فرارو- احمدینژاد، بقایی برای کاندیداتوری ریاستجمهوری ثبت نام کردند. با اینکه برخی پیشبینی این اتفاق را میکردند اما شوکِ ماجرا خیلی زود همه را خبردار کرد. ترس و نگرانی، طنز و شوخی، تحلیلهای سیاسی و بعضا خوشحالی از واکنشهای مردم به این خبر بود.
به گزارش فرارو، چرا احمدینژاد ثبتنام کرد؟ فرارو در خبری از مخاطبان خواست تا به این سئوال پاسخ دهند. برخی از نظرات را میخوانیم:
"اگر احمدینژاد بیاید میخ آخر بر تابوت اقتصاد و فرهنگ و ایران زده میشود..."، "میاید بهخاطر تضمین صلاحیت بقایی در شورای نگهبان"، "به نظر من که او دارد به مخالفانِ نظام برای نابودیِ ایران سیگنال میدهد"، "به نظر من احمدینژاد از توجهِ زیاد لذت میبرد"، "فیلم انتخابات اکشن شد!"، "فقط بهاینخاطر که 500 سالِ دیگر مملکت را به عقب بکشاند؛ گرانی، تورم، اختلاس و نابودیِ کامل"، "سلام بر یارانه 250 هزار تومانی!".
نظرات منتشرشده را میتوان در چند دسته جای داد: یکی افرادی که نسبت به آمدن محمود احمدینژاد در کارزار انتخاباتی احساس ترس و نگرانی دارند. دیگر کسانی که با طنز از این موضوع یاد میکنند. نظرات دیگر از عدم سلامت روانی در احمدینژاد سخن گفتهاند. برخی نیز معتقدند اگر دموکراسی در کشور حاکم است او نیز باید بتواند ثبتنام کند. همچنین در بخشهای دیگر مخاطبان به تحلیلهایی سیاسی اشاره کردهاند؛ موضوعاتی مانند نداشتن التزامِ عملی احمدینژاد به ولایت فقیه، تضمین صلاحیت بقایی، داغکردنِ شور انتخابات و ... .
اما کدام بخش از این نظرات مهمتر است؟ توجه به دموکراسی، آینده ایران و یا نگرانی از فرضِ رییسجمهوریِ دوباره احمدینژاد؟
آرمان شهرکی –پژوهشگر اجتماعی- در گفتگو با فرارو و در تحلیل این نظرات گفت: از نظر من آن بخش از نظرات و واکنشهای مردم که به تبعاتِ ثبتنامِ محمود احمدینژاد در انتخابات اشاره میکند، جالبتوجهترین بخش است. هستند افراد زیاد و مطالبی که به صورت طنز یا هجو هم به این مسئله پرداختهاند که البته آنهم بازتاب نوعی نگرانی از رییسجمهور شدنِ دوباره احمدینژاد است.
وی درباره بخشی از اظهارنظرها که به دموکراسی در شرکت در انتخابات پرداخته به ذکر چند نکته پرداخته و گفت: هرچند که این سخن، سخنِ درستی است که بنا بر دموکراسی هرکسی میتواند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند و هرچند فینفسه استناد به دموکراسی خوب است اما این دموکراسی نباید به معنای تضعیف یک سِمَت یا نهاد سیاسی باشد.
وی تاکید کرد: آیا باید ثبتنام افرادی در هر شغل و جایگاه فرهنگی و با هر سطح سواد را نوعی دموکراسی بنامیم؟ به نظر من خیر.
به گفته شهرکی در توضیح این باید نگاهی کنیم به تصاویر و کلیپهایی که با عنوان کاندیداهای عجیبوغریب انتخابات توسط رسانهها منتشر میشد. این تصاویر بیشتر از همه گفتمانی را میسازند که با هدف تضعیف نهاد ریاستجمهوری شکل گرفته و تمام ویژگیهای یک شویِ تلویزیونی را برای اینکار دارد.
به گفته این پژوهشگر این تصاویر از نظر من نوعی به مسخره گرفتن نهاد رییسجمهوری است که میتواند نگاه به انتخابات را با اختلال مواجه کند. اتفاقی که اتفاقا میتواند در بخشهایی آن را به موضوعِ کاندید شدن محمود احمدینژاد، آقای بقایی نیز تعمیم داد چرا که ما شاهد دموکراسی هستیم که بهانهای برای شرایطی مترادف با بیشرایطی را ایجاد کردهاست.
