صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۰۸۶۶۹
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۱ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۵
یکی از مسائل جدی در نگاه آقای بقایی مسائل مربوط به حقوق بشر است و من اعتقاد دارم نحوه سیاست‌ورزی آقای بقایی به سمت ریاست‌جمهوری شباهت فراوانی با نحوه به قدرت رسیدن نلسون ماندلا دارد که هر دو پیش از به قدرت رسیدن، دوره‌ای را بدون گناه در زندان سپری کردند.

به گزارش روزنامه آرمان، «۹۶ سال حساس و سرنوشت‌سازی برای اصلاح‌طلبان خواهد بود. قرار است اردیبهشت۹۶ دو انتخابات ریاست‌جمهوری و شورای شهر برگزار شود. صحنه ابتدایی انتخابات ریاست‌جمهوری آزمون ساده‌ای برای روحانی نیست زیرا به تازگی آثار اجرایی شدن برجام در اقتصاد در حال هویدا شدن است و هنوز دستاوردهای برجام بر تمامی ابعاد اقتصادی ایران هویدا نشده است. البته روحانی شانس بزرگی دارد و هیچ رقیب قدرتمندی در مقابل وی وجود ندارد.

از این رو از هم اینک می‌توان وی را در قامت رئیس‌جمهوری دوازدهم دید. البته اصولگرایان تحت ائتلاف «جمنا» تلاش دارند به وحدت دست یابند تا از ورود مجدد روحانی به پاستور جلوگیری کنند. هر چند تا این لحظه «جمنا» هم نتوانسته شکاف عمیق بین اصولگرایان را درمان کند، زیرا جلیلی نپذیرفته که بر اساس معیارهای ائتلاف اصولگرایان در صورت عدم اجماع بر وی از کاندیداتوری انصراف دهد. واقعیت این است که حتی اگر جمنا بتواند نوعی ائتلاف را بین اصولگرایان به وجود آورد اما باز هم هستند اصولگرایانی که از این مکانیزم پیروی نمی‌کنند و مستقلا کاندیدا خواهند شد. به عنوان نمونه تیم محمود احمدی‌نژاد از ابتدا نه به جمنا دعوت شد و نه اتئلاف اصولگرایان تمایلی به حضور احمدی‌نژادی‌ها در ائتلاف بین خود داشتند.

از این رو احمدی‌نژادی‌ها با کاندیداتوری بقایی و پرچم احمدی‌نژاد بر دست اعلام کاندیداتوری کرده‌اند. بقایی معتقد است چون تنها نماینده احمدی‌نژاد در انتخابات است و رحیم مشایی یار شناخته شده رئیس‌جمهور سابق هم از او حمایت کرده است و با شعارهای صریحی که در حوزه حقوق شهروندی دارد، می‌تواند با سونامی رای از سوی مردم، روحانی را شکست داده و رئیس‌جمهور شود.

به منظور بررسی ابعاد کاندیداتوری حمیدرضا بقایی، «آرمان» با عبدالرضا داوری، مشاور رسانه‌ای احمدی‌نژاد و از همراهان مشایی و بقایی به گفت‌وگو پرداخته است. داوری در مقابل انتقادهای ما به عملکرد فرهنگی و آموزشی احمدی‌نژاد که قرار است به الگوی بقایی تبدیل شود، صراحتا گفت که دو وزیر فرهنگ و آموزش عالی احمدی‌نژاد وزیران او نبودند.

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

بعد از نهی مقام معظم رهبری، رئیس‌جمهور سابق در بیانیه اعلام کرد که در انتخابات حاضر نخواهد شد اما حمید بقایی با پرچم احمدی‌نژاد اعلام کاندیداتوری کرد. انگیزه بقایی از اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری چیست؟
توصیه‌ای که مقام معظم رهبری در مورد عدم حضور آقای احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری داشتند، منحصر به شخص آقای احمدی‌نژاد بود. در نتیجه منعی پیرامون همفکران و نزدیکان آقای احمدی‌نژاد برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری وجود ندارد. شرایط حساس کشور و مسائل و معضلات مختلف در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در دولت یازدهم به وجود آمده، موجب شد آقای بقایی به امید تغییر فضای مدیریتی و ریل‌گذاری جدید در مسیر اداره کشور نامزدی خود را در انتخابات ریاست‌جمهوی اعلام کند.

