صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۶۷۱۶
2 جوان موتور سوار با پرسه زنی در خیابان های شمال تهران با شناسایی طعمه هایشان اقدام به گردنبند قاپی می کردند.
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۰ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۵
 2 جوان موتور سوار با پرسه زنی در خیابان های شمال تهران با شناسایی طعمه هایشان اقدام به گردنبند قاپی می کردند.

به گزارش رکنا، ساعت 6 عصر 30 مرداد ماه امسال ماموران موتور سوار کلانتری 124 قلهک در حال گشت زنی در خیابان پاسداران بودند که ناگهان مرد جوانی سراسیمه خود را به سمت ماموران رساند و از ماجرای سرقت گرنبند طلایش خبر داد.

این مرد به ماموران گفت: بالاتر از بیمارستان لبافی نژاد در خودرو نشسته بودم و زمانیکه تصمیم به حرکت گرفتم ناگهان مرد جوان دستش را روی گردنم گذاشت و تا آمدم حرفی بزنم گردنبند طلایم را قاپید و در حالیکه چاقوی بزرگی در دست داشت سوار بر موتوری که در انتظارش ایستاده بود پا به فرار گذاشت.

همین کافی بود تا ماموران شروع به گشت زنی در منطقه کرده و مشخصات 2 دزد موتور سوار را به دیگر ماموران پلیس گزارش کنند.

هنوز لحظاتی نگذشته بود که ماموران موفق به شناسایی 2 سارق موتور سوار شدند و همین کافی بود تا تعقیب و گریز پلیسی کلید زده شود و دزدان در خیابان پاسداران در میسر یک طرفه قصد فرار داشتند که با خودروی گشت پلیس که مسیرشان را بسته بود روبرو شدند و همین کافی بود تا راننده موتور کنترلش را از دست داده و با موتور داخل جوی آب بیفتد.

ماموران خیلی زود برای دستگیری 2 متهم وارد عمل شدند که سارق گردنبند قاپ توانست از دست پلیس فرار کند و راننده موتور سوار در این مرحله بازداشت شد.

حامد 27 ساله در این مرحله پیش روی بازپرس علی وسیله ایرد موسی در شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 قرار گرفت و در اعترافاتش گفت: نجار بودم و یک میلیون تومان حقوق می گرفتم اما به خاطر رویا پردازی و توقع زیادم از زندگی مجبور به دزدی شدم.

این جوان افزود: یک دختر 3 ماهه دارم و سال 93 در خانه دوستانم بودم که ماموران برای دستگیری آنها وارد پاتوق ما شدند و من نیز به اتهام همدستی با دزدان 2 سال در زندان بودم و در این مدت همسرم به انتظارم نشست اما نمی دانم اینبار همسرم پای من بماند یا نه.

حامد در حالی که اشک می ریخت گفت: انقدر در رویای پولدار شدن گم شده بودم که با یکی از بچه محل هایمان شرط بندی کردم و قرار بود به همه آنها ثابت کنم که در مدت 6 ماه دزدی می توانم یک خودروی بنز بخرم و زندگی ایده آلی را فراهم کنم و همین کل کل ها باعث شد تا پیشنهاد گردنبند قاپی را بپذیرم.

وی ادامه داد: سعید پیشنهاد داد تا از جنوب تهران به شمال شهر برویم و طعمه هایمان را که گردنبند طلا به گردن دارند هدف سرقتهایمان قرار دهیم و تنها 5 روز بود که این سرقتها را شروع کردیم اما در آخرین سرقتمان از سوی ماموران دستگیر شدیم.

دراین مدت فقط 6 میلیون تومان پول با فروش طلاهای سرقتی به دست آوردیم و چون تازه کار بودم اصلا فکر نمی کردم انقدر زود دستگیر شوم و هنوز باورش برایم سخت است که انقدر زود بازداشت شدم و هم زندگی ام را از دست دادم و هم رویاهایم خراب شد.

این پسر جوان گفت: همه این اتفاقات به خاطر نادانی و فقر است، با خانواده ام در یک خانه 50 متری زندگی می کردم و حالا نیز می دانم از روی بی پولی هیچ یک از اعضای خانواده ام برای کمک به من نمی توانند کاری کنند و باید روزهای زیادی را در زندان به سر ببرم.

بدین ترتیب ماموران برای دستگیری همدست حامد که سعید نام دارد وارد عمل شده و خیلی زود موفق شدند این جوان را که در مخفیگاهش پنهان شده بود دستگیر کنند.

بنا به این گزارش، 2 متهم به دستور بازپرس علی وسیله ایرد موسی در اختیار ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گرفته اند تا راز دیگر جرائم احتمالی و طمعه هایشان فاش شود.
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر:
ناشناس
۰۲:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۲
کندن از این بچه مایه های بالاشهری از شیرمادر حلال تر است اینها از کمر قشر متوسط و فقیر بالا رفتن که به اینجاها رسیدن.
ناشناس
۰۱:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۳
دله دزد
ناشناس
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۶/۰۳
خاک بر سر هر کی منفی داد . مگه توو ایران بنز و اپل و آدیداس تولید می شه که بگیم آره بعضیا کارشون درسته حقشونه . پول نفته که به نابرابر بین ملت پخش می شه . اونی که آشنا داره و پارتی 500 میلیارد وام بدون ضامن و وثیقه می گیره و باهاش پورشه و بنز سوار می شه . اونیم که پارتی و اشنا نداره باید تا آخر عمرش حقوق بخور نمیر بگیره . حالا یکی به من بگه چرا نباید از این پولدارا حقت بگیری؟؟
فرارو خواهشا چاپ کن ببینم توجیه اینایی که منفی دادن چیه