چرا مردم نگراناند؟
این کارشناس با تاکید بر طبیعی بودن نگرانی درباره ثبتنام کردن محمود احمدینژاد اظهار کرد: من خودم را در این دسته جای میدهم؛ یعنی در دسته افرادی که از ثبتنام محمود احمدینژاد در انتخابات احساس ترس و بدگمانی دارند.
وی گفت: نگرانی مردم درواقع نگرانی از تبعاتی است ک تصوری حتی در اصطلاح وحشتناک را به فرض انتخابشدن احمدینژاد میسازد؛ تصوری که درواقع همان رواج پوپولیسم است.
شهرکی همچنین در پاسخ به این سئوال که چرا برای این پوپولیسم اینقدر باید نگران بود؟ گفت: چون رواج پوپولیسم سیاسی در ایران، با توجه به حاکمیت پوپولیسم در آمریکا میتواند خطراتی ماند بازگشت کلی تحریمها و جنگ را برای ایران به همراه داشته باشد.
وی با مقایسه آمریکا و ایران در زمینه رواج پوپولیسم توضیح داد: ترسی که امروز مردمِ ما از آمدن محمود احمدینژاد دارند شبیه به ترس مردمِ آمریکا از آمدن ترامپ است. هرآنچه درباره آمدن احمدینژاد بگوییم شبیه هرآنچه است که درباره آمدن ترامپ گفت میشد و به دلیل همان نقطه اتصال؛ یعنی رواج پوپولیسم سیاسی.
آرمان شهرکی همچنین به اظهار نظر کسانی اشاره کرد که آمدن احمدنژاد را نویدبخش میدانند. وی گفت: دسته دیگر میان اظهارنظرهای مردمی کسانی هستند که از ثبتنام احمدینژاد خوشحال شدهاند چراکه دوران آن را یکی از بهترین دورانها میدانند. اما از نظر من این مانند پرتاب یک گلوله مشقی است که هیچچیزی درونش نیست.
وی در تحلیل این ماجرا ادامه داد: این نظرات درواقع به دلیل خصلت پوپولیسم است که به گوش میرسد؛ یعنی سروصدایی توخالی که قصد دارد رسانهها را قبضه کند، حال آنکه به نظر نمیرسد پایگاه اجتماعی احمدینژاد قوی باشد.
آرمان شهرکی درنتیجه گفت: هرچند که به طور کلی در جامعهشناسی همیشه فاشیسم و پوپولیسم هرچقدر که از توسعهیافتگی کم شود، بیشتر میشوند اما طرفداران احمدینژاد بیش از پشتوانه اجتماعیشان ادعای محبوبیت این کاندیدا را دارند.
به گفته این کارشناس هرچند که نتیجه انتخابات غیرقابل پیشبینی خواهد بود اما توجه به شرایط اجتماعی مردم از کنار رفتن دستِ کم یک نفر از دو گانه احمدینژاد و بقایی سخن میگوید و اینکه در دور جدید حسن روحانی پیروز خواهد شد.
نه، من هنوز تعداد افراد قابل ملاحظهای را ندیدهام که از آمدن احمدی نژاد نگران یا ترسناک باشند
احمدی نژاد عشق است.
فقط آقامون احمدی نژاد
من از دیروز خیلی ها رو دیدم که خوشحالند...
هیچ گاه از جانب مردم صحبت نکنید...
احمدی نژاد را مردم آوردند. هنوز می خوانش.
این مردم نیستند که میترسند ویا شوک زده شده اند بلکه شما وهمپالگیهایتان هستید که قالب تهی کرده اید
2- یارانه اومد به بازار دل هم شد پر آزار
3- کم بود با اون کاغذ پاره گفتن تحریم ها در سازمان ملل کلا به فلاکت کامل نائل گردیم
4- حقوق موسسات فرهنگی که کلی کارمند داشتند هر 4 ماه یا 3 ماه پرداخت و یا قطع میشد
5- کلی کی بود کی بود من نبودم این دم خروس مال من نبود راه افتاد
6و .........