محمود احمدی‌نژاد دارای بدنه اجتماعی مختص به خود است. این بدنه اجتماعی در حالی که احمدی‌نژاد اعلام کرد، از هیچ کس در انتخابات پیش رو حمایت نخواهد کرد، آرای خود را به صندوق روحانی خواهد ریخت؟
آقای احمدی‌نژاد اعلام کرد بنا ندارد کنش انتخاباتی چه در قالب کاندیداتوری و چه در قالب پیوستن به جبهه‌های سیاسی و کمپین‌های انتخاباتی داشته باشد اما در شرایط فعلی ارتباطات متراکمی که در جامعه بر اساس ساختار شبکه‌های اجتماعی شکل گرفته موجب می‌شود نوع نگاه مردم به پدیده‌های مختلف از عمق بیشتری برخوردار گردد. درست است که دکتر احمدی‌نژاد در کمپین‌های انتخاباتی حضور پیدا نمی‌کند اما حتما توده‌هایی که علاقه‌مند هستند شیوه اداره کشور به مدل احمدی‌نژادی یعنی «دسترسی همه توده‌ها به منابع ثروت، قدرت و منزلت» بازگردد، طبیعتا در این صحنه نزدیک‌ترین افراد به دکتر احمدی‌نژاد را انتخاب خواهند کرد.

بر خلاف سال ۹۲ که نماینده جریان حامی دکتر احمدی‌نژاد از صحنه انتخابات غایب بود تا اینجای کار حمایت آقای مشایی از آقای بقایی صحنه جدیدی را ترسیم کرده است. حمایت آقای مشایی از آقای بقایی در واقع ترجمان حمایت آقای احمدی‌نژاد از آقای بقایی است؛ کافی است به سخن آقای احمدی‌نژاد در مورد آقای مشایی در اردیبهشت ۹۲ بازگردیم؛ آنجا که رئیس‌جمهور سابق در وزارت کشور اعلام کرد مشایی یعنی احمدی‌نژاد، بنابراین حمایت آقای مشایی از آقای بقایی نشانگر ذائقه و نگرش آقای احمدی‌نژاد به صحنه انتخابات ۹۶ است. در نتیجه حمایت آقای مشایی از آقای بقایی این پیام را به جامعه منتقل می‌کند که آقای احمدی‌نژاد از کاندیداتوری آقای بقایی راضی و خشنود است.

پس قرار است پروژه پوتین - مدودوف توسط احمدی‌نژاد و بقایی در ایران اجرایی شود؟
نه اشتباه نکنید، پروژه پوتین - مدودوف پروژه شخص پوتین بود که بر اساس آن پوتین، با نگاهی ابزاری و برای دوره گذار مدودوف را معرفی کرد تا خودش مجددا به صحنه بازگردد؛ در حالی که آقای احمدی‌نژاد ممنوعیتی برای کاندیداتوری نداشت و آقای بقایی هم رئیس‌جمهور دوره گذار نیست. او احساس می‌کند اگر در کنار آقای احمدی‌نژاد کشور را اداره کند، بهتر می‌تواند به مطالبات مردم برسد. به همین دلیل هم از رئیس دفتر احمدی‌نژاد خواسته که رئیس ستاد انتخاباتش شود و مورد اخیر پیام روشنی دارد در این معنا که بقایی همان احمدی‌نژاد است. نگاه پوتین به مدودوف به‌ عنوان یک محلل و نگاهی ابزاری است اما در این صحنه بقایی همان احمدی‌نژاد است.

