فرارو- یکی از اساتید حوزه علمیه قم گفت: عدم رعایت اخلاق در مبارزات سیاسی و توهین و تخریب و شایعه پراکنی صرفا تاثیرات محدود ندارد، بلکه باعث می شود مردم به دین و نظام بدبین شوند. زیرا ما اینجا یک حکومتی داریم که مبتنی بر دین اسلام است. بنابراین وقتی مردم چنین رفتارهایی را که می بینند نسبت به دین و نظام بدبین می شوند.
حجت الاسلام محسن غرویان عضو هیات علمی جامعةالمصطفی العالمیه در گفتوگو با فرارو عنوان کرد: از همان آغاز هدف اصلی دین و دینداری ساختن انسان است. حتی پیامبر به صراحت فرموده اند که آمده ام اخلاق را درست کنم. بنابراین حکومت هم که قدرت را در اختیار دارد و افرادی که سیاست کشور را هدایت می کنند، باید اخلاق را رعایت کنند. حالا این افرادی که به عنوان کاندیدا در انتخابات ریاست جهوری شرکت کرده اند، قصد دارند بعد از پیروزی سکان سیاست کشور را در اختیار بگیرند، لذا باید اخلاق، آبروی کاندیداهای دیگر، حقوق و جایگاه زنان، جوانان و ... را مد نظر قرار دهند.
وی تصریح کرد: من در گفتوگوهای دیگر هم تاکید کرده بودم که بهتر است بحث رعایت یا عدم رعایت اخلاق را شخصی نکنیم اما واقعیت این است که برخی از آقایان شرایط را در مناظره اول تا حدود زیادی تغییر دادند و فضا را متشنج کردند. پیش از شروع آن ادعاها و تهمت ها مناظره در کمال آرامش و اصولی جلو میرفت. اما ایشان با خطاب قرار دادن و نام بردن مسیر مناظره را تغییر دادند و خطوط قرمز اخلاق را رعایت نکردند. کاندیداها باید برنامه های خودشان را ارائه دهند نه اینکه سعی کنند با تخریب و تهمت برای خود رای جمع کنند.
او افزود: متاسفانه این بد اخلاقی ها از سال 88 شروع شد و کارهایی که آقای احمدی نژاد در آن دوره انتخابات ریاست جمهوری انجام دادند، آغاز کنند نوع جدیدی از رقابت های سیاسی بود که هیچ اصول اخلاقی را رعایت نمی کرد و یک فضای توهین به رقبا را پایه گذاری کرد. اما به نظر من بهتر است از عاقبت آقای احمدی نژاد عبرت بگیرند. الان وضعیت رئیس دولت های نهم و دهم چگونه است؟
مدرس حوزهٔ علمیهٔ قم عنوان کرد: مردم از رفتارهای بی اخلاقی خسته شده اند. اصلا یکی از دلایلی که در انتخابات سال 92 تصمیم گرفتند نام آقای روحانی را در صندوق رای بیاندازند، همین بی اخلاقی ها بود. مردم از اینکه هر دفعه عدهای برای دستیابی به هدف های سیاسی و اقتصادی دست به تهمت تخریب می زنند خسته شدند و حالا این نه تنها این روش ها تاثیر مثبت ندارند بلکه نتیجه عکس هم خواهد داشت.
وی ادامه داد: علاوه بر این، رفتارهای اینچنینی و عدم رعایت اخلاق از سوی سیاستمداران باعث میشود نگه مردم به نظام و حکومت دینی و اسلام تغییر کند. با چنین رفتارهایی حتی فرمایشات رهبری هم دیگر نادیده گرفته می شوند. ایشان تاکید دارند که مردم پای صندوق های رای بیایند. اما با رفتار های غیر اخلاقی کاندیداها یا بطور کلی سیاستمداران چگونه می توان از مردم انتظار داشت به فرمایش مقام معظم رهبری عمل کنند؟
غرویان در پایان تاکید کرد: عدم رعایت اخلاق در مبارزات سیاسی و توهین و تخریب و شایعه پراکنی صرفا تاثیرات محدود ندارد، بلکه باعث بدبینی مردم به دین میشوند. زیرا ما اینجا یک حکومتی داریم که مبتنی بر دین اسلام است. بنابراین وقتی مردم چنین رفتارهایی را که می بینند نسبت به دین بدبین می شوند. کاندیداها باید تلاش کنند که فضای رقابت های سیاسی را با اخلاق و انسانیت و شرافت همراه کنند.
