خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) نوشت:
در سخنرانی نخست سومین هماندیشی «جایگاه مطالعات قرآنی در تحول علوم انسانی»، محمدکاظم شاکر گفت: تعامل علوم انسانی و علوم وحیانی نیازمند گفتوگوپذیر کردن متون دینی است.
سومین هماندیشی «جایگاه مطالعات قرآنی در تحول علوم انسانی» صبح امروز ۲۵ بهمن با سخنرانی محمدکاظم شاکر، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آغاز به کار کرد. این هماندیشی ذیل چهار نشست برگزار خواهد شد.
موانع تعامل علوم وحیانی و انسانی
محمدکاظم شاکر، سخنران اول این هماندیشی در خصوص «رابطه علوم انسانی با معرفت وحیانی» گفت: روشن است که احکام برای انسان آمده و انسان اصل است. بنیانگراها تنها اصول عقلی را میپذیرند. ما چیزی به نام علم الهی نداریم. اعتقاد به خدا هم بشری است. ما فکر میکنیم و معتقد میشویم. باید دامنه ظنی بودن احکام دینی بررسی شود. بنای عقلا به عنوان پایه امور ظنی دینی اعتبار دارد، چطور همین بنای عقلا و امور ظنی در علوم انسانی اعتبار ندارد؟
شاکر ادامه داد: نمیتوان با تنبیه و اجبار علم را هدایت کرد. بسیاری از احکام دینی به خاطر یک مصلحتی آمده است که ما هم میتوانیم در این خصوص بیاندیشیم. آیا جامعهای که دین در آن جامعه آمده در دین تاثیر نداشته است؟ عدم صحبت از افلاطون در قرآن از همینروست. گفته میشود قطع در مباحث اندیشهای ممکن نیست. علوم اسلامی از خدا گرفته نشده و محصول انسان است.
وی افزود: دو مانع برای تعامل وجود دارد. مانع اول این است که نوعا در جوامع دینی، علوم انسانی توسط نهادهای وابسته به قدرت دینی کانالیزه میشود. مراد من کل نهاد قدرت است. اگر قرار باشد علم توسط قدرت جریان یابد، خطرناک است.
شاکر ادامه داد: مسائلی مانند دموکراسی، تفکیک قوا و احزاب خوب است یا بد؟ باید دولت نهادها و تشکلها را بسازد و یا مردم و از پایین؟ باید توسط علوم سیاسی پاسخ یابد. بایستی جریان علوم انسانی جدا از نهادهای قدرت پیش رود که لازمهاش استقلال دانشگاههاست.
وی در پایان گفت: مانع دوم خط قرمزهایی است که در جامعه است که به دولت هم ربط ندارد. برخی میگویند برخی از مسائل نباید در دانشگاه مطرح پیام شود، در حالی که سخن کفار نیز در قرآن آمده است. باید دیالوگ واقعی بین اندیشهها جریان داشته باشد. متاسفانه ما قرآن و سنت را گفتوگوناپذیر کردهایم و این مانعی برای گفتگوی علوم وحیانی و انسانی است.