (ره) بسیار مورد توجه قرار گرفته موضوع «آتش به اختیار» است که از سوی مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان مطرح شد و از آن پس رسانه ها و تحلیلگران سیاسی هرکدام تحلیل های متفاوتی از آن ارائه کردند.
به گزارش فرارو، غروب چهارشنبه مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان جملاتی را بیان داشته اند که بازتاب رسانه ای گستردهای داشته است. ایشان فرمودند: «گاهی دستگاههای مرکزیِ فکر، فرهنگ و سیاست، دچار اختلال و تعطیلی میشوند که در این وضعیت، باید افسران جنگ نرم، با شناخت وظیفه خود، به صورت آتش به اختیار، تصمیمگیری و اقدام کنند.»
بعد از این سخنرانی مسئله «آتش به اختیار» تقریبا تبدیل به موضوع اصلی در کنار ماجرای حملات تروریستی در رسانههای اصولگرا شد و هر کدام به نوبه خود تحلیل و تفسیری از این اصطلاح ارائه کرند. یکی از نخستین تحلیل ها متعلق به پرویز امینی بود که در جلسه دانشجویان با مقام معظم رهبری نیز حضور داشت.
او در کانال تلگرامی خود اصطلاح آتش به اختیار را اینگونه تفسیر می کند که این واژه به معنی نفی چشم انتظاری از نهادهای حاضر در جمهوری اسلامی ( وجه سلبی) و تکیه به ظرفیت های خودجوش فردی و جمعی مردمی انقلاب (وجه ایجابی)برای پیش بردن گفتمان انقلاب اسلامی است.
نکته قابل توجه در تحلیلهای رسانههای اصولگرا، دستاویز قرار دادن این مسئله برای حمله به دولت بود. به طوری که برخی مانند کاظم انبارلویی در یادداشتی آتش به اختیار را اینگونه تفسیر می کند که آتش به اختیار یعنی قرار گرفتن در جایگاه دغدغهمندی برای نجات فرهنگی جامعه، نقد مشفقانه و مطالبهگری حقیقی. تصویبنامه هیات دولت یازدهم برای اجرایی کردن سند 2030 نشان داد دستگاههای مسئول برای مرزبانی از فرهنگ علوی و نبوی در جامعه ما دچار اختلال، غفلت و حواسپرتی هستند. نگاه نقادانه و مطالبهگرانه و دغدغهمند دانشجویان و طلاب می تواند دستگاههای مسئول را از این پرت اندیشی نجات دهد.
او در یادداشتش می نویسد: «دستور کار سند 2030 همان طور که در تیتر اصلی سند آمده است «دگرگون ساختن جهان ماست». فرماندهی این دگرگونی دست کسانی است که دنبال پدیداری شهروندی جهانی هستند، آنها می خواهند شهری پدید آورند که شهردار آن سکولار و قوانین حاکم بر این شهر، سکولاریسم است. این سند با اسلام و قوانین حیات بخش قرآن نمی خواند. من نمیدانم دولت یازدهم چگونه این سند را برخلاف اصل 77 قانون اساسی پذیرفته و برای تحقق آن کارگروه تشکیل داده است؟ این نهایت غفلت و بیدقتی است. این خروج از سوگندی است که رئیس جمهور برای برپایی نظام الهی و ترویج اسلام یاد کرده است.»
اما این تنها تحلیل ها و تفسیرها نبود. روزنامه جوان که وابسته به سپاه پاسداران است در سرمقاله خود «آتش به اختیار» را اینگونه توضیح می دهد که پيشينه سخن رهبري به آنجا برميگردد كه بارها نسبت به تقويت تشكلهاي مؤمن به انقلاب اسلامي و حمايت از جبهه انقلاب در دانشگاهها توصيه كردند، اما اتفاق ملموسي ديده نشد. روح حاكم بر راهبرد آتش به اختيار بايد تقويت گفتمان انقلاب اسلامي در دانشگاه باشد.
نویسنده در ادامه تاکید کرد: «برگزاري كرسيهاي آزادانديشي، مقابله با اردوهاي مختلط، مبارزه فكري بيامان با سكولارها، عمل به مطالبات چهارگانه امام از بسيج دانشجو و طلبه در پيام 2/9/1367، خدمت به محرومان و اردوهاي جهادي، نقد اصحاب قدرت و ثروت، عدالتخواهي، برملا كردن مديريتهاي باندي و سياسي در دانشگاهها مصداقهاي عمل آتش به اختيار است. به صورت طبيعي تكميل نكردن پازل دشمن (حتي با حرف حق) ملاحظه اساسي كساني است كه خود را ضمير سخن رهبري فرض كردند. رعايت ملاحظاتي همچون قانون، منافع ملي، رعايت شأن و وزانت حزب الله و عقلانيت جمعي ميتواند «اجتهاد دانشجويي»(در عين حفظ اصول) را محور كارآمدي به روش آتش به اختيار كند.»
البته این تنها یادداشت در این روزنامه نبود. جوان همچنین یادداشت دیگری در تشریح «آتش به اختیار» منتشر کردند که نشان می داد که وضعیت سینما هم باب میلشان نیست و از مسئله پیشنهاد پخش ربنای استاد شجریان هم ابراز ناراحتی کردند. موضوعی که تا حدود زیادی با دیدگاه روزنامه کیهان یکسان بود.
