صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۰۱۱۲۶
کارشناسان اقتصادی نوسانات قیمت دلار را بررسی کردند
«نکته این است که در این شرایط هر روز نرخ واحدی برای ارز وجود دارد و همه مبادلات با همان نرخ انجام می‌شود اما من فکر می‌کنم چنین چیزی در فضای اقتصاد ایران امکان ناپذیر است به دلیل آنکه به محض اجرای این سیاست، نرخ ارز در بازار بیش از 5 درصد افزایش پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است تا 20 درصد برسد و در نتیجه بازار دو نرخی می‌شود.»
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۱ - ۱۳ دی ۱۳۹۵


فرارو- نوسانات قیمت ارز و دلار بحث داغ روز شده است. بسیاری سودای تکرار سال های پایانی دولت احمدی نژاد را در سر دارند که یک شبه ره صد ساله را بروند و برخی دیگر نیز نگرانند که با افزایش بی ضابطه قیمت ارز سرمایه گذاری تولیدی و صنعتی شان بر باد برود و نابود شود.

دولتیان نیز از قیمت واقعی ارز سخن می گویند؛ رقمی که پایین تر از عددی است که این روزها در بازار معامله می شود. بودجه سال آینده با 3300 تومان برای هر دلار آمریکا بسته شده و مسئولان بانک مرکزی هم از 3600 سخن می گویند؛ البته هر دو این قیمت ها کمتر از رقم حدود 3900 تومانی است که این روزها در بازار ارز مبادله می شود.

کارشناسان اقتصادی نیز این اطمینان را می دهند که ماجرای آن سالها تکرار نخواهد شد و این نوسانات پایدار نخواهد بود.

قیمت واقعی دلار در بازار تعیین می‌شود
جمشید پژویان در خصوص گمانه‌زنی‌های اخیر برخی از مسولین درباره قیمت واقعی دلار گفت: «با توجه به شرایط بازار قیمت دلار در بازار تعیین می‌شود.»

دکتر جمشید پژویان استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «چه کسی می‌تواند قیمت واقعی دلار را استخراج کند؟ ما جایی نداریم که در اقتصاد تا بشود قیمت واقعی دلار را مثل هر قیمت دیگر در آنجا تعیین کرد؛ مثلا برخی کالاها هستند که قیمتشان بر اساس هزینه نهایی تولیدشان معین می‌شوند اما آن‌هم در شرایط رقابتی قیمت کالا تعیین می‌شود؛ قیمت واقعی هر کالا در بازاری تعیین می‌شود که در آن دخالتی نباشد.»

وی گفت: «الان بخش قالب ارزمان به واسطه دولت خریداری و مصرف می‌شود و بانک مرکزی عرضه کننده ارز و دلار است. البته در کنار آن بازاری وجود دارد که این بازار، مقداری جزئی از کل عرضه ارز در آن مبادله می‌شود.»

وی در خصوص میزان تاثیرپذیری این بازار توضیح داد: «این بازار اتفاقا به دلیل کوچک بودن آن به راحتی از هر نوع اختلالی اثر می‌پذیرد.»

این استاد اقتصاد در خصوص عوامل ایجاد کننده اخلال در بازار ارز توضیح داد: «این اختلال می‌تواند از طریق افرادی باشد که ارز زیادی در اختیار دارند یا با نگهداشتن دلار روی قیمتش اثر می‌گذارند؛ ناگفته نماند بانک مرکزی خود از منابع عمده تعیین کننده دلار است و به راحتی می‌تواند روی دلار اثر گذار باشد اما هیچکدام از این عوامل بدین معنا نیست که آنها توانسته‌اند قیمت واقعی دلار را معین کنند.»

پژویان توضیح داد: «قیمت واقعی دلار با توجه به نوع بازار، اندازه آن، قوانین گمرگی، میزان واردات و امکان دسترسی به دلار دولتی تعیین می‌شود. از سویی دیگر شوک‌هایی که از بیرون وارد می‌شود نیز مانند میزان فروش و قیمت نفت، -که منبع اصلی دلار ما هستند- می‌توانند روی قیمت دلار اثر بگذارند.»

وی گفت: «در حال حاضر فروش نفت‌ ما بالا رفته و قیمت نفت هم کمی افزایش داشته است با این اوصاف این افزایش قیمت دلار هیچ معنای اقتصادی ندارد.»

این کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص برخی گمانه‌زنی‌ها درباره عوامل غیر اقتصادی گفت: «مسائلی مانند آمدن آقای ترامپ و انتظار اینکه وی بخواهد تحریم‌ها را برگرداند معتقدم موجه نیست چرا که به نظر من فضای سیاسی آنقدر شفاف نیست که مشخص باشد اساسا آقای ترامپ چه تصمیمی درباره تحریم‌ها خواهد گرفت.»