چرا تیم احمدی‌نژاد و بقایی از افراد مشخصی تشکیل شده‌اند؟ به عبارت بهتر نام‌ها یکی است اما تنها سمت‌ها در تیم احمدی‌نژاد تغییر می‌کند.
اتفاقا حلقه اطراف آقای احمدی‌نژاد کاملا باز است. در شبکه مدیران دولت آقای احمدی‌نژاد از اصلاح‌طلب تا اصولگرایان همواره حضور داشتند، در آینده خواهید دید که با مطرح شدن گفتمان انتخاباتی آقای بقایی، سبد رای وی از بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان جذب فراوانی خواهد داشت.

بعد از اعلام کاندیداتوری بقایی بسیاری اعتقاد داشتند که لحظه اعلام کاندیداتوری توسط ایشان در رسانه‌ها بازخورد زیادی نداشت. حال چگونه ممکن است از سوی بدنه دو جناح کشور از ایشان حمایت‌هایی صورت گیرد؟
اتفاقا این‌طور نیست. به‌ رغم این که اعلام کاندیداتوری‌آقای بقایی غیر مترقبه بود اما بررسی‌های ما نشان می‌دهد در همان لحظه به صدر اخبار ایران چه در رسانه‌های داخلی و چه در رسانه‌های خارجی تبدیل شد. در ادامه زمانی که آقای مشایی به‌ عنوان بدیل اصلی آقای احمدی‌نژاد از آقای بقایی حمایت کرد، بدنه اجتماعی و هواداران آقای احمدی‌نژاد هم حامی آقای بقایی شدند. چون مشخص شد آقای بقایی برنامه‌ای جز تداوم راه آقای احمدی‌نژاد ندارد. آقای بقایی برای بازتولید دولت آقای احمدی‌نژاد و احیای راه وی به صحنه آمده است.

پس معتقد هستید که بقایی محبوبیت بیشتری درمقایسه با میرسلیم کاندیدای موتلفه داشته است؟
بازخورد کاندیداتوری آقای بقایی در افکار عمومی و سیاسیون اصلا قابل مقایسه با کاندیداتوری آقای میرسلیم نیست. آقای میرسلیم کاندیدای حزبی کهنسال و محافظه‌کار است که مطلقا نفوذ اجتماعی ندارد. آقای بقایی اما به جریانی تحولخواه و مردمی متصل است که نفوذ اجتماعی دارد. به همین دلیل مشاهده می‌شود که کاندیداتوری آقای میرسلیم مطلقا در افکار عمومی مطرح نمی‌شود اما کاندیداتوری آقای بقایی هر روز بازخورد بیشتری در جامعه پیدا می‌کند.

نقش آقای مشایی در ستاد بقایی چیست؟
مهندس مشایی نقش اصلی و محوری در پیشبرد برنامه‌های انتخاباتی آقای بقایی دارد و حتی اگر در ستاد ایشان مسئولیت رسمی نداشته باشند، حتما کل ستاد آقای بقایی تحت نظارت و هدایت مهندس مشایی فعالیت خواهد کرد. نقش آقای مشایی را نباید در افزایش محبوبیت آقای بقایی نادیده گرفت. آقای مشایی با هواداران آقای احمدی‌نژاد ‌یک جلسه گذاشتند و شخصا از آقای بقایی اعلام حمایت کردند و همین حمایت باعث شد تا بدنه اجتماعی هوادار آقای احمدی‌نژاد، محکم پای کار آقای بقایی بیاید.

شما معتقد به نفوذ تفکر احمدی‌نژاد در جامعه هستید؛ در حالی که رئیس دولت اصلاحات با یک حمایت کوچک صحنه انتخابات ۹۲ و ۹۴ را تغییر داد. نفوذ جریان احمدی‌نژاد در جامعه تا چه اندازه است؟
طبقه متوسط شهری در جریان اصلاحات وزن سنگینی دارد اما ثقل پایگاه رای آقای احمدی‌نژاد بر هفت دهک پایین در‌آمدی متمرکز است. در انتخابات سال آتی به جهت گفتمان خاص آقای بقایی در بحث حقوق بشر، وی از اقبال زیادی در میان طبقه متوسط شهری نیز برخوردار خواهد شد. من اعتقاد دارم سه دهک درآمدی بالا دغدغه‌های خود را در گفتمان جامع آقای بقایی مشاهده خواهند کرد.

