صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۳۵۵۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۱ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۵
فرارو-افشین داورپناه؛ من شخصا مدرک هیچکدام از آدم هایی را که در حالی که استاندار، فرماندار، نماینده یا مدیرکل فلان بوده اند، فوق لیسانس یا دکتری گرفته اند معتبر نمی‌دانم! نه این که قبول نداشته باشم اما به خوبی  می‌دانم ـ و شما هم می‌دانیدـ که در عمل چنین چیزی ممکن نیست؛ ممکن نیست کسی مسئولیت‌هایی به این سنگینی داشته باشد و در کنار آن مثلا دوره دکتری را هم بگذراند و مثلا پایان‌نامه‌اش را هم با نمره خوب پاس کند! یک جای این کار می‌لنگد؛ یا طرف در کارش کم گذاشته یا درس خواندش صوری بوده!

وقتی من خودم با یک مسئولیت اجرایی نیم‌بند و محدود، وقت سر خاراندن هم ندارم، چطور یک نفر می‌تواند در کنار یک مسئولیت اجرایی استانی یا کشوری، درس بخواند، کتاب هم بنویسد و ... (حالا این که قانون، ادامه تحصیل در موقع اشتغال را منع کرده است یا نه، خودش بیشتر بر شبهات قضیه می‌افزاید!)؛ ولی به قول دایی‌ام: اینجا ایران است و کار، نشد ندارد!

از آن‌ها عجیب‌تر، آدم‌هایی هستند که در عین حال که عضو هیئت علمی فلان دانشگاه مثلا معتبر هستند، سال‌ها در مصدر امور اجرایی فعالیت می‌کنند ـ در حالی که یک کرسی دانشگاهی را اشغال کرده‌اند ـ و عجبا که در زمان همین مسئولیت، هم تدریس می‌کنند، هم استاد راهنما و مشاور پایان‌نامه‌های مختلف می‌شوند، هم کتاب می‌نویسند، هم کتاب ترجمه می‌کنند و هم پروژه تحقیقاتی انجام می‌دهند! شگفتا که در میان این همه حضور چندگانه، از سخنرانی در مجامع گوناگون هم پا پس نمی‌کشند! و سال به سال ارتقاء علمی می‌گیرند! پُر معلوم است که نه یک جا، که چند جای کار می‌لنگد!

ما با گروهی از مسئولان یا دانشگاهی‌هایی مواجهیم که همزمان در همه جا حضور دارند! این جماعت (شیفته خدمت) البته به صورت گرومی (تیمی) کار می‌کنند! ابرمردان (غول‌هایی) که همه‌کاره‌اند! گویی از دل درون داستان‌های تخیلی بیرون آمده‌اند! مردانی که گویی توانمندی‌های فوق‌العاده بشری دارند! و البته کارنامه ضعیف‌شان هم در همه این بخش‌ها ـ علیرغم کارنامه یا رزومه‌سازی‌های‌‌شان ـ به خوبی پیداست! طبیعتا چنین ابرمردانی همواره بر دوش سیاست سواراند! در همه دولت‌ها چنین غول‌هایی کم و بیش بوده‌اند و هستند ـ و ظاهرا خواهند بود. این غول‌ها، از قضا دستی نیرومند در رزومه‌سازی دارند! آن‌ها در یک شبکه پیچیده ارتباطی آموخته‌اند و می‌توانند ظاهر همه چیز را حفظ کنند! گویی که همه چیز سر جای خودش است و هیچ چیز نامیزان نیست!

چنین آدم‌هایی به دلیل حضور همزمان در چند موقعیت، خواه نا خواه، شبکه‌ای از روابط انحصاری ایجاد می‌کنند که دسترسی ویژه آن‌ها به برخی رانت‌ها، اطلاعات و امکانات را فراهم می‌کند؛ به واسطه همین روابط و دسترسی‌هاست که آن‌ها می‌توانند از رانت‌های علمی ـ پژوهشی استفاده کنند، طرح‌های پژوهشی یا مطالعاتی دریافت کنند؛ آن‌ها از دل این طرح‌ها، مقالات علمی ـ پژوهشی استخراج و به واسطه همان شبکه روابط مبتنی بر «قدرت» و «موقعیت دانشگاهی»، امکان می‌یابند آن‌ها را در نشریات علمی ـ پژوهشی منتشر کنند و ... در نتیجه روز به روز ارتقاء علمی می‌گیرند؛ اما پژوهشگران مستقل که از داشتن چنین شبکه‌ای از روابط بی‌بهره‌اند و فاقد دسترسی‌های ویژه‌اند، هرگز اینچنین امکان دریافت طرح‌های مطالعاتی و پژوهشی ندارند و در نتیجه به ندرت می‌توانند مقالات مستخرج از طرح‌های مطالعاتی و پژوهشی تهیه و منتشر کنند ـ در واقع در چنین شرایطی، شاهد ظهور بی‌عدالتی (نوعی دسترسی‌های نابرابر و غیرعادلانه‌) هستیم که روز به روز بیشتر خودش را بازتولید می‌شود.  

اما در کدام کشور پیشرفته ـ و حتی نسبتا پیشرفته دنیا ـ چنین چیزی ممکن است؟ جای دوری نروید! به همین ترکیه نگاه کنید! به پاکستان. چقدر قوانین به آن ها اجازه می‌دهد که مسئول باشند، در موقع مسئولیت مدارج دانشگاهی را در بالاترین سطح بگذرانند، در حالی که یک موقعیت دانشگاهی را اشغال کرده‌اند در چند جا سمت اجرایی داشته باشند و در عین حال، نویسنده، مترجم، سخنران، مشاور، فعال سیاسی و ... باشند؟ معمولا در چنین مواقعی می‌گویند: کارهای آموزشی یا فرهنگی به عنوان شغل محسوب نمی‌شود! یعنی شما می‌توانید دانشگاهی باشید و در عین حال مسئولیت‌های متعدد دولتی داشته باشید!