وی در خصوص تفاوت افزایش قیمت دلار در ماه‌ اخیر با افزایش در سال پایانی دولت احمدی‌نژاد گفت: «در دوران احمدی نژاد علل افزایش دلار کاملا شفاف بود. به شفافی شیشه پاک و تمیز شده، معلوم بود که وقتی تحریمی یک مرتبه میزان فروش و تولید نفت را به یک، سوم می‌رساند و در شرایطی که ما بیش از صد میلیارد دلار واردات داشتیم این بدیهی است که قیمت دلار سه برابر ‌شود.»

جمشید پژویان گفت: «مسئله شرایط کنونی است که با وجود این که در پی برجام توانسته‌ایم تولید و فروش نفت را افزایش دهیم و تقریبا به دوران قبل از تحریم برگردیم هرچند با قیمتی پایین‌تر، و این یعنی درآمد دلاری ما افزایش یافته و لذا انتظار کاهش قیمت دلار می‌رود در شرایط که این اتفاق رخ نداده است.»

وی در خصوص تلاش دولت برای اعلام قیمت واقعی دلار گفت: «اعلام قیمت واقعی دلار یک ریال ارزش ندارد. قمیت واقعی دلار در بازار تعیین می‌شود. البته بعضی مسائل سیاسی و توهمات مردم یا انتظارات آنان می‌تواند به شدت تاثیر بگذارد اما وقتی آن توقعات و توهمات وقوع پیدا نکرد به سرعت خود را اصلاح و ترمیم می‌کند.»

وی در همین خصوص یادآور شد: «در روزها اولیه پایان جنگ قیمت دلار برای مدتی به شدت افت کرد، چرا که مردم فکر می‌کردند با پایان یافتن جنگ ما به قیمت دلار قبل از جنگ بر می‌گردیم در حالیکه خود مردم به سرعت متوجه شدند هیچ اتفاقی نیافتاده و قیمت دلار به جایگاه حقیقی خودش بازگشت. آن دوره بسیار کوتاه بود و ناشی از شکل گیری این تصور اشتباه بود که قیمت دلار به دوران قبل از جنگ بازخواهد گشت.»

پژویان در پایان به آسیب‌شناسی دانش اقتصادی مردم ایران پرداخت و گفت: «ما مردم ایران از تحلیل‌های بسیار ساده مسائل اقتصادی ناتوان هستیم؛ تحلیل‌های ساده‌ای که در بسیاری از کشورها توسط مردم صورت می‌گیرد و موجب ثبات اقتصادی آنان می‌شود در حالیکه بی‌اطلاعی مردم ایران به خودشان و اقتصاد کشور لطمه می‌زند.»

سیاست ارز تک نرخی به صلاح نیست
در همین رابطه علی دینی ترکمانی می‌گوید: «اگر بگوییم که بازار تعینن کننده نرخ ارز است معنایش این است کل ارزی که از طریق صادرات نفتنی و غیرنفتی وارد کشور می‌شود باید وارد بازار شود و از آن طرف مورد  تقاضا واقع شود و در نهایت تعامل این‌ عوامل تعیین کننده نرخ ارز خواهند بود.»
 
دکتر علی دینی ترکمانی، استاد اقتصاد در گفتگو با فرارو گفت: «چون بخش قابل توجهی از درآمد کشور از طریق صادرات نفت است و آن هم به طور انحصاری در اختیار دولت است و دولت هم آن را در اختیار بانک مرکزی می‌گذارد؛ طبعا بانک مرکزی نهاد انحصاری تعیین نرخ ارز می‌شود و این نهاد تمامی ارز دریافت شده‌اش را به بازار و اقتصاد تزریق نمی‌کند، و به دنبال مدیریت بازار ارز است و بخشی از منابع ارزی دولت تبدیل به ذخایز ارزی می‌گردد و در برخی  زمان‌ها  به منظور جلوگیری از افزایش نرخ ارز، بانک مرزی ذخائر ارزی را آزاد به بازار تزریق می‌کند.»

وی گفت: «به این اعتبار اقتصاد ایران شرایط خاص خودش را دارد و بازار ارز هم به دلیل وجود قابل توجهی از ارز ناشی درآمدهای نفتی، شرایط خاصی دارد و لذا بانک مرکزی و دولت این نقش مدیریت بازار را ایفا می کنند.»

وی در خصوص عوامل موثر بر نرخ واقعی دلار و ارز توضیح داد: «نرخ واقعی ارز را می‌توان بر مبنای نظریه برابری در قدرت خرید توضیح داد؛ در این نظریه گفته می‌شود نرخ اسمی ارز، یعنی نرخ بازار یا نرخ رسمی بانک مرکزی باید متناسب تورم داخل و خارج تعدیل شود. یعنی اگر به طور متوسط 15-16 درصد تورم باشد انتظار می‌رود، هر ساله 10 درصد نرخ ارز تعدیل شود تا نرخ واقعی ارز سر جای خودش بماند.»

این کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص سیاست تک نرخی کردن ارز گفت: «بحث تک نرخی کردن ارز روی 3600 تومان، یعنی بانک مرکزی نرخ ارز را 3600 اعلام می‌کند و لذا نرخ دیگری در بازار نباید وجود داشته باشد البته اجازه می‌دهد نرخ بازار نهایت 5 درصد بالا و پایین برود.»