بقایی و حقوق بشر! جریان اصلاحات به هیچ وجه خاطره خوبی از زمان احمدی‌نژاد ندارد. احمدی‌نژاد موافق حقوق بشر نبود چه برسد به بقایی. این چه گفتمانی است که با روح تحرکات شما سازگاری ندارد؟
اتفاقا اگر کنش‌های فردی آقای احمدی‌نژاد را بررسی کنید به این نتیجه خواهید رسید که ایشان به شدت به رعایت حقوق مردم و شهروندان حساسیت دارند. در زمانی که روزنامه شرق در دولت آقای احمدی‌نژاد توقیف شد، دکتر احمدی‌نژاد پشت تریبون به وزیر ارشاد وقت تذکر داد. آقای احمدی‌نژاد نسبت به مسائل حقوق بشر حساس هستند. دولت‌ها اختیارات محدودی در این حوزه‌ها دارند و البته حداقل از سال ۹۰ به بعد برخی زیرمجموعه‌های دولت دهم تحت کنترل آقای احمدی‌نژاد نبود.

اما افرادی هستند که به خاطر توهین به محمود احمدی‌نژاد محاکمه شدند.
هیچ‌گاه آقای احمدی‌نژاد از کسی شکایت نکرد و همه آن چند مورد را که می‌گویید بدون اطلاع دکتر احمدی‌نژاد و با دستور دادستان تهران صورت گرفت. زمانی هم که کسی به دلایلی محکوم می‌شد آقای احمدی‌نژاد ناراحت می‌شد و اعلام می‌کرد که از کسی شکایتی ندارد. یکی از مسائل جدی در نگاه آقای بقایی مسائل مربوط به حقوق بشر است و من اعتقاد دارم نحوه سیاست‌ورزی آقای بقایی به سمت ریاست‌جمهوری شباهت فراوانی با نحوه به قدرت رسیدن نلسون ماندلا دارد که هر دو پیش از به قدرت رسیدن، دوره‌ای را بدون گناه در زندان سپری کردند.

کسی که اهل رعایت حقوق بشر است اهل‌ گذشت و نگاه محبت‌آمیز است. اگر بقایی به دنبال رعایت چنین مواردی است چرا از آقای اشرفی اصفهانی خواست که از وی عذرخواهی کند؟
خب مشخص است آقای اشرفی اصفهانی تهمت دروغ زده بود. در نتیجه باید سخنش را پس می‌گرفت و عذرخواهی می‌کرد.

اما هیچ‌گاه رئیس دولت اصلاحات در مقابل هجمه‌های مخالفان خواهان عذرخواهی آنها نشد؟
اولا همین الان آقای خاتمی از آقای نقدی و روزنامه کیهان شکایت کرده است. ثانیا آقای اشرفی اصفهانی به دروغ و بدون سند تهمت زده بود؛ آن هم در زمانی که آقای بقایی در زندان بود و امکان دفاع از خود را نداشت. اقدام آقای اشرفی اصفهانی هم غیر اخلاقی بود و هم ناجوانمردانه. آقای بقایی بعد از آزادی اعلام کردند آقای اشرفی اصفهانی یا اسناد سخنانش را منتشر کند یا اعلام کند که بدون مدرک سخن گفته و عذرخواهی کند تا از شکایت خود بگذرد.

اگر مخالفان رئیس دولت اصلاحات محکوم می‌شدند، ایشان هیچ گاه طلب عذرخواهی نمی‌کردند.
البته هیچ‌گاه چنین اتهاماتی هم به رئیس دولت اصلاحات زده نشد. چه کسی تا به حال آقای خاتمی را به خروج میلیاردها دلار ارز از کشور متهم کرده است؟

رئیس دولت اصلاحات هیچ‌گاه مشکل مالی نداشت که بخواهد عنوان گردد.
مگر آقای بقایی مشکل مالی ‌داشت؟ مگر آقای اشرفی اصفهانی یا دیگران یک برگ سند توانستند برای اثبات ادعاهایشان علیه آقای بقایی ارائه کنند؟ مردم می‌دانند معنای این که آقای بقایی را ۲۲۵ روز بازداشت می‌کنند، بعد او را بدون یک ریال وثیقه آزاد می‌کنند این است که آقای بقایی در کل دوره خدمتش حتی به اندازه یک ریال تخلف نداشته است.

