صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۸۱۵۵
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۸ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۵
فرارو- اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری پیشین ایران گفت که علی‌رغم این همه شیطنتی که می‌شد و رهبری هم گاهی به مذاکرات انتقاد می‌کردند، ولی تا آخر از مذاکره‌کنندگان حمایت کردند.

اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه ای با دبیر سایت شخصی خود (hashemirafsanjani.ir) به سوالات مهمی پیرامون آینده ایران بدون برجام، دلایل به ثمر رسیدن مذاکرات هسته ای در دولت روحانی، آینده روابط ایران و عربستان در دوران پسا برجام و نقش کلیدی برجام در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 پاسخ داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی، متن کامل مصاحبه هاشمی رفسنجانی بدین شرح است:

امروز را به فال نیک می‌گیرم که در این زمان به خدمت شما رسیدیم.تعبیری درباره مقایسه شرایط امروز و سال 92 کشور با قبل آن هست که باید اول ببینیم در چه چاهی بودیم و دوم چگونه از آن چاه درآمدیم؟ در مقایسه برجام و قطعنامه 598 هم اول باید ببینیم در چه وضعی بودیم.

 یعنی از ایران بدون برجام تصویری بدهید که چگونه ایرانی می‌توانست ادامه پیدا کند؟ با آن تورم 40 درصدی و رشد منفی اقتصادی و حتی رسیدن ما به مرحله نفت در برابر غذا.همزمان با کشور ما، کشوری مثل ونزوئلا هم سیاست‌های ما را در پیش گرفت.

 بانک‌ها سه شیفته پول چاپ کردند و به دست مردم دادند و در نهایت یک کشور و انقلاب را که انقلاب بولیواری بود، به جایی رساندند که الان مردمش در خیابان‌ها به دنبال غذا می‌گردند. سؤال اصلی من راجع به این است که شما این موضوع را با صراحت بیشتری باز کنید که آیا ما بدون برجام ممکن بود با ادامه‌ی روند سیاست‌های گذشته به آن نقطه می‌رسیدیم یا نه؟

بسم الله الرحمن الرحیم، برای ما روشن بود و کم و بیش مستند بود که سیاست غربی‌ها این بود که ما را به نفت در برابر غذا برسانند. چون به نفت ما احتیاج بود، می‌خواستند این را حفظ کنند و داشته باشند و ما هم احتیاج به غذا داشتیم و در مقابل آن، به ما غذا بدهند. کاری که در عراق کردند. 

آن هم نه اینکه مستقیم به خودمان بدهند، به سازمان ملل می‌دهند و یک قطعنامه می‌گذرانند و درآمد نفت ما به حساب سازمان ملل می‌ریزد و بعد سازمان ملل برای افراد کوپن صادر می‌کند و طبق آن کوپن‌ها، چیزهایی را که می‌بایست بدهند، می‌فرستادند، برای اینکه غذایی را به دست مردم برسانند. تحقیر آن مهم است که مردم ایران به سازمان ملل بروند. عراقی‌ها هم سال‌ها بعد از اینکه صدام ساقط شد، همان سیستم اداره‌شان می‌کرد. 

سیاست همین بود و راهشان هم روشن بود که ما به تدریج راه فرار از تحریم‌ها را پیدا می‌کردیم و آنها دیر یا زود راه‌ها را کشف می‌کردند و به محض اینکه کشف می‌کردند، راه را می‌بستند. این حرکت تحریمی حرکت سیاسی رو به جلو بود. اولش این‌گونه نبود. افراد مؤثر را تحریم می‌کردند و راه‌های خاص را می‌بستند و برای طرفی که با ما کار می‌کرد، جریمه تعیین می‌کردند.

در موقع خوبی موفق شدیم که به طرف حل این مسئله برویم. این هم در سایه‌ی انتخابات 92 شد. من از لحاظ روحیه‌ی خودم دیگر آماده‌ی برگشت به ریاست جمهوری نبودم. با احساس این خطرها گفتم که نامزد می‌شوم؟ ولی جلوی این را هم در داخل گرفتند. اما خداوند این راه را پیش ما گذاشت و آقای روحانی هم مانده بودند.

 چون زمانی که من نامزد شدم، آقای روحانی اصرار داشتند که بروند و می‌گفتند که الان لزومی ندارد که من باشم و من هم کمک می‌کنم. من گفتم: بمانید، یا شما پیروز می‌شوید و یا من و هر کدام که پیروز شدیم، از دیگری حمایت می‌کنیم. در موقع خوبی هم انجام شد. عقاید من هم با آقای روحانی نزدیک است و تفاوتی ندارد. 

سال‌ها با هم در جنگ، صلح، امنیت و همه زمینه‌ها کار می‌کردیم. به موقع به این نتیجه رسیدیم، هنوز در نیمه راه بودند . ما مستأصل نشده بودیم. ولی به زحمت افتاده بودیم. چون آینده‌ی ما در خطر بود. حتی پیش‌بینی شده بود که اگر به جایی نرسید، جنگ شروع شود. البته اینها چیزهایی بود که به ما می‌گفتند و اسنادی بود که از جاهای مختلف به دست ما می‌رسید و ما این‌گونه حس می‌کردیم.

از زمانی که مذاکره جدی شروع شد، آنها یک مقدار متوقف شدند، چون دیدند که ما جدی وارد شدیم. ولی در عین حال آرام‌ آرام ادامه می‌دادند تا به جایی برسند. این لطف خداوند بود و خداوند می‌داند که این انقلاب با فداکاری مردم که هیچ اهداف شخصی نداشتند، به وجود آمد. 

خدا می‌داند که مردم دفاع مقدس را با جانشان و با قربانی کردن بچه‌هایشان به نتیجه رساندند. خدا می‌داند که مردم در این مقطع خیلی صبر کردند و می‌داند که ما در شورش‌ها و این اوضاع چقدر شهید دادیم. خداوند نگذاشت که آنها موفق شوند.

البته در داخل و خارج حرف‌هایی را می‌زنند، ولی مسأله این بود که ما تیم نیرومندی را در آنجا داشتیم که مذاکره می‌کردند و پشتیبانی فکری هم می‌کردیم و کار به نقطه‌ای رسید که خیال آنها هم راحت شد. البته آنها فکر می‌کردند و یا دروغ می‌گفتند که ایران می‌خواهد سلاح هسته‌ای بسازد و اگر سلاح هسته‌ای بسازد، کسی جلودارش نیست.

 آنها چنین منظره‌ای لااقل در گفتارشان بود. اما اینکه در عمل هم عقیده داشتند یا نه، بحث دیگری است. چون ما دنبال بمب اتم نبودیم. ما تکنولوژی را می‌خواستیم و بحمدلله به آن رسیدیم. به نظرم در زمان خوبی در حالی که برای مردم مجسم شده که شرایط این‌گونه است، این انتخابات به نتیجه رسید.


در ادامه‌ی صحبت‌های جناب‌عالی، می‌خواهم به نقش حضرت‌عالی در بحث برجام اشاره کنم، تعبیری نقل شده در مورد نقش جناب‌عالی در مذاکرات هسته‌ای که به نقل از آقا فرمودند که شما در بحث هسته‌ای و مذاکرات هسته‌ای، حتی جلوتر از دولت حرکت می‌کردید.

 می‌خواهم درباره‌ی نقش حمایتی شما عرض کنم، نمی‌دانم این نقل چقدر موثق است. منشاء این همه اطمینان و خوشبینی شما از ابتدای بحث مذاکرات چه بود؟ چون معمولاً در دیدارهای خارجی که شما داشتید، اشاره می‌کردید که اگر آنها درست عمل کنند، قطعاً به نتیجه می‌رسد. شما چطور به این همه اطمینان رسیده بودید؟

من با محاسبه رسیدم. اطلاعات ویژه تا این حد نداشتم. محاسبه‌ام این بود که اگر آنها بتوانند، چون آنها به این نتیجه رسیده بودند که ما به بمب هسته‌ای می‌رسیم و می‌دانستند که اگر به بمب برسیم، از دست آنها در رفته و موشک هم داریم، اینها تجربه‌شان بود و مقاومت مردم ما را در جنگ و انقلاب دیده بودند. 