بهتر است بنشینیم و حساب کنیم در دولت‌های مختلف چه تعداد از این قبیل ابرمردان ـ یا ابر زنان ـ داشته ایم و داریم؟ واز این بابت چه میزان خسارت به امور اجرایی (کشوری) ودانشگاهی و ... وارد شده است! بهتر است با خودمان رو رواست باشیم! هنوز وقت آن نیست که چنین وضعیت‌هایی قاعده‌مند شود؟
.

ارسال نظرات
ناشناس
۲۲:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
چند تا از معاون های پژوهشی چند دانشگاه مطرح رو می شناسم که پایان نامه شونو براشون جمع کردن!! یعنی یه تیم کنارشون بوده. بعد حقوق اون تیم از قرارداد سازمانی که آقا رئیسش بوده پرداخت شده. مرگ بر امریکا!
ناشناس
۱۸:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
چقدر حرف دل بود! انگار خودم نوشته باشم..
ناشناس
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
مشكل ما دقيقا جاييست كه كساني مي خواهند دانشجويان را براي كرسي هاي علمي آماده كنند و پرورش دهند كه خود اشتباهي روي آن كرسي نشسته اند و اولين كمك آنها به دانشجويان جهت پيشرفتشان استفاي خودشان است.
امیر
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
با توجه به اینکه چاقو دسته خودش را نمی برد !؟ راه حل های خارج از اراده سیستم آداری وآموزشی موجود ارائه فرمائید.
ناشناس
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
دركشورهاي ديگرارتقاء شغلي درسته يك مدرك تحصيلي مي خوادولي ملاك براي پيشرفت واخذجايگاه بالاتروپستهاي مديريتي داشتن فوق ليسانس ودكتري نيست (اينها براي كارهاي تحقيقاتي است) بلكه تجربه وبهره وريهاي قبلي آن فرداست كه اورابه آن جايگاه مي رساندولي درايران ماشائالله همه مسولين به بركت اقسام دانشگاهها دكتري دارندتمام نمايندگان مجلس هم، يكي نيست بگه آخه مدرك دكتري داشتن براي يك وزارتخانه كه كاراجرايي مي كنه به چه دردي مي خوره كسي كه دكتري داره بايدبره دردانشگاه وكارهاي تحقيقاتي بكنه
ناشناس
۰۸:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
این راه هم اضافه کنید برای این مدارک فوق العاده های ویژه، خاص و . . . هم در فیش های حقوقی برای خودشان درست می کنند. آن هم از بیت المال نه بخش خصوصی واقعی!!!!!
پژوهشگر
۰۰:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
من دکترای فیزیک دارم و در یک پژوهشگاه معروف در تهران کار می کنم.
یکی از مدیران ابرقهرمان ما در حالی که مسئول اجرایی و علمی و ... یکی از پروژه های اصلی کشور بود به طور همزمان در حال راهنمایی تز و چاپ مقاله و نوشات و ترجمه چندین جلد کتاب (از انتشارات همان پژوهشگاه) بود، نشان علمی ملی هم گرفت هم زمان هم مدیر نمونه شد، هم پژوهشگر نمونه، هم استاد نمونه! فکر کنم اگر براش مهم بود به عنوان شهروند نمونه، همسر نمونه، پدر نمونه، ... هم اعلام می شد. در حالی که این عناوین متناقض است. استاد نمونه باید وقت و انرژی اش صرف دانشجو ها و دانشگاه شود و مدیر نمونه باید تمام هم و غمش مدیریت مجموعه اش باشد و بقیه عناوین هم همینطور.
افسرده
۰۰:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
بالای 90 درصد استادها از طریق فشار بردانشجوبان بدبخت و چاپ مقاله از طرف اونها به مقام استادی رسیدن
مهدی
۲۳:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
این موضوع جای تامل و تحقیق دارد: آیا در کشورهای پیشرفته اعضای هیات علمی در خارج از دانشگاه مدیر هستند؟ اگر پاسخ منفی باشد این پدیده خود می تواند یکی از عوامل ضد توسعه در ایران باشد. ممنون از طرح موضوع
ناشناس
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
بعضیها دکترای پدرسوختگی دارند که نیاز به دانشگاه ندارد و مادرزادی است!. با این مدرک بقیه مدارک را هم جور میکنند.
ناشناس
۲۳:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اشکال فقط از این ابرمردان نیست، اشکال اساسی مربوط می شود به سیستم آموزش به اصطلاح عالی ایران که جوکی بیش نیست.
ما یک ملت نفت فروش هستیم و علم در اینجا موضوعیت ندارد.
پس از اتمام نفت، احتمالا به واقعیات پی خواهیم برد و از توهم خارج خواهیم شد و به اقتصاد معیشتی دوران قاجار بازخواهیم گشت.
