صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۰۷۸۵۸
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۲ - ۰۹ اسفند ۱۳۹۵
می‌گوید خادم مردم است و شیفتهء خدمت به مردم، اما عملکرد و رفتارش نشان می دهد او شیفتهء شهرت است و قدرت. رفت و آمدها، سخنرانی و واکنش های او در عالم سیاسی به سبک و شیوه ای است که جز خبرسازی برای آن نمی توان نام دیگری یافت.

به گزارش تابناک، او و نزدیکانش به سبکی عمل می کنند و سخن می گویند که حتی غیبت هایشان در عالم رسانه هم خبرساز می شود. به همین دلیل هم عنوان «مردی که شیفته شهرت است» بیشتر از هر عنوانی معرف «محمود احمدی نژاد» و حلقه اولیه یارانش است.

احمدی نژاد در تازه ترین اقدامش که به 24 ساعت پیش برمی گردد، باز هم دست به قلم شده و نامه نگاری کرده است. این بار اما مقصد نامه های او فرای مرزهای کشور است و به شخصی نامه نوشته که به گفته منتقدانش، بیش از هر فرد دیگر شبیه خود اوست. احمدی نژاد دیروز در نامه ای به «دونالد ترامپ»، چهل و پنجمین رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا نام خود و سبکش را رسانه ای کرد.

او نامه سیزده صفحه ایش را ـ که همزمان به دو زبان فارسی و انگلیسی منتشر شده ـ به دو روش به دست ترامپ رسانده؛ یکی ارایه نامه به سفارت سوئیس در تهران که حافظ منافع امریکا در کشورمان است و دیگری ارسال آن به توئیتر شخصی ترامپ. این در حالی است که به گفته کاربران توئیتر، این باکس توئیتر ترامپ بسته است و امکان برقراری ارتباط با او وجود ندارد.

احمدي‌نژاد در نامه‌اش تلویحا از ریاست جمهوری ترامپ استقبال کرده و نوشته: «از فضاي سياسي و رسانه‌اي آمريكا چنين استنباط مي‌شود که نتيجه انتخابات برخلاف روال معمول و خارج از اراده و پيش‌بيني هيأت حاکمه و جريان اصلي پشت صحنه سياست آمريكا بوده است. مواضع حزب رقيب و برخي از اعضاي حزب شما و اغلب رهبران غربي نيز همين مطلب را القا مي‌کند. صرف‌نظر از صحت و سقم آن، انتخابات اخير، بخشي از مطالبات واقعي و انباشته مردم آمريكا را آشکار کرد... .»

جناب‌عالي به درستي، نظام سياسي و ساختار انتخاباتي آمريكا را فاسد و ضدمردمي توصيف کرده‌ايد. نظام انتخاباتي آمريكا براي دهه‌هاي متوالي، رأي مردم را به اسارت گروهي اندک گرفته است. گروهي که در ظاهر در قالب دو حزب حکومت مي‌کنند، اما در واقع نماينده يک اقليت، يعني سردمداران ثروت و قدرت جهاني‌اند. تغيير نظام انتخاباتي آمريكا و آزاد کردن اراده و منافع مردم از اين اسارت تحميلي، کاري بزرگ و اصلاحي اساسي است.»

پندهای اقتصادی احمدی نژاد به ترامپ
نکته جالب این نامه توصیه های اقتصادی احمدی‌نژاد به ترامپ است. او در بخشی از نامه اش آورده است: «جنابعالي اعلام کرده‌ايد که خزانه‌داري کل آمريكا طي چند سال حدود ۲۳ هزار ميليارد دلار دارايي کاغذي خلق کرده است. معناي اين سخن آن است که با سوءاستفاده از جهان‌روايي دلار و بدون کار و تلاش يا ارائه کالا و خدمات، اين رقم از جيب ملت‌هاي جهان برداشته شده است. متأسفانه اين سرقت بزرگ و مدرن به نام مردم آمريكا ولي در واقع به نفع عده‌اي خاص انجام شده است.

اين بدان معناست که دولت و هيأت حاکمه آمريكا به همين مقدار به ديگر ملت‌ها بدهکارند. گمان ندارم که مردم آمريكا به اين بزرگ‌ترين دستبرد تاريخ راضي باشند. انتظار اين است که ثروت ربوده‌ شده ملت‌ها به آنها بازگردد يا لااقل اين روند غيرانساني و مخرب متوقف گردد. اين يک اصلاح اساسي و ساختاري است.»

این سخنان در حالی عنوان شده که عملکرد اقتصادی دولت های نهم و دهم به لحاظ بالا بردن نرخ تورم و تحویل دادن دولت با نرخ تورم بیش از 40 درصد، برداشت های غیرقانونی از صندوق توسعه ملی و صندوق ذخیره ارزی، قرار دادن کشور در شرایط رکود اقتصادی، رشد اقتصادی منفی، بالا رفتن نرخ بیکاری و ... با وجود کسب بالاترین درآمد نفتی ایران در تاریخ از موضوعاتی است که کارشناسان اقتصادی به شدت نسبت به آن منتقد هستند و بخشی از شرایط نامناسب اقتصادی امروز کشور را به عملکرد نامناسب ان دوره مربوط می دانند؛ هرچند این مسأله هم نافی نواقص عملکرد اقتصادی دولت فعلی نیست.