وی در همین رابطه اضافه کرد: «نکته این است که در این شرایط هر روز نرخ واحدی برای ارز وجود دارد و همه مبادلات با همان نرخ انجام می‌شود اما من فکر می‌کنم چنین چیزی در فضای اقتصاد ایران امکان ناپذیر است به دلیل آنکه به محض اجرای این سیاست، نرخ ارز در بازار بیش از 5 درصد افزایش پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است تا 20 درصد برسد و در نتیجه بازار دو نرخی می‌شود.»

دینی ترکمانی در خصوص استدلالش برای این پیش‌بینی گفت: «بازار آزاد خود تابعی از نرخگذاری رسمی بانک مرکزی است، یعنی کسانی که در بازار آزاد ارز هستند بخصوص سفته بازان؛ استدلاشان این است که اگر دولت دلار را گران کند، قطعا ظرفیت بازار بیشتر است و شروع به سرمایه گذاری می‌کنند که شوک وارد می‌شود و نرخ بیشتر از انتظار بانک مرکزی بالا می‌رود و بازار مجددا دو نرخی می‌شود.»

وی در خصوص زمان مناسب سیاست ارز تک نرخی گفت: «سیاست تک نرخی باید در شرایط ثبات اعمال شود؛ اقتصاد ما درگیر بی‌ثباتی‌های سیاسی و ابهام در درآمدهای نفت است و همینطور نااطمینانی به آینده زیاد است و در فضای نااطمینانی به آینده، بخش واقعی اقتصاد جذابیت خودش را برای سرمایه‌گذاری از دست می‌دهد.»

دینی ترکمانی در باره تلاطم بازار در یک ماه اخیر توضیح داد: «یک علت تلاطم اخیر بازار ناشی از افزایش نرخ رسمی 3000تومان به 3300 تومان است. طبیعی است در بازار آزاد نرخ ارز افزاش یافت چرا که همه می‌دانند نرخ ارز بانک در سال آینده گران خواهد شد.»

وی در خصوص ابزارهای کنترلی قیمت ارز گفت: «بانک مرکزی تاثیری زیادی ندارد به نظر من هر چند دیدگاه اقتصادی بانک مرکزی جای نقد دارد اما مسئله این است که اقتصاد ایران بیشتر از عدم تعادل ساختاری رنج می‌برد و در این فضا چسبیدن به سیاست تک نرخی کردن ارز کار درستی نیست.»

علی دینی ترکمان در پایان به بانک مرکزی پیشنهاد می‌دهد که: «بانک مرکزی به رغم عوارض و مفسده‌هایی که دو نرخی بودن ارز دارد فعلا سیاست دو نرخی را ادامه دهد تا شرایط اقتصادی به ثبات کامل برسد، این رویه را ادامه دهد تا جایی که اقتصاد تحمل، ارز تک نرخی را داشته باشد.»

نوسانات ارز هیجانی است
حمید میرمعینی کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «تغییرات نرخ تورم، میزان رشد نقدینگی، نرخ بهره مهمترین شاخص‌های داخلی یک کشور هستند که بر نرخ ارز اثر می‌گذارند.»

این کارشناس اقتصادی در خصوص شاخص‌های خارجی موثر بر نرخ ارز گفت: «علاوه بر شاخص‌های داخلی، مسائلی مانند نرخ تورم کشورهای طرف معامله با ایران بر نرخ ارز اثرگذار هستند.»

وی در خصوص عوامل غیراقتصادی موثر بر نرخ ارز اضافه کرد: «علاوه بر شاخص‌های اقتصادی، مولفه‌هایی سیاسی نیز از اعمال محدویت‌ها و تحریم‌ها در مبادلات کالا و پول و همینطور وضعیت شاخص آزادی‌های ایجاد فضای کسب و کار به عنوان عوامل غیراقتصادی موثر بر نرخ ارز شناخته می‌شوند.»

معیر معینی گفت: «در حقیقت مکانیسم تعیین قیمت ارز بدین صورت است که شاخص‌های فوق، بر میزان عرضه و تقاضا اثرگذاشته و مقدار عرضه و تقاضا در نهایت قیمت ارز را معین می‌کند.»

وی در خصوص اشکال مختلف عرضه و تقاضا در بازار گفت: «زمانی عرضه و تقاضا واقعی مبتنی بر نیاز است و زمانی مبتنی بر سفته بازی در فضای اقتصاد است و گاهی حتی متاثر از هیجانات و جو روانی حاکم بر جامعه،  البته در پاره‌ای از موارد سرمایه‌گذاران به منظور حفظ ارزش و دارایی‌های خود، اقدام به خرید و فروش ارز می‌کنند.»