آنها می‌خواستند به قیمت از بین بردن خطر توهمی، خودشان مسأله را حل کنند. این محاسبه‌ی من بود. چون در منطقه ممکن نبود ایران را به زانو در آوردند، در حالی که آثارش همه را در بر نگیرد. این را هم می‌فهمیدند. ایران جای کوچکی نیست. من از روی محاسبه فکر می‌کردم که آنها اصرار ندارند به اینکه این موضوع بن‌بست بماند و می‌خواستند که حل شود.

به علاوه این خطر را می‌دیدند که ما مجبور شویم با روسیه و چین هماهنگ می‌شویم که در آن زمان هم برای آنها سنگین می‌شد. به هر حال من در محاسبه به این نتیجه رسیده بودم که می‌توانیم بدون اینکه منافع‌مان را از دست بدهیم و اهداف هسته‌ای را از دست بدهیم، به رفع تحریم‌ها برسیم. این یک محاسبه‌ی سیاسی است.

در محاسبات جناب‌عالی، نقش مقبولیت دولت چقدر جا داشت؟ الان بحث‌هایی می‌شود که می‌گویند دولت قبل حتی تا جایی جلو رفته بود که پیشنهاد داده بود من تمام مواد هسته‌ای‌ام را به شما می‌دهم و شما فقط بیایید بنشینید با من حرف بزنید. نقش مقبولیت مردمی یک دولت در به ثمر رسیدن چنین مذاکراتی را شما چقدر ارزیابی می‌کنید؟

آنها آن موقع هم برای مذاکره آمدند. ولی در مذاکره اینها فقط شعار می‌دادند. یعنی به آنجا می‌رفتند و مذاکره می‌کردند و به جای اینکه به تفاهمی برسند، یا عقلشان نمی‌کشید و یا اینکه نمی‌خواستند به نتیجه برسند. وقتی هم که جلسه تمام می‌شد، یک مصاحبه یا بیانیه‌ی شعاری انجام می‌دادند که مثلاً ما این کار را کردیم و یا این‌گونه گفتیم.

 آن طرف هم می‌رفتند و حرف‌های دیگری می‌زدند. ولی ما به طور جدی و با ایمان می‌خواستیم مذاکره به جایی برسد و بهانه نمی‌گرفتیم. آنها هم ترجیح می‌دادند بدون اینکه دعوا شود، خیالشان از مسئله‌ اتمی ایران راحت باشد که اینجا دنبال سلاح تخریبی نیستند و فقط تکنولوژی می‌خواهند.

 یک دلیل این است که اینها در برجام پذیرفتند و آن چیز کوچکی نبود که به ما دادند که ما در ایتر شریک شویم. آنها می‌دانند که آینده‌ی دنیا را ایتر اداره می‌کند و انرژی‌های فسیلی رو به اتمام است و این همه فساد و تخریب محیط زیست را درست کرده است. بنابراین آنها اگر می‌توانستند به این جایی که رسیدیم، برسند و از اول هم در فکرشان بود، راضی بودند که همین اتفاق بیفتد. ما هم راضی بودیم و کم‌کم رسیدیم. فقط اطمینان می‌خواست که این اطمینان را تیم مذاکره‌کننده‌ی ما و مقاومت ما در مقابل تخریب‌ها داد.

از همین جا می‌خواهم از نقش ایالات متحده آمریکا در این مذاکرات از شما بپرسم. با وجود تمام آن صبغه‌ی ظلم‌های تاریخی که در حق ملت ما کردند، در این مذاکرات نقش عجیبی بازی کردند. تا جایی که حتی وزیر امور خارجه‌شان را مأمور می‌کردند که هفده، هجده روز در جایی استقرار پیدا کند که اصلاً سابقه‌ی تاریخی نداشت.

 در رابطه با این نقش‌آفرینی مثبت تا جایی جلو رفت که حتی جناب‌عالی در جایی اشاره فرمودید که خود آقای اوباما به درک تاریخی از ملت ایران رسید. تحلیل جناب‌عالی از این نقش‌آفرینی متفاوت آمریکایی‌ها به نسبت گذشته در این مذاکرات چه بود؟ آیا فقط یک تغییر ماهوی در کار بود؟ چون مثلاً می‌بینیم که آمریکا حتی در مقابل کشورهایی مثل کوبا و ویتنام، تغییراتی در سیاست خارجی‌اش ایجاد می‌کند. آیا واقعاً یک تغییر ماهوی در کار است یا به نظر جناب‌عالی یک تاکتیک مقطعی بود.

اگر یادتان باشد، آمریکا وقتی که دچار مسئله یازده سپتامبر شد که تروریست‌ها در نیویورک آن کار را کردند و آمریکا خیلی تحقیر شد، تصمیم گرفت که تروریسم را ریشه‌کن کند. معلوم بود که آن موقع مرکز زاد و ولد تروریسم افغانستان بود که دولت حسابی نداشت و جنگ داخلی داشت و هر کسی می‌توانست در آنجا، هر کاری بکند. 

آمریکا به فکر افتاد که می‌تواند مسأله را در افغانستان حل کند. قبل از آن، آمریکا عراق را داشت که اینها از عراق علیه ایران حمایت کرده بودند و تجربه‌ای که داشتند، آن حمایت بی‌نتیجه درآمده بود و بعداً هم وقتی که صدام را زدند، تازه در گل فرو رفتند. وضع‌شان این‌گونه شده بود. آنها دیدند که جنگ، هزینه‌های جانی، مالی و حیثیتی در این منطقه جواب نمی‌دهد.

 در افغانستان وارد شدند که دو هدف داشتند: یکی تروریست را از بین ببرند و به افغانستان امنیت بدهند و یکی هم مواد مخدر را ریشه‌کن کنند، چون مواد مخدر هم دنیا را تهدید می‌کرد. در افغانستان این همه ماندند و حتی ناتو وارد شد، اما دیدند که نشد و الان که رفتند، بدتر از گذشته است. هم موارد مخدر و هم ناامنی چند برابر شده است.

در عراق هم که رفتند، یک مجموعه آمدند و جنگیدند و الان که رفتند، عراق را در این شرایط انداختند و خودشان هم بهره‌ای نبردند. فقط چند صباحی که با کسی بودند و چند کار به شرکت‌های داخلی‌شان دادند و سودی بردند که آن را با قیمت بیشتری پرداختند. لذا فهمیدند که نمی‌شود. وقتی که دیدند نمی‌توانند افغانستان و عراق را درست کنند، متوجه شدند در ایران خطر بیشتری در می‌آید. 

در داخل ایران نیروی عظیمی که در جنگ روی مین می‌رفتند و دفاع می‌کردند، هستند که در آینده خیلی کار می‌توانند بکنند. محاسبه کردند که ایران را به جنگ نکشانند. در این شش کشوری که با ما طرف بودند، دولتی که می‌توانست این وضع را اداره کند، قدرت اوباما بالاتر بود. اوباما عملاً حاکم بر غرب است و همه می‌دانند. همین الان که هیچ چیزی هم نمی‌گوید، بانک‌های بزرگ دنیا، چون آمریکا هنوز مشکلی دارد، از ترس و هیبت آمریکا، نمی‌آیند با ما کار کنند. این‌گونه محاسبه می‌کنند.

 او هم خوب فهمید که باید با ایران مذاکره کند. قبل از اینکه دولت آقای روحانی بیاید، با اصرار آنها و واسطه‌گری عمان، رهبری اجازه داده بودند، قبلش با من هم مشورت کردند، مذاکره را شروع کردیم. در آنجا دو دوره مذاکره کردیم که در سطح کارشناسی بود و به تصمیم نرسیده بود. آن موقع فکر می‌کردند که مذاکره با ایران ساده است و همین مقدار که بگویند ما می‌خواهیم با شما مسئله را حل کنیم، ما امید زیادی پیدا می‌کنیم و کار می‌کنیم. وقتی که دیدند ایرانی‌ها کسانی نیستند که بتوانند زود سرشان کلاه بگذارند، دو جلسه برگزار شد، دیدیم که اینها جلو نمی‌آیند و مسئله اصلی را حل نمی‌کنند. در آن دو جلسه آنها حاضر نشدند که به ما امتیازی بدهند. جلسه‌ بی‌نتیجه بود و ختم شد.

