فرارو-"ما ملتی هستیم که علیالاصول در زندگی خویش چندان به علم و سبک زندگیِ علمی بها نمیدهیم؛ دوست داریم که آخرین ورژن موبایل اپل را بخریم اما هیچگاه به خود زحمت تفکر در نحوه ساخت آن را نمیدهیم. ما نخبگان و اساتید برجستهای داریم اما چون این افراد از جامعه بازخورد مثبتی دریافت نمیکنند یا جلای وطن میکنند یا سرخورده شده در لاک خود فرو میروند."
دانشگاههای ایران 600 هزار صندلی خالی دارند. محمد فرهادی -وزیر علوم، تحقیقات و فناوری- با اعلام این آمار گفته متقاضیان ورود به دانشگاه کاهش پیدا کردهاند.
کمشدن تقاضا برای ورود به دانشگاه موضوعی است که از مدتها رسانهها، کارشناسان و اساتید درباره آن هشدار میدهند. آنها میگویند این اتفاق ربطی به گسترش موفقیتآمیز دانشگاهها ندارد، بلکه مسئله در بیانگیزگی، رخوت، ناامیدی و صوریشدن علم در دانشگاههاست.
چرا چنین شده؟ یک استاد دانشگاه دلیل فضای ایجاد شده در دانشگاهها در این روزها را بیش از همه به عواملی خارجی ربط میدهد.
به گفته حسن شهرکی استاد دانشگاه زابل و پژوهشگر اجتماعی علاوه بر همه مشکلات مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره گفتمانی در سالهای اخیر شکل گرفته که منجر شده دانشگاه ضعیف شود، درحالیکه دانشگاه هنوز هم میتواند و باید از حیثیت علمی خود دفاع کند.
حسن شهرکی در گفتگو با فرارو درباره تضعیف دانشگاهها گفت: رکود علمی و افت تحصیلی و پژوهشی در دانشگاههای ایران گفتمانی است که از حدود یک دهه گذشته بهشدت در فضای دانشگاهی و سپهر عمومی جامعه تولید و بازتولید شده است. بخشی از این گفتمان به عوامل و پویاییهای درون دانشگاهها و بخشی از آن به عواملی در خارج از نظام دانشگاهی مربوط میشود.
نبود سیاستی کارا، دقیق و بلندمدت در خصوص تنظیم بازار کار
حسن شهرکی درباره اولین عامل خارجی موثر در تضعیف دانشگاه توضیح داد: تنظبم بازار کار مستلزم نیازسنجی ِ این بازار و متناسب با آن افزودن، حذف و اصلاح رشتههای دانشگاهی و برنامههای درسیِ مرتبط با آن میباشد. یکی از عوامل پیشبرد چنین فرایندی نقشه جامع علمی کشور است.
شهرکی با اشاره به اینکه از تدوین نقشه جامع علمی کشور اطلاعی ندارد ادامه داد: میدانم که بازنگری در برنامهی درسی برخی از رشتهها در مقطع لیسانس آغاز شده که میتواند قدم بسیار موثری در تناسب میان بازار کار و نوع یا تعداد رشتههای دانشگاهی و میزان جذب دانشجو در آنها باشد.
به اعتقاد این کارشناس هرچند که خیلی دیر شده اما جلوی ضرر را ازهرجا که بگیریم فایده است.
وی در اینباره توضیح داد: برای مثال در بسیاری از سازمانهای دولتی مثلا وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، نیز مرکز معاونت اقتصادی و برنامهریزیِ سازمان مدیریت و برنامهریزیِ کشور، میتوان به اطلاعات جامع و بانکهای اطلاعاتی خوبی در خصوص فرصتهای اشتغالزایی در استانهای کشور و پتانسیلهای توسعهای خاص هر استان دست یافت چنین اطلاعاتی فقط نیازمند آن هستند که بهروز شده و در تکمیل و غنی شدن نقشه علمیِ کشور به کار آیند.
مصرفگرایی در اقلیم علم
شهرکی درباره دومین عامل موثر خارجی در تضغیف دانشگاهها اظهار کرد: مصرفگرایی بلای جان جامعه ما شده است. این گرایش روانی و جامعهشناختی در اقلیم علم نیز تاثیر خود را گذاشته است. مصرفگرایی مختص به ایران نیست، ولی در کشور ما شدت بسیار زیادی یافته است
وی ادامه داد: مصرفگراییِ علمی و فرهنگی را جامعهشناسان مکتب فرانکفورت خیلی خوب تشریح کردهاند. آنها بر قبضه علم و فرهنگ و اندیشه توسط اقتصاد و فرایندهای اقتصادی نظام سرمایهداری اشاره کرده و آن را تحت عنوان "صنعت فرهنگ" مقولهبندی میکنند.