این کارشناس مسائل اقتصادی در خصوص اینکه در شرایط کنونی ایران، کدامیک از این عوامل سهم بیشتری در افزایش نرخ ارز داشته‌اند، پاسخ داد: «الان یک سری از شاخص‌ها اثرگذاری‌شان بیشتر شده است و موجب افزایش نرخ ارز، تحت تاثیر هیجانات جامعه قرار بگیرد و نوسان داشته باشد، این هیجانات البته ناشی از پیش‌بینی جامعه از سیاسی آینده کشور است.»

وی در همین رابطه افزود: «انتظارات آینده جامعه از تحولات سیاسی در آینده نزدیک بر نرخ ارز اثر گذاشته است هرچند انتظار می‌رود زمانی که جامعه آینده سیاسی را با انتظاراتش همخوان نبیند، قیمت ارز به وضعیت اولیه خود بازگردد.» وی در همین خصوص گفت: «چیزی که این روزها بیشترین اثرگذاری را داشته است، جنبه‌های روانی ناشی از ابهام در وضعیت تحریم‌ها و آینده اقتصاد ایران در فضای جامعه بین‌المللی است.»

میرمعینی یادآور شد: «یکی از دلایل اصلی تغییرات نرخ ارز را باید بحث سیاسی و به تبع آن منابع ارزی دانست. هر نوع تردید درباره منابع ارزی کمتر از مقداری که الان وجود دارد منجر به افزایش قیمت ارز می‌گردد.»

وی در همین رابطه توضیح داد:«این فضا باعث شده، تا تقاضای سرمایه‌گذاری افزایش یابد و افراد برای این‌که پول‌ها و دارایی‌هایشان را حفظ ارزش کنند و قدرت خریدشان را از دست ندهند؛ دارایی خود را به دلار تبدیل می‌کنند.»

میرمعینی در خصوص نقش و سهم دولت در تغییرات نرخ ارز نیز گفت: «بحثی که در سطح گمانه‌زنی مطرح می‌شود، دستکاری قیمت دلار توسط دولت است؛ برخی معقتدند، دولت به منظور جبران کسری بودجه و عرضه و همزمان دستکاری عرضه، سبب افزایش قیمت می‌شود و مقداری از کسری بودجه خود را تامین می‌کند.»

وی در همین خصوص اضافه کرد: «بحث دیگر، تک نرخی کردن قمیت ارز توسط دولت است که شاید- به لحاظ اقتصادی- اگرمی‌خواستیم از سه سال پیش نرخ سال 95 ارز را محاسبه کنیم بازهم به رقم فعلی می‌رسیدیم.»

این کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این سوال که به نظر می‌رسد نرخ فعلی ارز مورد قبول دولت نباشد و مسئولین دولتی از ارقام 3300 تا 3600 تومان حرف می‌زنند پاسخ داد: «به هر حال دولت همیشه تلاش می‌کند، جو روانی ایجاد نکند، اگر مبنای تعیین قیمت را با توجه به تورم کشور پایه با کشور طرف معامله انجام دهیم هر ساله باید بین 12-15 درصد این استهلاک اعمال ‌شود. نقطه فعلی قیمت ارز به نظر علمی می‌رسد.»