بنابراین قبل از اینکه آقای روحانی بیایند، می‌دانستم رهبری می‌خواهند مسئله حل شود. بالاخره اراده‌ی رهبری پشت قضیه بود. علی‌رغم این همه شیطنتی که می‌شد و رهبری هم گاهی به مذاکرات انتقاد می‌کردند، ولی تا آخر از اینها حمایت کردند و گاهی هم به حالت تقدیس رسید و به این صورت درآمد. 

ما هم پیشقدم بودیم و می‌خواستیم حل شود و خود آقای روحانی در مذاکرات قبلی در زمان آقای خاتمی بوده و تجربه‌ای هم داشت و همه‌ی زمینه‌ها مساعد شد و آقای ظریف از اوایلی که ما کار سیاسی خارجی را فعال کردیم، بوده و امکانات انسانی خوبی هم داشت. من فکر می‌کنم مثل یک تریلی بود که اینها را به دنبال خودش می‌کشید و مسیرش را عوض کرد. در هر جایی گیر می‌کرد، بن‌بست را می‌شکست، می‌خواست به جایی برسد.

در امتداد همین حرف می‌خواهم یک سؤال اساسی از جناب‌عالی بکنم، آیا امکان فاصله‌گذاری بین عملکرد اوباما درباره‌ی برجام و ظلم‌های تاریخی که آمریکا به جمهوری اسلامی کرده، اصلاً وجود دارد یا خیر؟ اگر امکان این فاصله‌گذاری وجود دارد، آیا ما واکنش مناسبی به عملکرد خود اوباما درباره برجام نشان دادیم یا نه؟

بله دارد. ولی من نمی‌خواهم در اینجا حرفی بزنم. اینکه چرا نمی‌شود بحث دیگری است. به نظرم کاملاً دارد. آمریکا هم بشر است و آنها هم منافعی دارند و آنها هم می‌خواهند که ما با آنها کار کنیم. مردم آمریکا هم دل‌شان می‌خواهد که با هم کار کنیم.

 آنها می‌ترسند که وقتی ما با آنها کار نکنیم، روسیه، چین و هند به اندازه‌ی کافی وقتی که تحریمی نباشد، زمینه‌هایی برای کار هستند. آنها همه‌ی اینها را محاسبه می‌کنند. به نظرم امکان دارد که جبران کنند. نمی‌خواهم بگویم.

من دریچه‌ی جدیدی راجع به برجام باز می‌کنم و آن در رابطه با بحث کشورهای عربی است. متأسفانه برجام از زمانی منعقد شد که رابطه‌ی ایران و کشورهای عربی و در رأس آنها عربستان، تقریباً در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته بود. با توجه به تجربه‌ای که جناب‌عالی در جذب و همراه کردن عربستان بعد از پذیرش قطعنامه 598 داشتید، آیا امکان تکرار آن تجربه بعد از برجام وجود دارد؟ آن هم در این شرایط، اگر وجود دارد چه کسی باید اول دست دوستی را دراز کند؟ 

چون شما درباره مرحوم ملک عبدالله چند بار فرمودید که من با تأسی از سیره‌ی نبوی و تواضع و حکمت اسلامی دست اول را به سمت آنها دراز کردم و آنها هم به خوبی گرفتند. آیا درباره‌ی برجام هم این اتفاق ممکن است بیفتد؟

 می‌تواند بیفتد. اگر من رئیس‌جمهور بودم - البته نه الان، آن موقع رئیس‌جمهور بودم- مشکلی را جلوی خودم نمی‌دیدم. وقتی چیزی را می‌فهمیدم که مصلحت است، عمل می‌کردم. الان آقای روحانی به آن وضعی که من بودم، نیست. این کار عملی است و من فکر می‌کنم عربستان را خاضع کردن خیلی سخت نیست.

 عربستان هم می‌فهمد که مقابله با ایران برایش سودی ندارد و در همین مدت هم فهمیده است و در یمن واقعاً در گل مانده است و مرتباً در آنجا تحقیر می‌شود. کشوری که این همه تسلیحات دارد و این همه لشگرکشی و یارگیری کرده، هیچ کاری جز کشتن آدم‌ها نمی‌تواند بکند. بالاخره سر عقل می‌آیند. منتها باید رفتار و مسایل اخلاقی را در نظر گرفت و کار کرد.

 جسارتاً صریح‌تر سوال را بگویم. به نظر جناب‌عالی باز هم ما باید دست اول را به سمت آنها دراز کنیم؟

اگر لازم باشد، چه اشکالی دارد؟ قبلاً این کار را کردیم. آقای ظریف مکرر گفته که ما آماده‌ایم هر جا که لازم باشد، مذاکره کنیم. ولی آن‌گونه که من می‌کردم، یک مقدار فرق داشت. من خودم می‌کردم و گفتن هم لازم نداشت. 

من در سنگال وقتی که با ملک عبدالله حرف زدم، اوضاع مناسب نبود. یک سخنرانی که من در آنجا کردم، همه‌ی رؤسای کشورهای اسلامی به صف ایستاده بودند تا نوبت آنها شود که با من مصافحه کنند و طیبَ ‌الله بگویند. در آن سخنرانی ایران عظمت پیدا کرد، ملک عبدالله هم در آنجا بود. به نظرم مسایل سخت نیست.

 چون واقعیت این است که در رابطه با برجام، اگر رابطه ما با کشورهای عربی اصلاح نشود، تقریباً مثل همان ضرب‌المثل معروفی می‌شود که مثل پرنده‌ای است که بخواهد با یک بال پرواز کند.

 من حتی در دولت احمدی‌نژاد که به سفر زیارتی رفتم، تفاهم‌نامه‌ای با آقای عبدالله امضا کردیم که اگر آن تفاهم‌نامه اجرایی می‌شد، الان اصلاً این حرف‌ها پیش نمی‌آمد.

من از این موضوع عبور می‌کنم و می‌خواهم به واژه‌ای به اسم عنوان روح برجام برسم. یعنی یک کلید واژه‌ای به اسم روح برجام است. همانطور که شما مستحضرید بعد از پذیرش قطعنامه 598 که یکی از مهمترین بندهای آن قطعنامه که دریافت خسارت از کشور متجاوز بود، نرسیدیم. 

اما به واقع روح پذیرش قطعنامه 598 فراتر از بندهایش عمل کرد و راه سازندگی ایران را در تعامل با کشورهای عربی و دنیا باز کرد. تا جایی که یک مقام اروپایی سال‌ها بعد گفت که آقای هاشمی با پول ما کشور جنگزده‌اش را دوباره ساخت. تعریف جناب‌عالی به همین نسبت از مسأله روح برجام چیست؟ یعنی اگر روح برجام فراتر از خود برجام و مفادش و پول گرفتن و اینهاست، ایران 1+5 اصلاً در رابطه با روح برجام چه کارهایی باید بکنند و چه کارهایی نباید بکنند؟

روح برجام این است که اعتماد بین‌المللی به وجود آمد که ایران درصدد آزار جامعه بین‌‌المللی نیست و این تبلیغاتی که شده، دروغ است و اگر غیر از این بود، حاضر نمی‌شد وضع فعلی کارهای هسته‌ای خودش را به این‌ صورت کند. البته این کاری که کردیم، بیشتر به نفع ماست تا آنها.

 چون ما الان به چیزهایی دست می‌یابیم که در آن شرایط نمی‌توانستیم. الان ما در خیلی جاها می‌توانیم وارد شویم. الان ما می‌توانیم اورانیوم تولید کنیم و بفروشیم. مواد اولیه نداریم، می‌توانیم وارد و تولید کنیم و با سود زیاد بفروشیم. می‌توانیم آب سنگین را تولید و بفروشیم.