شما بقایی را اشبه به احمدی‌نژاد می‌دانید. آیا قرار است بقایی مسیر احمدی‌نژاد را در اقتصاد ادامه دهد؟
آقای بقایی در حوزه تولید و نگارش برنامه‌ کار سختی ندارد. وی راه آقای احمدی‌نژاد را در اداره کشور دنبال خواهد کرد. بنابراین گفتارها و برنامه‌های ایشان برای توده‌های مردم آشناست. مردم رویکردهای اقتصادی آقای احمدی‌نژاد را می‌شناسند و به همین دلیل با رویکردهای آقای بقایی در حوزه اقتصاد از هم اکنون آشنا هستند. دولت آقای بقایی، دولت سوم آقای احمدی‌نژاد خواهد بود. البته آقای بقایی با توجه به عملکرد دولت یازدهم شرایط اقتصادی کشور را با محیط جدید داخلی و خارجی تنظیم خواهد کرد و پیوست‌هایی را هم در حوزه اقتصادی و هم در حوزه فرهنگی واجتماعی تدوین خواهد کرد.

اما الان مشکل اقتصادی وجود دارد نه مشکل فرهنگی؟
من اعتقاد دارم مشکلات اقتصادی امروز کشورمان به این دلیل است که پروژه‌های آقای احمدی‌نژاد در حوزه اقتصادی به صورت کامل پیاده سازی نشد. در دو سال آخر یعنی در سال‌های ۹۰ تا ۹۲ شرایطی در کشور ایجاد شد که پروژه‌های اقتصادی دولت دهم قفل شدند.

احمدی‌نژاد خودش حواشی ساخت، شرایط خاصی نبود.
نه، این‌ گونه نبود. مثلا از سال ۸۹ آقای احمدی‌نژاد پروژه‌هایی داشتند که جلوی ضربات تحریم گرفته شود اما با دخالت‌نهادهای غیر مسئول نتوانست پروژه‌های خود را جلو ببرد. آقای احمدی‌نژاد از سال ۹۰ به بعد اختیاری در حوزه هسته‌ای نداشت.

با این حساب که آقای احمدی‌نژاد در دو سال آخر اختیاراتی نداشت، چرا استعفا نداد؟
استعفا و رها کردن دولت یکی از گزینه‌ها در چنین شرایطی است، مانند تصمیمی که دکتر مصدق در تیرماه ۱۳۳۰ گرفت اما استعفای آقای احمدی‌نژاد صورت نگرفت چون به مردم و کشور لطمه می‌زد.

وقتی نمی‌توانست کاری کند و جلوی اعمال تحریم‌ها را بگیرد، باید کنار می‌رفت تا شخصی که می‌تواند به صحنه بیاید.

آقای احمدی‌نژاد حداقل با اجرای هدفمندی یارانه‌ها در سال ۸۹ مانع شد تا تحریم‌ها تاثیرگذاری بیشتری پیدا کنند. هدفمندی یارانه‌ها تقاضای ارز را کاهش داد.

شما در بحث اقتصادی در مورد عملکرد احمدی‌نژاد طفره می‌روید. عملکرد احمدی‌نژاد در بخش اقتصاد یعنی تورم ۴۲ درصد و رشد منفی ۶ درصد. آقای بقایی می‌خواهد این شرایط را به کشور بازگرداند و شما مدعی هستید بقایی یعنی احمدی‌نژاد.
تورم ۴۲ درصدی به دلیل کاهش درآمد صادرات نفتی ایران بود. درسال ۹۱ با افت ۴۰ درصدی درآمدهای نفتی مواجه بودیم. در نتیجه کمبود ارز قیمت‌ها افزایش می‌یابد. قیمت ارز که بالا برود بر مجموعه کالاها تاثیرگذار است. جهش تورم در سال ۹۱ به دلیل سیاست اقتصادی دولت نبود، بلکه به خاطر ضربه‌ای بود که در سیاست خارجی خوردیم.

