روزنامه اعتماد ملی در گزارشی به بررسی کشمکش های دولت با جابریان که سال گذشته در همین روز ها بلوک 5/30 درصدي فولاد خوزستان را به قيمت 1364ميليارد تومان خريد پرداخته است. این گزارش را می خوانید:
حالا ديگر رابطه محمد جابريان و دولت چيزي ازکوبيدن چکش بر فولاد سرد کم ندارد که هيچ کدام حاضر به گرم شدن و نرم شدن نيستند. نه چکش کوتاه ميآيد ونه فولاد شکل ميگيرد. انتهاي اين رابطه از ابتدا قابل پيشبيني بود و اکنون مشخص شده است. کار محمد جابريان که بلوک 5/30 درصدي فولاد خوزستان را به قيمت 1364ميليارد تومان خريد، اکنون به هيات حل اختلاف کشيده شده و اما پيش از آن محمد جابريان به صورت رسمي از خريد سهام فولاد خوزستان انصراف داده است. محمد جابريان که 13 ماه پيش در چنين روزهايي، موفق شد در دادوستدي نفسگير، بلوک مديريتي سهام فولاد خوزستان را با ثبت رقمي معادل 1364ميليارد تومان به نام خود ثبت کند، اکنون در اعتراض به آنچه کارشکني دولتي، بياعتنايي به حقوق مالکيت و سنگاندازي مقابل خصوصيسازي ميداند،از خريد اين بلوک مديريتي انصراف داده و پذيرفته است که موضوع،در شورايي متشکل از چند مديردولتي و نمايندگاني از بخش خصوصي مطرح شود.
در مقابل، سازمان خصوصيسازي نيز اعلام کرده است که حل اين موضوع از توان سازمان خارج بوده و شوراي حل اختلاف بايد در اين زمينه تصميمگيري کند.
بهانهگيري ميکند
درحالي که محمد جابريان هنوز موفق به دريافت سود سهام خود نشده و نتوانسته براساس حقوق قانوني، دو عضو، در هيات مديره فولاد خوزستان منصوب کند،غلامرضا حيدري کرد زنگنه گفته است: «جابريان دارد بهانهگيري ميکند.»
رئيس هيات عامل سازمان خصوصيسازي روز گذشته درحاشيه نشست با خبرنگاران، در پاسخ به پرسش اعتمادملي درمورد سرنوشت بلوک مديريتي فولاد خوزستان گفت: پس از اينکه محمد جابريان و سازمان خصوصيسازي با هم کنار نيامدند، قرار شد موضوع در شوراي حل اختلاف مطرح و در مورد آن تصميمگيري شود. وي در پاسخ به اين پرسش كه در صورت راي هيات داوري مبني بر لغو معامله بلوك مديريتي فولاد خوزستان، وضعيت اين واگذاري چه ميشود؟ گفت: در اين صورت بايد مجددا،اين بلوک قيمتگذاري شود.
وي در حالي که هنوز شوراي حل اختلاف در اين زمينه تشکيل جلسه نداده است گفت: براساس برآوردهاي اوليه هيات داوري اين معامله را فسخ نخواهد كرد.اين كه نميشود هركس نفع كرده بگويد معامله را قبول كند هركس زيان كرده بخواهد فسخ كند. من خودم بيشتر از همه مدافع بخش خصوصي و جابريان بودم بنابراين خريدار اين بلوك (جابريان) ميتواند با پذيرش شرايط و حمايتهاي به عمل آمده از سوي سازمان خصوصيسازي، نسبت به ايفاي تعهدات خود عمل كرده و صاحب بخشي از اين شركت شود اما اينها همه بهانههاي ايشان است.
معاون وزير امور اقتصادي و دارايي که در زمان مديريت او بر سازمان خصوصي چند واگذاري پرسروصدا صورت گرفته است گفت: واقعيت اين است كه به دليل كاهش قيمت سهام فولاد خوزستان جابريان بهانهجويي ميكند. بيشتر از 110 ميليارد تومان سود دو سال اين شركت در حسابهاي فولاد متعلق به ايشان است و اگر امروز بگويد معامله را قبول دارم همه اين پول به حسابش واريز ميشود.
وي افزود: آقاي جابريان بايد 272 ميليارد پرداخت ميكرد كه تنها 170 ميليارد تومان پرداخت و 100 ميليارد ديگر باقي ماند. ايشان به ما گفت 100 ميليارد تومان باقي مانده را براي من درست كنيد كه من مطالبات دارم و نميتوانم بپردازم اما حالا كه مطالبات را كامل گرفته با سود دو سال،160 يا 170 ميليارد تومان دريافت كرده است.