 می‌توانیم تحقیقات‌ خود را تا آنجایی که لازم است، پیش ببریم و اگر خواستیم جهشی در هسته‌ای بکنیم، انجام بدهیم و می‌توانیم هر مقدار نیرو بخواهیم، تربیت کنیم و می‌توانیم در دانشگاه‌های دنیا، فرزندان خود را به رشته‌هایی که برای ما تحریم کرده بودند، بفرستیم. برای ما خیلی چیزها باز شد. ما سودمان را می‌بریم، اما اگر بعضی از این تنگ‌نظری‌ها و بداخلاقی‌ها نبود، خیلی بیشتر از اینها می‌توانستیم.

راجع به «چه باید نکرد»های ما، اشاره‌ای نمی‌کنید؟ اینکه ما و طرف مقابل ما چه کارهایی را نباید بکنیم؟

با این هیاهوی که در کشور می‌کنند و یک جنگ روانی بی‌خودی را راه انداختند، ما برای جذب سرمایه و تکنولوژی مشکل پیدا می‌کنیم. چون طرف‌های ما نمی‌دانند و با معیارهای خودشان عمل می‌کنند. ما باید طبق قانون اساسی عمل کنیم و هر کسی اکثریت را در یک انتخابات سالم آورد، بگذاریم کارش را انجام بدهد و حمایت کنیم و به خاطر منافع ملی کشور، باید همین کار را بکنیم. همین مقدار حل می‌کند و بیش از این چیزی لازم نیست.

 اگر اجازه بدهید سؤالی در رابطه با بحث برجام و انتخابات 96 بپرسم. جریانی در داخل کشور تصمیم دارد سال 96 انتخابات دو قطبی معیشتی، ایجاد کند. شبیه آنچه که در انتخابات 84 اتفاق افتاد، یعنی به بحث مسایل اقتصادی ببرند و اینکه چه کسی یارانه بدهد و همان اتفاقاتی که در سال 84 اتفاق افتاد. آیا به نظر جناب‌عالی انتخابات 96 می‌تواند یک انتخابات برجام محور باشد، با این دو قطبی که همینطور در آمریکا موافقین و مخالفین برجام شکل دادند، همان انتخابات تکرار می‌شود؟

وعده‌های همان موقع هم آن قدر مؤثر نبود. مردم رأی خودشان را درست دادند و می‌دانیم اتفاقاتی افتاد که الان دیگر نمی‌شود و یا لااقل وزارت کشور دست دولت است. اولاً مردم فهمیدند که کارهای نمایشی زندگی‌شان را حل نمی‌کند و به صدقه‌ گیر تبدیل می‌کند. این را فهمیدند. راه درست این است که ما بیاییم اشتغال درست کنیم، رونق ایجاد کنیم و با دنیا تجارت‌مان را راحت کنیم. تولید و تجارت کنیم که می‌توانیم. اگر مزاحمت نکنند، می‌توانیم تجارت وسیعی داشته باشیم و مردم سود زیادی ببرند.

 چون برجام یک برنامه زمان‌دار است، می‌خواستم از جناب‌‌عالی بپرسم رأی مردم را در انتخابات 96 در واقع رأی به تداوم برجام ارزیابی می‌کنید یا خیر؟

آنچه را من می‌دانم، این است که مردم ما خیلی خوب می‌فهمند. همین انتخابات اسفند مگر چه بود؟ با اینکه این همه رد صلاحیت کردند و این همه تبلیغ کردند و حرف‌های عجیب و غریب زدند، بهتر برگزار شد. مردم می‌فهمند که مصلحت‌شان چیست.

 راجع به ایران 1404 اگر شما بخواهید با برجام افقی ترسیم کنید، چه تصویر امیدبخشی را به مردم بدهید؟

 ما به سرعت به آنچه که می‌خواستیم یعنی به مقام اول در منطقه در همه‌ی زمینه‌ها می‌رسیم و از لحاظ ارتباط با قدرت‌های جهانی که از ما جلوتر هستند، گام‌های بلندی بر می‌داریم که به سطوح عالی توسعه و رفاه نزدیک شویم.

با توجه به اینکه در هفته دولت هستیم، ارزیابی حضرت‌عالی در مجموع از عملکرد سه ساله‌ی آقای روحانی با اتکا به برجام چیست؟

ببینید اینکه آقای روحانی چه کار می‌تواند بکند، مهم است. من می‌دانم آقای روحانی صلاحیت دارد و می‌فهمد و می‌تواند با همین کابینه‌ای که توانسته تشکیل بدهد، کشور را بسازد. این کابینه‌ای که در مجلس مشکل داشت تا بتواند وزرایش را انتخاب کند. آقای روحانی با همین کابینه می‌تواند به اهداف برسد، مگر اینکه این مزاحمت‌ها نگذارد که دارد نمی‌گذارد.

 فرمودید که این مزاحمت‌ها نمی‌گذارد؟

بله، قدرت‌شان را کم می‌کند و نمی‌تواند مانور خودش را بدهد و خیلی چیزها هست که نمی‌تواند.

اگر آقای روحانی در دور بعدی بیایند.

من احتمال می‌دهم که ان‌شاءالله ایشان به دور بعدی می‌آیند و دور بعدی شجاع‌تر کارهایش را انجام می‌دهد و ما گام بلندی را در 4 سال بعدی می‌بینیم.
ارسال نظرات
محمود
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
سلام

