صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۹۸۶۵۰
تا همین اواخر، شی جین‌پینگ، رهبر چین، رسما "در هسته" حزب کمونیست نبود. حالا هست. چرا این مهم است؟ چون در چین کلمات کوچک گاه معانی بزرگ دارند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۹ - ۲۰ آذر ۱۳۹۵

شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهوری چین

تا همین اواخر، شی جین‌پینگ، رهبر چین، رسما "در هسته" حزب کمونیست نبود. حالا هست. چرا این مهم است؟ چون در چین کلمات کوچک گاه معانی بزرگ دارند.

در ماه اکتبر، نشست کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در پکن برگزار شد. جلسات کمیته مرکزی که به آن پلنوم (Plenum) می‌گویند، از مهم‌ترین رویدادهای تقویم سیاسی چین است، و معمولا سالی یک بار برگزار می‌شود.

نشست امسال هم با حضور حدود دویست عضو این کمیته طی چهار روز پشت درهای بسته برگزار شد. تصمیم‌های مهم معمولا در پلنوم گرفته می‌شود و بعد برای تأیید به کنگره ملی خلق می‌رود.

یکی از پیام‌های کلیدی پلنوم ۲۰۱۶ این بود که اعضای حزب باید حول کمیته مرکزی که "رفیق شی جین‌پینگ هسته آن است" جمع شوند.

هسته کمونیسم
از فردای پلنوم این عبارت "هسته" سرزبان مقام‌های ارشد دولتی افتاده، گویی وردی مذهبی است.


شی جین‌پینگ "هسته" حزب کمونیست چین لقب گرفته
در نشست‌های مطبوعاتی پس از پلنوم که تصمیم‌های کمیته مرکزی را اعلام می‌کنند، حرف اصلی این بوده که باید در راه "سوسیالیسم چینی" گام برداشت و موقعیت حزب کمونیست را -"با شی‌جین‌پینگ در هسته‌اش" - تقویت کرد.

کنفرانس مطبوعاتی از این غیرخبری‌تر و ملال‌آورتر حتی در چین هم پیدا نمی‌شود: پرسش‌های از پیش معلوم، پاسخ‌های از پیش نوشته. و با این حال، در میان این همه حرف بی‌خاصیت، یک چیز جلب توجه می‌کرد: "فلان بهمان … شی جین‌پینگ به عنوان هسته … فلان بهمان … با شی جین‌پینگ در هسته‌اش … فلان بهمان … شی جین‌پینگ: هسته … شی جین‌پینگ: هسته".

برخی ناظران معتقدند این تأکید نشانه‌ای دیگر است که شی جین‌پینگ آرام‌آرام به چهره‌ای دست‌نیافتنی بدل می‌شود که مشابهش مدت‌هاست در چین نبوده.

مثلا در دوران رهبر قبلی، هو جینتائو، این‌طور نبود. او هم رئیس‌جمهور و رئیس کمیسیون نظامی مرکزی بود. اما در نهایت رهبر مجموعه‌ای بود با مسئولیت جمعی. می‌شد تصور کرد ۹ عضو کمیته دائمی پلیتبورو اختلاف نظر داشته باشند.

این روزها دیگر چنین چیزی قابل‌تصور نیست.

اگر به تاریخ هفت دهه اخیر چین نگاه کنیم (از سال ۱۹۴۹ به این سو) بدیهی‌ترین مثال حاکمیت یک نفره مائو تسه‌دونگ است. هنگامی که سیاست "گام بلند به جلو" جان میلیون‌ها چینی را گرفت، پنگ دهوای، وزیر دفاع چین، به مائو اعتراض کرد. کمی بعد،‌ با اینکه از قهرمانان انقلاب بود، کنار گذاشته شد.

البته چین ۲۰۱۶ چین ۱۹۵۹ نیست. اما تمرکز قدرت در یک شخص، در یک "هسته" که ورای نقد است، بعضی تحلیل‌گران را نگران کرده.

کمیسیون انضباط
از همان اطلاعات قطره‌ای که از پلنوم درز کرد، معلوم است که تصمیم‌ها بیشتر در مورد مبارزه با فساد بوده: مبارزه شی جین‌پینگ با فساد.

ظاهرا کمیته مرکزی بازرسی انضباط ۱۰۱۸۰۰۰ نفر را بررسی کرده که ۱۰۱۰۰۰۰ نفرشان مجازات شده‌اند. باید اذعان کرد رکورد خیره‌کننده‌ای است.