وی در همین خصوص اضافه کرد: «دولت با این مسئله دوگانه برخورد می‌کند. از طرفی نرخ ارز را آزاد می‌گذارد تا به مرز 4000 تومان برسد و برخی عرضه‌ها را انجام می‌دهد تا بتواند کسری بودجه را جبران کند و از طرف دیگر عنوان می‌کند که نرخ ارز 3600 تومان است؛ اینها همه جنبه روانی دارد و با انگیزه کاهش اثر روانی روی تورم انجام می‌شود چرا که از عوامل موثر بر نرخ تورم بحث نرخ ارز است چرا که ما کشوری وارداتی هستیم و قیمت‌ها به نرخ ارز گره خورده‌اند.»
ارسال نظرات
ناشناس
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
نزدیک سال نو که بشه به 4500 هم میرسه. مطمئنم.
علی
۰۸:۲۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
من واقعا تخصص ندارم که راجع به قیمت واقعی دلار نظر بدم. ولی تو اطرافیان و دوستان و آشنایان می بینم که میزان فقر و فلاکت و بدبختی مردم شدیدا وابسته به قیمت دلاره. البته منظور من از مردم همین مردم عادی بود. نه اون مردمی که درآمدشون از فقر و بدبختی سایرینه.
ناشناس
۰۶:۵۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
سخنرانی و شو روحانی تمام شد حالا باید منتظر افزایش باشیم.
ناشناس
۲۲:۲۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
من موندم زمان قدیم چه جوری دلار 7 تومن بود
ali
۲۰:۴۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
قیمت دلار طی دو تا سه سال آینده با رشد سالیانه 20 تا 25 درصد به قیمت 7000 تومن بنا به توصیه های فنی صندوق بین المللی و بانک جهای خواهد رسید ابتدا تغییر واحد پول از ریال به تومن و سپس حذف سه صفر رو در برنامه دارند در نتیجه بر میگردیم به زمان شاه هر دلار آمریکا هفت تومن ایران
ناشناس
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
الان همه اینها که در مورد دلار نظر دادند بر اساس منافع خودشون حرف زدند . این مرغ و تخم مرغ بازیها دورش گذشته
ناشناس
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
وقتیکه تراز پرداختها مثبت میباشد دلیلی برای افزایش نرخ ارز وجود ندارد. در ضمن همانطور که آقای رییس جمهور گفتند چشم اندازها هم مثبت هستند. با توجه به فشاری که هم اکنون از نظر اقتصادی بر مردم وجود دارد افزایش نرخ ارز توسط دولت و به تبع آن افزایش فشار بر مردم منصفانه نیست!
ناشناس
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
آق جمشید هه هه هه هه ه !!!!!!!!!!!!!!
این همونی نیست که احمدی رو به خاک سیاه نشوند وووو
اعلا
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
قیمت ارز زمانی توسط بازار تعیین میشود که شرایط بازار ازاد حاکم باشد ولی 80 الی 95 درصد ارز دراختیاردولت است بنابراین اگر میگویند قیمت دلار 36000ریال است نشان صاحب اختیار بودن است.وچند سال پیش بصراحت گفتند قیمت از33000 ریال بیشتر نخواهد شد ولی شد این نشان ازسیاست نرخ ارز کنترول شدهاست ودر واقع هر روز که تشخیص داده شد ریال تضعیف شده است ناشی از علل مختلف قیمت دلار اعلام میشود.وجالب است سیستم مدیریت بطریقی که همیشه قیمت دلار رو به افزایش است.
ناشناس
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
مهم اىن است عده. با رانت همين روزها بارشان را بستند
ایرانی
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
بعد از .... سال هنوز میگوییم قیمت دلار چند است ؟؟؟
چند صد سال باید بگذرد تا به جواب برسیم
ali
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
قیمت واقعی دلار در بازار تعیین می‌شود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!من تعجب می کنم از این مثلا کارشناس بله بازاری که از اقتصاد آزاد وورونق کار بین المللی وارزش پول جهانی باشد مشکلی نیست .ولی در ایران دلالان منتظرنددلاربالا پایین برود تا زمینه کاچاق فراهم شود
ناشناس
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
پس چرا هر روز خودتان رو با اروپا قیاس می کنید.
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
بله در بازار تعیین می شود اما نه در این بازار پر از رانت و سوئ استفاده از موقعیت شغلی
بر اساس قدرت خرید مردم باید دلار قیمت گذاری شود و منصفانه اش در حالت فعلی 1850 است نه بیشتر البته درست تر ش 1160 است
ناشناس
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
به وضعیت اقتصاد ورشکسته مملکت یه نگاهی هم بیندازین
ناشناس
۱۲:۴۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
قحط اقتصاد دان بود که از جمشید پٰژویان پرسدین!!!!!!!
نرخ واقعی ارز به گفته اقتصاددانهای مستقل و غیر حکومتی باید الان بالای 5000تومان باشد بر اساس نرخ تورم از سال57تا حالا
ناشناس
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
ببخشید که فراموش کردند از شما بپرسند.بعد اگر ممکنه مبنای محاسبه نرخ تورم از سال 57 تا کنون رو هم بیان بفرمایید!!!
ناشناس
۲۱:۴۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
مبناش اینه که ایشون دلار دارند و اگه قیمت زیر 5000 تومن باشه براشون صرف نداره بفروشن
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
دلار باید زیر 2000 باشه
ناشناس
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
چشم خخخخخخخ
بخواب تا دوبرابر شه
ناشناس
۱۴:۵۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
بهش میگم
ناشناس
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
دلال ها ناراحت شدن دلار را برایشان گران کنید
ناشناس
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
دلار بالای 2500 تومان یعنی نابودی اقتصاد کشور، همین اقتصادانانی که می گفتند نرخ بالای ارز موجب رشد می شود تولید داخلی و صادارات افزایش می یابد بعد از 6-7 سال بالا بودن نرخ ارز و بی ارزش کردن پول ملی شاهد این هستند عکس این رویا بافی ها اتفاق افتاده نرخ بالای ارز اقتصاد را نابود کرده رکود جاری مستقیما از نرخ بالای ارز سرچشمه می گیرد و تولید داخلی هم نه تنها رشدی انچنانی نداشته بلکه بشدت ضربه خورد و زمین گیر شده.
ناشناس
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
گران شد!
دلار امروز رفت بالای 3900!!!؟
تشکر از وعده دیشب روحانی!!
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
دیروز در اخبار آمده بود که نرخ یوان چین، در سال ۲۰۱۶ به پایینترین میزان در برابر دلار، در ۱۶ سال گذشته رسیده در حالیکه چین تمام ۱۶ سال گذشته، نرخ رشد واقعی‌ دو رقمی‌ داشته و حالا یکی‌ از دو ابر قدرت اقتصادی دنیا است، ولی‌ با این وجود چرا نرخ پول ملی‌ خود را کاهش میدهد، چون سیاست پوپولیستی و خیالی را دنبال نمیکند. برای مسئولان چین، سه شخص اقتصادی مهمترین هستند:

۱- نرخ رشد اقتصادی که هرگز نباید پایین‌تر از ۷ درصد بشود

۲- نرخ تورم، که هرگز نباید بالاتر از ۲ یا ۳ درصد بشود

۳- و مهمتر از همه نرخ بیکاری که نباید بیشتر از ۴ درصد بشود

و برای این اهداف، یکی‌ از مهمترین ابزار، پایین نگاه داشتن قدرت پول ملی‌ چین است.

