صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۷۲۲۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۳ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۶
در بين ورزشكاران شوراي شهر، عباس جديدي بيش از همه در معرض انتقاد افكار عمومي بوده است. حاشيه‌هاي حضور جديدي و تا حدي هم حسين رضازاده در شوراي شهر، موجب شد عليرضا دبير و هادي ساعي هم بخت حضور مجدد در شورا را از دست بدهند. با اين حال جديدي عملكرد ورزشكاران در شوراي شهر را عاري و بري از عيب و ايراد مي‌داند و محكم و جانانه از خودش و دوستان ورزشكارش دفاع مي‌كند.
 
به گزارش اعتماد، برخي از منتقدان حضور ورزشكاران در شوراي شهر، از جمله دكتر زيباكلام، قبل از انتخابات گفتند كه مردم بايد با راي خودشان، ورزشكاران را از شوراي شهر بيرون كنند. شما هم قطعا دفاعي نسبت به عملكرد خودتان داريد.
 
اگر مايليد، گفت‌وگو را از همين جا شروع كنيم. من فكر مي‌كنم اين حرف آقاي زيباكلام، به دور از انديشه است. اين نظر چيزي جز زير سوال بردن تفكرات روشنفكري نيست. در قانون اساسي آمده است كه انتخابات بايد با حضور آحاد مردم انجام شود و مردم بايد آزادانه نمايندگان خودشان را انتخاب كنند. اين يعني دموكراسي. بنابراين نمي‌توان گفت ورزشكاران نبايد در شوراي شهر حضور داشته باشند.

يكي از انتقادات اصلي اين بود كه شما و دوستان‌تان بدون اينكه تخصصي در مسائل شهري داشته باشيد، با استفاده از محبوبيتي كه در عرصه ورزش كسب كرده بوديد، وارد شوراي شهر تهران شديد.
اين هم يك تصور باطل است. ورزشكار بودن يك حسن است، عيب نيست. مهم تحصيلات آكادميك ما بود. تخصص ما را تحصيلات ما تعيين مي‌كند نه ورزشكار بودن ما. تحصيلات دانشگاهي ما با كارمان در شورا مرتبط بود. من حقوق خوانده‌ام و برخي از دوستان ورزشكارم مديريت خوانده‌اند. به علاوه، شوراي شهر داراي كميسيون‌هاي تخصصي است.
 
شش كميسيون در شوراي شهر وجود دارد. كميسيون فرهنگي ورزشي، كميسيون عمران، كميسيون بودجه و... هر كس بر اساس تخصص و تحصيلات خودش در اين كميسيون‌ها فعاليت مي‌كند. مديريت شهري را بايد به شكل جامع و كامل ديد. اداره شهر كه فقط ساختمان و برج و آجر و بلندمرتبه‌سازي و كار عمراني نيست. مديريت شهري موضوعات مختلفي را در بر مي‌گيرد. توسعه فضاهاي ورزشي، ورزش بانوان، امكانات ورزشي پارك‌ها و... اينها هم جزو مديريت شهري‌اند.

در قبال همين توسعه فضاهاي ورزشي، شما و ساير ورزشكاران شوراي شهر، مشخصا چه كرده‌ايد در شورا؟
يك جو باطل عليه ورزشكاران درست كرده‌اند كه ظلم فاحش به ورزشكاران است. پس افزايش سرانه ورزشي در شهر تهران كار چه كساني بوده؟ كار همين شوراي شهر و ورزشكاران حاضر در شورا بوده. وقتي مي‌گويند ورزشكاران نبايد وارد شوراي شهر شوند، پس‌فردا ديگر هيچ كس سراغ ورزش حرفه‌اي نمي‌رود. يعني هر ورزشكاري احساس مي‌كند اگر به مدارج قهرماني برسد، از حقوق اجتماعي و سياسي‌اش محروم مي‌شود. اين خلاف دموكراسي است. در دنيا قهرمانان زيادي هستند كه سياستمدار و رييس‌جمهور شده‌اند.

مثلا الكساندر كارلين وارد مجلس نمايندگان روسيه شد.
بله. آرنولد شوارتزنگر هم فرماندار كاليفرنيا شد. رونالد ريگان هم هنرپيشه بود. آيا در همه كشورهاي دنيا با ورزشكاران‌شان اين طور رفتار مي‌كنند؟ يك سال آزگار است كه به ما فشار مي‌آورند. انگار ما كار خلافي كرديم خودمان را در معرض راي مردم قرار داديم و وارد شوراي شهر شديم.