رئيس سازمان خصوصيسازي گفت: حتي ما مقرر كرديم ايشان اقساطش را به جاي 5 سال 7 ساله بدهد و گفتيم تا پايان سال 88 هيچ پولي نميخواهد بدهيد و حتي گفتيم سود دو اقساط اين دوسال را هم نميخواهد بدهيد و اگر در سال 89 هم مشكلي داشتيد باز هم نميخواهد بپردازيد. اگر جابريان قبول ميكرد حتي ميگفتيم دو نفر هم در هيات مديره شركت انتخاب كند اما ايشان از بيخ و بن ميخواهد معامله را فسخ کند.
کرد زنگنه گفت: کاملا مشخص است که جابريان فولاد خوزستان را نميخواهد چون قيمت سهام افت كرده قصد ابطال واگذاري را دارد. با اين همه انعطافي که ما نشان دادهايم، نميدانيم چرا عقب نشسته و پشيمان شده است. وي افزود: ايشان هر سازي زده ما رقصيدهايم و چون ديگر در توان ما نيست، موضوع را به شوراي حل اختلاف ارجاع دادهايم.
کردزنگنه گفت: ميدانيد من تمام عمر از دروغ بدم ميآيد چون فكر ميكنم دروغ، روزي برملا ميشود و دروغگو رسوا خواهد شد. اصلا شما بياييد دعوت كنيد تا در جلسه بعد در حضور خود ايشان من اين حرفها را بزنم و شما ببينيد چه کسي دروغ ميگويد. ميتوانيد همه اينها را از آقاي نهاونديان هم بهعنوان مدافعبخش خصوصي بپرسيد تا به شما بگويد كه حقيقت است.
رئيس سازمان خصوصيسازي در پاسخ به سوالی درباره اينكه جابريان حتي حق نداشته به عنوان سهامدار عمده وارد كارخانه شود و راهش ندادهاند و تمام راهها را به روي او بسته بودند چطور انتظار داريد از معامله منصرف نشود؟ گفت: جابريان پول نداشت قرارداد را ببندد.تو اول پول را بده بعد وارد كارخانه شو.اول برادريات را ثابت كن بعد ادعاي ارث كن.
پاسخ محمد جابريان
محمد جابريان در واکنش به اظهارات رئيس سازمان خصوصيسازي گفت: بهتر بود ايشان خويشتنداري ميکرد تا موضوع در همان شورايي که ايشان آن را قبول دارد، مطرح ميشد. وي گفت: هرگز دوست ندارم مسائل مورد اختلاف، در روزنامهها مطرح شود بنابراين خواهش ميکنم من را از پاسخگويي معاف کنيد.
وي که با اصرار خبرنگار اعتماد ملي مواجه شده بود،گفت: موضوع مشخص اين است که من با سازمان خصوصي به توافق نرسيدهام. يا من اشتباه ميگويم يا سازمان خصوصيسازي اشتباه ميکند بنابراين ترجيح ميدهم موضوع را در شوراي حل اختلاف يا ديگر مراجع قانوني مطرح کنم. وي گفت: تا اين لحظه به عنوان سهامدار عمده فولاد خوزستان که 1364ميليارد تومان تعهد مالي دارم، توسط دولت به رسميت شناخته نشدهام. هنوز به مجمع اين شرکت دعوت نشدهام و حتي پوست پيازي بابت سود سهام دريافت نکردهام. وي افزود: تا کنون 172 ميليارد و 800 ميليون پرداخت کردهام. محمد جابريان تاکيد کرد: قصد ماندن در اين سهم را ندارم و دل به راي شوراي حل اختلاف دادهام.
جابريان چرا انصراف داد؟
هيچکس به درستي از قضاياي پشت پرده فولاد خوزستان اطلاعي ندارد و محمد جابريان در طول چند ماه گذشته هرگز حاضر به گفتوگو و افشاگري در اين زمينه نشده است اما تکليف شرکتي که هياتمديرهاش درسال گذشته دو يا سه بار تشکيل جلسه داده و براي مديرانش گرداندن و رتقوفتق امور باشگاه فوتبال فولاد خوزستان از توليد و فروش فولاد مهمتر بهنظر ميرسد، نه فقط بر محمد جابريان که بر سهامداران خرد اين شرکت هم روشن است.
گرداندن باشگاه جنجالي فوتبال فولاد خوزستان با هزينهاي بيش از 30 ميليارد تومان در سال بسيار مهمتر از تامين اعتبار چکهاي صادرشده براي خريد سنگ آهن بوده است اگر نه مديران شرکت اجازه نميدادند چک چند ميليارد توماني خريد مواد اوليه برگشت بخورد و اعتبار شرکت از ميان برود.