من احتمال می‌دهم که ان‌شاءالله ایشان به دور بعدی می‌آیند و دور بعدی شجاع‌تر کارهایش را انجام می‌دهد و ما گام بلندی را در 4 سال بعدی می‌بینیم از اين جمله مي توان فهميد اگر روحاني در 4 سال بعدي انتخاب شود با خيال راحت نشان خواهد داد كه چقدر دست نشان ده غرب است و 4 سال آخر هر چه در توانش باشد از غرب حمايت خواهد كرد زهي خيال باطل
ناشناس
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
ظریف مثل تریلی بود راست میگید صنعت هسته ای را بار زد برد
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
حالا که دولت کاری نکرده مقصر کسی دیگه شد.
ناشناس
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
پس احمدی نژاد راست می گفته چهار دولت در برابر یک دولت
به مولا بر مظلومیت احمدی نژاد گریستم
نیما
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
جز این از جناب رفسنجانی انتظار نمیره بالاخره باید از دست پخت خودشون هم تعریف و حمایت داشته باشند.
ناشناس
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
مشکل رکود - مراودات بانکی - بورس - افسردگی جوانان - اعتیاد - امر و نهی به جوانان در خصوصی ترین احوالات آنان و غیره را کی میخواد حل کنه ؟؟؟
احمدی نژاد ؟ روحانی ؟ شما ؟ دیگه کسی هست رو کنید من برم بهش را بدم .
ناشناس
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
حالا معلوم شد دید سیاسی فرارو خان ازکجا اب میخوره واقعا به نظر شما اقای هاشمی با سایت خودش مصاحبه میکنه انوقت فرارو مرید اقای هاشمی باچه اب وتابی تو اخباروبژه خودش چاپ کنه معناداره که همه بخونن هی زوربزنید تا انتخاب96 چه شیر تو شیری بشه چه کسایی ویزای انگلیس گرفتن
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
حالا معلوم شد دید سیاسی فرارو خان ازکجا اب میخوره واقعا به نظر شما اقای هاشمی با سایت خودش مصاحبه میکنه انوقت فرارو مرید اقای هاشمی باچه اب وتابی تو اخباروبژه خودش چاپ کنه معناداره که همه بخونن هی زوربزنید تا انتخاب96 چه شیر تو شیری بشه چه کسایی ویزای انگلیس گرفتن
ناشناس
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
جناب رفسنجانی دولت شما بدتربن دوران بود
دوره دوم خاتمی و اول محمود خوب بود
این شما بودید که نذاشتید
ناشناس
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
حالا معلوم شد دید سیاسی فرارو خان ازکجا اب میخوره واقعا به نظر شما اقای هاشمی با سایت خودش مصاحبه میکنه انوقت فرارو مرید اقای هاشمی باچه اب وتابی تو اخباروبژه خودش چاپ کنه معناداره که همه بخونن هی زوربزنید تا انتخاب96 چه شیر تو شیری بشه چه کسایی ویزای انگلیس گرفتن
ناشناس
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
قابل توجه فرارو و اقای هاشمی رفسنجانی بهرمانی درخصوص نظراتشان درمورد ال سعود جنایتکاروخبیث بدنیست تا پیام بسیارمهم حج ابراهیمی امسال 95مقام معظم رهبری امام خامنه ایی رو چندین باربخوانند فرق ودیدگاه ازکجا تاکجا خداوندبه همه مابصیرت شناخت وبیداری ازغفلت عنایت فرمایند انشاالله
ناشناس
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ملت به هیچ وجه رفسنجانی را قبول ندارد. اما روحانی متفاوت است. ایشان دشمن شماره یک قشر ضعیف بود. چیزی از اقتصاد نمی فهمید و فردی متکبر بود. روحانی متواضع واقع بین است و تا حدودی درک درستی از مردم دارد.
برای اثبات تورم دوران رفسنجانی 49 درصد دوران روحانی 9 درصد.
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
رفسنجانی و روحانی هر دو اصولگرا هستند. این پرداختهای میلیاردی روحانی کم نیست. یک چهارم یارانه کل کشوره به یک روایت و به یک روایت بخش زیادی از 40 هزار میلیاردی که دولت به بخش بهداشت و درمان اختصاص داده صرف این پرداختهای نجومی می شه. هردو عین هم هستند. بیکاری هم هست. اینهایی که هنوز از روحانی مچکرند یا روزنامه و اینترنت نمی خوانند یا فقط بخاطر اینکه هاله نور نیاید از روحانی مچکرند. الان به آمار وزارت بهداشت، 30درصد مردم گرسنه هستند. این عین کلمات سخنگوی بهداشت روحانی که داره پرداختهای میلیاردی به 40 هزار پزشک می دهد است. سی درصد مردم گرسنه اند. بیست درصد جوانان بیکارند. مابقی هم دارند بیگاری می کنند. نصف دستمزد می گیرند و ... از چی مچکر باشیم. فقط مانده که در انتخابات بعدی یک هاله نور بیاد و اینها را رو کند. دوباره هشت سال باید از اون دولت بکشیم.
ناشناس
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
اگر برجام نبود الان ملت ایران علف می خوردند
ناشناس
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
این یک واقعیته که اگر خواست حاکمیت کل به برجام نبود مردم مثل کره شمالی باید موش می خوردند و مثل عراق باید دست گدایی به هم دراز می کردند. بعد از چندسال شعار یامفت، واقعا دیدند تحریم ها نه فقط مردم بلکه خیلی ها را با مشکل مواجه کرده رای داده شد جلیلی برود و دیگری بیاید.
ناشناس
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
علف خواری خودتو به ملت بزرگ وشجاع ایران نسبت نده پسرتوچقدرخواری
ناشناس
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
قبل از برجام هم ما به 10 کشور غذا صادر می کردیم آقای علف خوار
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ملت ایران حافظه تاریخی بسیار بسیار کمی دارد این آقا مصبب بسیاری از بدبختی های مردم ایران است و در نابودی کشور ایران دست کمی از احمدی نژاد ندارد حالا برای این ملت شده نماد آزادیخواهی و طرفدار دموکراسی.از این ملت باشه چند سال دیگه احمدی نژاد هم برایشان یک قهرمان و دموکراسی خواه می شود
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
کاملا موافقم اکثر بدبختی های این مردم در زمان ایشان پایه گذاری شده
ناشناس
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
هر دولتی نقاط قوت و ضعف دارد.
حافظه ملت هم ضعیف نیست و به مردم توهین نکنید.
خیانات احمدی نزاد هم هرگز فراموش نمی شود.
ناشناس
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
روحانی این الگوی پرداخت های نجومی اش را از الگوی هاشمی گرفت. او پاداش مدیران داد این یکی کارانه پزشکان. البته بااین فرق که پاداشها کم بودند و این کارانه عملا بخش زیادی از بیت امال را شامل می شود. چون به 30-40 هزار نفر داده می شه. البته پاداش مدیران هم یکی از دستاوردهای درخشان روحانی است. بهرحال اینها زمینه ساز حکومت هاله نور بعد از خودشانند!! که بیایند کشور را بولدوزر بیندازند.
ناشناس
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
مردم در بیست سال پیش وضعشان بسیار بدتر بود. الان یک رسانه ها و قشر افزایش یافته تحصیل کرده بود. اون موقع فقط روزنامه سلام بود و ... وضعیت ادارات بسیار بد بود. برای گرفتن یک موافقت اصولی یا یک پروانه بیچاره می شدی. همه امتیازات مثل دوره محمود به یک عده خاص داده می شد.
ناشناس
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ناشناس 12:01
حافظه ملت ايران ضعيف هست اين يك توهين نيست يك واقعيت تلخه...
جواد
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
چه تیکه های نابی میندازه خدایی!
به دو تاش توجه کنید:
"[گروه مذاکره به ریاست جلیلی] یا عقلشان نمی‌کشید و یا اینکه نمی‌خواستند به نتیجه برسند."

"می‌دانیم اتفاقاتی [در انتخابات سال 88] افتاد که الان دیگر نمی‌شود و یا لااقل وزارت کشور دست دولت است."
ناشناس
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
جواتی تو خوبی
ناشناس
۱۶:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
جواد بدبخت خودتو کشتی اینقدر بالای این اشراف پیرپاتال خودتو تیکه پاره کردی. مگه پاپی جون اصلاح طلبت چقدر فیش حقوقیشه؟
ناشناس
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
این خانم که عکسش در صفحه اول و در کنار استاد شهرام ناظری گذاشته اید کیست؟قیافه اش خیلی آشناست
ناشناس
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
دختر آقای جوزجانی است.
ناشناس
۰۹:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ایت الله واقعی ایران عمرتان بلند عزتتان پایدار
ناشناس
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ایشان حجت الاسلام هستند و نه آیت الله.
ناشناس
۲۳:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
خدانکنه که دولت سازندگی دوباره برگرده. یا تکرار بشه. هرچند روحانی کپی برداری از الگوی اون دولت داره مخصوصا در پرداختهای میلیاردی. عجب دوره سختی بود.
ناشناس
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
در یک جمله بگم که اگر برجام نبود الان شده بودیم مثل کشور دوست و برادر ونزوئلا و برگشته بودیم به عصر تبادل کالا به کالا فروش نفت مان به صفر می رسید و با کمبود بودجه بحران آفرین روبرو می شدیم قحطی کشور را می گرفت و احتمال اتفاقات بسیار خطرناکی وجود داشت...
خداوند به مردم ایران رحم کرد.
ناشناس
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ونزوئلا تحریم نیست الان وضع ما بدتر از اونه. مشکل ونزوئلا دزدی و هرج و مرجه. البته با این وضع پیش بریم بعید نیست ما مشکل اونها رو هم پیدا کنیم.
ناشناس
۱۷:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
تا زماني كه ملت ايران يك منفعل دعاگو مثل شما باشه (كه البته هست) هميشه بايد منتظر بمونيم كه چه كسي و چگونه بر ما رحم خواهد كرد؟
ناشناس
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
متاسفانه كاسبان تحريم جلوي پاي اين دولت سنگ اندازي ميكنند همان هاي كه بقول آقاي زنگنه يك پروژه پارس جنوبي را كه خارجي ها با يك ميليارد دلار انجام ميدادند تا حالا سه ونيم ميليارد دلار گرفتند 9 سال طول دادند هنوز هم تحويل ندادند. وبراي من وشما در خيابان روي بيلي بورد مي زنند كم باشه ولي حلال باشه
ناشناس
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
فکر می کنید اگر بجای روحانی که وقتی سازمان ملل می رود مرتب از آمریکا و دنیا مثل احمدی نژاد بد می گوید اگر خاتمی که حرف از گفتگوی تمدنها می زنه بیاید همینطور می شه. الان با وجود لغو تحریم ها حتی بانکهای چینی مثل شانگهای و ... هم حاضر نشدند تحریم بانکی را بردارند. مشکل این سیاست روحانی و هاشمیه و احمدی نژاده. ببینید چندتا کشور دنیا تحریم بانکی را برداشتند. همه اش حرفه. نمی توانی ال سی هیچ جا باز کنی. دوسه دوره پول بلوکه شده را دادند بگین کجا رفت؟
ناشناس
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
این ها اقلیت اند. فراموش نکنیم مقام رهبری حمایت از برجام از اول داشته و اگر نبود جلیلی همچنان رئیس هیئت می بود. روحانی خرابکاری کرد که مانع از شکستن دلار و قیمت کالاها شد.
خسرو گارس چی
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
با سلام و احترام
شاید پایگاه خبری و تحلیلی فرارو روی خروجی قرار بدهد یا ندهد ...صلاح یا عدم صلاحدید با فرارو می باشد ....اما سخنان باید با استناد باشد ...