آن‌طور که گزارش شده، به خاطر همین گستردگی تخلفات، سران حزب تصمیم گرفته‌اند انضباط حزبی سخت‌گیرانه‌تر شود. آنها امیدوارند با این تدبیر جلوی تخلفات انتخاباتی، فروش مناصب و معامله با سازمان حزب برای ارتقاء گرفته شود.

با این وصف می‌شود فرض کرد که مکالمه‌ای شبیه این از این به بعد ممنوع باشد:

"می‌دونی که من از قدیم به صنعت فولاد علاقمند بودم. می‌خواستم ببینم کسی رو برای وقتی که از مجتمع فولاد ووهان می‌ری در نظر گرفتی؟"

"راستش هنوز تصمیم نگرفتم. ولی اتفاقا داشتم فکر می‌کردم شاید عموی تو بتونه در مورد اون زمین گلف خانوادگی ما کمک کنه."

رویه جدید این است که از این به بعد باید منتظر شوی تا صدایت کنند. معلوم نیست چطور باید نشان بدهی به فلان شغل علاقمندی. (شاید اگر در کنفرانس مطبوعاتی به سوال‌های جدی هم جواب می‌دادند، می‌دانستیم).

شاید باید فقط کاری را که گفته‌اند بکنی، و اگر حزب لازم دید بروی در حوزه فن‌آوری ماشین‌های رنگ‌رزی کتان متخصص شوی.

به نظر شوخی می‌آید. ولی از قضا پلنوم در همین رابطه هم قانونی وضع کرده که بوی مطبوعی نمی‌دهد.

"شی دادا"
اعضای حزب حق ندارند از تصمیمات حزبی سرپیچی کنند. مثال اندکی اغراق‌آمیز زیر را در نظر بگیرید.

مافوق: "تصمیم گرفته شده که با نهایت زور بقیه معترضان را هم از میدان تیانانمن دور کنیم. بی‌زحمت تانک‌ها را راه بیاندازید و کار را یک‌سره کنید. ممنون."

زیردست: "حقیقتش من کمی مشکل اخلاقی دارم. سخت است به هم‌وطن‌های غیرمسلح تیراندازی کنم."

مافوق: "متاسفانه سرپیچی از تصمیم‌های حزب ممنوعه."

نباید از یاد برد که شی جین‌پینگ بین مردم چین بسیار محبوب است. بسیاری او را "شی دادا" صدا می‌کنند - ترکیبی که معمولا برای صدا زدن پدر به کار می‌رود. همین شهروندان عادی هر بار می‌فهمند یک مقام فاسد به زندان محکوم شده از ته قلب شادی می‌کنند.


بعضی چینی‌ها رئیس‌جمهورشان را "شی دادا" خطاب می‌کنند، گویی پدرشان است

تلویزیون برنامه‌ای دارد که اعتراف مقام‌های محلی و زندان رفتن‌شان را نشان می‌دهد.

اما برخی معتقدند فساد آن‌قدر گسترده است، و مقام‌های متخلف آن‌قدر زیادند، که شی دادا می‌تواند فقط با مخالفان درون‌حزبی‌اش برخورد کند و موقعیت خودش را محکم‌تر کند.

این نظر را از امثال ما خبرنگارها زیاد می‌شنوید، ولی از مردم عادی چین نه. مردم کاری ندارند که فقط با بعضی مقام‌ها برخورد شده. همین که با تعدادی برخورد شده خوب است.

اما برخورد آن‌قدر گسترده بوده که پرسشی بحث‌برانگیز ایجاد کرده: اگر شی جین‌پینگ و یارانش واقعا یک میلیون مقام دولتی را که هر کدام دوست و خانواده‌ای دارند مجازات کرده باشند، با این همه دشمنی که برای خودشان تراشیده‌اند چه باید بکنند؟

از این پرسش به یک پرسش مهم‌تر می‌رسیم: اگر شی زمانی قدرت را واگذار کند، به خطر نمی‌افتد؟ آیا ممکن است راهی پیدا کند که زمامداری‌اش طولانی‌تر شود؟ مثلا کسی را پیدا کند که نقشی را که مدودف برای پوتین بازی کرد برای او بازی کند؟

جواب همه این پرسش‌ها را قاعدتا آخر دوران زمام‌داری‌اش، یعنی شش سال دیگر، خواهیم گرفت.
منبع: بی بی سی
ارسال نظرات