این کارشناس همچنین اظهار کرد که اگر به راسته میدان انقلاب برویم نمونه بارز این امر را درمییابیم.
وی در اینباره تاکید کرد: در این مکان میبینیم که شخصیتهای حقیقی و حقوقیای که که در پی سود و با اطلاع کافی از شرایط مورد نیاز برای یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی برای کسب مدرک لیسانس و فوقلیسانس فعال هستند.
این پژوهشگر ادامه داد: دانشجویان با دادن مبلغی پول پایاننامه و مقاله میخرند؛ هم مدرک میگیرند و هم علم را نه کسب که "مصرف میکنند"؛ افراد سودجو نیز درآمد خود را به جیب میزنند.
وی با اشاره به فرایندی که آدام اسمیت چندقرن قبل تشریح کرده در اینباره توضیح داد: پیگیری منافع شخصی به تامین منافع اجتماع منتهی خواهد شد.
شهرکی در ادامه گفت: اما اسمیت از بسیاری از ابعاد پیچیده زندگی امروز خبر نداشت حتی همانموقع هم در کتاب نظریه احساسات اخلاقی (the theory of moral sentiments) نظریههای عکس افکار خود در کتاب ثروت ملل نگاشته بود؛ مثلا اینکه تکلیف اخلاقیات چه میشود این وسط.
این پژوهشگر با اشاره به نقش اخلاق در علم توضیح داد: چیزی به نام اخلاق علمی یا وجدان علمی هم هست. اگر شما بخواهید که در یک نشریه معتبر مقاله چاپ کنید حتما از شما میخواهند که فرمهای مربوط به interest conflicts که به مسایل اخلاقی نشر مربوط میشود را پرکنید.
به اعتقاد این کارشناس بسیاری از کارمندان دولت صرفا جهت تفنن و به امید اینکه شاید روزی مدرک در افزایش حقوق آنها نقشی ایفا کند بهراحتی و با پرداخت پول مدرک میگیرند.
او تاکید کرد: در نهایت اگر تنها یک اقلیم باشد که بهشدت نیازمند تولید است و بههیچوجه مصرفگرایی را برنمیتابد؛ اقلیم علم است. اندیشه مزیت نسبی در فضای صنعت کاربرد دارد ولی در علم خیر.
نبود جامعه علم محور
این کارشناس درباره دلیل خارجی موثرِ دیگر در ضعیفکردن دانشگاه اظهار کرد: ما ملتی هستیم که علیالاصول در زندگی خویش چندان به علم و سبک زندگیِ علمی بها نمیدهیم؛ دوست داریم که آخرین ورژن مویابل اپل را بخریم اما هیچگاه به خود زحمت تفکر در نحوه ساخت آن را نمیدهیم.
وی با اشاره به اینکه این به خلقوخوی ایرانیان بازمیگردد ادامه داد: ما نخبگان و اساتید برجستهای داریم اما چون این افراد از جامعه بازخورد مثبتی دریافت نمیکنند یا جلای وطن میکنند یا سرخورده شده در لاک خود فرو میروند.
حسن شهرکی همچنین با اشاره به کارنامه بهتر رشتههای فنی و مهندسی گفت: طی چند دهه بهدلیل تاکید بر سازندگیِ خرابیهای ناشی از جنگ در حیطه علوم فنی و مهندسی خوب عمل کردیم. در پزشکی نیز کارنامه نسبتا خوبی داریم اما در علوم اجتماعی که امروزه واقعا علاج دردهای جامعه ماست توجهی نداشتهایم.
به گفته شهرکی علوم اجتماعی در جامعه ما زیر انواع و اقسام فشارها و جرحوتعدیلهای غیرکارشناسی هستند، درحالیکه شورای عالی برنامهریزی آموزشی در این خصوص باید از توان اساتید برجسته علوم اجتماعی استفاده کند.
گسترش فضای مجازی
تاثیر فضای مجازی بر فضای علمی از عوامل خارجی دیگر در رو به افول بردن دانشگاهها در ایران است: امروزه بهراحتی میتوانید در اینترنت و شبکههای اجتماعی به انبوهی از مقالات و محتوای علمی دست پیدا کنید. پشت کامپیوتر شخصیتان مینشینید و اطلاعات و مهارت خود را بالا میبرید. از این نظر در آینده آموزش از راه دور و در فضای مجازی به شدت گسترش خواهد یافت و جای بسیاری از دپارتمانهای دانشگاهی را خواهد گرفت.