با توجه به سخنان جناب آقای هاشمی رفسنجانی حایز اهمیت است ....

1- این سخن ایشان کمی از ضرب آهنگ کمتری برخودار است که می گویند رهبری بعضی از مواقع نیز انتقاد در خصوص مذاکرات می کردند ......مقام معظم رهبری شخصا و صریحا اظهار داشتند ."" بنده با مذاکرات مخالف نیستم اما با مذاکره با امریکا مخالف هستم ...اما چون اقای روحانی رییس جمهور از بنده درخواست کردند بگذارید این راه را نیز امتحان کنیم بنده قبول کردم .....
2- از مزاحمت ها بعد از برجام البته بصورت مستقیم کم شد...اما ....از شیطنت های امریکا و تحریم های جدید و اخلال در سیستم بانکی و بزدلی اروپا کم نشد .....
3- آقای رفسنجانی با عرض معذرت لطفا جواب بدهند اگر مذاکرات در دولت بی ثمر بوده پس مذاکرات در دولت تدبیر و تیم هسته ای سازنده بوده است که یقینا اینگونه بوده است شیطنت های امریکا چگونه ارزیابی می شود ؟؟؟
4- آقای رفسنجانی به این مساله توجه ندارند وهابیت عامل بی نظمی در منطقه است و کم مانده از ایران باج خواهی کند ....
5- در ارتباط با قطعنامه ، ایشان موارد پذیرش قطعنامه را با توجه به مطالب کتاب "" راز قطعنامه "" را باید پاسخ بدهند که ندادند ....
6- آقای رفسنجانی صحیح می فرمایند نسبت به دولت تدبیر مزاحمت توسط رقبا وجود دارد اما ناهماهنگی میان اعضا .... موضع قطع یارانه ها ی ثروتمندان .... به دولت قبل بر نمی گردد و این دولت تدبیر مقصر است که حتی اصلاح طلبان حامی دولت تدبیر گواهی دادند .

با تشکر - گار س چی
ناشناس
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
این هاشمی یک سیاستی داره هرچی بشه می گه آمریکایی ها و غربی ها. همان حرفهای احمدی نژاد. معلوم نیست چرا بیکفایتی را سراغ بیگانه بیندازیم. یعنی آمریکا به روحانی گفته که حقوق میلیاردی به 40-50 هزار نفر بدهد و بقیه بیکاری و بیگاری بکشند. این حرفها دیگه مصرف داخلی هم نداره. مردم خسته شدند بسکه شنیدند گرگ آمد گرگ آمد و بعد پول را امثال بابک زنجانی یا مدیران و پزشکان خوردند.
ناشناس
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
اقای ولایتی تایید کرد که مذاکرات با امریکا توسط ایشان در اواخر دولت سابق شروع شده بود
ناشناس
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
دوست داریم . آقای رئیس جمهور
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
روحانی از همه پرداختهای میلیاردی و بیکاری و گرانی مچکریم. واقعا که در رتبه احمدی نژاد قرار گرفتید.
ناشناس
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ایشان می گوید با همین کابینه روحانی می تواند کارهای بزرگی بکند. پس چرا تا حالا نکرده حاج آقا. سرت رو از زیر برف دربیار کسی که خودش بیزنس مالتی میلیاردی داشته باشه نمیاد برای کشور دلسوزی کنه چون حواسش جای دیگه است. متاسفانه در این دولت چنین است. اگر هم مجددا رای بیاره که فاتحه کل کشور رو باید خوند
ناشناس
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
کلا معلوم نیست چرا باید انتخابات طوری باشه که فقط امثال روحانی و هاشمی از این طرف و امثال محمود و جلیلی از اون طرف بتوانند بیایند.
ناشناس
۲۳:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
بنظر می رسد که اگر دوباره رای بیاره مملکت به همان سرنوشتی دچار بشه که در دوره دوم هاشمی بود. و شاید بدتر چوئن هاشمی پاداش های نجومی مدیران را در دوره دوم شروع کن و روحانی بدون رودربایستی در دوره اول. حتی از محمود که در دوره دوم اختلاسها شروع شد هم گوی سبقت را ربوده.
ناشناس
۰۷:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
من به آقای روحانی به خاطر سیاستش وعلمش ، عاقل بودنش و شعوربالای ایشان رای دادم ولی همیشه چه دردولت خاتمی ، ودولت ایشان نگران تبعیت این آقایان ازهاشمی بوده وهستم .هاشمی اگرچه سیاستمدار خوبی است ولی بی رحم هست .تبدیل کردن جامعه به دوقطب خیلی پولدار و خیلی ضعیف نتیجه عملکرد این آقاست .
جواد
۰۹:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
شما باید شرایط رو در نظر بگیرید. هاشمی اگر چه خطاهایی مثل بستن فضای سیاسی کشور در دوره خودش داشت ولی این همه زیرسازی هایی که انجام داده و هنوز هم داریم از همونا استفاده میکنیم نیازمند وجود یه عزم بی سابقه بوده. به هر حال کسی که سرمایه ش رو میاره وسط میخواد سود ببره. کمونیست که نیستیم. اگر همین سرمایه ها الان نبود، کدوم شهرک و شرکت صنعتی رشد میکرد. متاسفانه همه اینها زمان ا.ن. زمین خورد و به فنا رفت.
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
اینهایی که کامنت منفی می دهند نمی دانند دوره رفسنجانی چه خبر بوده. مثل الان که یک عده بنام مدیر و پزشک درآمد میلیاردی داشتند اون موقع هم اینطوری بود. مردم بیشتر از الان در زیر فشار گرانی کمرشان خم شده بود. تبعیض شغلی مثل الان بود. دولت در خدمت یک عده خاص بود. و نتیجه اش شد ظهور دولت هاله نور که به کل مملکت غلتک بیندازد چپون فقط یک مشت افراد خاص موفق شدند که دولت هاله نور خوشش نمی آمد. یک غلتک انداختند فقر گستری شد و دوباره طبقه دلواپسان و بابک زنجانی ها را سالختند. سرمایه دارهایی که از صفر به جایی رسیدند. این تاریخ ایرانه در ظرف این 25 سال. البته منهای دولت اصلاحات که یک دوره ثبات بود. بنظرم باید بجای روحانی اصولگرا یک اصلاح طلب واقعی بیاید تا این خرابکاری ها ممانعت بشه و مردم چندسالی نفس راحت بکشند.
ناشناس
۲۳:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
جمله واقعا بی رحم است کاملا درست است. برای کسانی که دوران هاشمی را با پوست و خون لمس کردند واقعا دوران سختی بود.
ناشناس
۰۷:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
یکی میشه تراکتور یکی میشه تریلی یکی غلتک ماشالله صفتهای مسئولین کشور با ماشین الات سنگین رقابت میکند.
ناشناس
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
یا بولدوزر (برای تخریب). اگر ادعای واهی دلواپس ها که به دولت اصلاحات انگ می زنند یا دولت موسوی می شه گفت که از بعد از دولت موقت همه دولتها مشکل بودند. شاید این تریلی (ظریف) باید این بارها را از دوش مردم بردارد. مثل دوره خاتمی که اول و آخر دوره 8 ساله اش قیمت برنج پاکستانی 900 تومن بود.
reza
۰۷:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
آقای هاشمی میفرمایند رهبری از مذاکرات حمایت کردند سوال این است اگر حمایت نمی کردند میخواستند چه کار کنند
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
انجام ماجرای برجام، خواست حاکمیت بود چون عملا کشور فلج شده بود از تحریم و شعارهای توخالی هم فایده نداشت و ممکن بود کشور از دست برود. اما بعدش روحانی عملا برجام را به نفع دلارفروشی و آرامش خاطر یک مشت بازاری رها کرد تا مبادا دلار یا قیمت کالا ها بشکنند و یک عده مثل زمان جنگ ورشکست بشوند. درنتیجه دلار 1700 قبل از تحریم که به 3000 تومن رسیده بود ماند و مردم با همان حقوق قبل زندگی کردند یعنی عملا درآمدشان نصف شد. یک مقدار پولی هم که آمد روحانی به یک قشر خاص اعهم از مدیر و پزشک داد. والسلام. کارنامه دولت.
ناشناس
۰۷:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
پرنس جان باز حرف زده
ناشناس
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
واقعا که. یادمان نرفته شرایط اون زمان دولتش را. به یک عده امتیازات مختلف می داد بهر عنوان در حد وسیع و توده مردم چیزی نداشتند. و بعدش هاله نور یا همان معجزه هزاره سوم ظهور کرد!!!
یاسین
۰۷:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
مشکل اصلی کشور ما بحث اقتصادی و فرهنگی است واگر دولت در این امر راسخ است بایستی با مفاسداقتصادی مبارزه کند و صدااقتش به مردم رانشان دهد و جناحی عمل نکند این مردمند که پای صندوق قضاوت خواهند کرد.
ناشناس
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
و البته بیشتر اقتصادی. چون وقتی تبعیض در جامعه باشه سلامت جامعه از بین می رود. کسی که معاش نداره هیچی نداره. و این یعنی آخر بیکاری و بیگاری و طلاق و فساد و ...
حاج محمدرضا
۰۳:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
ظریف مثل تریلی بود

