صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۹۱۰۳۹
خودش شش بچه دارد. اهل سوریه است اما تبعه فنلاند. اسمش را گذاشته‌اند "قاچاقچی اسباب‌بازی حلب".
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۸ - ۱۱ مهر ۱۳۹۵

رمی ادهم دقیقا می‌داند بچه‌های سوری با چه بیش از هرچیز ذوق می‌کنند: دخترها با باربی، پسرها با توپ و ماشین و خرس اسباب‌بازی.

خودش شش بچه دارد. اهل سوریه است اما تبعه فنلاند. اسمش را گذاشته‌اند "قاچاقچی اسباب‌بازی حلب".

می‌گوید حسی "وصف‌ناپذیر" دارد اسباب‌بازی رساندن به بچه‌هایی که وسط جنگ گیر کرده‌اند، بچه‌هایی که عموما سن‌شان از جنگ کمتر است. می‌گوید: "لبخندشان، قدرشناسی‌شان... اینکه فکر می‌کنی با کارت کمک کرده‌ای فراموش کنند خانه و مدرسه و اسباب‌بازی‌هاشان را از دست داده‌اند."

رمی در چهار سال گذشته ۲۸ بار از هلسینکی به سوریه رفته. دیگر در کارش خبره شده. باربی‌ها را که سنگین‌تر است می‌چپاند توی چمدان دستی‌اش، گاهی ۱۰۰ تا. صدها اسباب‌بازی نرم هم در کیسه‌های بی‌هوای فشرده می‌گذارد و توی چمدان دیگر جا می‌دهد.
رمی گاه ۱۶ ساعت پیاده می‌رود تا از ترکیه به سوریه برسد
از فنلاند با هواپیما به ترکیه می‌رود. چون مرز رسمی ترکیه و سوریه بسته است، باید هر بار حدود ۷۰ کیلو اسباب‌بازی را پیاده از مناطق کوهستانی به طرف دیگر ببرد. گاه ۱۶ ساعت در راه است، گاهی کمتر.

جز اسباب‌بازی که خودش می‌برد، با کمک انجمن سوری‌های فنلاند که خودش تأسیس کرده، غذا و مایحتاج اولیه دیگر هم برای جنگ‌زده‌ها جمع می‌کند. می‌خواهد اگر بشود در اردوگاه‌های پناه‌جویان مدرسه هم راه بیاندازد.

اما به گفته خودش چیزی که "باتری‌اش را شارژ می‌کند" و به او روحیه می‌دهد، همین اسباب‌بازی رساندن به بچه‌هاست که اولین بار دختر سه ساله‌اش پیشنهاد کرده بود.

می‌گوید: "این قهرمان‌های کوچولو آینده سوریه‌اند، و برای من بی‌نهایت ارزشمندند. برایم مهم است که حتی یک لحظه از وحشت و بی‌ثباتی دورشان کنم."

بعضی از کودکان سال‌هاست که اسباب‌بازی ندیده‌اند
از یک دختر شش ساله تعریف می‌کند که هرگز از یادش نمی‌رود. دخترک حرف نمی‌زده. می‌گوید بقیه می‌گفتند نیروهای دولت ریخته بوده‌اند خانه‌شان، پدرش را کرده بودند توی کمد و کمد را آتش زده بودند. مادرش را هم برده بودند. کسی نمی‌داند کجا.

می‌گوید: "دخترک آن‌قدر جیغ زده که صدایش رفته." در این سال‌ها چند بار به دخترک سر زده و برایش باربی و اسباب‌بازی‌های دیگر برده: "واکنشش همیشه همان است، لبخند می‌زند، لبخندی زیبا."

بچه‌هایی که در جنگ یتیم شده‌اند زیادند. آن‌طور که رامی می‌گوید: "مدرسه‌ای نمانده. کاری ندارند بکنند. تمام روز توی یک خانه سنگربندی شده یا زیر زمین اسیر می‌شوند. از مردن نمی‌ترسند. ترجیح می‌دهند بمیرند تا زخمی شوند. می‌گویند وقتی بمیری دیگر نگران چیزی نیستی."

رمی تازگی از یک سفر دوازده روزه برگشته. اسباب‌بازی و چیزهای دیگر برده بوده. می‌گوید به چند جای مختلف سر زده، از جمله یک اردوگاه پناه‌جویان اهل داریا که اخیرا پس از چهار سال حصر از شهر خارج شدند. اما نتوانسته به شرق حلب که در محاصره است برود.
این روزها بچه‌ها در گودال‌هایی که بمب ایجاد کرده شنا می‌کنند
خودش اهل حلب است، و مقصد اصلی‌اش آنجاست. می‌گوید: "به کلام نمی‌شود توضیح داد؛ آسان نیست شهرت را جلوی چشمت ببینی ولی نتوانی بروی،‌ بعد از اینکه هزاران کیلومتر راه آمده‌ای... حس می‌کنم مردم حلب را تنها گذاشته‌ام. حس می‌کنم هیچ کاری برایشان نکرده‌ام."

