ریشههای دلخوری ظاهرا قدیمیتر از مناظرههای سال ٨٨ و اتهاماتی بود كه محمود احمدینژاد علیه علیاكبر ناطقنوری مطرح كرد، ماجرا از قضا به پیش از انتخابات ریاستجمهوری ٨٤ و درون جامعه روحانیت مبارز بازمیگشت.
غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، در گفتوگو با خبرآنلاین، برای نخستینبار از ریشه كناركشیدنهای آهستهآهسته ناطقنوری از راست سنتی و جامعه روحانیت مبارز رمزگشایی كرده است. در آن سال ناطقنوری علاوه بر عضویت در جامعه روحانیت مبارز، رئیس «شورای هماهنگی نیروهای انقلاب» بود و سعی داشت از درون نامزدهای رنگارنگ، اصولگرایان را به وحدت برساند. اما به نظر میرسد پشتوانه این نقشآفرینی، رضایت تماموكمال جامعه روحانیت مبارز نبوده است؛ تشكلی كه تا پیش از آن محور و فصلالخطاب جناح موسوم به راست - اصولگرایان بعدی- بهویژه در هنگامه انتخابات بود. جامعه روحانیت مبارز در انتخابات ریاستجمهوری ٧٦ هم نقش محوری داشت و ششدانگ پشت ناطقنوری آمده بود. اما در انتخابات سال ٨٤ نشانهای از این عاملیت دیده نمیشد و فرد ناطقنوری، یعنی عضو جامعه روحانیت مبارز، به واسطه شخصیت حقیقی خود وارد كارزار ائتلاف شده بود و جامعه روحانیت مبارز را پشتسر گذاشته بود. سخنگوی جامعه روحانیت مبارز درهمینباره گفته است: «در دوران دولت اول آقای احمدینژاد میشود گفت آنچه اتفاق افتاد عدول از محوریت جامعه روحانیت بود، طبعا کسی هم به میدان آمد که مورد حمایت قرار نگرفت و خودش هم اعلام کرد: «من با کمک احزاب، پیروز انتخابات نشدم».
یک چنین دورهای، دوره واگرایی است و گفته میشد ما دیگر نیازی به مرجعیت و محوریت جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین نداریم. همین هم یک نوع دلسردی و دلخوری را در بعضی از علما و روحانیونی که نقشآفرین بودند، پدید آورد... مرحوم آیتالله مهدویکنی مدتی این نکته را میگفت که وقتی کسی گوش به حرف ما نمیدهد بنابراین چرا باید برای حمایت به میدان بیاییم. در یک انتخاباتی هم گفت: «میروید لیست را میبندید بعد میآیید از ما تأییدیه میگیرید». آیتالله مهدویکنی این روش را روش نادرستی میدانست که بعد از انتخابات مجلس ششم مکرر تکرار شد».
خبرآنلاین در ادامه از مصباحیمقدم سؤال كرده است كه: «پس بهنوعی میتوان گفت مرحوم آیتالله مهدویکنی از آقای ناطقنوری هم دلخور بود، درست است؟ بههرحال، در چند انتخابات ایشان محوریت را دنبال میکردند». و مصباحیمقدم با اشاره به اینكه «آقای ناطق اتفاقا محوریت وحدت را دنبال میکرد»، گفته است: «درست است که آقای ناطق محور میشد و به یک معنا بروز و ظهور جامعه روحانیت مبارز تهران بود ولی خیلی مورد قبول بزرگان جامعه روحانیت نبود چون تلقی میشد که آقای ناطق دارد این کار را انجام میدهد. به عبارت دیگر، لزوما نمایندگی نداشت ولی تأیید میشد. این باز وجه خوب مسئله بود. البته ما شاهد واگراییهای بعدی هم هستیم که حتی در همین حد هم خودشان را منصوب نمیکردند یا تأیید نمیشدند اما افراد برای انتخابات فعال میشدند. اجمالا این دوره، دوره واگرایی و بهنوعی کنارنهادن شیخوخیت جامعه روحانیت و جامعه مدرسین است اما مجدد ما شاهد اقبال برای محوریت جامعه روحانیت مبارز هستیم».