گفتمان علم کاربردی
حسن شهرکی در بخش دیگری از سخنان به عامل مهمی در تضعیف دانشگاهها اشاره کرد و آن گفتمان علمِ کاربردی است.
به گفته این کارشناس نزدیک به 7 یا 8 سال است که دانشگاه بهشدت تحت فشار آن است که چرا پایاننامهها و پژوهشهای آن کاربردی نیستند؟ این فشار خودش توانسته گفتمانی را ایجاد کند که بسیار مخرب بوده و هست.
حسن شهرکی در ادامه اظهار کرد: بخشی از این گفتمان با هدف تضعیف دانشگاه ایجاد شدهاست. اما گفتمان تضعیف دانشگاه را چهکسی ساخته؟
وی در پاسخ به این سئوال گفت: این گفتمان در سیستم پیچیدهای برساخته شده و نمیتوان یک یا دو عامل برای آن نام برد؛ یکی از آنها رسانهها بودهاند که توقعی بیجا ایجاد کردهاند مبنی بر اینکه حتما و بلافاصله باید از درون یک تز دانشگاهی یک نتیجه محسوس بیرون بیاید.
این پژوهشگر ادامه داد: مثلا بخش اعظم تقویت کارآفرینی و ادبیات مربوط به آن همچون یک راهبرد برای توسعه از همین ایده کاربردی بودن علم آب میخورد. حالا بفرمایید که اگر یک دانشجوی فلسفه بخواهد راجع به اخلاق از دیدگاه ارسطو کار کند؛ کاربرد بلافصل تز او کِی و کجاست؟
وی در اینباره توضیح میدهد که بسیاری از علوم در ساحت اندیشه و تفکر سیر میکنند و نه تکنولوژی و کاربرد آن. اگر هم کاربردی برای آنها متصور شویم بسیار دور و دراز و طولانی مدت خواهد بود.
این در حالی است که به گفته این کارشناس حتی در بسیاری از مناطق محروم کشور نیز ما اساتید خوب و پایاننامههایی خوب وجود دارد و اگر پایاننامهِ خوب یک دانشجو در حال خاک خوردن است مقصر آن دانشگاه نیست بلکه مشکل آنجاست که وزارتخانهها از آن استفاده نمیکنند، یا اصولا ارتباطی با دانشگاه و دپارتمان یا گروه آموزشی ندارند.
پولیشدن تحصیل
به اعتقاد این پژوهشگر از سوی دیگر ما با پولیشدن تحصیل روبرو هستیم. در کجای دنیا دانشگاهها را اینهمه و تحت عناوین مختلف گسترش دادهاند؟
حسن شهرکی درباره کیفیت علم نیز گفت: زمانی میتوان به کمیت فکر کرد که بهلحاظ کیفی وضعیت خوبی داشته باشیم. یک فارغالتحصیل بیسواد به چه کار جامعه میآید؟ کاش حداقل از پولی که اخذ میشود برای تقویت بنیان علمی دانشگاه استفاده شود.
به اعتقاد شهرکی نمیشود برای ورود به دانشگاه آزمون گذاشت و بعد هشتاد درصد شرکتکنندگان را پذیرفت. وی در ادامه میگوید بحث همان بحث قدیمیِ قیفی است که حالا به لوله بدل شده یعنی هر دو سرش (ورود به دانشگاه و فارغالتحصیلی) گشاد شده هم بهراحتی وارد دانشگاه میشوید و هم بهراحتی فارغالتحصیل.
عوامل داخلی
اما کدام عوامل داخلی دانشگاه را به وضعیت امروز آن درآوردهاند؟ حسن شهرکی سه عامل داخلی را برای این اتفاق برمیشمرد.
ساختارها و قوانین معیوب ارتقاء اساتید
به گفته این کارشناس سیاستهای اشتباهی مانند لزومِ داشتن مقاله ISI برای دفاع از تز دکتری یا کارشناسی ارشد؛ و نیز ارتقاء اساتید دستبهدست هم داده تا همه اساتید و دانشجویان تمام توان خود را در این حیطه صرف کنند.
وی در ادامه به فرارو گفت: ساختار معیوبی که از دلش آفتهایی همچون سرقت علمی، خرید مقاله و پایان نامه، فشار بر دانشجوی تحصیلات تکمیلی از سوی استاد برای چاپ مقاله، و رقابت بر سر گرفتن دانشجوی تحصیلات تکمیلی یا اخذ مجوز جذب دانشجو در مقطع فوق لیسانس و دکترا بروز میکند.