اگر كسي بگويد ورزشكاران حق ندارند وارد شوراي شهر شوند، حرفش خلاف ارزش‌هاي دموكراتيك است اما ورزشكاران هم بايد بتوانند از عملكردشان در شوراي شهر دفاع كنند و افكار عمومي قانع شود كه اين عملكرد مثبت بوده است.
بله، بالاخره گزارش عملكرد مشخص است. هر كسي بايد عملكردش را به افكار عمومي ارايه كند تا مردم بدانند او در شورا چه كرده است. گزارش عملكرد هر نماينده‌اي را با رجوع به جلسات شوراي شهر و جلسات كميسيون‌هاي تخصصي شورا مي‌توان مطالعه و ارزيابي كرد.

اگر عملكرد ورزشكاران قابل دفاع بوده، چرا مردم مجددا به آنها راي ندادند؟
چون فضاي بدي عليه ورزشكاران ايجاد كردند و ضمنا مردم ليستي راي دادند و در ميان ليست‌ها، ليست اميد گوي سبقت را از همه ربود.

‌درباره افزايش سرانه ورزشي در مدت حضور شما و دوستان‌تان در شورا، آماري داريد؟
الان حضور ذهن ندارم ولي اگر به سايت شوراي شهر يا به سايت شهرداري مراجعه كنيد، افزايش سرانه ورزشي را در طول اين دوراني كه ما عضو شوراي شهر تهران بوديم، مشاهده مي‌كنيد.

يكي از مهم‌ترين نقدها به اعضاي شوراي شهر، از جمله ورزشكاران شورا، اين بود كه آنها نتوانستند شهردار تهران را در قبال عملكردش پاسخگو كنند و در مجموع كاراكتر سياسي لازم براي انجام چنين كاري را نداشتند.
اصلا اين طور نبوده. شهردار تهران يكي از افرادي است كه زير دست شوراي شهر تهران كار مي‌كند. مديريت شهر تهران بخش‌هاي گوناگوني دارد و شورا بر همه اين بخش‌ها نظارت دارد. به غير از شهردار تهران، مديران ديگري هم در اداره شهر تهران نقش دارند و شوراي شهر در واقع رييس همه اين مديران، از جمله رييس شهردار تهران است.

اما بسياري از منتقدين شوراي شهر تهران معتقد بودند كه برخي از اعضاي شورا در باند آقاي قاليباف هستند و در واقع شهردار آنها را خريده است و آنها هميشه به سود شهردار موضع‌گيري مي‌كنند.
اين حرف‌ها درست نيست. من خودم در جلسات شورا بارها به آقاي قاليباف درباره مسائل گوناگون شهري تذكر دادم. اين حرف‌ها اتهامات بي‌اساس است. ورزشكاران شورا هم مثل ساير اعضاي شورا، نظر خودشان را در موارد گوناگون مربوط به عملكرد شهرداري ابراز مي‌كردند و آنچه مبناي عمل شورا مي‌شد، نظر اكثريت شورا بود. تازه يك نفر كه به تنهايي تاثيرگذار نيست. ٣١ نفر عوض شوراي شهر بودند و از يك نفر به تنهايي كاري ساخته نبود.

ولي يك نفر باعث شد قاليباف شهردار تهران شود. پس يك نفر هم اهميت داشت. تازه مهم اين بود كه افراد چطور موضع‌گيري كنند در قبال نابساماني‌هاي مديريت شهر تهران؛ فارغ از اينكه موضع‌گيري‌شان به نتيجه مطلوب برسد يا نه.
بله، يك نفر تحت شرايط خاصي باعث شد آقاي قاليباف شهردار شود. اما در همه جلسات شورا، نقش يك نفر اينقدر تعيين‌كننده نبود. اما جدا از اين، آقاي قاليباف به عنوان شهردار تهران در مجموع عملكرد قابل قبولي داشت و قرار نبود ورزشكاران شورا، همواره مخالف شهردار تهران موضع‌گيري كنند.

شما مشخصا در قبال حادثه پلاسكو چه موضعي در جلسه شهردار با شوراي شهر اتخاذ كرديد؟
درباره حادثه پلاسكو كه تحقيق مفصل صورت گرفت و نقش عوامل گوناگون در وقوع اين حادثه مشخص شد. پلاسكو ساختماني پنجاه ساله بود و هزارويك عيب و ايراد داشت. اگر آن عيب‌ها رفع شده بود، پلاسكو فرو نمي‌ريخت.

ولي در رفع نشدن آن عيب و ايرادها، شهرداري هم كوتاهي كرده بود. شما از اين حيث هيچ ايرادي به عملكرد شهرداري تهران وارد نمي‌دانستيد و هيچ موضعي عليه شهردار در جلسات شوراي شهر نگرفتيد؟
بايد نتيجه تحقيق كميته حقيقت‌ياب درباره نقش عوامل گوناگون در اين حادثه منتشر مي‌شد. من در مجموع عملكرد شهرداري تهران را قابل قبول مي‌دانستم و در زمينه كوتاهي‌هاي منجر به فروريختن پلاسكو هم، شهرداري را تنها نهاد مسوول و مقصر نمي‌دانستم.