یادمان باشد:
ایران = افغانستان+ نفت
ناشناس
۲۲:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
دکتر احمدی نژاد هم که سال 72 تا 76 استاندارد اردبیل بود در سال 76 دکتراشو از علم و صنعت گرفت و استاد راهنماش هم ظاهرا حمید بهبهانی وزیر راه سابق بود
ناشناس
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
دوره کارشناسی ارشد یکی از هم دوره ای هایمان ریس بانک بود همه جا کارش سکه بود و معدل اش الف می شد اما دریغ از یک جو علم و دانش .. تازه بدون کنکور هم برا دکترا اسم اش دراومده
امیدوارم صاحبان اندیشه فکری به حال تولید علم و دانش کشور بنمایند
ناشناس
۲۱:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
این گونه افراد اگر کوچکترین وجدانی داشته باشند که به آن رجوع کنند متوجه میشوند که مشکل کشور ما که منابعش در حال تمام شدن است و به مرز هشدار رسیده است، همین افراد متظاهر هستند. البته با توجه به این اتمام منابع می خواهند "ته دیگ" را هم خودشاتن نوش جان کنند و بقیه به درک!
ناشناس
۲۰:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
وقتی مردم به طبقات خودی، غیر خودی و نخودی تقسیم می شوند نتیجه همین و بد تر از این نیز خواهد شد
هیئت علمی دانشگاه
۱۹:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
نمونه ش دکتر و. که درمعاونت علمی ریاست جمهوری مشغول به کار هستند و در سالهای گذشته حداقل 20 دانشجو در سال داشته اند و هر ترم هم 17-18 واحد درس دارند و کلی مقاله و کتاب و غیره. ضمناً کوه و دریا و سفر خارج و کنفرانس های داخل و خارج و برنامه های تلویزیونی و مضاحبه و غیره شون هم برقراره.
امیرحسین
۱۸:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
واقعا در شرایطی که فرزندان خانواده هایی که از توان اقتصادی ضعیفتری برخوردارند برای درج مراحل تحصیلی و قبولی کنکور بعضا دچار مشکل روحی روانی میشن حیرت اوره که دانشگاه بین الملل تاسیس میشه و ......
سعيد
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آقاي داور پناه حرف دل مارو زدي
با فوق ليسانس از دانشگاه شهيد بهشتي بخاطر اين ابر مردان و زنان دارم از ايران ميرم بلكه شانسي براي استفاده از تحصيلاتم داشته باشه.
راستي من با رتبه ٨ كنكور سراري وارد دانشگاه شدم .
حس ميكنم ماها مهمون ناخوانده ايم تو اين كشور.
خدا نگهدار وطن مادريم،وطن من كه نبودي.....
ناشناس
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
یک مقاله علمی تهیه نمودم و برای چاپ در نشریه علمی و تخصصی برای چاپ فرستادم و بعد از آنکه تأیید کردند که این مقاله ارزش چاپ را دارد به شرطی حاضر به چاپ شدند که جتماً اسم یکی از اعضاء آن نشریه در کنار مقاله آورده شود که من هم قبول نکردم و آنها نیز چاپ نکردند .و این آقایان از طریق استثمار دانشجویان و رانتهایی که دارند به مقام استادی می رسند.
ناشناس
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
خب برو! قهر کن، چرا منت میذاری سر مملکت؟
منم دارم میرم و سه سال از زندگیمو متوقف و وقف اینکار کردم، خیلی هم دلزده و دل آزرده هستم ولی منت به سر مملکت نمیذارم... اگه بی خردان اکثر مصادر مدیریتی رو اشغال کردن دلیل نمیشه که وطن و مملکتو لعن و نفرین کنم، باید خودمون رو لعن کنیم که با بی عملیمون میدان رو به افراد بدون صلاحیت سپردیم.
ناشناس
۱۵:۲۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
خود این افراد به تنهایی جای چندین نفر رو گرفتن و به تنهایی صاحب بیش از ده شغل هستند و جوانان تحصیلکرده مملکت یا باید بیکار بمونن یا به کارهای در سطح پایین روی بیارن و یا امیدشونو از همه جا قطع کنند و بگذارن برن. متاسفانه امیدی به تغییر و اصلاح این وضع وجود نداره.
راجا
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
واقعا علمی دیگه وجود نداره من الان سال 1393 یه مقاله فرستادم برای یه مجله علمی پژوهشی هنوز داوریش نیومده دیگه خودتان حساب کار دستتون بیاد
بیست و سی
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
ایشالله با ورود احمدی دلاور در بهار ۹۶ امثال داورپناه را ممنوع الملاقات و ممنوع التصویر و ستاره دار خواهیم کرد .این مقاله سراسر کذب میباشد دلایل خودم را در نفی ان بیان خواهم کرد .یوزارسیو زمان دکتر احمدی دلاور بارها جلوی چشم بنده با طی الارض در کسری از ثانیه از مجمع تشخیص مصلحت به دانشگاه ایرانیان بعد از دانشگاه به کاخ ریاست جمهوری بعد از ان به سازمان شهرداری و بعد از شهرداری به خانه عزیمت نمودند .مگر میشود ابر مردان و ابر زنان این سرزمین اهورایی تواناییهایشان همانند انسانهای عادی باشد .
صادق
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
واقعا همینطوره. همه جا حضور دارند. من از اینکه کاری اجرایی را خوب انجام نمی دهند ناراضی نیستم. بلکه از اینکه حوزه علم و دانش را خراب کرده اند بسیار نارخرسندم.
