صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۵۴۸۶
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۵
احمد غلامی در روزنامه شرق نوشت: دولت حسن روحانی، دولت «پسا‌سیاسی» است. دولتی که تلاش می‌کند میان تضاد و تخاصم سیاسی آشتی و صلح برقرار کند. او می‌خواهد دولتی فراسوی راست و چپ، فراسوی تضاد و تخاصم ایجاد کند. به باور روحانی سیاست، حول‌محور مفاهیمی چون اجماع و آشتی خلق می‌شود. این طرز تلقی نه‌تنها موجب خلق سیاست نمی‌شود، بلکه امتداد روندی است که نخبگان سیاسی و روشنفکران را پس از پیروزی احمدی‌نژاد در دوره دوم چهارساله‌اش، به انزوا کشاند. روشنفکران و نخبگانی که به صحنه آمده بودند تا در سیاست طرحی نو دراندازند، اما ناکام ماندند.

 ناکامی آنان البته ناشی از شکست در سیاست نبود، زیرا این ناکامی در اوج خوش‌بینی به تغییر و تحولی اتفاق افتاد که بسیار قریب و زودیاب به‌نظر می‌رسید. آنان سرشار از شوری که جوهره سیاست است، چنان پیروزی را نزدیک می‌پنداشتند که به هیچ امر دیگری نیندیشیدند. اما پیروزی ناباورانه احمدی‌نژاد در دوره دوم انتخابات ریاست‌جمهوری و حوادث ناخوشایند و تلخ پس از آن، نخبگان را به کُمای سیاسی برد.

 چنان‌که گویی تمام باورشان را به کنش‌های سیاسی مرسوم برای تغییر از دست دادند. اگر تا پیش از این، سیاست از دل تضادها و دوگانه‌های تألیف‌شده از سوی نیروهای مدنی خلق می‌شد، اینک نخبگان سیاسی در شکستی نه‌چندان موردانتظار، سرخورده و منزوی شدند‌ و به‌نوعی شور سیاسی‌شان را از دست دادند. از‌این‌رو پا پس کشیدند تا بیشتر به ساحت تخصصی کار خود بپردازند. ناگفته پیداست که تخصصی‌کردن تام‌وتمام امور سیاسی، که ماحصلِ بدبینی و ناباوری به کنش سیاسی با فرصت‌های برابر است، چیزی جز انفعال در پی نداشته و سویه محافظه‌کارانه منش اخیرِ نخبگان در سیاست هم از همین‌روست. این رویکرد بیش از آن‌که به سیاست خدشه وارد کند، به فرهنگ آسیب زده است.

فرهنگ، پس از فک‌شدن از سیاست، جدل‌های جذاب و «مردم»ساز خود را از دست داد و محلی و محفلی شد. روشنفکران و نخبگانی که مراجع تصمیم‌ساز سیاستِ مردمی و میانجی شکل‌گیری اراده جمعی بودند و بنا بود «سخنگوی ارگانیک اجتماعی» باشند، در خلق سیاست ناکارآمد ماندند و علاوه‌بر آن، سرخوردگی و یأسِ آنان به عقیم‌شدگی فرهنگ منجر شد. احمدی‌نژاد مسبب و سبب‌ساز این اتفاق بود. او با «ولونتاریسم»١ (داوطلبی‌گری) جماعتی را شکل داد که با هژمونی خود تا حد بسیاری توانستند گفتمان‌شان را بر جامعه حاکم کنند. دوره هشت‌‌ساله احمدی‌نژاد را نمی‌توان در یک پیوستار تاریخی نشاند. دو دوره پیاپی ریاست‌جمهوری او، دو روی یک سکه نبودند.

 احمدی‌نژاد در چهار سال اول با سیاست تخاصم و تضاد، دست به جعل سیاست زد و با خلق دوگانه هاشمی و احمدی‌نژاد در یک فضای منفعل سیاسی، خالقِ سیاست شد. دوره اول او رویکردی پوپولیستی داشت و با شعار «ما می‌توانیم»، جماعتی ملی- مردمی را شکل داد، اما در دوره دوم با ایدئولوژیک‌کردن تفکرات خود جمع کوچک‌تری را خطاب کرد. احمدی‌نژاد با وحدت میان حاشیه‌نشینان پایتخت، و شهرستانی‌ها و روستاییان نوعی اراده جمعی را شکل داد که او را به قدرت رساند، اما نتوانست اراده جمعی را که برانگیخته بود، تداوم بخشد و سیاستی ملی- مردمی را شکل بدهد. احمدی‌نژاد هرقدر به پايان چهار سال دوم نزدیک‌تر می‌شد، بیشتر سیاست «داوطلبی‌گری» را پیش می‌برد، از‌این‌رو احیای گروه‌های وفادار را دستور کار خود قرار داد.

 ظهور و به‌قدرت‌رسیدن طیف‌هایي چون مداحان در راستای همین سیاست معنا می‌یابد. طیفی که بیش از همه در آن دوران سبب‌سازِ «سیاست فرقه‌ای» شد و «سیاست ناب» را کنار زد. «داوطلبی‌گری» با نظر به پیشینه ارزشی غیرقابل انکار تاریخی و سیاسی آن، که به‌شکل اقدامی داوطلبانه نمود یافت، هماره بدیلی برای دخالت مردم بوده است و راه‌حلی بینابینی برای فائق‌آمدن بر انفعال و غیاب توده‌ها. اما این راه‌حل در نهایت، اقتدارگرایانه و از بالا به پایین است و اگر این‌گونه نبود، طیف‌های وابسته به این تفکر اینک می‌بایست در سیاست نقش‌آفرینی می‌کردند. 

از این منظر می‌توان گفت دولت حسن روحانی با انفعال ایجادشده پس از دولت احمدی‌نژاد توانست به پیروزی برسد، نه با برساختن تضادی آشکار و جدی در عرصه سیاست، بلکه با همان مفاهیم امید و تدبیر که دعوت به اجماع و آشتی ملی می‌کرد و مفاهیمی پساسیاسی بود.

اینک آن‌چه نگران‌کننده است همین وضعیت پساسیاسی دولت روحانی است، وگرنه بعید است که شخصِ احمدی‌نژاد بار دیگر اجازه ورود به صحنه سیاست داخلی را آن‌هم در مقام ریاست‌ دولت پیدا کند و جز این نیز، شکستِ محتوم گفتمان «داوطلبی‌گری»، امکان نقش‌آفرینی او را مسدود کرده است. دست‌کم می‌توان امید داشت به اینکه دوران او به‌سر رسیده و او دیگر خطری جدی برای هیچ فردی محسوب نمی‌شود، مگر آن‌که سیاست حاکم در همین وضعیت انفعالی بماند و کسانی مانده از طیف «داوطلبان» با آرایش سیاسی تازه‌ای به صحنه بیایند. تجربه تاریخی ما نشان می‌دهد که دولت‌های پساسیاسی زمینه مساعدی برای سیاست‌مداران عوام‌فریب فراهم می‌آورند و ناخواسته به‌قدرت‌رسیدن‌شان را تسریع می‌کنند.

١. «شهریار جدید»، آنتونیو گرامشی، عطا نوریان، نشر اختران

ارسال نظرات