زمانی له او بود. در دولتش او را به عنوان نخستین استاندار اردبیل به خدمت گرفت. اما به تدریج نسبت به او زاویه پیدا کرد و سال 84 در حالی که دامنه زاویه میان آنها به 180 درجه گسترانیده شده بود، علیه او شد و به مصاف وی رفت.
به گزارش آفتاب یزد، آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی از سال 84 تا هنگام درگذشتش در نوزدهم دی ماه 95 به مدت 12 سال، توانست عنوان نخستین و همینطور سرسختترین منتقد محمود احمدی نژاد را از آن خود کند و در این راه هم تبدیل به سیبلی شده بود که نه تنها تیرهای احمدینژادیها را دریافت میکرد که متحمل هجمههای بسیاری از سران نیز میشد اما همچنان بر مواضع خود علیه سیاستهای ماخوذه توسط احمدینژاد پافشاری میکرد و حتی در طول این مسیر چندین بار مغضوب واقع شد.
حال با ثبت نام محمود احمدینژاد در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، برای دومین بار مبرهن شد که آنچه بسیاری در خصوص رئیس دولتهای نهم و دهم در آینه میدیدند هاشمی در خشت خام میدید چراکه احمدینژاد سابقه سرپیچی دارد یک بار زمانی که سکاندار دستگاه اجرایی کشور بود و دیگر بار روز گذشته او پند را نادیده گرفت و در حالی که لبخندی بر لبانش نقش بسته بود، برای حضور در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کرد. درست در زمانی که ایهام و ابهام بر سپهر سیاسی نقش بسته بود و بهت و خشم از کلام کنشگران سیاسی نمایان بود. دیروز در این باره یاسر هاشمی کوچکترین فرزند مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی با اشاره به پیشبینیهای پدر خود ماهیت احمدینژاد را گوشزد کرد. این گفته یاسر آغازگر یک موج بود.
ماهیت واقعی احمدی نژاد
از سخن یاسر هاشمی اینگونه برمیآید که آیتالله هاشمی پیش بینی روزهایی را میکرد که محمود احمدینژاد به رویارویی با بزرگان بپردازد. در همین راستا، غلامعلی رجایی، مشاور رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، درباره آیندهنگری آیتالله نسبت به رویکرد سیاسی رئیس دولتهای نهم و دهم اظهار داشت: آیتاللههاشمی همواره بر این باور بود که احمدینژاد و جریانش، «روحانیت ستیز» هستند. آیتالهیهاشمی میگفتند که هنوز هم برخی از این روحانیون متوجه جریان احمدینژاد نیستند و این جریان را نشناختهاند.
وی افزود: در همان زمان هم آیتالله فرمودند که احمدینژاد با آن خانهنشینی 11 روزه ماهیت خودش را نشان داده است.
واکنش جالب حامیان دیروز
درست در نقطه مقابل آیتالله هاشمی که در مخالفت با سیاستهای رفتاری و کرداری احمدینژاد ثابت قدم بود و هزینههای انتقاداتش را هم به مدت 12 سال پرداخت کرد، اصولگرایانی قرار دارند که از سال 84 تمام قد به حمایت از احمدینژاد پرداختند. اما هر چه زمان سررسید دوران ریاست او بر قوه مجریه نزدیک میشد، همچون شنهای ساعت شنی ریزش میکردند و یک به یک از او تبری میجستند.
با این حال، بودند اصولگرایانی که تا آخرین روز حضور احمدینژاد بر مسند قدرت همچنان به سیاستهای حمایتی از دولتهای نهم و دهم ادامه دادند و حتی با روی کار آمدن دولت یازدهم، برای عدم حمایت از سیاستهای تدبیر و امیدیها به دفاع از عملکرد احمدینژادیها پرداختند. حال روز گذشته پس از آن که احمدینژاد ثبتنام کرد یک به یک اصولگرایان و رسانههایشان به طور علنی از او روی برگردانیدند.
به طوری که مهدی کوچکزاده، نماینده مجلس نهم و عضو جبهه پایداری در نامهای خطاب به احمدینژاد از او اعلام برائت کرد و چنین نوشت: «حجت من در تمام سالهایی که در برابر سیل تهمتها و توهینها از سوی فتنهگران نابکار و حسودان بدسگال، از شما دفاع کردم این باور بود که شما را به اسلام ناب محمدی، اسلام پابرهنگان و مستضعفان، پایبند میدانستم و شما را سرباز این جبهه میانگاشتم ولی با حرکت امروزتان (ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری) برخلاف صلاحدید امام محرومان و مستضعفان و مجاهدان، این باور شکسته شد! شما به اندازه همه ظلمهایی که دیدید، ظلم کردید! آخرین توصیهام به خودم و به شما پناه بردن به خدای قادر متعال از شر وسواسان خناس و خودشیفتگی است.»
علی نادری سردبیر سایت رجا نیوز که همواره از قلمش برای شست و شوی مفاسد رخ داده در دولت نهم و دهم بهره میبرد نیز در صفحه توئیتر خود نوشت: «امروز شاهد اجرای یکی از بازیهای پیچیده سرویس جاسوسی انگلیس در انتخابات 96 بودیم. نفوذ احمدینژاد» بعد از آن هم احمدی نژاد را به روحانی وصل کرد و چنین نگارید که: « احمدینژاد برای بقای ریاست جمهوری روحانی با تمام قوا وارد میدان انتخابات 96 شد.»
الیاس نادران دیگر نماینده اصولگرای مجلس نهم نیز در صفحه توییتر خود چنین نوشت که: «پایانِ احمدی نژاد!علی برکت الله» البته شاید هم این پایان احمدی نژاد نباشد بلکه به معنای آغازی دیگر از او است.
خبرگزاری فارس نیز احمدینژاد را خودشیفته و بیحیا خوانده و در مقالهای با عنوان «خودشیفتگی و بیحیایی/ چرا احمدینژاد آمد» به تحلیل رفتار او پرداخته است.
بدین ترتیب اصولگرایان همان مشی احمدینژاد را پیش گرفتهاند و نشان دادهاند که در گفتار و کردارشان ثباتی ندارند و نمیتوان بر روی اظهارات آنها نیز حساب کرد.