صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۶۹۵۷
امروزه بازی‌های المپیک دیگر ورزش صرف نیست و به این دلیل که در تمام طول مدت برگزاری در کانون توجه تعداد پرشماری از مردم دنیا قرار دارد، تبدیل به پدیده‌ای جامعه شناختی شده است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۰ - ۰۶ شهريور ۱۳۹۵
فرارو- امیرحسین زمردیان*؛ امروزه بازی‌های المپیک دیگر ورزش صرف نیست و به این دلیل که در تمام طول مدت برگزاری در کانون توجه تعداد پرشماری از مردم دنیا قرار دارد، تبدیل به پدیده‌ای جامعه شناختی شده است.

همچنین بازیهای المپیک باعث افزایش انسجام اجتماعی بین یک ملت می‌شود و نتایج آن نیز به عنوان بازتابی از قدرت و توانایی و برتری کشورها طرح و تبلیغ می‌شود.

از این نظر عملکرد کاروان ورزشی کشورها در دوره المپیک اهمیت زیادی دارد و همچون آینه ای از واقعیات اجتماعی-سیاسی و اقتصادی کشورها طرح می‌شود. در ایران نیز همانند سایر کشورها بررسی مسایل و نتایج در المپیک می‌تواند همچون آینه‌ای برخی از زوایای اجتماعی – سیاسی را روشن سازد.

مدیریت منابع، نسبت توسعه یافتگی و رتبه ایران

اهمیت اجتماعی– سیاسی نتایج کسب‌شده کشورها در المپیک وقتی معنی دار می‌شود که بدانیم که هفت کشور از مجموع هشت کشور صنعتی دنیا (که 50 درصد از اقتصاد دنیا را در دست دارند) در رتبه‌های 1 تا 10 جدول مدال‌های المپیک قرار دارند. وقتی به این 10 کشور چین و کره جنوبی (با بالاترین میانگین رشد اقتصادی) را اضافه کنیم روشن می‌شود که در واقع تمامی رتبه‌های بالای المپیک در جدول مدال آوران به توسعه یافته ترین کشور ها رسیده است. عملکرد ایران اما در این بین چندان مطلوب نیست.

رتبه ایران در المپیک به نسبت تولید ناخالص داخلی یازده نمره کمتر از رتبه خام ایران در جدول مدال‌آوران است. به دیگر بیان 11 کشور که از نظر اقتصادی وضعیت نامطلوب‌تری نسبت به ایران دارند در جدول المپیک رتبه‌های بهتری به دست آورده‌اند. درک همزمان این موضوع با این واقعیت که حداقل بخشی از مدال‌های کاروان ایران حاصل نبوغ شخصی ورزشکار و نه برنامه‌ریزی مستمر بوده روشن می‌سازد که مدیریت منابع در عرصه ورزش متناسب و هوشمند نیست.

بدین‌معنی که منابع مادی هزینه شده در ورزش صرف امور زیربنایی و پتانسیل ها و قهرمانان بالقوه آینده نمی‌شود بلکه بخش قابل توجه این منابع به صورت پوپولیستی و برای سرگرم کردن توده ها و بدون هیچ نتیجه عملی در واقع هدر می‌شود. شاهد این گفته مقایسه پرداخت دستمزد 850 ملیون تومانی به بازیکن درجه 2 خارجی جذب شده در لیگ برتر با مبلغ جایزه احتمالا 200 ملیون تومانی به ورزشکارانی است که در المپیک مدال طلا کسب کرده‌اند.

جالب این که احتمالا کل مبلغ پرداختی به همه مدال‌آوران کاروان المپیک تقریبا معادل قرارداد یک ساله یک بازیکن درجه دوم فوتبال هم نمی شود. با چنین مدیریت منابع مشخص است که بضاعت ورزش ما به صورت کلی رشدی نخواهد کرد.

دستاوردهای المپیک از منظر انسجام اجتماعی

حضور مستمر انسجام اجتماعی یکی دیگر از پیش‌نیازهای توسعه است و از دیگر سو همانطور که گفته شد یکی دیگر از دلایل اهمیت المپیک برای ملت‌ها انسجام اجتماعی است که در پی این مسابقات ایجاد می شود، اما متاسفانه ما کمتر توانسته ایم از  ظرفیت المپیک برای افزایش انسجام ملی بهره ببریم.

به عنوان مثال اولین مدال المپیکی یک دختر ایرانی همانقدر که مایه شادی جامعه شد توسط بعضی رسانه‌ها با تقبیح ورزش زنان دستاویزی برای تصفیه حساب‌های سیاسی شد، بی تفاوت به این که لطمه اصلی را در این بین انسجام جامعه می بیند. مورد طعنه به ورزشکار ایرانی (خانم لیلا رجبی) در رسانه ملی و مکاتبات بین رییس فدراسون تکواندو و مربی ایرانی تیم تکواندو جمهوری آذربایجان باعث شد تا تقریبا تمام دستاوردهای ممکن  المپیک ایران برای انسجام عمومی به حاشیه برود و جامعه بر سر این مسایل چندپاره شود.

بررسی عملکردمدیریت ورزش

در نهایت بررسی اجمالی افکار عمومی در رسانه های اجتماعی نشان می دهد که المپیک برای مدیریت سطوح میانی دولت نه تنها هیچ دستاوردی نداشت بلکه عملکرد ضعیف مدیریت ورزش کشور را نمایان کرد.

عدم شفافیت در نحوه انتخاب و کیفیت پایین اولین لباس کاروان المپیک، عدم حضور بخشی از والیبالیست‌ها در رژه افتتاحیه به دلیل آماده نبودن لباس مدیر تیم، حضور پرشمار و خلاف عرف مدیران در مراسم رژه بجای ورزشکاران، تاکید ورزشکارانی چون، زهرا نعمتی، لیلا رجبی و کیانوش رستمی بر دریافت کمترین حمایت، تعییین ترکیب تیم کشتی فرنگی با فشار سیاسی و در نهایت حمله شدید الحن رییس فدراسیون تکواندو به مربی سابق به جای پاسخگویی به عملکرد خود همه و همه نشان از ضعف شدید مدیریت در عرصه ورزش کشور دارد.

همانطور که پیشتر گفته شد ورزش هر کشور جدای از واقعیات جاری آن جامعه نیست و همانطور که توسعه‌یافته‌ترین کشورها به واسطه مدیریت علمی و تخصیص صحیح منابع بهترین رتبه ها را در المپیک کسب می‌کنند و از موفقیت به‌دست آمده برای تقویت انسجام و باور ملی استفاده می کنند، مدیریت نامنسجم و ضعیف منابع را هدر داده و با تصمیمات غیر شفاف و اشتباه باعث از دست رفتن فرصت‌ها می‌شود تا در نهایت از دستاوردهای حداقلی به‌دست‌آمده نیز نتوان در جهت ارتقا روحیه ملی استفاده کرد.

دریغ این که همه این کاستی‌های طرح شده (اتلاف منابع، عدم شکل گیری انسجام اجتماعی و ضعف مدیریت) نه تنها در عرصه ورزش بلکه در سایر امور نیز دیده می شوند و بخشی از موانع توسعه یافتگی ایران محسوب می‌شوند.

* دکترای جامعه‌شناسی

ارسال نظرات