صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۵۱۸۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶
احسان اقبال سعید در همدلی نوشت:
 
حادثه و شاید فاجعه غم‌انگیز معدن زمستان یورت به‌راستی ایرانیان را غمگین و قلب آنها را جریحه‌دار کرد. مرگ دردناک انسان‌های رنج کشیده‌ای که غم نان بی‌قاتق آنان را راهی راه بی‌بازگشتی در اعماق کوه کرده بود. در پس این فاجعه از نگاهی دیگر هم می‌توان نوع مواجهه با فاجعه را نگریست.
 
اول این که منتقدان و مخالفان و رقبای سیاسی حسن روحانی رنج و فضای سنگین روحی و روانی حاکم بر خانواده‌ها و همکاران معدنچیان شریف را بهانه‌ای برای حمله و کوبیدن بی‌رحمانه روحانی و دولت او کردند. اما نوع مواجهه شخص رئیس جمهوری با حادثه‌دیدگان صحنه‌هایی اگر نه بی‌نظیر که کم‌نظیر در تاریخ ایران ثبت کرد.
 
روحانی در میانه تبلیغات و کمپین انتخاباتی خود و در حالی‌که تیرهای کینه و عداوت از هر سو او و دولتش را نشانه رفته‌اند راهی استان گلستان محل وقوع فاجعه شد. بنا به روایت حمید ابوطالبی معاون رئیس جمهور، استاندار گلستان پیش از سفر روحانی توصیه کرده بود که به سبب شرایط بغرنج روحی کارگران و خانواده‌ها رئیس جمهور از حضور در محل معدن زمستان یورت خودداری کند، اما روحانی شخصا خواهان حضور در محل می‌شود.
 
روحانی می‌توانست در تهران بماند و نهایتا پیامی بدهد و دستور رسیدگی پرسوزوگدازی هم صادر کند. اما در رفتاری مشابه آنچه از مسئولین در سال های ابتدایی انقلاب در یادها به نیکی مانده حضور مستقیم در میان مردم را ترجیح داد. در بسیاری بازدیدها حتی مدیران میانی هم اجتماعات گلخانه‌ای و دستچین شده را ترجیح می‌دهند.
 
جایی که افراد کاملا شناخته شده و گلچینی در محل حضور دارند و مسئول مربوطه در میان محافظان تنومند در میان صدای حاج‌آقا تشریف آوردند سخنان کلیشه‌ای می‌گوید وتمام. اما شخص اول اجرایی مملکت بدون هیچ گونه نمایشی با اصل و توده رنجدیده و مردم واقعی دیدار کرد. تندی نماینده معدنچیان مظلوم را شنید و صبورانه قول رسیدگی داد. اما بخش عجیب قصه آن بود که گروهی از معدنچیان خشمگین به خودروی رئیس جمهور حمله‌ور شدند و به خودروی حامل روحانی مشت ولگد زدند. تصور این که این برخورد با مقامات بسیار پایین‌تر هم صورت بگیرد بسیار دشوار است. اما روحانی نه شکایتی کرد و نه دستور برخورد امنیتی داد.
 
به‌یاد بیاوریم جوانی را که به خاطر انتقاد زبانی از رئیس جمهور سابق شلاق خورد. روحانی به راستی بار دیگر مفهوم مردمی و در کنار محرومین بودن را معنا کرد. در سال‌های اخیر مفهوم مردمی بودن و حامی فرودستان، به پوشیدن لباس‌های بدفرم و حرف‌های عوامانه و گرفتم عکس یادگاری تقلیل یافته بود. اما رئیس جمهور تبلور واقعی کنار مردم و محرومین بودن را ثبت کرد. روحانی رنج تهیدستی، کار سخت و اصابت مصیبت به معدنچیان زمستان یورت را درک کرد.
 
تندی زبانشان که از زخم نان و پیکر دوستان محبوس در اعماق تندتر هم شده بود تاب آورد و گذاشت هرچه فریاد دارند بر سر رئیس جمهورشان بکشند. کوبیدن به خودروی رئیس جمهور را تاب آورد و دستو ر برخورد نداد و نشان داد معنی سعه‌صدر و تحمل مخالف چیست.
 
روحانی نشان داد تنها وقت‌نشناسی و منتظر نگاه داشتن مردم و آنگاه پرسیدن کی خسته است و انتظار پاسخ دشمن سخیف‌ترین شکل تظاهر به مردمی بودن است و تاریخ ایران در معدن زمستان یورت بهار مردمی بودن را به عالی‌ترین شکل به ثبت رسانید و شاید محمود صادقی‌ها و یاشار سلطانی‌ها آرزو می‌کردند همگان سینه‌ای فراخ چون روحانی برای تحمل نقد و مخالفت ولو بی‌انصافانه و ناجوانمردانه را داشتند.
ارسال نظرات