جای خای یک انتقاد
هر چند نامه نوشتن احمدی نژاد اقدامی شخصی و مورد انتقاد بسیاری از فعالان سیاسی و دپیلمات های کشورمان است، او نامه را نوشته و رسانه ای هم کرده و دراین نامه از هرچه دل تنگش هم می خواسته سخن گفته است و حتی خواستار احترام گذاشتن ترامپ به زنان به عنوان مظاهر زیبایی آفرینش شده است، اما در این میان نکته ای و جود دارد و آن این است او که به امضای خادم مردم ایران نامه را نوشته و توجهی به حق مردم ایران نکرده است. او بی توجه به دستور ترامپ مبني بر منع ورود شهروندان ايراني به آمريكا به اتهام حمايت از تروريسم، از این جنجال و اتهام بزرگ که تبیعض و تهمت ناروایی است هم گذشته است.

این در حالی است که این اقدام رئیس جمهوری امریکا پیشتر مورد انتقاد مردم و قریب به اتفاق مسئولان کشور و حتی غیر ایرانیان در خارج از کشور قرار گرفته بود. به هرحال او صلاح دیده به سبک خود اعلام موضع کند و در نامه اش آورده است: «يادتان باشد تصويري که رسانه‌هاي آمريكايي از ملت ايران ارائه مي‌کنند، هرگز منعکس‌کننده واقعيت‌هاي مردم بزرگ و شريف ايران نبوده و نيست».

«بوش» گیرنده اولین نامه احمدی‌نژاد
احمدی نژاد اولین نامه اش به سران جهان را ده سال پیش به «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهور وقت آمریکا نوشت. اردیبهشت ماه سال 85 بود و یک سال از ریاست جمهوری او می‌گذشت که در فرودگاه مهرآباد در حالی که تهران را به مقصد اندونزی برای شرکت در نشست گروه هشت کشورهای اسلامی ترک می‌کرد، خبر داد که نامه‌ای برای بوش ارسال کرده که حاوی نقطه نظرات ملت ایران و پیشنهادهایی برای حل مشکلات میان دو کشور است.

او گفت، نامه را توسط سفارت سوییس در ایران به بوش رسانده است. نامه او به بوش 18 صفحه بود. نامه احمدی نژاد بیشتر، اقدامی ایدئولوژیک برای اثبات درستی دیدگاه‌های جمهوری اسلامی تلقی شد تا ابتکاری جدید برای برطرف کردن اختلافات عمیق بین ایران و ایالات متحده آمریکا. احمدی نژاد در این نامه ضمن بررسی وضعیت موجود در جهان، با اشاره به هولوکاست و مسأله اسراییل به محکوم کردن سیاست خارجی آمریکا می‌پردازد. چندی بعد بدون آنکه بوش نامه ای رسمی برای احمدی نژاد بنویسد، وزارت امور خارجه آمریکا در اولین واکنش به نامه «محمود احمدی‌نژاد» آن را «تلاشی ضعیف» برای گفت و گو با مردم آمریکا خواند.

نامه‌نگاری‌های احمدی‌نژاد ایده کیست؟
احمدی نژاد قبل از اولین نامه اش اعلام کرده بود که در نظر دارد نامه‌هایی را برای رهبران برخی کشورها بفرستد. همان روزها نزدیکانش گفتند او می خواهد شیوه پیامبر اسلام (ص) را در دیپلماسی در پیش بگیرد. بر همین اساس بود که برخی، نامه‌نگاری به رهبران جهان را ایده «سعید جلیلی» دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ـ که چهره ای نزدیک به احمدی نژاد خوانده می شد ـ ارزیابی کردند، زیرا جلیلی سال هاست درس «دیپلماسی پیامبر» را در دانشگاه امام صادق(ع) تدریس می کند. برخی دیگر اما «مجتبی ثمره هاشمی» دستیار، مشاور و دوست نزدیک احمدی‌نژاد را بانی این ابتکار دانسته‌اند.

به هر روی احمدی نژاد نامه نگاری هایش را از سال 85 کلید زد و این رویکرد را در تمام مدت ریاست جمهوری اش جسته و گریخته ادامه داد. در نهایت پس از پایان سکان داریش بر قوه مجریه در حالی که همه گمان می کردند این شیوه او پایان می یابد، احمدی‌نژاد کمتر از دو سال بعد از تحویل پاستور به «حسن روحانی» باز هم دست به قلم شد و در مقام رئیس دولت نهم و دهم جمهوری اسلامی و با امضای خادم ملت ایران برای باراک اوباما و دبیر کل جدید سازمان ملل نامه نوشت. نکته مشترک همه نامه های احمدی نژاد جز امضای خادم ملت ایران این است که هیچ یک از نامه های او پاسخ رسمی دریافت نکرده اند. به نظر می رسد، غیر از رسانه ای شدن این نامه ها، مخاطبان مورد اشاره او نامه هایش را حتی مطالعه هم نکرده باشند. این در حالی است که خود او به همه نامه های دریافتی اش مثلا نامه مادر یک شهروند امریکایی هم جواب مبسوطی می دهد.