رند خراسانی
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
شما باید دانشگاه وبنیان ریزی آنرا در ایران در نظر داشته باشید وبعد شرائط هردمبیل فعلی را تجزیه وتحلیل نمائید. دانشگاه در ایران توسط رضاشاه در تهران ،فرقه دموکرات در تبریز و توسط اشخاص دیگر در شهرهای دیگر تاسیس شده و همیشه خدا چشم دانشگاه ها به فارغ التحصیل اروپا وآمریکا بوده ودانشگاه های آمریکا واروپا ایرانی را برای واردات هرچه بیشتر وسائل آزمایشگاهی تربیت می نمودند واصولا هرکه را دارای استعداد تشخیص می دادند در همان کشور نگه می داشتند. بعد از انقلاب اساتید ارزشمند از ایران رفتند و ماجرای عبور یکی ازآنها از گمرگ را شنیده اید اما جان کلام را درک نکرده اید. استادی که در حال خروج از مملکت بود در ازای بازکردن گردنبند همسرش توسط مامور نیروی انتظامی وقت به او گفت من حامل شئی بسیار ارزشمندتر از گلوبند طلای همسرم هستم ،لیکن تو و دستور دهنده به تو ارزش آنرا درک نخواهید کرد.وتا زمان حال حاضر هم ارزش مغز انسان های تحصیل کرده برای جمهوری اسلامی درک نشده است. پس بنابراین وقتی انسانهای دانا مملکت را ترک می کنند شما باید با سوپر من های فعلی خوش باشید.اما در نظر داشته باشید که سوپر من های فعلی خواسته ویا نخوایته مملکت را به سمت ویرانی وحشت ناکی هدایت می نمایند که پدیده کم آبی وخشکسالی های بدون قاعده ،از بین رفتن جنگل ها وفاسد شده اخلاق ایرانی ها و........ مسائل دیگر از طلیعه مدیران سوپر من است که ماشالله اشتهای سیری ناپذیری در استفاده از سفره پهن شده انقلاب دارند.
ناشناس
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اگر شرط مدراج دانشگاهي را از تخصيص پستهاي دولتي بر دارند در اينصورت احتمالا كار دانشگاهها بروال سابق بر خواهد گشت
ناشناس
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
در دانشگاه ما که جز دانشگاههای مطرح کشور است معاون محترم پژوهشی هم دارای تخلف پژوهشی است و هم به شدت از کسانی که تخلف پژوهشی می کنند حمایت می کند. چه باید کرد؟
ایوبی
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
در دنیای امروز تمام کارها براساس منافع است و فعلا افراد مسئول( با مدرک الکی گرفته اند با مدرک الکی داده اند)نفعشان در ادامه همین رویه است. این همه دانشگاه الکی در ایران برای چاپ مدرک است نه تولید علم، اگر غیر از این بود باید ما الان در قله دانش جهان بودیم.
ناشناس
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
تازه این ابرمردان بازنشست هم نمی شوند !!
که مبادا یک جای خالی برای یک جوان فارغالتحصیل تازه کار باز شود
ناشناس
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آقایونی که فکر کشورند، باید فکری اساسی بکنند به تخلفات پژوهشی وگرنه از این هم بدتر خواهدشد.
ناشناس
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
وقتی سیاسیون فقط فکر باندبازی های خودشان هستند، چه انتظار دیگری می رود؟ چه کسی باید رسیدگی کند؟ کدام مرجع؟
محمد
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
یکی از اساتید ما تو طول ترم 10 دقیقه درباره درس صحبت نمیکنه از 16 جلسه هم به زور شاید 6 جلسه اومد، فقط میشینه رو صندلی میگه نوبت کی بیاد کنفرانس بده!!!!!!!!!!!!!!!!
اینقدر هم شیک لبخند میزنه آخه معاون مالی یه شرکت!!!
ناشناس
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اساس پیشرفت و توسعه کشور نظام آموزشی آن است. متاسفانه نظام آموزشی ما از ابتدایی تا دانشگاه به علت ندانم کاری و منفعت جویی مسئولان و زوال اخلاق در مسیر انحطاط و نابودی قرار گرفته.
حسین
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
بنده عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهدم در دوره فوق لیسانس استادمان گفت هر کس بیش از شش ساعت بخوابد یا در جایی مشغول باشد نمی تواند با من درس بگیرد لذا یک ترم دیرتر درس را شروع کردند تا همه تکلیف خود را با اداره هایمان مشخص کنیم و تمام وقت در خدمت کلاس باشیم دوره دکتری که جای خود داشت
امکان ندارد کسی همراه با داشتن مسوولیت آن هم در رده بالا بتواند دکتری بگیرد بالاخره یا کارش را ضایع می کند یا تحصیلش را اگر جز این دیدید یقین داشته باشید کلکی در کار ست
لاله
۲۰:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
ممکن است حداقل نام گروه مربوطه را بفرمایید? در همین دانشگاه که بعضی از گروه ها تمام مسئولین استان و ...را دانشجوی دکتری کرده و با ترفندهایی برای آنها تز تهیه می کنند. یکی از ترفندها این است که دانشجویان قوی و عادی خود را به استخدام و یا مشاورت این ابرمردان در می آورند و این فرد کار را به اتمام رسانده و برای فرد متقاضی توجیه می کند و فرد متقاضی هم چون قهرمان نمره را دریافت می کند. من خود دانشجوی دانشکده کشاورزی بودم و خیلی از مسائل را مشاهده کردم. از ماست که بر ماست. بهای آن امتیازاتی بود که برای برخی اساتید و گروه های دانشگاه داشت ولی به قیمت نابودی اعتماد! تازه این دانشگاه گل سرسبد است.
