صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۶۷۸۳
پاسخ همه این سوالات به آینده موکول می شود. اصولگرایان و حامیان ابراهیم رئیسی هنوز در گرماگرم انتخابات هستند. مشخص نیست که با گذشت زمان اتحاد آن ها بر قرار بماند و همچنین سرنوشت سیاسی رئیسی و حوزه فعالیتش ارتباط مستقیم با مسئولیت او در تولیت آستان قدرس رضوی دارد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۳ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۶
 
فرارو- ابراهیم رئیسی نامزد اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری پس از شکست از حسن روحانی، وارد دوره‌ی تازه ای از حیات سیاسی خود شده است. او که تا پیش از این به عنوان یک سیاستمدار شناخته نمی شد، اکنون چهره یک سیاستمدار را پیدا کرده و باید سازوکارهای این نقش تازه را در پیش گیرد.
 
به گزارش فرارو، ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی پدیده انتخابات ریاست جمهوری بود. او که بر خلاف همه پیش بینی ها و در حالی که بسیاری از تحلیلگران و ناظران برجسته سیاسی حضور او در صحنه انتخابات را به زیانش تفسیر می کردند، پس از مدت ها شایعه پردازی و بحث 25 فروردین ماه ابراهیم رئیسی برای انتخابات ثبت نام کرد تا حضور خود را به صورت رسمی در فرآیند انتخابات اعلام کند.
 
با حضور رئیسی در انتخابات برخی ناظران این اقدام او را اشتباهی مهلک برای آینده سیاسی او تفسیر می کردند. اما حامیان رئیسی معتقد بودند که او می تواند پیروز انتخابات باشد، برخی دیگر نیز اگر به پیروزی معتقد نبودند از برند سازی و مطرح کردن نام او به عنوان یک رجل سیاسی می گفتند.
 
ابراهیم رئیسی تا پیش از این انتخابات هیچ مسئولیت اجرایی و سیاسی نداشته است. او یکی از مدیران عالی رتبه قضایی و امنیتی بود. حدود یک سال پیش نیز با حکم رهبر انقلاب به عنوان تولیت آستان قدس رضوی منصوب شد.
 
رئیسی پس از حضور در صحنه انتخابات ستادهای انتخاباتی خود را به اصولگرایان تندرو و حامیان سابق محمود احمدی نژاد واگذار کرد. تاکتیک انتخاباتی اش هم همان تاکتیک محمود احمدی نژاد در دو دوره انتخابات ریاست جمهوری سال های 84 و 88 بود.
 
در واقع ستاد رئیسی و حامیانش روش پوپولیستی تبلیغاتی احمدی نژاد را از او گرفته و با این روش سعی کردند در انتخابات به موفقیت برسند. رئیسی در ابتدای تبلیغات انتخاباتی به خانه محرومان می رفت و با آن ها عکس یادگاری می گرفت. او همچنین در طول تبلیغات انتخاباتی با ارائه وعده هایی بزرگ همچون افزایش سه برابری یارانه و ایجاد سالانه بیش از یک میلیون شغل سعی کرد طبقات پایین تر جامعه  را به سمت خود ترغیب کند.
 
از سوی دیگر رئیسی در مناظره های انتخاباتی تلاش کرد که از روش احمدی نژادی افشاگری تا حدودی دور شود. این نقش را در انتخابات محمد باقر قالیباف بر عهده گرفت. قالیباف در مناظره های تلویزیونی با حمله به حسن روحانی و اسحاق جهانگیری و استفاده از روش  احمدی نژاد در افشاگری های پر حرف  و حدیث علیه دولت تبدیل به یک نامزد پوششی و ضربه گیر برای ابراهیم رئیسی شد. کناره گیری قالیباف پس از مناظره های تلویزیونی نشان دهنده این مسئله بود. او پس از کناره گیری به کمپین رئیسی پیوست.
 
پس از مناظره های تلویزیونی اختلاف نظری میان اصولگرایان پیش آمد اختلاف برسر کناره گیری قالیباف بود عده ای معتقد بودند حضور قالیباف باعث می شود آرای حسن روحانی ریزش کند و عده ای دیگر معتقد بودند با کناره گیری قالیباف و صادر شدن یک شوک انتخاباتی بزرگ رئیسی به پیروزی در دور اول نزدیک می شود، این صدا بیشتر از حامیان و ستاد رئیسی به گوش می رسید.
 
به هر صورت قالیباف با تمام وعده هایی  و اتهاماتی که مطرح کرده بود در شرایطی که براساس نظر سنجی ها آرای‌اش در حال ریزش بی سابقه ای بود، کناره گیری کرد. کناره گیری قالیباف اما نتوانست شوک سنگینی به انتخابات وارد کند. و حتی براساس نظرسنجی ها پیش بینی ها درست از آب درآمد و بخشی از آرای قالیباف به سمت روحانی حرکت کرد.
 
با این حال جناح رئیسی با قدرت بیشتر و نفس تازه ای به فعالیت انتخاباتی خود دست زد.  "برند سازی" از رئیسی در طول فعالیت انتخاباتی اینگونه بود که کمپین انتخاباتی او به دنبال این بود تا اثبات کند او فردی فراجناحی است، نه اصولگراست و نه اصلاح طلب و مستقل در انتخابات شرکت کرده است. شواهد نشان می دهد این شکل از "برند سازی" آنچنان موفق نبود. حامیان رئیسی و ستاد او در اختیار اعضای دولت احمدی نژاد و اصولگرایان تندرو بود که همین مسئله مانع از جا افتادن "رئیسی" به عنوان یک چهره فراجناحی می شد.
 