این کارشناس با اشاره به لزوم بازنیگری در قوانین علمی ادامه داد: وزارت علوم در این خصوص باید قوانینش را بازنگری کند و یک سیستم ارزیابی علمیِ تکوینی ایجاد کند که هم استاد و دانشجو را طی دوران تحصیل یا فعالیت علمیاش با عوامل گوناگون مورد پایش و نظارت قرار دهد
وی همچنین تاکید کرد: در بسیاری از دپارتمانهای دانشگاهی خارج از کشور این همه فشار به اساتید و دانشجو برای چاپ مقاله وجود ندارد اما روحیه علمیشان از ما بسیار قویتر است چرا؟ این یک پرسش اساسی است.
گفتمانِ "کار علمی در خارج از دانشگاه"
شهرکی درباره این عامل نیز توضیح داد: باید از خودمان بپرسیم چرا جریان علمی دارد خارج از دانشگاه شکل میگیرد؟ مثلا اساتید سخنرانیهایشان را به بیرون دانشگاهها بردهاند و یا مثلا کتابهایشان را به انتشاراتی غیر از انتشارات دانشگاه برای چاپ میسپارند؟
وی در پاسخ به این سئوالات گفت: از نظر من اساتید و دانشگاهها نباید صورتمسئله را پاک کنند؛ نباید از این وضعیت رکود علمی فرار کرد، باید ماند و آن را حل کرد. آیا حالا که گفتمان تضعیف دانشگاه قوت یافته باید دانشگاه را رها کنیم؟
این کارشناس در ادامه گفت: البته ترویج علم در جامعه رسالت هر فرد باسواد و متعهدی است اما صحبت من بر سر اولویتهاست؛ برسر گفتمانی که اینروزها باب شده و میبینیم که جریان موازی دانشگاه در بسیاری از رشتهها توسط اساتید دانشگاهی اما خارج از نظام دانشگاهی شکل گرفته.
به اعتقاد این پژوهشگر اولویت باید فعالیت علمی درون دانشگاه و با نام دانشگاه باشد، موسسات و سازمانهای مردمنهاد و وزارتخانههای دولتی باید از علم دانشگاه اما با نام دانشگاه بهره ببرند و نباید یک ناشر دانشگاهی ضعیف شود بهواسطه آنکه استادی اکراه دارد از اینکه کتابش را برای چاپ آنجا بسپارد.
رخوت در فضای دانشگاهی
اما در نهایت حسن شهرکی به رخوت موجود در دانشگاهها به عنوان عاملی داخلی اشاره کرده و در اینباره گفت: محیط دانشگاههای ما دلمرده است. با میزانی اعتماد به دانشجویان میتوان سیاستهای فرهنگی را با تسامح بیشتری تدوین و عرصه را برای فعالیتهای فکری و فرهنگی و ورزشی درون دانشگاهها مهیا ساخت.
حالا نوه های من با دیدن من و کار شبانه روزی من باز هم رغبت می کنند که به دانشگاه بروند؟
جوابتان را خودم می دهم:
یکی از اقربای نزدیکم درست در سالی که من وارد دانشگاه شدم با چهل هزار تومان وارد بازار شد و امروز با یکی از فرشهای اتاق پذیراییش می توان یک آپارتمان خوب خرید!
علم بهتر است یا ثروت؟ موضوع انشایی که هیچ معلمی دیگر آن را به کار نمی گیرد!
با تشکر
کدام منطقی تر هست ؟!
کدام با صرفه تر هست ؟
کدام کم زمان بر تر است ؟
اگر می دانید چرا اقدام اساسی نمی کنید ؟؟؟
نتیجه : می دانید .....اما ........نمی خواهید .
نکته : فعلا این وضعیت ادامه دارد .
پیشنهاد و سوال : فرض کنیم یک فرد در کنکور دکتری قبول شد ....و قبل از امتحان جامع ، در آزمون زبان مثلا : ای پی تی و یا سایر آزمون های زبان دیگر مثل تافل و غیره نیز با نمره خوب قبول شدیم ، آیا می توان گفت : این فرد به زبان انگلیسی مسلط است و زبان می داند ؟؟؟.....مدرک دکتری را که بگیرد مصیبت با سواد بودن از جهتی شروع می شود ........با تشکر - گار س چی
زمانی دانشگاه مرجع سمت و سو گیری فکری مردم بود. جایی بود که از آنجا جریانهای فکری (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی) به جامعه رسوخ می کرد.
کافی است حکومتی بداند که جایی در دانشگاه ندارد. براحتی با سیاستهایی می توان فاتحه آن را خواند و مرجعیت آنرا در نزد مردم به نابودی کشاند.
این چیزی است که خواسته شده و برآورده هم شده است.
شرکتهای ایرانی با کمبودشدید متخصص مواجهند و دانشگاهها با صندلی خالی!