سال گذشته به دستور وزير صنايع و براي جلوگيري از اعتصابهاي کارگري، 12ميليارد تومان از درآمدهاي اين شرکتـ از سود سهامدارانـ به حساب شرکت نيشکر هفتتپه واريز شده است. براي مردي که قرار است 1364ميليارد تومان براي خريد بلوک 5/30 درصدي شرکت فولاد خوزستان بپردازد، اين موضوع اهميت زيادي دارد که ريال به ريال درآمدهاي شرکت، چگونه مصرف ميشود. براي او اين مهم است که همه توان خود و هياتمديره شرکتش را بر توليد بيشتر متمرکز کند تا باشگاهداري.
در طول چند ماه گذشته محمد جابريان را به شرکتش راه ندادهاند و او اجازه ندارد براساس سهمي که دارد، دو عضو در هياتمديره شرکت منصوب کند. ميگويند دولت خلاف وعدههايي که پيش از واگذاري فولاد خوزستان داده است، با انتقال سود سهام به خريدار بخش خصوصي مخالفت کرده است. ميگويند از سوي نهادهاي دولتي خوزستان 16 گزارش امنيتي، منکراتي، سياسي و عقيدتي عليه محمد جابريان به نهادهاي امنيتي و مراجع مذهبي ارسال شده است. محمد جابريان با وجود کارشکنيهايي که در مورد حضورش در شرکت فولاد خوزستان صورت گرفته است، ديگر علاقهاي به ماندن ندارد. او را خسته کردهاند.
شرکت فولاد خوزستان شرکتي پرحاشيه است. استانداري خوزستان در اين شرکت بزرگ نمايندهاي در هياتمديره دارد. اعضاي هياتمديرهاش را دولت تعيين ميکند با اين حال در هشتماه گذشته فقط يک بار نشست هياتمديره تشکيل شده است. مسوولان استان به اين شرکت به عنوان «مادر خرج» استان نگاه ميکنند. حجم مشارکتهاي اجباري اين شرکت بزرگ در امور خيريه و ورزش و فعاليتهاي غيراقتصادي بسيار زياد است. پس بي دليل نيست که خصوصيسازي اين شرکت نه فقط با مخالفت دولتيها که با مخالفت تشکلها، انجمنها، سازمانهاي ورزشي و امور مساجد و مذهبي هم مواجه شده است. محمد جابريان هنوز به صورت رسمي دراين مورد اظهارنظر نکرده اما اگر اين موارد واقعي باشد، به نظر ميرسد حق با محمد جابريان است.
جابريان کيست؟
محمد جابريان پرورش يافته مکتب بازار سنتي ايران است. او همچون اسلاف خويش، مذهبي و به اصطلاح هياتي است. هر سال به مکه ميرود و به تکليف دينياش عمل ميکند. خمس ميدهد، زکات ميپردازد و دستي در کار خير دارد. نزديکانش به او ميگويند «حاجي». همانگونه که به اسدالله عسگراولادي ميگويند و همانگونه که به يوسف هندي و سعيد اماني ميگفتند.
او برخاسته از کف بازار است و هنوز گرد آهن بر صورت دارد و تراشه فولاد در دست. روزگاري او و شش برادرش، در حجره پدري، همه کار ميکردند تا چرخ خانواده پرجمعيت «حاج آقا جابريان» بچرخد. انبارگرداني ميکردند، حجره را جارو ميزدند، نبشي و ميلگرد بار کاميون و کشنده ميکردند و بهدنبال طلب پدر، دستهجمعي در پي بدهکار ناپيدا، به کمين مينشستند.
در اين ميان، برادر بزرگتر وظيفهاي متفاوت برعهده داشت. او بازوي تجارتي و بازرگاني پدر بود و به مدد استعداد شگرفي که داشت، بار به دوردستها ميفرستاد. فولاد در دستان محمد جابريان حکم طلا داشت و او در هرزمان که اراده ميکرد، بار فولاد را از کارخانه به شهرستانها ميفرستاد. او استاد معاملات سلف شده بود و با آيندهنگري و تحليلگرياش، واردکنندگان فولاد را هم به زانو در ميآورد. کار حجره پدري کمکم گسترش پيدا کرد و روزبهروز بر بنيه مالي خانواده جابريان افزوده شد تا اينکه برادران، نقشه راهاندازي کارخانهاي را تنظيم کردند. کارخانهاي فولادي در دشت قزوين تا حضور خانواده جابريان علاوه بر توزيع، به توليد هم کشيده شود.
زمان زيادي لازم نبود تا کار توليد آنها نيز رونق بگيرد به اين دليل که برادر بزرگتر، علاوه بر تجارت، در کار توليد هم موفق نشان داد و موفق شد در اندک زماني، کار در کارخانه را سه شيفته و توليد را به حداکثر توان برساند. شعار محمد جابريان «نان داغ، فولاد داغ» بود و او ورقهاي فولادي و محصولات آهني را بلافاصله از خط توليد به خط فروش ميکشاند به گونهاي که اين شتاب عمل، اعتراض کاميونداران و کشندهسواران را به دنبال داشت که « فولاد داغ، کف کاميون آنها را ميسوزاند».