٢ واگرایی در ٨٤
سال ٨٤ همان سالی است كه هاشمیرفسنجانی هم بعد از پیروزی احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری از حضور در جلسات جامعه روحانیت خودداری میكند سخنان مصباحیمقدم نشان میدهد آمدن احمدینژاد و متمایلشدن اصولگرایان- از جمله جامعه روحانیت مبارز - به سمت او لزوما عامل واگرایی درون جامعه روحانیت نبوده است بلكه ریشههای این واگرایی و اختلافات از قبل وجود داشت و این نهاد سنتی بهنوعی مستعد آن بوده است تا جایی كه وقتی احمدینژاد در مناظرههای انتخاباتی ٨٨ آنگونه به ناطقنوری و خانوادهاش و هاشمیرفسنجانی تاخت و آنها را مورد هجمه قرار داد، جامعه روحانیت به جای دفاع از اعضای خود سكوت پیشه كرد و بهنوعی با اعلام بیتفاوتی، مواضع احمدینژاد را تأیید كرد. ادامه این واگرایی تا این سالها و ماههای اخیر در جامعه روحانیت ادامه دارد. تكذیبیههای متوالی سخنان سخنگوی این نهاد روحانی، بهویژه در ماجرای احتمال حمایت از نامزدی از حسن روحانی شاهدی بر این مدعاست.
حسن روحانی، رئیسجمهوری، هرچند سالهاست در جلسات شركت نمیكند، اما دستكم به شكل نمادین همچنان عضو جامعه روحانیت مبارز است. این در حالی است كه وقتی غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت، در مصاحبههای خود از احتمال انتخاب او به عنوان گزینه احتمالی جامعه روحانیت برای انتخابات ٩٦ سخن میگوید، با تكذیب و انتقاد دیگر اعضا روبهرو میشود. نمونه دیگر این وضعیت، تعیین وضعیت جامعه روحانیت مبارز نسبت به هاشمیرفسنجانی است. اینجا هم سخنگوی جامعه هرجا از هاشمی دفاع كرده با واكنش دیگران روبهرو شده است. آقای سخنگو كه قبلا به «شرق» گفته بود «نگاه اكثریت جامعه روحانیت مبارز نسبت به هاشمیرفسنجانی مثبت است، اگر نسبت به ایشان نگاه مثبت وجود نداشت ایشان را درون فهرست خبرگان قرار نمیدادیم»، دیروز به خبرآنلاین گفته است رئیس مجمع تشخیص مصحلت نظام روی اعضای این جامعه اثرگذار نیست.
او گفته است: «اینکه او تأثیرگذار روی آرای اعضای جامعه روحانیت در شرایط حاضر باشد، من چنین برآوردی ندارم. چون دوستان ما با شخص آقای هاشمی ارتباط تنگاتنگی ندارند تا اینکه بخواهد چنین تأثیرگذاریای باشد». موضع جامعه روحانیت مبارز نسبت به هاشمی یك موضع سینوسی است. نه جذب كامل و نه رد كامل. این را هم از اظهارنظرهای متفاوت و گاه متناقض سخنگو، هم دیگر اعضا و هم كنش و واكنشهای درون خود جامعه روحانیت مبارز بهویژه در مواقع حساسی چون انتخابات خبرگان میتوان برداشت كرد.
درون جامعه روحانیت مبارز دو طیف وجود دارد؛ طیف موافق و طیف مخالف هاشمی. حالا با رمزگشایی اخیر مصباحیمقدم میتوان با كمی تسامح گفت كه صفبندی دو طیف درباره ناطقنوری هم قابل اصداق است، اگرچه به تندی و شفافیت مورد هاشمیرفسنجانی نیست. این صفبندی در برابر هاشمی، در هنگام بستن فهرست انتخابات خبرگان خودش را بیش از همیشه نشان داد. هرروز یك خبر از درون جامعه منتشر میشد كه خبر قبلی را نقض میكرد. یك نفر مصاحبه میكرد و میگفت كه هاشمی درون فهرست است، دیگری فردایش تكذیب میكرد و میگفت نیست. اگرچه دستآخر هاشمی درون فهرست قرار گرفت. چالش درون جامعه روحانیت مبارز ولی بعد از انتخابات خبرگان هم ادامه پیدا كرد. حجتالاسلام احمد سالک از طیف مخالف هاشمی كه قبل از انتخابات گفته بود: «مواضعی که آقای هاشمی در روز ١٢ بهمن ماه گرفتند این موضوع را تقویت میکند که در لیست نباشد»، بعد از انتخابات به فارس گفت: «بنده بهصراحت میگویم جامعه روحانیت آقای هاشمی را در لیست خود نگذاشت و کمیته سیاسی این تصمیم را گرفتند که اسم آقای هاشمی را در لیست خبرگان جامعه روحانیت قرار دهند. بنده عضو جامعه روحانیت هستم و در بحثی که صورت گرفت، بنده و چند نفر دیگر با قرارگرفتن اسم آقای هاشمی در لیست مخالفت کردیم، همان شبی که این مسئله مطرح شد، من به آقای مصباحیمقدم زنگ زدم و به این مسئله اعتراض کردیم». این در حالی است كه سالك قبلا دراینباره اذعان كرده بود: «بالاخره آنچه در شورای جامعه روحانیت مبارز گفته میشود اعلام خواهد شد و آقای مصباحیمقدم آن را رسما اعلام خواهند کرد!».
مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت، بعدا با تكذیب نقلقول سالك گفت: «درباره آیتالله هاشمیرفسنجانی در جامعه روحانیت مبارز دو دور بحث شد که در هر دور، اعضا موافق حضور ایشان در فهرست بودند و مخالفان در اقلیت بودند. وقتی رأیگیری شد، هاشمی رأی اکثریت را آورد و رسما بهعنوان کاندیدای خبرگان رهبری از طرف ما انتخاب شد. فکر میکنم حجتالاسلام احمد سالک در این دو جلسه حضور نداشتند که چنین حرفهایی را زدهاند».
هاشمی و ٢ جامعه
اختلافنظر بر سر بودن یا نبودن هاشمی فقط درون جامعه روحانیت مبارز جریان نداشت. این اختلافنظر حتی باعث شد صدور فهرست مشترك جامعه روحانیت و جامعه مدرسین هم منتفی شود. جامعه مدرسین حاضر به قراردادن نام هاشمی درون فهرست خود نبود و برای همین فهرستشان جداگانه بدون نام هاشمی منتشر شد. نكته بسیار مهم این است كه آیتالله موحدیكرمانی جزء طیف حامیان هاشمی است و اصرار او بهعنوان رئیس جامعه روحانیت مبارز مبنیبر بودن هاشمی در فهرست مشترك باعث شد آنها با آیتالله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین، به توافق نرسند. مصباحیمقدم گفته بود: «ما با جامعه مدرسین قم جلسه مشترکی برگزار کردیم که بحث جدی ما با آنها حضور آیتالله هاشمیرفسنجانی بود. جامعه مدرسین مخالف حضور ایشان بودند، اما آیتالله موحدیکرمانی از طرف جامعه روحانیت مبارز اصرار داشتند که نام هاشمی در فهرست مشترک ما بیاید و چون به توافق نرسیدیم، لیست تهران ما با لیست جامعه مدرسین قم تفاوت داشت».
آنها كه نمیآیند
هاشمیرفسنجانی ١١ سالی است كه دیگر در جلسات جامعه روحانیت مبارز شركت نمیكند؛ درست از وقتی كه احمدینژاد رئیس دولت شد و اصولگرایان هم به سمت او چرخیدند. این حضورنداشتن آنقدر طولانی شده است كه جامعه روحانیت كلا قید ارسال فكس دعوتنامه شركت در جلسات جامعه روحانیت مبارز برای هاشمی را زده بود، تا همین چند وقت قبل كه اعلام شد ارسال دعوتنامه دوباره از سر گرفته میشود.
درباره دلایل حضورنیافتن ناطق و هاشمی، جعفر شجونی از طیف مخالفان هاشمی گفته است كه جامعه روحانیت همچنان بر این باور است که به تبعیت از آیتالله مهدویکنی باید درباره این حضورنیافتن، سیاست سکوت پیشه کرد. سخنگوی جامعه روحانیت مبارز درباره غیبتهای هاشمی گفته بود: «ایشان مطرح نکردهاند که شرکت نمیکنند، بلکه میگویند به دلیل رعایت مسائل امنیتی، جلسات در مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شود تا من هم بتوانم در آن شرکت کنم. تا قبل از سال ٨٤ هم بسیاری از جلسات در مجمع یا شورای نگهبان که نزدیک مجمع است و رعایت مسائل امنیتی در آن مشابه مجمع است، برگزار میشد. یکبار هم ایشان به دفتر آیتالله مهدویکنی آمدند که باعث دلخوری مرحوم آقای مهدویکنی هم شد، چون نیروهای حفاظت آقای هاشمی آمدند و دفتر ایشان را مهروموم کردند. البته آقای هاشمی از قبل گفته بود که حضور من باعث زحمت شما میشود و آقای مهدویکنی هم بعدا گفتند که بله باعث زحمت شد، اما بعد از سال ٨٤ دیگر جلسات در مجمع تشکیل نشد». نكته جالب این است كه اگرچه صفبندی درون جامعه روحانیت مبارز بر سر هاشمی مشخص و شفافتر است، اما قطع امید نسبت به بازگشت و شركت در جلسات جامعه درباره ناطقنوری بیشتر است. مصباحیمقدم بارها گفته است كه امیدی به بازگشت ناطقنوری به جامعه روحانیت نیست، اما درباره هاشمیرفسنجانی تاكنون چنین نظر محكم و قطعیای صادر نشده است!
این را پایداری ها و احمدی نژاد بیشتر از هر کسی می دانند.
این را پایداری ها و احمدی نژاد بیشتر از هر کسی می دانند.