بنازم به دکتر احمدی نژاد که بولدوزر بود
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
یکی تریلی که بار می بره یکی بولدزره که تخریب می کنه. این دلواپس به تشبیه جالبی اشاره کرد که مردم ده ساله می گویند که محمود یک بولدوزره. برای تخریب.
ناشناس
۲۳:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
دولت هاله نور یا دولت بولدوزر!!!
ناشناس
۰۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
بنظرم کشور ما نیاز به یک رئیس جمهور تریلی داره نه رئیس جمهوری که پول مردم را خرج یک عده کنه.
ناشناس
۰۲:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
این را راست گفته: عقاید من هم با آقای روحانی نزدیک است و تفاوتی ندارد.
هردو پرداختهای میلیاردی داشتند. هردو کابینه وزاریش یکی اند از نعمت زاده و نوبخت و فرهادی و ... و شرایط مردم هم در هردو دوره یکسان.
جواد
۰۹:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
هاشمی دولت رو از جنگ و قحطی موجود پس از انقلاب و 8 سال جنگ تحویل گفت و این همه خدمت کرد، روحانی هم از جنگ داخلی و قحطی و دزدی 8 ساله دولت ان و الان وضع مردم خیلی خیلی بهتر از اون 8 سال شده. میخواید توی سه سال با این همه مصیبت و اختلاف و مشکل که براش درست کردند چیکار میکرد؟
نه خداییش انتظار داشتید چیکار میکرد؟
همه ش داره دستاوردهای ا.ن. رو پاک میکنه.
ناشناس
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
شماهایی که هاشمی دفاع می کنید به احتمال زیاد 20 سال پیش نبودید. بروید از پدرهایتان بپرسید مردم در نهایت فلاکت بودند. رانت خواری دولتی و ... بود. پاداش میلیاردی مدیران بود. بروید تاریخ را بخوانید شورش ها و ماجرای دانشگاهها بود. تعطیلی رسانه اصلاح طلبها (سلام) بود. خیلی چیزهای دیگر و از همه مهمتر زمینه سازی برای محمودها که پرونده اینها را روی دست بچرخانند و برای خودشان رای جمع کنند. اینها علت غیرمستقیم دولت هاله نور هستند.
ناشناس
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
اکثر اعضای دولت روحانی میلیاردرند مثل نعمت زاده و وزیر بهداشت و ... بهمین دلیل درد مردم عادی را نمی فهمند. این سیاست پرداخت نجومی و میلیاردی، را روحانی از دولت سازندگی گرفت. والا ما در دوره خاتمی چنین رسوایی های مالی داشتیم. که به 20 درصد جوانان هیچی نرسد و یک اقلیت 30-40 هزار نفری بنام مدیر و پزشک بخش عظیمی از بیت المال را ببرند.
ناشناس
۱۳:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
چرا وقتی حرف از خدمت و خیانت می آید یک دشمن می سازید تا رای جمع کنید. آمریکا و احمدی نژاد دشمن مردم هم باشند اما دلیلی بر حقانیت روحانی نمی شه که پرداخت میلیاردی داشته. این سیاست زنگ زده روسها و چینی ها که چون آمریکا استثمارگره پس ما حقیم دیگه جواب نداره. چون هردو طرف باطل هستند.
ناشناس
۲۳:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
واقعا که مردم با این وزرا در دوره هاشمی عین الان ماجرایی داشتند!!!
ناشناس
۰۰:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
دوران هاشمی بقدری در ذهن مردم خاطره گذاره که اگر مثل سال 84 که محمود به نام فساد بعضی ها رای جمع کرد یکی بعد از 10 هزار سال نوری بیاد بازم می تونه پست رئیس جمهوری را اشغال کنه!
ناشناس
۰۲:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
""""سیاست غربی‌ها این بود که ما را به نفت در برابر غذا برسانند. چون به نفت ما احتیاج بود، می‌خواستند این را حفظ کنند و داشته باشند و ما هم احتیاج به غذا داشتیم و در مقابل آن، به ما غذا بدهند. کاری که در عراق کردند. """"
آقای رفسنجانی طوری حرف می زنند که آدم فکر می کنه زمان جنگ است. نخیر دو بار پولهای ایران برگردانده شد. بااین پولها چکار کردید. این حرفها نیست. یک دشمن سازی و ... واقعیت شرایط قبل از تحریم مورد تایید مردم نبود. سیاستهای محمود موردتایید نبود.
جواد
۰۹:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
پس چی؟
نه ایران قدرت اول نظامی دنیاست.
واقع بین باشید. این همه نفت زمان ان صادر شد. پولش کو؟ چی شد؟ کجا سرمایه گذاری شد؟ به نفع کی؟
ناشناس
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
آقای رفسنجانی و روحانی با سیاست های تبعیض آمیزشان مثل پاداش مدیران و کارانه پزشکان، زمینه را برای حضور سودجویان فراهم می کنند که بنام دفاع از محرومین و مردم، دولت هاله نور بسازند. طوری حرف می زند هاشمی که گویی سیاستهای تبعیض آمیز دولت و پرداختهای نجومی وزارت نفت و اقتصاد و بهداشت هیچکدام دخیل نبوده. الان بخش عظیمی از بودجه مملکت که یک چهارم کل یارانه کشور است مازاد بر حقوق عادی بنام کارانه به جیب پزشکان می رود. این رقم می شه صدها و میلیونها شغل برای جوانان بیکار (که با دهها مشکل ازدواج و طلاق ناشی از بیکاری و بیگاری و ... مواجه هستند) ایجاد کرد. این ها دو سر یک قیچی اند. مردم هم گوشت قربانی سیاست های اشراف گراها و فقرگسترها هستند.
ناشناس
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
هاشمی و احمدی نژاد از کسانی اند که با شعار گرگ آمد و گرگ آمد دوره شان گذراندند. تا چیزی می گفتی که چرا کشور وضع اش اینطوره این حرفها را می زند. در مقابل خاتمی که شعار تسامح را می داد.
ناشناس
۰۲:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
می شود بفرمایید وقتی دولت یک چهارم بودجه مردم که بخش بهداشت است را بخش زیادی اش را به قشر کادر پزشکی اختصاص داده و میلیونها جوان بیکارند چه ربطی به مزاحمت ها داره؟ یا مدیران. این کارها زمینه بروز دولت هاله نور را فراهم می کنه. سر برجام این دلواپسها سنگ اندازی می کنند که واکنش دولت یعنی عدم پایین آوردن قیمت ارز یا جلوگیری از شکستن قیمت بعد از تصویب برجام و ... یک نتیجه کار روحانی است. 20درصد جوانها بیکارند نتیجه برنامه های غلط است یا دلواپسان. برجام تصویبش اراده حاکمیت بوده اما روحانی کاری نکرد. نان و برق و آب و .. گران می شه. رکود بازار مسکن است اما قیمتها بالا می ره. چطوری در دولت اصلاحات که سنگ اندازی ها دهها برابر الان بود این رسوایی نجومی نبود و در دوره روحانی اصولگرا است. این کارها نتیجه اش این میشه که در انتخابات یک عده مدعی مردم و افشای فساد اقتصادی بعضی ها دوباره قدرت بگیرند و ماجرای سال 84 که منجر به دولت هاله نور شد تکرار بشه. اصلاح طلبها باید اینبار استراتژی درست را داشته باشند. مشکل ما با روی کار آمدن روحانی اصولگرا کم نشد که بیشتر شد.
جواد
۰۹:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
برای شما به عنوان یه شهروند مساله بهداشت اهمیت نداره؟ مساله ای که این همه ایرانی رو درگیر کرده. چرا الکی جو میدید؟
الان وضعیت بهداشت و درمان قابل قیاس با هیچ دوره ای در ایران نیست. قدر دان باشید
ناشناس
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
قبل از دوره روحانی بودجه بخش بهداشت 16 هزار میلیارد بود. الان شده 57 هزار میلیارد. مگه وضع بهداشت عوض شده. نخیر فقط حقوق پزشکان به 90 میلیون رسیده . یعنی یک چهارم بودجه مملکت به بخش بهداشت اختصاص دارد و مستقیما می رود به جیب پزشکها. چه ربطی به بهداشت داره جتناب دکتر که حمایت از وزیر میلیارد اش می کنی!!! به پزشکان دو حقوق می دهند. یکی ثابت که دوسال پیش 4 میلیون بود و الان ده میلیونه و یک کارانه 80 یا 90 میلیونی. در کشوری که رئیس جمهورش 6 میلیون می گیره و نخبه دانشگاه شریف 4 میلیون می گیره این چه عدالتیه که یک نفر 1 میلیارد در سال بگیر منهای ویزیتهای بعد از ظهر و عملهای جراحی بعدازظهرش. این آخر بیعدالتیه.
ناشناس
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
وضعیت بهداشت الان در بدترین وقت است. برخورد کادر پزشکی با مردم مثل گوسفند و چوپانه. روی دیوار بیمارستانها نوشته هرکی با کادر پزشکی برخورد بد (البته به نظر خودشان) داشته باشه زندان و شلاق داره. درحالی که در همه دنیا به همراهان بیمار آرامش می دهند. حقوق پزشکها تو ایران از آمریکا و اروپا هم بیشتره. یعنی اگر از خارج وارد کنیم دکتر اقتصادی تره. درحالی که به نسبت درآمد باید یک دهم باشه مثل بقیه مردم. انواع سرطان و ... پیشرفت کرده. بی سوادی پزشکان نوبره. باید ده تا دکتر بری تا یک بیماری را تشخیص بدهد. این چه کشوریه! چه وضعیه؟
ناشناس
۱۶:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
روحانی باید برود.
فریبا
۰۲:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
سردار بزرگ انقلاب ، خداوند حافظت باشد ، بی تو بر ما سخت خواهد گذشت
فریب نخور فریبا
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
نخیر!
این دولت در واقع دولت هاشمی بود و ثابت کرد ادعای مملکت داری شان هم فقط ادعا بود نه عمل!
البته عمل بود اما فقط برای جیب دوستان و نورچشمی هاشان!
ناشناس
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
سخت نگیر. میگذرد
ناشناس
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
اگر آقای روحانی در دور بعدی بیایند.