ناشناس
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
درکشورهای دیگرتحصیلات تکمیلی برای کسی است که علاقه مندبه کارهاهای تحقیقاتی است وفردبایستی ازکارش منفک شودتایک علمی رابه جهان اضافه کندولی اینجاهمه چیزبرعکس است
محمدي
۱۳:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
بسيار عالي نگاشتي ولي كو گوش شنوا البته مراجع رسيدگي خودشان همه به اين آفت و بيماري گرفتارند. كاش همين در سطح مديران و مقامات بود از اين بدتر كه اكثر نيروهاي خدماتي كم سواد در ادارات با اخذ مدارك عاليه از دانشگاههاي پولكي، كارشناسان مجرب شده اند. حال شما فرزندانتان را قبل و يا بعد از خدمت مقدس جهت تحصيل روانه دانشگاه كن كه آيا در آينده شغلي براي او خواهد بود يانه........................... چقدر بايد درد اين همه بي انصافي را كشيد.............
ناشناس
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
خیلی بد بین نباشیم ممکن تعدادی هم برای حل مشکلی درس می خوانند . همه که بخور بخواب درس نمی خوانند بالاخره شما امتحان میدید و مصاحبه دارید و...از سیستم دانشگاه نمره قبولی دریافت می کنید . به نظر من دانشگاه های ما چه دولتی و چه آزاد باید کیفیت علمی اش آنقدر بالا باشد که هر ننه قمری نتونه فارغ التحصیل بشه اما من تا حالا کسی رو سراغ ندارم که دانشگاه قبول بشه ولی فارغ التحصیل نشه . مهمترین مشکل سیستم علمی دانشگاه است که به همه مدرک میده . من هم در دانشگاه دولتی (دانشگاه تهران) و هم دانشگاه آزاد مدرک گرفتم هیچ تفاوتی در کیفیت علمی مشاهده نکردم . به خاطر همین همه هوس می کنن دکتری بگیرن درحالی که طرف الفبای اون رشته رو ههم بلد نیست .
ناشناس
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
عجیب است فرارو‌چقدر شجاع شده ایی.
من خودم با مدرک فوق لیسانس، پایان نامه دکتری چند نفر از این ابرمردان علمی- اجرایی را نوشته ام.
البته نه بخاطر پول. چون رییسم بودند و دوستانه از من چنین درخواستی کردند و در رودربایستی برای آنها آن را انجام دادم.
منظورم این است که تز دکتری نوشتن در ایران کار دشواری نیست و نباید ایران را با کشورهای پیشرفته و یا حتی در حال توسعه مقابسه کرد. بقول شاعر
فلفل هندی سیاه و خال مهرویان سیاه
هر دو جانسوزند، اما این کجا و آن کجا
ناشناس
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
سالهاست که بارها در مورد این موضوع با دوستان و همکارها صحبت کردیم. چقدر خوبه که این مسائل رسانه ای بشه تا شاید شاید یه نتیجه ای رو در بر داشته باشه.
ناشناس
۱۲:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
دانشگاه ازاد داره فرت فرت ارشد ودکترا میده جلوشو. بگیرید خیلی مشکلات حله
ناشناس
۱۷:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
کاش فقط دانشگاه آزاد بود.
محمد
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
بسیار عالی نوشتین. لطفا این بحث را رسانه ها و صاحبان قلم دنبال کنید.
ناشناس
۱۲:۴۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
فساد در کشور ما ابعاد مختلفی دارد که بک بعد آن همین مطلب درستی است که نویسنده به آن اشاره کرده است..اما این ناهنجاری به علت فراوانی بین مدیران تبدبل به هنجار وعادت مرسوم شده است!!!
محفوظ
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
دانشگاه سمنان حدود 18 استاد دارد. مراحل و امتیازات استادی همه را کنترل کنید. تحقیقات را به تمام دانشگاهها بکشانید مطمئنم نتایج جالب خواهند بود.
ناشناس
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
منظورشما چیست؟ آیا بی خودی استاد شدند؟
ناشناس
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
فساد که شاخ و دم نداره برادر من.
کافیه یه سری به میدان انقلاب بزنید هم مقاله بین المللی می فروشن هم رساله دکتری و هم کتاب ترجمه می کنن و هم تالیف. اساتید دانشگاه و مدیران هم مشتریان ثابت این بازار مکاره.
ناشناس
۱۲:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اینها واقعیاتی است که همه می دانند، وزیری که خودش را با مدرک دانشگاه آزاد، هیئت علمی دانشگاه علامه نمود. تا گرفتن مدارک کیلویی با استفاده از رانت قدرت و با هزینه بیت المال. جدیدا هم این دلال ها به دنبال گرفتن پست دکتری هستند.
در مورد مجلات هم یک باندی تشکیل شده که فقط مقالات خودشون را چاپ می کنند. 9 ماه است که یک مقاله دادم هنوز داوریش نیامده است. متاسفانه همه را کم و بیش درگیر فساد کردیم و با فساد سازگار شدیم.
ناشناس
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
وقتی در قانون دانشگاه های ما داشتن شغل های مدیریتی باعث افزایش رتبه علمی می شود همین است دیگر. استاد گرامی میرود در کارهای اجرایی و البته همزمان هم می تواند دانشجوی دکتری بگیرد و دانشجوی بیچاره باید جورش را بکشد. همزمان هم استاد گرامی از هر دو سو ارتقاء رتبه میگیرد. متاسفانه همه هم این را می دانیم اما کسی به فکر درست کردن اوضاع نیست. چون مثل یک ساختمونی شده که اگه بخواهی یک آجرش را درست کنی کل ساختمان فرو می ریزد.
