صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۹۸۶۴۷
سخنان نه‌چندان معمول روز چهارشنبه «ترزا می» نخست‌وزیر بریتانیا علیه ایران در سی‌وهفتمین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در منامه تنها به دلیل واکنش تند تهران توجه محافل دیپلماتیک را به سوی خود جلب نکرد. در خود بریتانیا نیز لحن غیرمتعارف خانم نخست‌وزیر آن‌هم در شرایطی که انتظار می‌رود لندن نقش مؤثر‌تری در تأمین ثبات و امنیت خاورمیانه و خلیج فارس ایفا کند موجب حیرت بسیاری از محافل سیاسی شد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۹ - ۲۰ آذر ۱۳۹۵
روزنامه آرمان نوشت: سخنان نه‌چندان معمول روز چهارشنبه «ترزا می» نخست‌وزیر بریتانیا علیه ایران در سی‌وهفتمین نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در منامه تنها به دلیل واکنش تند تهران توجه محافل دیپلماتیک را به سوی خود جلب نکرد. در خود بریتانیا نیز لحن غیرمتعارف خانم نخست‌وزیر آن‌هم در شرایطی که انتظار می‌رود لندن نقش مؤثر‌تری در تأمین ثبات و امنیت خاورمیانه و خلیج فارس ایفا کند موجب حیرت بسیاری از محافل سیاسی شد.

شاید حمایت لندن از متحدان محافظه‌کار عرب خلیج فارس به خودی خود موضوع تازه و تعجب‌برانگیزی نباشد. اما زمانی که منطقه به مثابه بشکه باروتی آماده انفجار شده همراه بردن چند گالن بنزین به منطقه چندان منطقی به نظر نمی‌رسد. البته خانم نخست وزیر ممکن است استدلال کند چنین موضعگیری‌های نامعمولی در مقابل تهران صرفاً با هدف جلب رضایت اعراب و اطمینان بخشیدن به حمایت از آنهاست؛ اما متقابلا در مقابل این استدلال که چگونه می‌خواهد با اظهارات تحریک‌آمیز علیه تهران به اهداف خود دست یابد، سکوت کرده است.

خانم «می» که تحت تاثیر نتایج ویرانگر برگزیت ظاهراً درنگرانی آشکار جداشدن بریتانیا از اتحادیه اروپا در دو سال آینده به سر می‌برد، برخلاف منطق تامین منافع از مسیر آرامش و پرکردن فاصله‌ها که بالقوه زمینه آن وجود دارد با رویکردی امنیتی به دنبال قانع کردن متحدان عرب برای عقد قراردادهای اقتصادی - تجاری و نظامی برای جبران ضررهای ناشی از برگزیت است. اینکه چرا او این‌گونه پرتنش وارد منطقه شده، بی‌شک اگر با هدف قانع کردن اعراب محافظه‌کار برای عقد قراردادهای پرسود باشد بی‌شک به هدف خود خواهد رسید. اما از جنبه اخلاقی دیگر حق ندارد لندن را به عنوان یک شریک مطمئن صلح و تجارت و نیز مدافع حقوق بشر به جامعه بین‌المللی معرفی کند.

خانم می ‌اکنون چه تفاوتی با شریک ورشکسته سیاسی خود تونی بلر دارد که با همین نگاه خاورمیانه را به آتش کشید، به نحوی که آقای بلر تاکنون نتوانسته از زیر بار مسئولیت‌ها و محکومیتی که گزارش گروه حقیقت یاب جنگ عراق موسوم به چلیکوت متوجه او کرده شانه خالی کند. نخست وزیر بریتانیا در نشست رهبران شورای همکاری خلیج فارس بدون توجه به اقدامات عربستان، قطر و امارات در یمن، حمایت آنها از گروه‌های تندروی مذهبی در منطقه یا نقض آشکار حقوق بشر در بحرین، صرفاً همه تقصیر‌ها را متوجه شرایط منطقه و به قول او نقش غیرمسئولانه تهران در آن کرد. اما تردید نیست این نگاه معکوس به شرایط حساس منطقه کمکی به بریتانیا در درک علل واقعی بحران‌های خاورمیانه که تاثیر مخربی برشرایط اروپا گذاشته نخواهد کرد. درنگاهی امنیتی و نظامی معطوف به حقوق شهروندان عرب گروهای مدافع حقوق بشر نه تنها اعراب محافظه‌کار را مسئول نقض آشکار و سیستماتیک حقوق شهروندان می‌دانند بلکه آنها را متهم به دادن رشوه به بریتانیا با خرید‌های کلان تسلیحاتی و استفاده از آنها علیه شهروندان کرده و عملا لندن را به شریک جرم در جنایت جنگی تبدیل کرده‌اند.

خیلی مضحک است، بوریس جانسون وزیر خارجه در توجیه اقدامات و تصمیمات خانم می ‌گفت: «اگر ما سلاح نفروشیم دیگران این کار را خواهند کرد!». استدلالی خنده‌دار و غیراخلاقی! بسیار خب؛ اشکالی ندارد. اما با این منطق دولت بریتانیا دیگرحق ندارد با جامعه بین‌المللی از موضع رعایت اخلاق سیاسی ودیپلماتیکی برخورد کند. از سوی دیگر اگر خانم «می» ‌مدعی است مثلا در موضوع رعایت حقوق بشر با گفت‌وگو و تعامل می‌توان طرف‌های مقابل را به رعایت آن ترغیب کرد اولاً چرا از این قاعده شکننده در ارتباط با دیگر کشورها استفاده نمی‌کند. ثانیا چه نسبتی میان کشته شدن هزاران شهروند عادی یمنی که حدود ۶ هزار کودک درمیان آنهاست با قانع کردن ائتلاف همراه ریاض به خاتمه جنگ یا حداقل آتش‌بسی انساندوستانه در یمن وجود دارد!

برخی تحلیلگران نظامی و امنیتی مقیم منطقه البته معتقدند در پیش گرفتن سیاست تهاجمی بریتانیا در منطقه تحت تاثیر دو دلیل مهم دیگر قرار دارد. نخست، پرکردن فوری خلأ ناشی از بی‌اعتمادی اعراب به سیاست‌های آقای ترامپ که هنوز مشخص نکرده دقیقاً با اعرابی که تاکنون تحقیر و تهدید می‌کرد چه خواهد کرد. دوم، نکته مورد اشاره‌ آقای جانسون است. عقد قرارداد‌های بزرگ و فروش تسلیحات قبل از جبران و تامین آن توسط دیگران. اینکه دیگران چه کسانی هستند؟ بی‌شک روسیه و چین هستند که با درک نیازهای اعراب ثروتمند و سرخورده از سیاست‌های آمریکا با سخاوتمندی و ارائه تعرفه‌های ترجیحی درصدد حضور در بازار‌های پرسود اعراب و تحمیل خود به عنوان شریکی مطمئن و راهبردی برای آنها هستند. البته این هم نگاهی کاسبکارانه به دیپلماسی است. اما منطقا به بریتانیا اجازه نمی‌دهد خود را به عنوان یک کشور اخلاقی و مدافع صلح و امنیت معرفی کند.
ارسال نظرات