روش تبلیغاتی او نیز با توصیف های صورت گرفته از او تناقض داشت. از یک طرف گفته می شد او همه مردم را در نظر می گیرد و حتی در اقدامی شگفت انگیز با امیر تتلو خواننده پر حرف و حدیث و زیرزمینی موسیقی رپ دیدار کرد و از طرف دیگر او را "سید محرومان" می خواندند.
 
تناقض های تبلیغاتی و رفتاری ابراهیم رئیسی به "برند سازی" از او ضربه مهلکی زد. ضربه ای که به اعتقاد ناظران در کاهش آرای او نقش مستقیمی داشت.
 
انتخابات برگزار شد و رئیسی توانست با فعالیت گسترده و شبانه روزی انتخاباتی 16 میلیون رای به دست آورد. او از حسن روحانی با 23 میلیون رای شکست خورد اما به اعتقاد حامیانش شکستش، نوعی پیروزی بوده است.
 
حامیان رئیسی یک روز پس از انتخابات در این شیپور دمیدند که شکست آن ها با توجه به آن چه که بداخلاقی حسن روحانی می خوانند عین برد است. حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی پس از اعلام نتایج 16 میلیون رای رئیسی را برابر با 30 میلیون رای دانست!
 
حامیان رئیسی رای او را سرمایه ای برای آینده جریان موسوم به "نیروهای انقلاب" می دانند.
 
ابراهیم رئیسی در بیانیه پس از انتخابات خود نوشته است: «رأی قریب به ۱۶ میلیون ایرانیِ خواهان تغییر، سرمایه ای مهم و پشتوانه عظیم است که به هیچ وجه نمی توان آن را در عرصه سیاسی و تصمیم گیری کلان کشور نادیده گرفت.»
 
در ادامه این بیانیه آمده است: «اینجانب با اتکاء به همین پشتوانه مردمی، همه ظرفیت ها را برای پیگیری مطالبات مردم در مبارزه با فساد و تبعیض و تحکیم ارزش های انقلاب اسلامی به کار خواهم بست و هر اراده و تلاشی در دولت آینده با این جهت گیری را مورد حمایت قرار خواهم داد و همواره زبان گویای  محرومان خواهم بود.»
 
به نظر می رسد که این بخش از بیانیه رئیسی پاسخ به این سوال را روشن می کند "سرنوشت ابراهیم رئیسی پس از انتخابات چه می شود؟" شاید این بخش از بیانیه نشان می دهد او قصد دارد به عنوان یک سیاستمدار به فعالیت خود ادامه دهد. این درخواست در میان حامیان او نیز وجود دارد.
 
حامیان رئیسی رای 16 میلیونی را پشتوانه ای مناسب برای انتخابات 1400 می دانند.
 
اگر قرار باشد رئیسی به عنوان یک سیاستمدار به فعالیت های خود ادامه دهد سوال جدی دیگری مطرح می شود. مسئولیت او به عنوان تولیت آستان قدس چه می شود؟ مسئولیت رئیسی یک مسئولیت حساس و محترم و حتی مقدس تفسیر شده است، مسئولیتی که با فعالیت ها و اقدامات سیاسی همخوانی ندارد. باید دید که اگر رئیسی در ادامه به عنوان یک سیستمدار فعالیت کند نقش و مسئولیت او در آستان قدس چه شرایطی پیدا خواهد کرد؟
 
از سوی دیگر در روزهای اخیر یکی از برجسته ترین حامیان ابراهیم رئیسی، سعید جلیلی بحث "ایجاد دولت در سایه " را توسط جریان موسوم به "نیروهای انقلاب" مطرح کرده است. جلیلی برای این کار حتی فراخوانی نیز منتشر کرده که براساس آن "از متخصصین و صاحب نظران در جهت شناسایی مشکلات واقعی مردم و ارائه راه حل برای آنها خواستار درخواست همکاری با کارگروه های تخصصی تشکیل شده از سوی وی گردید."
 
مشخص نیست "دولت سایه" سعید جلیلی چه سازوکاری دارد؟ آیا این "دولت سایه" همان "دولت سایه" ای است که در ساختار سیاسی بریتانیا وجود دارد یا خیر؟ البته هنوز مشخص نیست که بر مبنای طرح جلیلی چه کسی ریاست این دولت را بر عهده خواهد گرفت. آیا خود او این نقش را می پذیرد و یا این نقش به بازنده انتخابات یعنی ابراهیم رئیسی واگذار می شود؟ اگر این نقش به رئیسی واگذار شود او در قامت یک رهبر تازه در میان اصولگرایان ظاهر خواهد شد.
 
پاسخ همه این سوالات به آینده موکول می شود. اصولگرایان و حامیان ابراهیم رئیسی هنوز در گرماگرم انتخابات هستند. مشخص نیست که با گذشت زمان اتحاد آن ها بر قرار بماند و همچنین سرنوشت سیاسی  رئیسی و حوزه فعالیتش ارتباط مستقیم با مسئولیت او در تولیت آستان قدرس رضوی دارد.

ارسال نظرات