یادداشت دریافتی- امین میرزایی؛ آشنایی من با دکتر حدّاد عادل به دو دهه پیش بر می گردد. چهارده پانزده سال پیش بود که نقد تندی نوشتم و در اختیار روزنامه اطّلاعات قرار دادم. نقدی بود درباره عملکرد مدیریت وقت صدا و سیما و برخی برنامه های نمایشی آن روزها. نوشته مزبور فرصت چاپ پیدا نکرد. امّا دکتر حدّاد عادل لطف کردند و آن را شفاهاً برای دکتر لاریجانی - رئیس وقت صدا و سیما - خواندند. از لطفشان متشکرم و از آن که واسطه خیر شدند خبر دارم. امیدوارم نوشته
"طنز" زیر را با همان نگاه بنگرند و اگر طعنه ای و گوشهای در آن می بینند نرنجند. نقدی ست از فیلسوفی بر فیلسوفی، درباره فلسفه زبان و آفاتِ مُضحکِ واژه گزینی.
***********************
استاد حدّاد عادل سیاستمداری آشنا به فلسفه و عرفان اند. پس بالطّبع از اینکه مولانا عشق را "اُسطُرلاب" اسرار خدا دانسته آگاهند. و هم از آنکه فلاسفه مسلمان، مقولات ده گانه ارسطو را به قاطیغوریاس ( همان categories لاتین یا کاتیگوریای یونانی) برگردانده بودند، خبر دارند. اینکه چرا تئولوژی فلوطین سر از اثولوجیای ارسطو درآورد و کدام شیر پاک خورده ای (یا به تعبیر استاد، حرام لقمه ای!) analytic (آنالیتیایِ) ارسطو را به آنالوطیقای اوّل ترجمه کرد بماند. اصلاً غرب زدگی از این بالاتر که "ارگانون" را به "ارغنون" برگرداندند و فلوطین را ارسطو ترجمه کردند؟؟!!
به صرف طای دسته دار که Plato مسلمان نمی شود و Plotinus به ارسطو تغییر قیافه نمی دهد! صرف مخالفت افلاطون با دمکراسی کافی ست؟! این طای دسته دار را فرهنگستان دوران فارابی از کجا آورده و در وسط نام ارسطو و فلوطین و افلاطون کاشته؟! مگر مسلمان شدن به طایِ دسته دار است!!؟ ضمناً گیریم دماغ فلوطین را با ارسطو اشتباه گرفتند، چرا دُنبِ Aristotle را از او جدا کردند؟!
ارگانون یعنی ابزار یا آلت یا چیزی از این دست. منظور از آن هم علم منطق است. أُسطُرلاب (یا استرالَبوس یونانی) هم که به معنی Star Lab یا astrolabe انگلیسی و نشانه تهاجم فضایی غرب است!! حالا چه شده که "باغداری باستانی زبان و ادبِ فارسی " (با توجه به آنکه culture و agriculture از یک ریشه اند)، یقه مولانای غرب زده و فارابی نفوذی را رها کرده، و آکادمی جدید ایرانی دو دستی گریبان دانش آموزان پایه دهم مدارس ایران را چسبیده؟!! ... جای سؤال دارد ! ...
همین اُسطرلاب مولانا را اصلاح می کردند کافی بود. بعداً نوبت به کروموزوم هم می رسید که فرهنگستان جدید، معلّمان را مجبور کرده که از امسال به آن "فام تن" بگویند!
همین است دیگر. وقتی فرهنگ (قصدِ فرّ و شکوه کردن) را جایگزین کولتور یا کالچر که به معنی کاشتن است می کنید، همین مصیبتها بر سرمان می آید!! اصلاً آکادموس، نام یکی از فرمانروایان (یا قهرمانانِ) کوه اُلمپ بوده و افلاطون "باغ"ش را به افتخار او به این نام نامیده. حالا چرا باید آدرس اینترنتی( یعنی انگلیسیِ) فرهنگستان زبان و ادب فارسی Persian Academy باشد و "باغداری" را به خطا "فرهنگستان" بنامند؟!
البته مبارزه زبانی با آفاتِ درختی (= Evolution Tree در نگاه داروینی) بسیار سخت و طاقت فرساست. تبعاتی هم دارد.
mobile یعنی غلطان ( به فارسی سِرِه : غلتان). چیزی که می چرخد و می رود. تصوّر کنید که دایره نفوذ کلام باغداری زبان و ادب فارسی، همه شؤون اجتماعی مردم ایران را در بِنوردَد و همه مغازه داران ریز و درشت "موبایل" را به واژه گزینی نوین ایرانی ترغیب کند. تصوّر کنید که جناب حدّاد عادل از کاربر محترمی می خواهند که با قلقلک دادن موشی هندی، از چندین پنجره رد شود، و با قرار گرفتن در درگاهی که بالای آن عکس سیبی نقش بسته، " هستیِ غلطانی" برایشان خریداری کند.
تصوّر کنید که نوکرِ کاربر(همان hired operator محترم) ، نابینا باشد و تنها از طریق صدا با حسابدار روی میز ( همان کامپیوتر) ، ارتباط برقرار کند. نکند که دو سه روز بعد، و دم در خانه، یک کیلو سیب لبنان ( آن هم گاز زده )تحویل بگیرند و یا اگر - به خاطر بسته بودن سبزی فروشیِ بر خط - به دنبال محصولات گوگل بوده اند ، با چند جعبه نان زنجبیلی و شیرینی تبریزی مواجه شوند !
اصلاً فرض را بر این می گذاریم که زیست شناسی روس گونه ای جدید کشف کند، و نام آن را به افتخار دکتر حدآد عادل، "Adelit Haddadit" بگذارد. یا شیمی دانی چینی عنصری تازه بیابد و آن را به افتخار ایشان Haddadium بنامد. دانش آموزان پایه دهم چه نامی را باید جایگزین این دو نام مستفرنگ کنند که روی غربیانی که به الخوارزمی algorithm می گویند، به خاک مالیده شود ؟!
از ما گفتن بود ... فردا که به معضل ترجمه نام Adelit Haddadit یا Haddadium برخوردیم، کسی اعتراض نکند.