اما بعد از گذشت چند روز روند تحلیل ها تغییر کرد و حالت رادیکالتری به خود گرفتند. به طوری که یکی از سایت های وابسته به یک نهاد نظامی یادداشتی منتشر کرد که در آن آمده: «نهادها و شخصیت های کلان فرهنگی و حاکمیتی غالبا مختل و در هدایت و راهبری، بعضا حتی به انحراف رفته اند. امام از همه شان ناامید است و عبور کرده. جوانان انقلابی منتظر طراحی از بالا نباشند. خبری نیست! جناح مومن آزادنه،عاقلانه، آرمان گرا و ارزش گرا با ملاحظه واقعیت های خودی و غیرخودی، صحنه را تشخیص دهند، طراحی کنند و نهایتا به سرعت دست به عملیات فرهنگی- سیاسی زنند.همان قدری هم که تا الان منتظر طراحی و دستورعملیات از سوی قرارگاههای مرکزی بودند دیگر معطل نمانند. اگر وسط راه هم متوجه اشتدند با شجاعت تصحیح کنند.»
نویسنده این یادداشت که نامی از او در متن ذکر نشده بود در ادامه نوشت: «امام می خواهد دوقطبی های کاذب داخلی بین مردم که جریان غرب گرای دولت برای پیروزی انتخاباتی در کشور حاکم کرد را به دوقطبی انقلابی و غیرانقلابی مبدل کرده و ظرفیت بسیج کنندگی انقلاب را برای پشتیبانی و پیشبرد اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی به میدان آورد.»
آیت الله مصباح یزدی هم وارد میدان شد و تفسیر اختصاصی خود را از «آتش به اختیار» ارائه کرد وقطعا اظهارات و تفسیر او می تواند بر عملکرد بخشی از جریان اصولگرایی اثرگذار باشد. او گفت: «اگر فرماندهی خائن در آمد چه باید کرد؛ در اسلام برای این موضوع هم راهی وجود دارد و خوشبختانه رهبر معظم انقلاب اخیرا فرمودند که اگر مرکز فرماندهی دچار اختلال شد سایر کارگزاران و سربازان باید آتش به اختیار باشند که اصطلاحی نظامی است یعنی هرکس باید وظیفه خود را تشخیص داده و به آن عمل کند.»
مجموع این اظهار نظرها و تحلیل ها موجب شد که اصلاح طلبان هم وارد عمل شوند و نسبت به آنها واکنش نشان دهند. برخی مانند محمدصادق جوادیحصار نگران بودند و تاکید داشتند که سخنان مقام معظم رهبری باید حتما توضیح داده شود وگرنه ممکن است «باعث نگرانیهایی جدی شود» و عدهای دیگر مانند عباس عبدی تفسیر دیگری دارند و معتقدند این فرمایشات رهبری نوعی تاکید بر دموکراسی است.
عبدی می گوید: «به نظرم اصلا استنباطهایی که از این صحبت میشود کاملا بیربط و بیجا هست. ممکن است ما به لحاظ سلیقه دوست نداشته باشیم که این حرفها گفته شود و فرض کنیم فردا یک کسی یک کار غیرقانونی بکند، خوب مگر دستگاه قضایی میتواند بگوید تو اجازه داشتی این کار را بکنی. معلوم است که با او برخورد میکنند و او را مجازات میکنند.»
عبدی با اشاره به تفسیر پرویز امینی و تمجید از آن نوشت: «اين ارزشمند است كه نيروهای اصولگرا در اين باره به
اقليتی از خودشان تذكر دهند، ولی انتقاد اصلي من متوجه اصلاحطلبان است كه
اصولا چرا وارد اين بازي و برداشتهاي ناصحيح میشوند و حتي خواهان تفسير و
توضيح آن میشوند؟ اين كار آنان دقيقا افتادن در بازی نيروهای تندرو است.
چرا؟»
وی با بیان اینکه که این تاکیدی "تاریخی" است عنوان کرد: «در این سخنرانی یک نکته بسیار مهم تاریخی وجود داشت که اصلا کسی به آن توجه نکرد یا نخواستند توجه کنند. ایشان گفتهاند که طرفدار افزایش مشارکت هستند. کسی که طرفدار مردمسالاری و دمکراسی است چه چیزی از این بهتر میخواهد؟ این نشان میدهد که رهبری حتی اگر به لحاظ محتوایی هم با آقای روحانی مخالف باشد، به نتایج روشیاش ملتزم است و همین هدف دمکراسی است. قرار نیست که رهبری مثل روحانی فکر کند یا بالعکس. اصلا معنی ندارد که کسی که رهبر است بیاید بگوید خلاف قانون عمل کنید. مگر چنین چیزی میشود؟ این بیشتر شیشهخردهای است که در خود استنباطگران وجود دارد.»
در مجموع واضح است که بعد از فرمایشات روز چهارشنبه مقام معظم رهبری هر دو جریان سیاسی تفسیرها و تحلیل های خودشان را از اصطلاح «آتش به اختیار» ارائه کرده اند اما نکته مهم در این میان روند رادیکالی برخی طیف های اصولگرایی است که که دو روز اخیر آغاز شده و سرعت گرفته است و همانطور که پیشتر اشاره شد، قطعا با اظهار نظر مصباح یزدی این روند ادامه خواهد داشت و وارد فاز جدید می شود.