علی
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
بنده وقتی در دوره دکتری یکی از دانشگاه های معتبر کشور قبول شدم. با پدیده بورس های هم کلاسی آشنا شدم! که 1 نفر مدیر کل یکی از وزارت خانه های مهم کشوری یک نفر مدیر یک سازمان معتبر و یک نفر مسئول روابط عمومی یک سازمان معتبر دیگری بود که با ماشین های با راننده سر کلاس حاضر می شدند!!
ناشناس
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
خخخخ عجب داستانی داشتین
محسن
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
با سلام
سالها پیش و در دوران دانشجویی با یک موسسه پژوهشی همکاری می کردم(همکار طرح ساعتی) از من خواسته شد در موضوعی پروپوزال بنویسم پس از نوشتن و تایید آن توسط یکی از اساتید پروژه را بطور کامل انجام و به مدیر مربوطه ارائه دادم بعدها فهمیدم اون پروژه تز دکترای یکی از این ابرمردان بود ایشون یک لحظه هم به موضوع فکر نکردن.
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آقا اینقدر بدبین نباش، مسئولین لازم نیست هیچ وقتی برای اداره مملکت بگذارند، مملکت رو امام زمان اداره می کنه و مسئولین با فراغ بال به دکترا و فوق دکتراشون می پردازن، پس نتیجه می گیریم مدرکشون بر خلاف نظر شما خود فروخته های اجنبی واقعی هست.
دانشجو
۱۲:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
استادان زیادی رو در دانشگاه دولتی که درس خوانده ام می شناسم که مقالات رو کاملا دانشجویان می نویسند ولی اسم آنها پای آنها می خورد بدون آنکه ذره ای زحمت کشیده باشند.
دانشجو
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
متاسفانه هیئت علمی ها حتی در ساعتی که باید در دفتر خودشون برای پاسخ به سوالات دانشجویان باشند حضور ندارند و به مسئولیت های دیگرشان در شرکت های خصوصی و دولتی می پردازند و هرکاری می کنند جز هیئت علمی بودن.
ناشناس
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
این هم شکلی از اختلاس مسولان است.
دوست
۱۴:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
این از اختلاس هزاران هزار با بدتر و خطرناکتر است.
دانشجو یه دانشگاه دولتی
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
در دانشگاه خود من آقایی هست که هم هیئت علمی و هم معاون بودجه دانشگاه است در حالی که به طور کاملا عجیبی یکسال بعد از دکتراش هیئت علمی شده، در حالی که جوانان بسیار بهتر و با سوادتری از ایشان پشت در هیئت علمی شدن مانده اند.
ناشناس
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
این دمل چرکین سالهاست که بدنه اجرایی کشور جا خوش کرده و روز به روز بزرگ و بزرگتر می شود. شخصی با مدرک کارشناسی نماینده مجلس میشود و در پایان دوره نمایندگی با مدرک کارشناسی ارشد و یا دکتری بیرون میاید! آیا چنین نمایندگانی می توانند قانونی وضع کنند که جلوی این بی قانونی ها را بگیرد!؟
محمد
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
طرف رئیس بانکه تازه داره کاردانی حسابداری میخونه!!!
ناشناس
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
چیزی شما گفتی برای کودک دو ساله هم مثل روز روشن است ، فعلا فقط بخور بخور است ملت هم.
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اقای داورپناه اگر دست به این قصر کارت های کاغدی مدرک تحصیلی دولت مردان امروزی بزنید همه اش فرو خواهد ریخت . و انچه این پدیده زشت را بدتر کرده توهمی است که اینها گرفته اند که همه چیز را بهتر از دیگران میدانند . اگر به تاریخ 50 سال سیاست درون گرای علمی چین مراجعه کنید متوجه میشوید که این پدیده شوم چه بر سر پیش رفت انها در اورد .
بنظر من (البته میدانم که رویا است ) اگر دولت اقای روحانی دستور بدهد که کلیه کارکنان دولت سابقه تحصیلی . کی وارد دانشگاه شده اند کی فارغ التحصیل شده اند و... را بصورت شفاف و واقعی در دید مراجعه کننده گان میبایستی بگذارند شاید از توهم انها کمی کاسته شود .
هیات علمی
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
دوستی که چندجا کار اجرایی و شرکتی دارد و عضو هیات علمی دانشگاهی معتبر (جز یکی دوتای معتبر کشور) است می گفت عضویت هیات علمی و کار اجرایی برای ما حالت لنگ و پوشش زیر را دارد که اگر لنگ افتاد عریان نشویم! حالا حدس بزنید منظور از لنگ و زیرپوش کدام است؟
ناشناس
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
احسنت
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
عالی
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
همه جای کار می لنگد.
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
مطمئنا نویسنده محترم هم به سوال آخرشان ( هنوز وقت آن نیست که چنین وضعیت‌هایی قاعده‌مند شود؟ ) پاسخ نه می دهند .