من احتمال می‌دهم که ان‌شاءالله ایشان به دور بعدی می‌آیند و دور بعدی شجاع‌تر کارهایش را انجام می‌دهد و ما گام بلندی را در 4 سال بعدی می‌بینیم.
ناشناس
۱۲:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
مردم باید بگویند!

بیاید یا نیاد!

رکود و فساد ادامه یابد یا نه!
ناشناس
۱۵:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
دست شما درد نكنه
خسته هم نباشي
ما چقدر تقديم كنيم شما برگرديد همون ولايت خودتون
سازندگي ديگه كافيه
ناشناس
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
متاسفانه دوران سازندگی - اگر بخواهیم دوره ها را تجسم کنیم سیاه ترین دوره نومیدی برای مردم بود. حتی از دوره محمود هم بدتر. دسته که در دوره هاله نور واقعا تخریب بود اما در دوره سازندگی مردم شاهد بودند که چگونه کشور به حساب یک عده خاص می رود. من خواندن نشریات آن موقع را توصیه می کنم. چون اکثر خوانندگان فرارو جوان هستند.
ناشناس
۲۳:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
لطفا قبل از کامنت مثبت و منفی اگر سن و سالتان آن دوره را شامل نمی شه یا یادتان رفته بدانید دوران ناخوشایندی بود. تمام نهادها دست دولت بود از رسانه ملی تا ... اگر در دوره هایث قبل و بعدش می توانستی اعتراضی به یک دستگاه یا مدیر یا کارمندی داشته باشی در آن دوره اصلا کاری نمی شد کرد. یک جمله اون موقع رسم بود: گوش اگر گوش منو ... آنچه نرسد فریاد است. بسیار شرایط بدی بود. فقط در یک کلام.
ناشناس
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
می دانم فرارو کامنت را حذف می کند اما هاشمی عین احمدی نژاد بود. انبوهی از امتیازات خاص که فقط به یک گروه خاص داده می شد در آن زمان داده شد. کاهش سطح علمی اساتید دانشگاهها محصول همین امتیازات است. کل معادن و صنایع به یک عده خاص عمدتا می رسید. اینها دلواپسان دوره هاشمی بودند و بعد طبقه تکنوکرات را تشکیل دادند که مشکلی عین دلواپسان دولت هاله نور شدند.
ناشناس
۲۳:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
مگه اصلا تو یادت می آید که این سردار سازندگی چه کاری کرد. فقط بگم کاری بر سر این مملکت درآمد که هاله نور ظهور کرد از عوارض اش. محمود با اینکه هشت سال بعد از هاشمی دولت خاتمی آمده بود بااستناد به این کارها، به کرسی رئیس جمهوری نشست.
ناشناس
۰۰:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
ما اگر بخواهیم مثل دوره اصلاحات هاشمی در امور دخالت نکنه چکار کنیم.
ناشناس
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
واقعا که دوران سخت دولت سازندگی را فراموش نمی کنیم. دوره محمود فراموش شده و فقط با اختلاسهای تازه کشف اش یادش می افتیم اما دوران هاشمی، واقعا یک تاریخی است که از ذهن مردم پاک نمی شه. اگر معجزه هزاره سوم یک قرن دیگه بیاید و به این دوران استناد کند می تونه مثل سال 84 رای جمع کنه.
ناشناس
۰۰:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
واقعا که دوران سخت سازندگی بقدری است که ذهن ما را اشغال کرده و کلا مغزمان اون موقع فلج میشه.