(جان کری: بر اساس قطعنامه 1929 اگر ایران فقط پای میز مذاکره هم میآمد، تحریم تسلیحاتی باید لغو می شد)
در وبسایت دانشگاه شهید بهشتی تهران از خانم علم الهدی بعنوان "دانشیار دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی" یاد میشود، و گفته میشود که ایشان در سال ۱۳۸۰ دکتری فلسفه تعلیم و تربیت را از دانشگاه تربیت مدرس تهران دریافت کرده اند. وبسایت دیگری سال اعطای دکتری را ۱۳۸۲ ذکر میکنند و ادعا میکند که ایشان برنده پایان نامه برتر دکتری با عنوان "تبیین ماهیت تعلیم و تربیت اسلامی و دلالتهای آن در برنامه درسی" در همان سال بوده اند. همین موضوع پرسشهای متعددی را مطرح میکند که پاسخ به آنها را نگارنده قادر نبود در جایی پیدا کند:
تاریخ گزارش درباره ایشان در همان وبسایت، "ساتین،" ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ است، و در بالای یک عکس ایشان رتبه آکادمیک ایشان در دانشگاه شهید بهشتی "استادیار" ذکر میشود که با وبسایت خود دانشگاه در تضاد است. وبسایت جماران، که وبسایت متعلق به بیت آیتالله خمینی است، نیز رتبه خانم علم الهدی را "استادیار" ذکر میکند. حتی ویدیو تبلیغاتی رئیسی همسر خودرا بعنوان "استادیار" معرفی میکند . بلاخره، کدام یک درست است؟
خانم علم الهدی در چه سالی لیسانس، یا کارشناسی، خودرا دریافت کردند؟ از چه دانشگاهی؟ رشته تحصیلی ایشان چه بود؟ در هیچ کجا این سؤالات پاسخ داده نشدهاند. شاید به این دلیل است که تا جائیکه نگارنده اطلاع دارد خانم علم الهدی لیسانس خودرا در رشته مامأیی دریافت نمودند که هیچگونه ربطی به فلسفه ندارد.
خانم علم الهدی در چه سالی در کنکور ورودی برای درجه فوق لیسانس، یا کارشناسی ارشد، شرکت کردند؟ در چه رشته ای، در چه موضوعی، و در چه دانشگاهی؟ اگر رشته فوق لیسانس ایشان مامأیی نبود، قاعدتاً ایشان میبایست بعد از قبولی در کنکور -- اگر واقعا در کنکور شرکت کردند و قبول شدند - به تعداد زیادی کلاسهای دوره لیسانس رشته فوق لیسانس خودرا بعنوان پیش نیاز گرفته باشند تا کسری دانش رفع شود. اگر اینطور بود، چه زمانی اینکار انجام شد؟ اگر نبود، چرا؟
اگر رشته تحصیلی کارشناسی ارشد خانم علم الهدی نیز مامأیی بود، چگونه، بدون هیچ زمینه قبلی، وارد رشته فلسفه تعلیم و تربیت در دوره دکتری شدند؟
خانم علم الهدی در چه سالی در کنکور رشته دکتری شرکت نمودند؟ استاد راهنمای ایشان در دانشگاه تربیت مدرس کدام یک از اساتید بودند؟ در چه تاریخی از پایان نامه خود دفاع نمودند؟ حاصل پایان نامه دکتری ایشان چند مقالهٔ علمی بود؟ پایان نامه دکتری که منجر به انتشار مقالات علمی در مجلات معتبر جهان نشود به لحاظ آکادمیک دارای اعتبار نیست. در گروه تحقیقاتی خود نگارنده هر دانشجوی دکتری باید دستکم چهار مقالهٔ علمی منتشر کند.
کارنامه علمی
در کارنامه علمی خانم علم الهدی فقط یک مقالهٔ به زبان انگلیسی وجود دارد. بقیه آنها به زبان فارسی و در نشریات داخلی ایران منتشر شده اند. آن یک مقالهٔ در مجلهای بنام European Academic Reseach میباشد که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است. این مجله دارای فاکتور تأثیر ۰.۲۱ است. فاکتور تأثیر سالانه یک مجله علمی، بر طبق تعریف، تعداد دفعاتی است که مقالات منتشر شده در آن مجله در طول آخرین دوسال گذشته توسط مقالات دیگر در مجلات دیگر بعنوان مرجع استفاده شده اند، تقسیم بر تعداد کّل مقالاتی که آن مجله در آن دوسال منتشر کرده است. بعنوان یک اصل مورد قبول همگانی، اگر فاکتور تأثیر یک مجله از ۱ کمتر باشد، آن مجله دارای اهمیت علمی نیست.
