صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۳۰۲۱
در سال‌های گذشته و به ویژه با افزایش نفوذ شبکه‌های اجتماعی نقد رفتارهای جامعهتوسط خود مردم و به ویژه کاربران شبکه‌های اجتماعی متداول شده است.
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۲ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶
امیرحسن زمردیان*؛ در سال‌های گذشته و به ویژه با افزایش نفوذ شبکه‌های اجتماعی نقد رفتارهای جامعه توسط خود مردم و به ویژه کاربران شبکه‌های اجتماعی متداول شده است.
 
این نقد درونی در مواردی از قبیل: شیوه رانندگی، مسدود و یا دنبال کردن خودروهای امدادی، تعاملات با مهاجران به ویژه افغانستانی ها، بحران و ضرورت مدیریت مصرف آب و سایر موارد انجام می‌شود و در مجموع کارکرد مفیدی دارد و به بازنگری در رفتار جامعه منجر می‌شود.

در این بین، یکی از رفتارهای ناپسند و متاسفانه فراگیر ما ایرانیان که کمتر مورد نقد (چه از طرف نخبگان و چه از طرف عامه مردم) قرار گرفته است، کلیشه‌های منفی نسبت به اعراب است. با توجه به این که به صورت سنتی جامعه ایران بستر رفتارهای نژادی و قومی نبوده است، عرب‌ستیزی که به ویژه در دوران مواجهه‌های ورزشی در بخش هایی از جامعه دیده می‌شود موضوعی است که هم در بستر تاریخی و هم از نظر رویداد‌های معاصر قابل بررسی است.
 
از دیدگاه تاریخی حمله اعراب، شکست لشگر ایران و رویدادهای پس از آن بخش بزرگی از سوگیری منفی نسبت به اعراب را ایجاد کرده است. اما این همه ماجرا نیست، در دوران معاصر هم برخی تندروی‌ها در ترویج و تحمیل تفکری که بر مبنای آن هر چه متعلق به ایران پیش از اسلام بود (حتی نام‌ها و مکان ها) نامطلوب و در مقابل آن هر چه به فرهنگ اعراب منتسب بود خواستنی و مورد قبول بود، با بازخورد منفی جامعه روبرو شده است. این دوآلیته جدید که ریشه تاریخی مستحکمی نیز نداشت باعث تحریک توده مردم و بخشی از نخبه‌ها بر جهت مخالف شد و پیامد آن رشد کلیشه عرب ستیزی هم در بستر جامعه و هم متاسفانه در بین گروهی از نخبکان بود، تا جایی که حتی در برخی محافل نکوهش اعراب هم وزن میهن پرستی شناخته می‌شد.

اما سوال اصلی این است که کلیشه ذهنی علیه اعراب تا چه اندازه ریشه‌دار و منطبق بر واقعیات تاریخی است. در پاسخ به این سوال اساسی باید یادآوری کرد به طورکلی پیشداوری منفی نسبت به هر جنسیت، قوم، نژاد و ملیت به شدت غیر اخلاقی و غیر انسانی است و نمی‌توان و نباید فردی به دلیل پیشینه انتسابی او مورد تنفر و یا تبعیض قرار داد.
 
مسلما تکرار این واقعیت تاریخی که اعراب در ۱۴۰۰ سال پیش به ایران حمله کرده اند و خون‌ها ریخته اند توجیه خوبی بر مشروع کردن این کلیشه نیست. زیرا ایرانیان در طول تاریخ درگیر جنگ‌های بسیاری شده اند و خسارت های وارد شده و خون های ریخته شده در مواردی بیشتر از جنگ ایران و اعراب بوده است. به عنوان نمونه حمله یونانیان و مغول‌ها به ایران اگر چه خسارات شدیدی به ایران زد، اما تقریبا هیچ نشانه‌ای از پدیده یونانی ستیزی و مغول ستیزی در ذهنیات ایرانی‌ها به وجود نیاورد و از آن‌سو ما هم طبعا انتظار نداریم که هندی‌ها و گرجی‌ها به دلیل حمله نادرشاه به هند و یا حملات متوالی شاهان صفوی و قاجار به گرجستان، از نژاد ما متنفر باشند. جنگ و خونریزی و فتح سرزمین دیگران بخشی از واقعیات تاریخ بشری بوده است که تنها در دوران مدرن تا حدودی متوقف شده است.

با توجه به این موضوع نه تنها رویدادهای تاریخی توجیه کنند عرب ستیزی نیست بلکه افراط و تفریط متولیان فرهنگ رسمی نیز نباید دستاویزی برای پرورش و گسترش خرده فرهنگ عرب ستیزی باشد.
 
این که در گذشته عده‌ای سعی کرده‌اند فرهنگ یکپارچه ایرانی که در طول سالیان دراز به همگونی و یکپارچگی رسیده بود را تجزیه و آن را به دو قسمت خوب عربی و بد ایرانی تقسیم کنند تقصیر همسایگان عرب ما نیست و نباید بازخورد این حرکت ناسنجیده دامن اعراب را بگیرد.
 
به ویژه هم اکنون که افرادی با نردبان ساختن از تبعیض علیه اعراب و باور‌های نژادی غلط سعی در دسترسی به اهداف سیاسی دارند، بی توجه به این که تحریک این آتش چه مخاطرات بالقوه‌ای تولید خواهد کرد.

نکته مهم دیگر این که در ایران نیز تعداد قابل ملاحظه‌ای اقوام عرب و عرب‌زبان داریم و با وجود این که همه به خوبی آگاهند مخاطب این کلیشه سایر کشورهای عربی به ویژه اعراب حوزه خلیج فارس هستند، اما تشدید رفتارهای عرب ستیزانه در نهایت برای ایرانیان عرب زبان نیز خوشایند نیست و تصحیح این رفتار زشت قطعا گام مهمی در جهت کاهش منازعات قومی به ویژه در جنوب ایران خواهد بود؛ و در نهایت این که واقعا و عمیقا باور دارم که رفتار عرب ستیزی نه تنها مبتنی بر پیش داوری‌ها و زمینه‌های تاریخی-سیاسی به شدت غلط است بلکه یک دلیل عمده دیگر هم دارد و آن عدم شناخت توده مردم و حتی نخبگان از اعراب است.
 
تجربه شخصی من نشان داده که اعراب با وجود آگاهی از ذهنیات منفی ایرانیان در هنگام آشنایی رفتاری بسیار دوستانه و صمیمانه دارند و اگر فرصت و شانس این را پیدا کنید که دوستی عرب و یا عرب زبان برای خود پیدا کنید رفاقت و صداقت که از او خواهید دید شما را به باز اندیشی در کلیشه‌های ذهنی نادرست گذشته مجبورخواهد کرد. همچنین بر این باورم که منازعات سیاسی حکومت در منطقه نباید تبدیل به منازعات نژادی بین ایرانیان و اعراب شود، زیرا که منازعات حکومت‌ها با یک توافقنامه حل می‌شود، اما اما شعله ور کردن منزاعات نژادی دارای طبعات گسترده داخلی و خارجی می‌باشد.
 


* دکترای جامعه‌شناسی توسعه
ارسال نظرات