معلمی در شهرستان رودبار جنوب با فرو کردن مداد در سر دانش آموز او را تنبیه کرده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، معلمی در شهرستان رودبار جنوب با فرو کردن مداد در سر دانش آموز او را تنبیه کرده است.
روابط عمومی آموزش و پرورش استان کرمان با اعلام اینکه این دانش آموز پایه سوم ابتدایی مدرسه شهید سالمی در شهرستان رودبار جنوب است گفت: متاسفانه معلم رودباری با فرو کردن سر مداد در سر دانش آموز رودباری آن را تنبیه کرده است.
وی افزود: معلم خاطی به کمیته رسیدگی به تخلفات معرفی شده است و با آن برخورد می شود.
بالاخره هرکی یک استعدادی داره
استخدام معلم در حد اقل دو دهه اخیر حساب و کتاب نداشته خیلی حرف دارم ولی ......
مسلما کار این معلم بسیار غیر اخلاقی و غیر قانونی بوده و باید مجازات آن را بچشد.
ولی نقطه ضعف آموزش و پرورش در این خصوص اصرار بر حفظ و نگهداری "هر نوع" دانش آموزشی سر کلاسهاست.
و کسی هم نیست رسیدگی کنه
معلومه چنین حرکتهایی هم طبیعیه انجام بدن
استخدام رسمی در مملکت ما راه دست رو برای تمام کارمندان و شاغلان دولتی باز گذاشته و هرطوری دوست داشته باشن رفتار میکنن
وقتی در استخدام معلمین شاخص های استانداردی نداریم و یا اگر داریم درست و درمون رعایت نمیشه
وقتی زندگی یک معلم هم مثل همه که نه اکثریت مردم ایران تامین نیست و کلی گرفتاری فکری و روحی روانی داره و میره سرکلاس
وقتی خود اون معلم در کودکی تنبیه شده
دیگه چه انتظاری داریم که با بچه های این مملکت درست برخورد کنند؟؟؟؟؟؟
اینجا ایران است و این مشکلمون هم مثل بقیه مشکلاتمونه زیادی سخت نگیریند
طرف فقط کلاس سوم ابتدايي هست. اين جور کارها ذاتی هست و بچه حق دارد شيطنت کند. حق دارد بچگی کند. به چه جرمی بايد با اين حقوق بچه ها اين گونه برخورد شود؟
ثانیا:برای اینکه برخورد جدی بشه باید خانواده دانش آموز از طریق مجاری قضایی پیگیری کنن،آموزش و پرورش کاری نمیکنه ...
محرومیت و محکومیت و تبعید
کودک بی نوا چرا باید به این روز دچار شود ؟!
شما یه نگاهی به دانش آموزان دهه هفتاد و هشتاد بکنید حساب کار دستتون میاد. اکثرا بی سواد و بی ادب و فاقد هرگونه پویایی و خلاقیت..معلم ها هم که هنوز به کتک زدن به شیوه زمان ما ادامه میدن.
آبا وقتش نرسیده که به انقلاب علمی و انضباطی در این سازمان مهم اتفاق بیفته؟
والدین این دانش آموز باید خدا را شکر کنند که مداد در چشم و صورت بچه وارد نشده .
درواقع حیوان هم نیستن
حیوونا هم اینجوری نمی کنن.
حیوونا شرف دارن به اینجور معلمااااااااا
قلبم درد گرفت
انگار تو کله بعضی از معلم ها فرو نرفته که دوره تنبیه تمام شده
اینهمه جوون با لیسانس ، فوق ، دکترا بیکارن. مگه آدم قحطه که از تیمارستان معلم میارن ؟
به زیر آوری چرخ نیلوفری را
میشه مداد اینهمه توی پوست سر فروبره خون نیاد؟ نوک مداد چرا خونی نیست؟
خود معلم ها باید به استخدام این روانیها اعتراض کنن و تمام کسانی که این روانی رو برای معلم شدن تایید کردن باید بازخواست بشن
داداچ داری اشتباه میزنی
۱- توّهم اینکه آمریکا و کانادا را جوامع مهاجر ایرانی ، عرب، جهان سوم و حتی چینی و کره یی ساختند
۲- توهم اینکه همه کسانی که در آمریکا و کانادا دانشجوی بینلمللی هستند ، بسیار کارشان درست است و گرفتن پذیرش و مدرک در آنها بسیار سخت است
۳- توهم اینکه ایرنیهن و مهاجران دارای سرمایههای سنگینی هستند (در قیال با کشور میزبان) و فقط اگر پولهای خود را از مرکز مالی آمریکا و دیگر کشورها خارج کنند، این مرکز از هم میپاشند، حتی در حد سپرد عربستان یا چین!
۴- تصور اینکه در جامعه ۳۳۰ میلیونی آمریکا، مثلأ چند نفر که شاید به ۵۰ نفر هم نمیرسدن ، در مدارج عالی علمی و کاری، نشان بزرگ بودن نفوذ ایران است
۵- توهم اینکه مثلا مدیر اجرائی شدن در ناسا یا گوگل یا اپل، و یا استاد شدن در فلان مرکز علمی و دانشگاهی ، نشان از قدرت و اهمیت است و در کشوری که صدها هزار مدیر اجرائی در بخش خصوصی دارد ، چند نفر مدیر شدند که هر روز ممکن است عوض هم شوند، نشان مهمی است!
۶- توّهم اینکه ایران امنترین کشور دنیا است و و هر چه مسائل اخلاقی و مشکلات اخلاقی هست در خارج از ایران هست
۷- و از همه مهمتر توّهم اینکه ما مردم ایران بهترین، با هوش ترین، با فرهنگترینها در دنیا هستیم و فقط ما هستیم که میهن خود را دوست داریم و فقط ما هستیم که دست به فرمان عالی داریم و فقط ما هستیم که بهترین غذاها را داریم و فقط ما هستیم که خیلی خوب و دوستانه زندگی میکنیم و از زندگی لذت میبریم و بسیاری چیزهای دیگر
البته میدانم که اگر این نظر منتشر شود، بسیاری از ما مردم ایران ، چه در داخل و حتی در خارج، فوری خواهیم شورید که چرا هرت و پرت میگیم و هرگز حاضر نیستیم آن رویاهای شیرین خود را از بین رفته بدانیم و با واقعیت زندگی کنیم و به خصوص برخی از کسانی که در خارج هستند و فقط به کسانی که در دخل هستند ، اخبار نادرست از مفقیتهی خود یا دوستان خود را برای بالا بردن خود، به کشور منتقل میکنند.
مثلا تمام دانشجویان خارجی در آمریکا و کانادا و حتی اروپا، در قیاس با دانشجویان بومی، اگر به خاطر پول نبود، هیچ شانسی برای پذیرش نداشتند و معدود افرادی هم که این توانایی علمی را دارند، در برابر اکثریت مطلق، فقط چند نفر هستند در برابر چند ده هزار نفر در یک دانشگاه