این ضربه به دلیل عدم مدیریت علمی کشور در دستگاه دیپلماسی بود؟
آقای احمدی‌نژاد از سال ۹۰ به بعد در حوزه دیپلماسی اختیاری نداشت.

جمنا به خوبی توانست ۳۰۰۰ نفر را دور هم جمع کند، فارغ از نتیجه این نشست جمنا را تا چه اندازه رقیب خود می‌دانید؟
رقیب آقای بقایی در انتخابات ۹۶ صرفا آقای حسن روحانی است و او برای رقابت با جمنا به صحنه نیامده است. در عین حال واقعیت این است که جمنا پدیده جدیدی نیست و صرفا نماد و پرچم جدیدی برای اصولگرایان است. عبارت جبهه مردمی صرفا یک تابلوی جدید است. جمنا تحولی در جریان اصولگرایی نیست، در عین حال بدنه اجتماعی اصولگرایان به آقای احمدی‌نژاد گرایش جدی دارند. بر اساس شنیده‌ها حدود ۵۰ درصد از آن ۳۰۰۰ نفر نام محمود احمدی‌نژاد را روی برگه‌های خود نوشتند و این نشان می‌دهد گرایش مبنایی در جمنا به آقای احمدی‌نژاد وجود دارد؛ در حالی که راس جمنا احمدی‌نژاد را طرد می‌کند.

عملکرد فرهنگی احمدی‌نژاد بسته بود. در دولت بقایی کدام مبنا‌های فرهنگی وجود خواهد داشت؟
واقعیت این است که دو وزیر آقای احمدی‌نژاد درحوزه فرهنگ یعنی آقایان ‌صفارهرندی و حسینی و دو وزیر آقای احمدی‌نژاد در حوزه آموزش عالی یعنی آقایان دانشجو و زاهدی، در معنای واقعی وزیر آقای احمدی‌نژاد نبودند. به همین دلیل در ساختار وزارت علوم و وزارت ارشاد طی دولت نهم و دهم هیچ گاه شاهد پیاده سازی نگاه آقای احمدی‌نژاد نبودیم. شاید در مواردی با دستور مستقیم رئیس‌جمهور اتفاقاتی می‌افتاد اما هیچ‌گاه این وزارتخانه‌ها طبق نقشه راه و نگاه فرهنگی وی عمل نکردند. مثلا آقای احمدی‌نژاد مخالف تفکیک جنسیتی و بازنشسته کردن اساتید بود اما وزرای علوم در هر دو دولت نهم و دهم در مقابل آقای احمدی‌نژاد مقاومت کردند و خطاب به آقای احمدی‌نژاد اعلام می‌کردند که من وزیر شما نیستم.

آقای احمدی‌نژاد درحوزه فرهنگی اعتقاد دارد بر مبنای فطرت انسانی باید آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی را به رسمیت شناخت، آن هم در دوره‌ای که در جهان امروز به دلیل رشد خارق العاده تکنولوژی بستر تامین آزادی‌ها به نهایت رسیده است. امروز چیزی به نام سانسور از بین رفته است. آقای بقایی هم معتقد است مفهومی به نام مجوز دادن باید در حوزه مدیریت فرهنگی محدود شود. آقای بقایی معتقد است که در حوزه فرهنگی نگاه مبتنی بر نهی و منع را باید کنار گذاشت.

آقای بقایی معتقد است نگاه به رسانه‌ها و مطبوعات در کشور باید تغییر کند و در شرایطی که امروز شبکه‌های اجتماعی هر نوع مانع در مسیر انتشار خبر و تحلیل را از بین برده‌اند، دیگر نهادهایی مانند هیات نظارت بر مطبوعات کارایی خود را از دست می‌دهند، بر همین اساس آقای بقایی معتقد است که حتی قانون مطبوعات هم با توجه به شرایط جدید شبکه‌های اجتماعی باید به‌روزرسانی شود.