انتقاد ديگري هم كه مشخصا متوجه خود شما شده بود، پاره‌اي از رفتارهاي شما بود كه به نظر مردم ناپسند آمد؛ مثل عكس گرفتن با مرحوم پورحيدري و كارت كشيدن جلوي دوربين. حتي شما در دفاع از كارت كشيدن جلوي دوربين‌ عكاسان، گفتيد اين كار اگر رياكاري هم باشد، رياكاري در راه خير است و من در راه خير رياكاري مي‌كنم.
من چنين حرفي نزدم و اين حرف را لابد برخي از رسانه‌ها، از خودشان نوشته‌اند. من چه كار بايد مي‌كردم. به عنوان عضو شورا، كه يك ورزشكار شناخته شده هم است، ما هر جا كه برويم دوربين‌هاي زيادي روي ما زوم كرده‌اند. يعني نبايد از يك پيشكسوت عيادت مي‌كردم؟ كسي كه آن عكس را گرفته بود، نبايد آن را منتشر مي‌كرد. يا وقتي دارم به يك موسسه خيريه كمك مالي مي‌كنم، طبيعتا ممكن است چند تا عكاس هم آن‌جا باشند و عكس بگيرند. من كه براي عكاس‌ها كارت نكشيدم. عكاس نبايد آن عكس را منتشر مي‌كرد.

ولي در هر دو مورد شما داشتيد به دوربين نگاه مي‌كرديد و اين نگاه شما حين انجام كار خير، براي مردم ناخوشايند بود.
من داشتم كار خودمو انجام مي‌دادم و حواسم به دوربين‌ها نبود. ممكن است يك لحظه سرم را بالا گرفته باشم و به روبه‌روي خودم نگاه كرده باشم ولي اين كار را آگاهانه و با هدف خيره شدن به دوربين عكاس‌ها انجام ندادم. موقعي كه داشتم كارت مي‌كشيدم كلي آدم آن‌جا بودند و لابد چند نفرشان هم عكاس بودند.
 
ولي من كار خودم را انجام مي‌دادم. اگر هم نگاهم به دوربين عكاس افتاده باشد، اتفاقي بوده. آن عكس‌ها بدون رضايت من منتشر شد و عده‌اي هم در فضاي مجازي آن عكس‌ها را سوژه تمسخر و بدگويي از من قرار دادند. چقدر در فضاي مجازي بابت آن عكس‌ها سعي كردند مرا به سخره بگيرند تا مجددا در انتخابات شوراها راي نياورم و به هدف‌شان هم رسيدند. اما آن كارهايي كه با عكس‌هاي من كردند، غيراخلاقي و ناجوانمردانه بود.

حالا جدا از انتقاد منتقدين كه تقريبا همه آنها را ناوارد مي‌دانيد، خودتان چه نقدي به عملكرد ورزشكاران شوراي شهر تهران داريد؟ به نظرتان هيچ نقدي به ورزشكاران شورا وارد نيست؟
يعني منظورتان اين است كه من بگويم ورزشكاران شورا معصوم بودند؟

نه، منظورم اين است به عملكرد ورزشكاران شورا نقدي وارد مي‌دانيد؟
نه، به نظرم عملكرد ورزشكاران شوراي شهر هيچ ايرادي نداشت. در حد مقدورات به وظايف‌شان در مقام نمايندگي مردم در شوراي شهر عمل كردند و كوتاهي خاصي هم نداشتند.

درباره اختلاف‌تان با عليرضا دبير در جلسه اخير شوراي شهر توضيح نمي‌دهيد؟
حدود يك ماه قبل اطلاعاتي درباره مسائل مالي آقاي دبير در فضاي مجازي منتشر شد و آقاي دبير به اشتباه فكر مي‌كرد من اين اطلاعات را به رسانه‌هاي فضاي مجازي داده‌ام. من هر چقدر گفتم كه منشأ انتشار اين اطلاعات من نبوده‌ام، عليرضا دبير حرفم را باور نكرد. همين باعث تشديد اختلاف شد و شيطان هم اين وسط ما را فريفت و كار به جايي رسيد كه نبايد مي‌رسيد. من واقعا از اينكه چنين اتفاقي در شوراي شهر افتاد، شرمنده‌ام.
 
در يك سال گذشته، فشار زيادي روي ورزشكاران شوراي شهر بود. بسياري در تلاش بودند ما دوباره وارد شوراي شهر نشويم و به بهانه‌هاي گوناگون بر ما تاختند و هر چيزي را دستاويز زير سوال بردن ورزشكاران شوراي شهر تهران قرار دادند. همه اين فشارها در كم‌طاقت شدن ما و بروز آن درگيري در شوراي شهر موثر بود. ولي من واقعا از اين بابت متاسفم و از مردم عذرخواهي مي‌كنم.
برچسب ها: عباس جدیدی دبیر
ارسال نظرات