حالا آیا مسئولان ما این دلسوزی و شجاعت را دارند که بین آن سه هدف، و تثبیت دستوری نرخ دلار، که بیشتر مردم را خوشحال کوتاه مدت می‌کند، یکی‌ را انتخاب کنند!!.. تا حل که هرگز هیچ دولتی به دنبال آن نبوده و همه فقط شعار شجاعت و دلسوزی را میدهند.
ناشناس
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
فعلا که دولت مدبّر تصمیم گرفته به هر قیمتی شده، به منظور انتخاباتی، قیمت دلار را در حدود چند سال پیش تثبیت کند و با صرف میلیارد‌ها دلار از ذخائر محدود عرضی و به منظور خاموش کردن انتقاد کننده‌های اصلی‌ یعنی‌ وارد کننده‌های بزرگ و بنگاه‌های بزرگ دولتی و خصولتی، به جنگ واقعیت اقتصادی برود و این سرمایه دارن، دلار نسبتا ارزن را به صورت کنلیزه به آنور آب برای خود و آقازاده‌ها ، کنلیزه کند و تا همین حالا با بخشنامه دیروز معاون رئیس جمهوری، عملاً ایران سه نرخ ارز دارد. و این یعنی ادامه عمیق شدن مشکلات بانکها، تولید کنه‌های داخلی‌ و از همه مهمتر، گسترش بیکاری. در کشوری که نقدینگی یعنی‌ رئال آن ، سالی‌ ۳۰ درصد رشد می‌کند، تثبیت دلار، یعنی‌ رانتی عظیم به وارد کننده‌ها و بزرگ سرمی درها که با سود دستوری بالای ۲۰ درصد بانکی‌، هر سال برای آنها دلار ارزانتر میشود و مردم خسته هم این تصور غلط را دارند که دلار ارزان یعنی‌ وضعیت بهتر معیشتی آنها، در حالیکه متوجه نیستند که حالا ایران و محصولات ایران از همه کشورهای دنیا گرانتر است و ادامه این سیاست یعنی‌ آرامش کوتاه مدت، ولی‌ فقط و مشکلات اقتصادی، تورم، بیکاری و نرخ رشد پایین در بلند مدت. و این است که در همه ۴۰ سال گذشته، همش مردم می‌گویند چرا وضع ما هر سال بدتر میشود. سیاست گزی انتخاباتی بدون شجاعت و فقط برای انتخابت، نتیجه این میشود.
ناشناس
۱۶:۰۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
ای آقای سرمایه دار صادر کننده ای که پشت سر هم نظر های طولانی میدهی و طرفدار ارز گران هستی خبر از گرانی اینروزها مواد غذائی داری؟ بابا تو که پولداری تو دیگه چرا گریه میکنی ما حقوق بگیر ها با افزایش قیمت دلار قدرت خریدمونو از دست میدهیم تو به فکر فروش بالاتر دلارای رانتی خودت تو بازاری و ما به فکر نون و آب و برق و غیره بیخیال شو برو با دلارات صفا
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
واقعیت امروز اقتصاد ایران و نرخ دلار ، این است که مصارف ارزی کشور در حال حاضر بالای ۱۰۰ میلیارد دلار (۵۰ میلیارد واردات رسمی‌، ۲۰ میلیارد واردات قاچاق، ۱۵ میلیارد خدمات و حداقل ۱۵ میلیارد فرار سرمایه و دلار نسبتا ارزان توسط اقلیت متمکن) است و اگر بخواهیم به سوی یک رونق واقعی‌ اقتصادی که لازمه آن کاهش نرخ سود بانکی‌ (برای جریان افتادن نقدینگی در اقتصاد کشور) است، حرکت کنیم، این مصارف با دلار ۳۶۰۰ تومنی به راحتی‌ به بالای ۱۳۰ میلیارد دلار خواهد رسید، در حالیکه در سال ۱۳۹۵ در بهترین شرایط درآمد ارزی کشور حدود ۶۵ تا ۷۰ میلیارد دلار خواهد بود و در سال ۱۳۹۶ با توجه به ادامه تنش و تحریم‌های سیاسی و اقتصادی، در بهترین حالت نمی تواند بیشتر از سال ۱۳۹۵ انتظار داشته باشیم. حال سوال پیش می آید پس این ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار کسری را چگونه باید فراهم آورد؟ اینجاست که متوجه می‌شویم هیچ راهی‌ باقی‌ نیست الا بالا رفتن قیمت دلار تا ضمن محدود کردن مصرف ارز، این تعادل را در مصارف و منابع ارزی دولت و بودجه حاصل آید و این متاسفانه یعنی‌ کاهش شدید رشد اقتصادی و مصارف و درآمد خانوار و رشد بیکاری و رکود. البته به صورت دیگری هم میتوان این نیاز فوری به تعدیل نرخ دلار را تبیین کرد. در سال ۱۳۸۵، نقدینگی ایران حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بود ولی‌ در بهار ۱۳۹۰ و آغاز سه برابر شدن قیمت ارز به سه برابر یعنی‌ ۳۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده بود. این روند دقیقا در این چهار سال اخیر تکرار شده یعنی‌ نقدینگی از ۴۵۰ هزار میلیارد تومان سال ۱۳۹۲ ، در پایان امسال به سه برابر یعنی‌ ۱۳۵۰ میلیارد تومان خواهد رسید. پس از این زاویه هم نتیجه نمی تواند به غیر از سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ باشد!
ناشناس
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
مطابق الفبای علم اقتصاد، بهتر از هر کسی‌ می‌دانند که امکان ندارد در اقتصادی، نرخ تورم بالای ۲۰ درصد باشد، نرخ رشد نقدینگی بالای ۳۰ درصد باشد، میزان رشد اقتصادی منفی‌ یا نزدیک به صفر باشد، میزان بیکاری دو رقمی‌ و افزایشی باشد، میزان صادرات قلم اصلی‌ یک کشور به نصف کاهش یابد، شرائط روابط و تعاملات اقتصادی و سیاسی با کشورهای همسایه و اقتصادهای اصلی‌ و تاثیر گذار دنیا این چنین متلاطم (در حد سوزاندن سفارت و تحریم و صف ارایی ) باشد، میزان جمعیت با نرخ ۱.۵ درصد رشد کند و بسیاری از فاکتور‌های دیگر، و باز ما انتظار داشته باشیم ارزش واقعی‌ پول آن کشور از نظر اقتصادی برای میان و بلند مدت افزایش و یا حتی تثبیت شود.

