صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۱۰۴۸۰
تاریخ انتشار: ۰۵:۲۱ - ۰۶ فروردين ۱۳۹۶
یادداشت دریافتی- دکتر سجاد بهمنی*؛ اینکه وضعیت سرمایه اجتماعی و مولفه هایش در سرزمین کهن ما چگونه است همواره محل جدال بوده است. برخی افراد دانشگاهی با اشاره به وضعیت ترافیک و شیوه رانندگی، آمار بالای کشته ها و مصدومان تصادفات جاده ای، نزاع ها ی دسته جمعی و انفرادی و کنش مردم در آن شرایط و مواردی از این دست در یک سوی پیوستار قرار می گیرند و کسان دیگری از همین تبار با اشاره به حضور گسترده مردم در انتخابات و مناسبت های مذهبی و ملی، افزایش قابل توجه موسسات خیریه و سازمان های مردم نهاد و موارد مشابه در سوی دیگر نزاع بر سر وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران ایستاده اند.

تصمیم گیری مخاطبان و دانشجویان و عموم در میان این همه استدلال قابل توجه از هر دو طیف کار دشواری بوده است. در میان این دوراهی گزینش استدلال های متفاوت، یکی از معلم های دانشگاهی اصفهان نامه ای را برای ایجاد یک پویش منتشر کرد که توجه بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد.

محسن رنانی خبر از رای اولیه غیرمنصفانه و احتمال دربند شدن نوه حاج آقا فخرالدین کلباسی روحانی سرشناس اصفهانی داد. رنانی از همه دانشجویان، هنرمندان، مردم و مسئولین درخواست کرد به این پویش بپیوندند تا یک ایرانی سرشار از انگیزه های نیک را که اینک دربند فساد نظام اداری و فریبکاری  برخی گروه های باجگیر هندی قرار گرفته، یاری دهند.

فردای انتشار نامه رنانی، سفارت ایران در هندوستان به سرعت وارد ماجرا شد و حمایت خود را از نرگس علنی و قاطعانه ابراز کرد.

رویداد مبارکی در حال شکل گرفتن بود، از یک سو معلم دانشگاهی رسالت خود را فراتر از حصار دانشگاه دید و به کمک جامعه شتافت و از سوی دیگر مهربانی مردم و مسئولین دختر دربند ایرانی را در ادویسا در پناه خویش گرفت.

فردای آن حمایت ها، نرگس آرام آرام در حال ایرانی تر شدن بود، دختری که چندان سرزمین خویش را نمی شناخت و حتی نسبت به رسومات این سرزمین شناخت دقیقی نداشت سخن از افتخار به ایرانی بودن خود می کرد. اما دادگاه رایاگادا نمی خواست در برابر این موج حمایت مردم و مسئولین به مسیر انصاف و عدالت بازگردد.

موسسه حمایت از کودکان نابینا رایاگادا هم نرگس را تنها نگذاشت. دختران و پسران ظاهرا نابینایش که باطن و ضمیری روشن برای ادراک حقیقت داشتند با انتشار عکس ها و تجمع در مراکز مهم حمایت خود را از مادر ایرانی شان اعلام کردند.

فرایند پر کش و قوس جلسات دادگاه ماه ها به طول انجامید و نرگس در همه این شرایط در صفحات شخصی اش خبر از امید خود به لطف خدا، حمایت مردم و مسئولین کشورش داشت. مهربانی ها که متراکم شدند صبح امروز پنجم فروردین 95 نرگس با اعلام خبر رای تجدید نظر دادگاه رایاگادا سخن از تبرئه خویش داد.

نرگس تبرئه شد و سرمایه اجتماعی ایرانیان سربلند از یک دادگاه برون مرزی برون آمد. رای دادگاه نرگس هر چه می خواست باشد، او مورد توجه مردم سرزمینش بود و همه می خواستند او رها باشد.

تجربه نیک در کنار هم قرار گرفتن ایرانیان فارغ از گرایش های قومی و سیاسی و شادکامی رای نهایی دادگاه نرگس می تواند امیدوارترمان سازد که حال جامعه نکوتر از گذشته خواهد شد و دلگرممان می کند که مهربانی در این سرزمین تا همیشه جاری خواهد بود.

در سفری که چند روز پیش به اصفهان داشتم به دیدار محسن رنانی رفتم، مردی که در جای مهمی از این موفقیت ایستاده است. با او درباره یک اتفاق تلخ دیگر سخن گفتم، همان انفاق ناگواری که دل بسیاری از مردم خوزستان را جریحه دار کرد، نزاع دسته جمعی برخی افراد در پتک باغملک. جایی که چند نفر از هم میهنان مان جان خویش را از دست دادند.

در این غائله همه چیز بود، از تفنگ های آماده شلیک تا رسانه های آماده تکثیر خشونت، و برای تبرئه زندگی از هجوم چنگال خشونت و خشم، جای خالی یک رنانی در این میان برجسته تر از همیشه احساس شد.

در کنار رنانی آرزو کردم سرمایه های اجتماعی ایرانیان ای کاش، به کمک کودکان و زنان و جوانان این روستا می آمد تا خشم و نفرت، تازیانه خویش در برابر مهر و عطوفت زمین گذارد و ایل ها، گنجینه های مردم شناختی باارزش مان باقی بمانند نه اینکه خوراک خبری رسانه های دردناآشنا شنوند که سودای جذب مخاطب، خودشان را نیز اغوا کرده است.


*دکترای جامعه شناسی اقتصاد و توسعه- استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
ارسال نظرات