نامه به سران جهان
هرچند نامه‌ او به بوش، هیچ پاسخ رسمی را از گیرنده به همراه نداشته و حتی کاخ سفید رسما اعلام کرد که جواب رسمی به این نامه نمی دهد، احمدی نژاد اعلام کرد که نگارش نامه به سران کشورهای جهان را در دستور کار خود دارد و ادامه می‌دهد، به این ترتیب بود که نامه نگاری های احمدی نژاد پس از بوش با ارسال نامه به «آنگلا مرکل، ژاک شیراک، رومانو پرودی و پاپ بندیکت شانزدهم» تا آذرماه سال ۸۵ ادامه یافت. احمدی نژاد همچنین در چهارمین نشست خود با خبرنگاران در دوره ریاست جمهوری‌اش در آبان ماه ۸۵ اعلام کرد که به زودی پیامی خطاب به ملت آمریکا خواهد فرستاد. در مورد محتوای این پیام توضیحی نداد، اما ملت آمریکا را مردمی خواند که تحت فشارند و از حکومت خود ناراضی‌اند و گفت که ارسال پیام برای آمریکاییان را به درخواست خود آنان انجام می‌دهد!

نامه های احمدی نژاد به اوباما
پس از پيروزي اوباما در انتخابات رياست‌جمهوري آمريكا، احمدي‌نژاد پيام تبريکي براي او فرستاد. با اينکه اين کار به ‌دليل قطع رابطه دو کشور اساسا در عرف ديپلماتيک نمي‌گنجيد، در همه دوره رياست‌جمهوري‌اش تلاش مي‌كرد رابطه با آمريكا را از سر بگيرد و تمايل ‌نشان ‌دادن به مذاکره دوجانبه و اين نامه‌ها جزو تلاش‌هاي ناکام او بود.

نامه نگاری پس از پاستور
احمدی نژاد بعد از پايان دوران رياست‌جمهوري اش هم از نامه ‌نوشتن دست برنداشت. او دو سال بعد از خداحافظی از با پاستور در ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ در دو صفحه با سربرگ رسمي دفتر رئيس‌جمهور دوره نهم و دهم، براي «باراک اوباما»، رئيس‌جمهور وقت آمريكا نامه نوشت و در اين نامه از اوباما خواست حکم توقيف دو ميليارد دلار اموال ايران را که تيرماه امسال از سوي ديوان عالي آمريكا صادر شده ‌است، ابطال کند. او چهار ماه پس از نامه ی دومش به اوباما، «آنتونیو مانوئل د اولیویرا گوتررس» دبیرکل جدید سازمان ملل نامه نوشت و انتخاب وی را به این سمت تبریک گفت و برای افزایش کارامدی سازمان ملل پیشنهادها و راه کارهایی به وی ارائه کرد.

منتقدان چه می گویند؟
او در حالی نام «خادم مردم» یا نمایندگی از طرف مردم ایران را در نامه هایش برای خود برگزیده است که از سوی هیچ جمع یا نهاد یا «ان جی او»یی به این عنوان انتخاب نشده و اقدام او رسما تلاشی خودجوش و فردی است. همین امر هم سبب شده است که هم برخی مردم و هم مسئولان سیاست خارجی کشور نسبت به این اقدام او معترض شوند.

برخی فعالان و کارشناسان حوزه سیاست خارجی کشور بر این باورند که اقدامات ناگهانی احمدی نژاد در قالب نامه نگاری به مسیری که دیپلمات ها و دستگاه دیپلماسی در پیش دارند، لطمه خواهد زد، چون امری غیر مرسوم، خارج از چارچوب دیپلماتیک و غیر هماهنگ شده با وزارت خارجه به عنوان سکان دار عرصه سیاست خارجه کشور است و از طرفی بدون پاسخ ماندن نامه نگاری های او (به عنوان رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی ایران) از سوی مخاطبانش برای کشور و نظام اسلامی ایران پسندیده و مطلوب نیست.

به هر روی احمدی نژاد همواره نشان داده نه به نقدها کاری دارد و نه به مصالح و منافع دیگران، به همین دلیل هم او به روال قدیمی‌اش دست به قلم شده و با امضای «خادم ملت ایران» به ترامپ نامه نوشته است تا نشان دهد چه نامه اش دیده شود یا نه، او برعزم خود پا برجاست و مسیر خبرسازی اش را ادامه خواهد داد.
ارسال نظرات