با هر مقیاسی که به مساله نگاه کنیم، اگر هدف رشد اقتصادی و بهبود وضعیت اقتصادی کشور باشد، امکان ندارد که بتوان از سیاست دولت تدبیر و امید و وزیر محترم اقتصاد در تثبیت دستوری نرخ ارز در سه سال گذشته دفاع کرد. همانطور که با هر مقیاسی نمی‌توان از سیاست تثبیت دستوری نرخ ارز در دولت آقای احمدی‌ نژاد و مدیران اقتصادی او در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ دفاع کرد. کارکرد این دو دولت چه در مورد نرخ ارز، چه در افزایش نقدینگی، چه در سیاست فروش نفت، چه درمورد سیاست پوپولیستی دادن یارانه به همه، چه در تثیبیت دستوری نرخ سود بانکی‌ چه در عدم شفافیت در مورد آمار اقتصادی (نرخ رشد بالای ۹ درصد برای تابستان امسال و احتمالا ۱۲ درصدی برای زمستان یعنی‌ آستانه‌ انتخابات!) و... هیچ تفاوتی با هم ندارد. پس نباید تعجب کرد که در نهایت نتیجه هم مشابه باشد!


اگر آن تثبیت نرخ ارز در شش سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ با صرف دلارهای نفتی‌ ۱۲۰ دلاری و افزایش شدید و سه برابری نقدینگی حاصل آمد، این تثبیت ارز در سال های ۱۳۹۲ تاکنون هم فقط با صرف سیمان در لوله های صنعت هست یی کشور، سیاست لبخند و دادن امید و وعده حل همه تحریم ها با برجام و کاهش تقاضا از طریق کاهش حقوق واقعی‌، کاهش بودجه عمرانی نزدیک به ۹۰ درصد، افزایش سود صوری بانکی‌ تا بالای ۲۴ درصد با اهرم افزایش شدید و سه برابری نقدینگی، ایجاد رکود تاریخی، کاهش مصرف و واردات و صرف میلیاردها دلار به صورت نقد یا جنسی‌ از ذخأیر ارزی کشور و توسط اکثریت خانواده‌های ایرانی‌ به خصوص جوانان بیکار در خانه و... پرداخت می شود و تاسف آور تر از همه اینکه اگر دولت سابق بعد از شش سال مجبور شد، نه از سر آگاهی و کنترل بلکه از سر ناچاری، واقعیت را بپذیرد و نرخ ارز از ۱۲۰۰ تومن به ۳۶۰۰ تومن رسید، این دولت احتمالا بسیار زودتر یعنی‌ همین حالا و یا حداکثر بعد از انتخابات مجبور به تعدیل انفجاری نرخ ارز خواهد شد و اگر غیر از این باشد، ما باید به همه قوانین علمی‌ و حتی قانون جاذبه شک کنیم!