این یک سیکل معیوبه که برای آن با وضعیت موجود نمی شه پایان در نظر گرفت ، دلیل اصلی آن هم این است که مدیریت در کشور ما سالها است که بصورت " فرقه ای " است و مردم عادی حتی اگه از نظر استعداد و هوش و توانائی و تحصیلات در حد فوق العاده هم باشند چون عضو این فرقه نیستند ، آینده شغلی و مالی و اجتماعی درخشانی نخواهند داشت ، برای همین هم هست که مهاجرت مخصوصا درس خوانده های واقعی در ده ساله اخیر تا این حد شدت گرفته ، چون آینده ای برای خودشان با این وضعیت نمی بینن ، فقط هم مشکل در محدوده ای که در بالا آمده یعنی مدیران نابغه ای که همزمان هم استاد و دانشمندند و هم مدیر خلاصه نمی شه ، در سمت دیگه اکثر اینها در سالهای اخیر سوء استفاده های مالی با مبالغ مختلف و کلان داشته اند ، فرزندان همین ها با پولهای بدست آمده از این سوءاستفاده ها کمتر در داخل و بیشتر در سالهای اخیر در خارج از ایران مبادرت به سرمایه گذاری کرده اند ، در اینجا هم باز به دلیل وابستگی پدرانشان به همان " فرقه " از بازخواست و دستگیری و باز پس گیری اموال مردم در اکثر موارد در امان بوده اند .
آب از سرچشمه گل آلود است .
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
چی بگم که حرف حق جواب ندارد.
مهدی امینی
۱۱:۳۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آفرین! خوب بود. داستان غم انگیزی است...
ناشناس
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
حرف دل من زدیییییییییی.واقعا باید بررسی بشه هرکس هم زمان شغل دولتی داره و مدرک میگیره بازخواست بشه. شورش درآوردند. اول با زیر دیپلم با سفارش میرن سر کار بعدش به موقع هرچی مدرک میگیرن....
امین
۲۰:۱۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
خب وقتی دانشجوی دکتری در ایران بر خلاف کل دنیا شغل نیست و حقوق نداره طرف تو سی سالگی مجبوره بره شرکت دولتی یا خصوصی سرکار
ناشناس
۱۱:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
ترجمه یا کتاب نویسی ا ونا جکی بیش نیست
وقتی دانشجویان برای پروژه مراجعه میکنند یک کتاب خارجی رو میزارن جلوشون و میگن ترجمش کنید و بعد از ترجمه توسط دانشجو ها به ام خودشون منتشر میکنند . بلایی که سر همه دانشجو ها اومده
نویسنده ؟!! نه بابا یک مورد تحقیقی میزارن در اختیار چند دانشجو میگن برید دنبالش بعد از دوماه همه رو جمع میکنند و میزارن کنار هم مثل پازل ! کتاب حاضر هست !!!
الیکا
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آفرین، هزار آفرین!
ناشناس
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
مثل احمدی نژاد که زمانی که روزی 24 ساعت تو استانداری کار می کرد، دکترا هم می گرفت.
ببخشید پروفسور احمدی نژاد
ناشناس
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۴
دادستان های واقعی از همین دکتر قلابی شروع کنید و رسیدگی کنید خیلی چیزا روشن میشه. احمدی نزاد سمبل اختلاس علمی و پژوهشی است.
پدرام
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
پديده ابرمردان و ابرمسئولين زائيده تفكر غلط "قحط الرجال" متوليان امور اجرائي كشور است ، وقتي ميبينيم سالهاست مديران طراز اول مملكت دايره وار ميچرخند و با وجود تغيير دولتها هر بار بعنوان مسئول و منتخب سر از يك نهاد يا وزارتخانه در ميآورند قطعا" نشانه اينستكه باور داريم جز اين عده معدود كسي را ياراي اداره نهادها يا وزارتخانه ها نميدانيم نتيجه اين ميشود كه خيل جوانان تحصيلكرده ، خلاق و پرانرژي بيكارند و سمتها در يك دايره تنگ دست بدست ميشود .
ناشناس
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
درست است. نتیجه این است که آقایان مدرک نداشتند الان گرفته اند. قبلا کم سواد بودن بی مدرک، الان همان هستند ولی با مدرک.
ناشناس
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
من در تهران در یکی از ادارات کل سازمان های عمومی کار می کنم، مدیر این اداره کل دارای 44 تالیف در زمینه مدیریت می باشد.
یعنی ایشان از نوابغ بشری مانند ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و انیشتین و نیوتن و ... حرفهای بیشتری برای زدن دارند.
کتاب های ایشان را که می خوانی میبینی مطالب نه مرجع درستی دارند نه ماخذی، بلکه کپی پیستی (بدون پردازش و صرفا کپی مطالب دیگران) از مطالب سایر مالفین و نویسندگان است که خود آن مولفین هم از دست سایر نویسندگان کپی کرده اند.
در مورد مطالب انگلیسی هم که تکلیف مشخص است، توسط برخی دانشجویان ایشان و یا برخی از همکاران جان بر کف، به صورتی بسیار ضعیف ترجمه شده است و بطور باسمه ای در کتب معتبره ایشان جایگذاری شده است.
ناشناس
۱۵:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
وقتی برای پروژه دانشگاهی بجای تحقیق میگن برو مقاله ترجمه کن میشه همین دیگه
حسن
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
خب وقتی جاها عوض بشه خب معلومه علمم تولید نمیشه اینا استقلال دانشگاهارو زیر سوال بردن.طرف با دکتری هم نمتونه تو دانشگاه خودش هم تدریس بکنه.تازه دانشجوهاش چی میخواد بشه.عمق فاجعه اونجا اینا ازخودشون یه مشت طرفدار درست میکنن کپی خودشون....اینجا ایران نشد نداریم اینا از سفره انقلاب سهم دارن بالاخره....حداقل سهمشون رو بدبد با این ندانم کاریا سیستمو خراب نکنن بشینن یه جایی فقط بخورن
سعید
۱۱:۱۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
چقدر نوشتن این وضعیت آشکاری که هیچ کس در موردش صحبت نمی کند به دل نشست آقای داورپناه.