نثر فارسی مقالات منتشر شده توسط خانم علم الهدی از مقالهٔ به مقالهٔ متفاوت است. چرا؟
کارنامه کاری
خانم علم الهدی، علاوه بر سمت استادیاری و یا دانشیاری خود، رئیس پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری دانشگاه شهید بهشتی، و همچنین رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت شورای انقلاب فرهنگی نیز میباشند.
وبسایت پژوهشکده اطلاعات زیادی درباره کار آن در اختیار مراجعه کننده قرار نمیدهد، و معلوم نیست کار اصلی آن چیست. ولی کمیسیون شورای فرهنگی که خانم علم الهدی رئیس آن هستند قاعدتاً باید مهم باشد، چون در سطح کشور است. ولی هم در مورد پژوهشکده و هم کمیسیون سوال این است: خانم علم الهدی چگونه به ریاست آنها انتخاب شدند، بخصوص چون شورای انقلاب فرهنگی، علیرغم دخالت غیر قانونی آن در امور دانشگاه ها، یک نهاد قدیمی در ایران است؟
نگارنده یک خانم هموطن را میشناسد که هم عمیقا مذهبی هستند، و هم دارای درجه دکتری در فلسفه و مسائل زنان از یک دانشگاه بسیار معتبر کانادا میباشند. چهار سال است که این خانم هموطن بسیار واجد شرایط تلاش میکند در یکی از دانشگاههای تهران استخدام شود، ولی هنوز موفق نبوده است. این در حالی است که خانم علم الهدی دارای چندین شغل همزمان میباشد.
جوائز
خانم علم الهدی انواع و اقسام جوائز را در ایران دریافت نموده اند. برخی از اینها عبارتند از، "مدیر پژوهشی برگزیده [کدام پژوهش؟] در سال ۱۳۸۷؛" "مدیر موسسه پژوهشی برتر [کدام موسسه؟] در سال ۱۳۸۸ در جشنواره فارابی؛" "مجری اصلی طرح پژوهشی برتر استان تهران در سال ۱۳۸۸،" و "نویسنده کتاب برگزیده سال ۱۳۸۸" وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. نکته قابل اعتنا این است که این جائزهها در ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸، یعنی سال انتخابات ریاست جمهوری، و در زمانی بود که محمود احمدینژاد هنوز مورد حمایت آیتالله خامنهای و روحانیون طرفدار ایشان بود. از سال ۱۳۸۹ که راه ایندو از هم جدا شد، خانم علم الهدی دیگر جائزهای دریافت ننمودند. این تصادفی است؟ نگارنده شک دارد اینطور باشد.
کارنامهای مملو از رانت خوری
همانطور که ملاحظه شد، علاوه بر بسیاری از زوایای مبهم تحصیلات خانم علم الهدی و همچنین کارنامه شغلی و اجتماعی ایشان، سرعت ترقی ایشان در جامعه دانشگاهی ایران اگر بی نظیر نیست، کم نظیر است. درهای همه جا بر روی ایشان باز بوده است. ایشان سمتهای مهم گرفته اند، بدون آنکه آن سمتها تناسبی با سطح دستاوردهای پژوهشی ایشان، حتی اگر اکثر آنها واقعی هم باشند، داشته باشد. چگونه میتوان در تحت چنین شرایطی از شائبه "رانت خواری" توسط خانم علم الهدی، بدلیل نسبتهای خانوادگی خود اجتناب نمود؟
چگونه است که یک خانم فرهیخته هموطن با تحصیلات عالی، تخصص، و تحصیل در یک دانشگاه معتبر کانادا قادر نیست حتی بعنوان استادیار در تهران استخدام شود، ولی خانم علم الهدی، علاوه بر دانشگاه شهید بهشتی، در دانشگاههای تربیت معلم و علامه طباطبائی، و همچنین دو دانشگاه با ارتباطات تنگاتنگ با بنیاد گرایان، یعنی دانشگاههای امام حسین و امام جعفر صادق تدریس کند؟ چگونه است که حتی در شرایط کنونی کشور که تعداد بسیاری از اساتید در ایران هستند که هم از خانم علم الهدی ارشد تر هستند، و هم دستاوردهای پژوهشی آنها از ایشان بسیار غنی تر است، ولی ایشان به ریاست کمیسیونهای مهم و پژوهشکده در دانشگاه خود میرسند؟ چگونه است که کشور ما اینهمه جوانان فارغ التحصیل بسیار با هوش و ارزنده دارد که قادر نیستند کاری در رشته خود بیابند، و در نتیجه یا از کشور خارج میشوند، و یا شغلی میگیرند که ربطی به تحصیلات آنها ندارد، ولی همزمان تمامی درها بر روی خانم علم الهدی باز است و اینان در آن واحد دارای چندین شغل هستند. اگر این رانت نیست، پس رانت چیست؟
صفحه فیسبوک نگارنده
https://www.facebook.com/profile.php?id=100007516907764
رحانی به وعده ی رفع حصر یا رفع فیلترینگ و... عمل نکرد
سوءبرداشت عده ای این است که خیال می کنند دوری دین از اجرای سیاست به معنی وادادگی است اما همین الان هم نقش پاپ و کلیسا در عالم سیاست بی بدیل است فقط در حوزه کلان و حتی فراتر از زمان و مکان چه رسد به حزب و جدال حزبی!