با نرخ به نسبت ارزان ارز چه در سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۰ و چه در سال های کنونی فقط باید گفت دلار نفتی‌ که به همه مردم ایران و به خصوص به اقشار آسیب پذیر باید تعلق داشه باشد، توسط اقلیتی ناچیز (۵ درصدی) که به این دلار نسبتا ارزان در ایران دسترسی‌ داشتند، از سر میزهای رستوران های آنچنانی آمریکا و اروپا و دبی و مالزی و میزهای فروشندگان ماشین ها و خانه‌های فوق لوکس و یا در بهترین حالت از سر میزهای مدیران دأنشگاه‌های خارجی‌ یا بنگاه‌های سرمایه گذاری و بروکرهای سهام سر در آورد و یا به واردات چند ده میلیاردی قانونی‌ و قاچاق انواع اجناس مصرفی به نفع تولید کننده‌های خارجی‌ و به ضرر کشاورز یا صنعتگر تولید کننده داخلی‌ انجامید.

در نبود نظام مالیاتی روشن و قوی، تنها توشه واقعی‌ اقشار آسیب پذیر و متوسط (۹۵ درصدی) ملت ایران و البته دولت منتخب آن ها برای مقابله با بحران‌های اقتصادی، همین دلارهای نفتی‌ است که باید به بالاترین قیمت اما واقعی به طبقات مرفه کشور (آن ۵ درصد) فروخته شود تا خرج سرمایه گذاری برای همین اقشاری که تصور می کنند با بالا رفتن قیمت دلار، معاش آن ها در خطر قرار می‌گیرد، گردد. مگر آن کشاورز، یا کارمند و کارگر جز یا بازنشسته و خانواده‌های بی‌ سرپرست یا تک سرپرست، از سبد این کالاهای به شدت لوکس و یا سفرهای خارج از کشور چه اندازه در سبد مصرفی خود دارند که باید نگران افزایش قیمت دلار باشند؟ البته ممکن است دوستان بگویند افزایش قیمت تور مسافرتی‌ پاریس و قیمت مازراتی یا پورشه، در نهایت باعث تحمیل آن گرانی توسط این اقلیت، بر کّل مردم می گردد.

در جواب باید گفت هنر یک مدیراقتصادی و دولت مدبّر باید همین باشد، که این توازن و تخصیص بهینه را به وجود آورد. قرار نباید باشد که ایران با این درآمد و تولید ملی‌، بزرگترین بازار خودروهای سوپر لوکس در خاورمیانه و صدها هزار خودرو جدید باشد یا مجبور باشد با پول نقد نفت، به خرید هواپیما‌هایی اقدام کند که فقط شرکت‌های هوایی داخلی‌(با ساختار به شدت زیان دٔه) باید با اصلاح ساختارو توجیه اقتصادی، اقدام به خرید آن کنند نه با پول نفت و بودجه دولت. یا چه اشکالی دارد که صنایع به شدت ضرر دٔه و رانتی خودرو سازی جمع شود و عوض تولید ۸۰۰ هزار خورو معیوب، آلوده کننده، پر مصرف، ناایمن با تکنولوژی از دور خارج شده ولی‌ با صدها مدیر نجومی بگیر، ۲۰۰ یا ۱۵۰ هزار خودرو روز، اقتصادی و رقابتی با دنیا تولید کنند صرف تجهیز حمل و نقل عمومی‌ و مترو برسد؟ خلاصه خرج و برج باید اندازه واقعی‌ دخل باشد نه اینکه برای استفاده پوپولیستی در آستانه‌ انتخابات، بر ادامه سیاست به تاراج رفتن منابع ملی‌ تحت عنوان سیاست تثبیت دستوری نرخ ارز تاکید شود و وزیر محترم این دولت بگوید ما باید به سویی حرکت کنیم که حتی اگر نتیجه سیاست اصلاحی ما، باختن قطعی در انتخابات باشد، از آن هراسی نداشته باشیم ولی‌ در مقام عمل، نقطه مقابل اظهارات خود را انجام دهد!
ناشناس
۱۹:۴۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
اینارو از کجا کپی کردی؟؟؟
ناشناس
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۳
آقای نیلی فرمودند در همه دنیا، نسبت جمیعت شاغل به غیر شاغل، ۲.۲ است ولی‌ در ایران ۳.۶ است، یعنی‌ هر نفر کار می‌کند تا ۳.۶ نفر زندگی‌ کنند ولی‌ خوب خیلی‌ به دنبال کار نیستند پس بیکار محسوب نمیشوند!! حالا با این حساب اگر آمار بیکاری ما علمی‌ بود،اگر نه اول ولی‌ به تور قطع جز ۵ کشور اول در بیکاری بودیم! آنوقت مسئولان تبلیغ میکنند و برخی‌ از مردم انتظار دارند، ایران و وضعیت اقتصادی و معیشتی و نرخ ارز آن ، مانند ژاپن یا کره یا آمریکا یا آلمان و.. شود، که از هر دو نفر ، یک نفر شاغل است. عوام فریبی مسئولان و توّهم برخی‌ از مردم تا کی‌؟! با این وضعیت اشتغال اگر ایران نفت نداشت، یکی‌ از فقیر‌ترین کشورهای دنیا بود