آرایش سیاسی انتخابات ۹۶ با حضور بقایی را چگونه تصور می‌کنید؟
در انتخابات ۹۶ آقای روحانی حتما یک بخش اصلی صحنه هستند. اصلاح‌طلبان هم حرکتی خارج از چهارچوب روحانی نخواهند داشت. حتی اگر کاندیدایی داشته باشند و او دردقیقه ۹۰ به نفع روحانی کنار برود، اصولگرایان زیر تابلوی جمنا حرکت می‌کنند که تا این لحظه پروژه موفقی نبوده است و ضلع سوم انتخابات را آقای بقایی هدایت می‌کنند. در صحنه انتخابات رقابت جدی بین جریان اصلاحات با پرچمداری آقای روحانی و جریان آقای احمدی‌نژاد با پرچمداری آقای بقایی است و رقابت آینده جدی خواهد بود.

رقیب اصلی روحانی کیست؟
در انتخابات دو گفتمان کلان در شیوه اداره کشور قطب‌های انتخاباتی را شکل خواهند داد. آقای روحانی نماینده شیوه اداره کشور با مدل آقای‌ هاشمی است. آقای بقایی هم با نمایندگی از شیوه مدیریتی آقای احمدی‌نژاد، قطب دیگر انتخابات خواهد بود. اصولگرایان در قالب جمنا هیچ مدلی برای اداره کشور نداشته و ندارند و عملا به حاشیه خواهند رفت.

در میز مناظره ۹۲ آقای روحانی دو رقیب خود یعنی قالیباف و جلیلی را با چند کلام از صحنه خارج کرد، میز مناظره‌های ۹۶ چگونه خواهد بود؟
اگر مناظره‌ای در کار باشد و آقای روحانی در این مناظره‌ها شرکت کنند، آن گاه مناظره‌ها به لحاظ سیاسی در سطح بالایی خواهد بود، زیرا روحانی در سال ۹۲ صرفا رئیس یک مرکز پژوهشی بود و سایر کاندیداها هم در همین سطح بودند اما با حضور آقای بقایی به عنوان نماینده آقای احمدی‌نژاد در انتخابات ۹۶ نماینده دو تفکر اصلی موجود در کشور در عالی‌ترین سطح با هم رقابت خواهند کرد. در نتیجه گفتمان مناظره ۹۶ گفتمان پرقدرت و سنگینی در قیاس با گفتمان مناظره‌های ۹۲ خواهد بود.

زمزمه‌هایی از رد صلاحیت آقای بقایی به گوش می‌رسد. آقای بقایی تا چه اندازه ممکن است تایید صلاحیت شوند؟
مساله صلاحیت در انتخابات دو پایه دارد، یکی پایه قضائی است که آقای بقایی هیچ محکومیتی ندارد و بعد از بازداشت ۲۲۵ روزه با قرار کفالت و بدون یک ریال وثیقه از زندان وزارت اطلاعات خارج شدند. اگر با نگاه سیاسی هم به صحنه نگاه کنیم حذف آقای بقایی از صحنه یعنی‌ حذف آقای احمدی‌نژاد و حذف آقای احمدی‌نژاد یعنی حذف رای‌آورترین رقیب آقای روحانی. بنابراین رد صلاحیت آقای بقایی تنها و تنها یک پیام دارد. پیام آن این است که حاکمیت به دنبال ریاست‌جمهوری مجدد آقای روحانی است.

من اعتقاد دارم حاکمیت چنین ریسکی نخواهد کرد، چون نمی‌خواهد در کارنامه دولت آقای روحانی سهیم شود. اگر آقای بقایی تایید صلاحیت شود با توجه به شعار محوری‌اش که تداوم راه آقای احمدی‌نژاد است و نیز شبیه‌سازی ایشان با آقای احمدی‌نژاد تردید نکنید که با یک سونامی بی‌نظیر سی میلیونی رای روبه‌رو خواهیم شد.
ارسال نظرات