⭕️آقای روحانی!
این نتیجه اشتباه شماست.
براساس نظرسنجی ایسپا (وابسته به خبرگزاری ایسنا)، اگر فقط آقای قالیباف و آقای روحانی در انتخابات حضور داشته باشند مردم به چه کسی رای خواهند داد؟ جامعه آماری گفته: ۴۹ آقای روحانی و ۳۷.۷ آقای قالیباف
اگرچه این آمار به تنهایی خط بطلانی است بر همه ادعاهای اصولگرایان اما با این حال این نتیجه اشتباه بزرگ خود روحانی است که تیم اطلاع رسانی اش در این چهارسال در اختیار مسئول تبلیغات آقای قالیباف قرار داشت. در این چهارسال همه دلسوزان بیرون از دولت به آقای روحانی و تیمش اعلام کردند در اطلاع رسانی ضعف عمده ای دارید و لازم است تیم خود راتغییر دهید. اما به هیچ کدام از انتقادهای دلسوزانه هیچ توجهی نشد. نتیجه این است که می بینیم امروز به جای افزایش رای روحانی به سبب کاهش در مشارکت مردم امروز یک درصد از پنجاه افت کردند.
متاسفانه آنطور که پیداست، همچنان دلسوزان بیرون از دولت روحانی این روزها هم تلاششان بیشتر از کسانی است که در داخل دولت نشسته اند. به فعالیت مسئولان تبلیغاتی دولت و مسئولان تبلیغاتی کاندیداهای رقیب دقت کنید. این بی حالی و بی رمقی نزدیکان دولت می تواند بسیار خطرناک باشد.
طوری صحبت نکنید که مردم فکر کنند تمام پلشتی ها از جناح مطلوبتان به دور است!
البته که جناب غرویان مدت هاست به دنبال دیده شدن است؛ باید از ایشان پرسید شما برای چه برای ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفتید؟ واقعا توانایی مدیریت کشور را در خودتان میدید؟
ولی مگه خاتمی بد اخلاق بود؟ اون بنده خدا که نماد متانت و اخلاق مداری بود الان حال و روز اون تو حکومت چیه؟
به اعتقاد من بهتر بود میگفتین کسی که بداخلاقی میکنه و تهمت میزنه و دروغ میگه از چشم مردم میفته. ما دیدیم کسانی که صبح تا شب دروغ میگفتن و تهمت میزدن و تخریب میکردن ولی تا زمانی که در خط حکومت بودن خیلی هم ازشون حمایت میشد، بنابراین متاسفانه معیار حکومت برای حمایت از سیاستمدارها صداقت و پاکی و درستیشون نیست بلکه چیزای دیگه هست که خیلی نمیشه گفت وگرنه نظر چاپ نمیشه.
از دید مردم اما کسانی که دروغ میگن و شارلاتان بازی در میارن و وعده های ونزوئلایی میدن و تهمت میزنن و تخریب شخصیت میکنن طرد میشن و یه روزی حکومت هم از دستشون خسته میشه
بشوند یا شده اند؟ کدام عبارت صحیح تر است ؟
مصاحبه اخلاقی با نتایج انتخاباتی.....