جابريان با تحليلهاي دقيقي که از وضعيت بازار داشت، شرايط را حتي براي واردکنندگان فولاد دشوار کرد و بهگونهاي پيش رفت که بزرگان اين عرصه را هم به زانو درآورد.
جريان از اين قرار بود که محمد جابريان، در مبادي ورودي و بنادر کشور افرادي را مامور ميکرد تا اطلاعات دقيقي از ميزان فولاد وارد شده به کشور، قيمت خريداري شده و واردکنندگان آن در اختيارش بگذارند. پس از آگاهي از قيمت فولاد وارد شده به کشور، محمد جابريان توان خود و کارخانهاش را بسيج ميکرد تا با افزايش توان توليد، محموله جديدي وارد بازار کند.
قيمت فولاد وارداتي هرچه بود، جابريان درصدي کمتر از آن، محصولات توليدياش را روانه بازار ميکرد و به اين ترتيب، واردکنندگان فولاد را در شرايط سختي قرار ميداد به گونهاي که آنها مجبور ميشدند با او مذاکره کنند. در نهايت کار به جايي ميرسيد که واردکنندگان فولاد به اين نتيجه ميرسيدند که محصولات وارداتي را با قيمتي توافقي در اختيار سلطان بازار قرار دهند و به اين ترتيب، محمد جابريان علاوه بر توليد کارخانجات خود، محمولههاي بزرگي از فولاد وارداتي را هم در اختيار ميگرفت و بدين شکل در بازار قدرتنمايي ميکرد.
با گسترش دامنه کار، محمد جابريان آرزوي دوران جوانياش را دور از دسترس نميديد؛ حضور در رأس شرکتي به بزرگي فولاد خوزستان، آرزوي ديرينه او بود و او حتي زماني که در حجره پدري پادويي ميکرد، در انديشه چنين موفقيتي بود.
فخوز چگونه فروخته شد
رقابت براي تصاحب بلوک مديريتي شرکت فولاد خوزستان 9 روز طول کشيد تا سرانجام در هشتم تيرماه رقمي در فروش سهام اين شرکت به ثبت رسيد که تا آن زمان هرگز به ثبت نرسيده بود.
پيش از اين سازمان خصوصيسازي اعلام کرده بود که دولت قصد دارد 5/35 درصد فولاد خوزستان را به نرخ پايه 6 هزار و 117 ريال واگذار کند اما همانگونه که اشاره شد، در آخرين زمان، بلوک قابل واگذاري 5 درصد کاهش يافت تا در هيچ شرايطي خريدار نتواند از دو عضو هياتمديره فولاد خوزستان فراتر رود و همچنان عنان تصميمگيري در مورد قيمت فروش و سهميه شرکتهاي نوردي در اختيار دولت باقي بماند. در نخستين روز ماراتن بازار سرمايه، 6 رقيب وارد گود شدند. در کنار حقوقيهاي دولتي نظير تامين اجتماعي و شرکتهاي نيمهدولتي نظير فولاد مبارکه و سرمايهگذاري اميد، آنچه جالب توجه بود، حضور شماري از افراد حقيقي بود، افرادي که از بازار آمده بودند. نام محمد جابريان هم در ميان آنها ديده ميشد.
رقابت بسيار فشرده و سنگين بود. کارگزاران با فشار دادن هر کليد کيبورد و افزودن يک ريال به ثمن معامله، 8/66 ميليون تومان بر ارزش سهم ميافزودند. هشت روز گذشت و رقابت ادامه يافت. در تمام اين مدت شش کارگزار، مدام چشم به مانيتور دوخته بودند تا در رقابت از ديگران عقب نمانند. کارگزاران رقابتکننده تنها سه دقيقه بعد از آخرين تغيير نرخ رقيب فرصت داشتند تا نرخي جديد را پيشنهاد کنند.
صحبت از عرضه بلوک مديريتي فولاد خوزستان بود، شرکتي که يکي از سه کارخانه عمده فولاد کشور به شمار ميرود که با ظرفيت 4/2 ميليون تني عهدهدار مسووليت توليد 24 درصد فولاد کشور و تامين 10 درصد نياز کشور است. رقابت به روز نهم کشيده شد تا سرانجام محمد جابريان موفق شد با تحمل هزينهاي معادل 1364ميليارد تومان ـ بيش از 4/1 ميليارد دلار- بلوک مديريتي «فخوز» يا شرکت بزرگ فولاد خوزستان را در دست گيرد. او با خريد اين بلوک مديريتي سهام موفق شد بزرگترين خصوصيسازي تاريخ ايران را برنده شود.
بخشي از اين گزارش از روزنامه كارگزاران برداشت شده است.