هفته پیش که آتش‌بس یک‌هفته‌ای تمام شد، رمی برگشت فنلاند. کمی بعد، دفتری که در حلب راه انداخته بود بمب خورد و ویران شد، ۹ نفر از جمله دو دوست نزدیکش کشته شدند.

می‌گوید: "این روزها بچه‌ها واقعا در گودال‌هایی که بمب ایجاد کرده شنا می‌کنند."

دوست دارد چند هفته دیگر برگردد سوریه،‌ ولی خوشبین نیست بشود. می‌گوید: "نمی‌دانید چقدر آدم آشنا کشته شده‌اند. واقعا می‌ترسم. نگران سفر بعدی‌ام. ولی اگر بروم، باز هم اولین چیزی که می‌برم اسباب‌بازی است."

برای ورود به کانال تلگرام فرادید کلیک کنید

منبع: بی بی سی
ارسال نظرات
ناشناس
۱۷:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
بچه‌هایی که عموما سن‌شان از جنگ کمتر است
چرا اینا تو اوضاع جنگ بدنیا اومدن آخه؟
ناشناس
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
الان یعنی شما باور کردید؟

من نمیدونم چرا هرچی رسانه های غربی می زارن فرارو باور میکنه...

تو جایی که هیچ موجود زنده ای نمی تونه رد شه و با وجود داعش و انواع جونور های تروریست که حتی سر بچه های 12 ساله را می برند و جیگر سرباز مرده در می آورند ...کی باور می کنه کسی بتونه با امنیت از مرز رد بشه و خو دشو به حلب برسونه...

جایی که حتی پرند ه هم نمیتونه رد بشه...
این یارو خودش احتمالا همدست تروریست هاست و اینم نقشه های اونا برای مظلوم نمایی رسانه ای...
دقیقا مثل داستان کلاه سفید ها....
ناشناس
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
سلام
سعی کنید خوبیها را باور کنید حتی اگر قابل اثبات نباشند !
انرژیتون مثبت
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
آدم ها معمولا چیزی که از ذاتشون دور باشه براشون باورناپذیر می شه.
آیدا
۰۹:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
عجب انسان بزرگی. ای کاش تمامی آدمها و دولتها این طوری فکر می کردند
ناشناس
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
یکی عروسک به اونها هدیه میده تا خوشحالشون کنه . یکی بمب میده تا قدرت خودش یا ایدیولوژی خودش رو به اونها تحمیل کنه...
احسان
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
درود بر همت و شرفت
ناشناس
۰۹:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
واقعا از ته قلبم به حالش غبطه خوردم :(((( چه جوری بعضیا میتونن انقدر روح بزرگ داشته باشن؟؟ خوش به حالش که زنده بودنش مفیده
محرم و روزهای دلگیر و نا امیدی من از آدمها و انسانیت و گرگ هلی دوروبرم، با این خبر یکم آروم شد که هنوز روح خدا هست
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
خدا قوتت بدهد مرد نشان دادی که از خیلیهابالاتری
milad
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
يعني داعش و شورشيان ازش نميپرسن تو اينجا چه ميكني ؟ حتماً همين كه مخالف دولت سوريه باشه كافيه
ناشناس
۰۸:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
و عشق
بزرگترین ثروتی است که به هرکس عطا نمی شود
ناشناس
۰۷:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
مرگ بر جنگ
ناشناس
۲۲:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۱
چه کار خوبی تقصیر اسده سیاست بلد نیست اما بعد گودال بمب رو ایران پرش میکنه و بازسازی سوریه رو ایران ثروتمند و ...
ناشناس
۲۰:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۱
از چشمان خسته اش انرژی بدی بهم میرسه.
ازقم
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۱
بالاخره توانستم انسان ببینم
سلام
۱۹:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۱
يعنى اسباب بازى هاى جنايت كاران آمريكايى كافى نبود؟!
ناشناس
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۱
درود . آفرین.
ناشناس
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۱
خدا خیرت بده مرد.
ناشناس
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۱۲
با خواندن اين خبر و از خوشحالي اين بچه ها چقدر حالم خوب شد. خدا قوت مرد.