کاش می شد در مورد نقایص ساختاری و فرهنگی که یک چنین جایگاه های اربابی را می سازد بیشتر صحبت کرد.
متشکر
ناشناس
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
خيلي عالي بود
حیف که هیچ عزمی برای تغییر وجود ندارد
ناشناس
۱۱:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
همین می شود که با کلاه گذاشتن بر ISI و شکستن رکورد مقالات می شوین 16 امین کشوری که تولید دانش می کند و اکثر همین مقالات و کتب را هم مسئولین مان نوشته اند، ولی کشور تهی از هر گونه دانش و بینش و آکاهی.
نمود تهی بودن این مدارک هم همین تولیدات مان و فرهنگ مان
ناشناس
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
هنوز وقت آن نیست که چنین وضعیت‌هایی قاعده‌مند شود؟
نه !!!!!
محمد
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

دفتر دانش ما جمله بشویید به می
Arash
۱۱:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
واقعا که حرف حساب زدی. مثلا یک نمونش که اسمشو نمیارم چند سال پیش تو دانشکده برق استاد (یا دانشیار) بود. کلی دانشجوی دکترا براش مقاله و تحقیق علمی تهیه می کردند و اسم این آقا رو به عنوان نفر اصلی ثبت می کردند. تو کمیسیون تحقیقات مجلس بود. رئیس دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات هم بود. تا اینجاشو من خبر داشتم.
بی نام
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اینها نه ابر مرد دانشگاهی هستند و نه ابر مرد مسئول، بلکه ابر مرد دروغ و چاخان و پشت هم اندازی و خرید مدرک هستند.
NASER
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
متاسفانه این پدیده تحصیلات دانشگاهی را به ابتذال کشانده است
007
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
البته یادمان نرود که اینجا ایرانه.بهشت مسئولین.
ایرجی
۱۱:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
فساد که شاخ و دم نداره
ناشناس
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
معلومه، چون بزک دوزکش می کنند!
محمد
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
ز شب روشنایی نجوید کسی

کجا بهره دارد ز دانش بسی
سعيد
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آقاي داور پناه حرف دل مارو زدي
با فوق ليسانس از دانشگاه شهيد بهشتي بخاطر اين ابر مردان و زنان دارم از ايران ميرم بلكه شانسي براي استفاده از تحصيلاتم داشته باشه.
راستي من با رتبه ٨ كنكور سراري وارد دانشگاه شدم .
حس ميكنم ماها مهمون ناخوانده ايم تو اين كشور.
خدا نگهدار وطن مادريم،وطن من كه نبودي.....
ناشناس
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
حالا شهید بهشتی هم چندان دانشگاهی نیست. کسی هم با رتبه ۸ نمی ره شهید بهشتی. شما خودت رو با کسایی که از شریف و تهران می رن مقایسه نکن. دیگه هر کسی نباید ادعای نخبگی کنه
ناشناس
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
سزاواره زندگی و فکر شما رو با طلای ناب مزین کنند با این مقاله ی کوتاه و درستی که نوشتید. واژه واژه ی مقاله حق بود. خیلی حق بود، خیلی
ناشناس
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
موضوع مهمی که دل بسیاری از دانشجویان استسمار شده این اساتید بر آن باور دارند ولی کو گوش شنوا!
فرارو به این موضوع بپرداز قبولت داریم به خدا کم از اختلاس های میلیونی نداره فقط اینجا بحث اختلاس علمیه!
ناشناس
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
«استسمار»؟؟؟!!! نکنه تو هم همزمان با مسئولیت درس میخواندی!!
ناشناس
۰۳:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۲
ناشناس 12:42

این استسمار از سوسمار میاد یحتمل :دی
ناشناس
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
تخلف پژوهشی ریشه این کشوررا خواهد زد. مسئولین محترم وزارتخانه علوم هم چشم ها را بسته اند. امکان ندارد هم درس خواند و هم مسئولیت اجرایی داشت. ولی کو کسی که رسیدگی کند. اگر در این زمینه مشابه اتفاقی که برای دریافتهای میلیاردی قدری سر و صدا شود، شاید عکس العمل حداقلی انجام پذیرد.
ناشناس
۱۰:۵۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
به موضوع بسيار مهمي اشاره كرده ايد اما چرا ارگاتهاي مسئول به اين مهم رسيدگي نمي كنند دلايل متعددي مي تواند داشته باشد يا خود مسئولان اين ارگانها هم مبتلا به هستند و يا منافع ملي براي آنها اهميت ندارد و منافع شخصي و جناحي را بر منافع ملي ترجيح مي دهند . آيا با اين وضع اميدي به اصلاح هست ؟
سعيد
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آقاي داور پناه حرف دل مارو زدي
با فوق ليسانس از دانشگاه شهيد بهشتي بخاطر اين ابر مردان و زنان دارم از ايران ميرم بلكه شانسي براي استفاده از تحصيلاتم داشته باشه.
راستي من با رتبه ٨ كنكور سراري وارد دانشگاه شدم .
حس ميكنم ماها مهمون ناخوانده ايم تو اين كشور.
خدا نگهدار وطن مادريم،وطن من كه نبودي.....
احسان
۲۰:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
با مدرک دکتری دانشگاه تهران (تمامی مقاطع دانشگاه تهران بودم)، با معدل بالای 18 در تمامی مقاطع، با رتبه 2 ارشد و رتبه یک دکتری، با کلی سابقه تدریس در موسسات مختلف و ترجمه و ...، الان بیکارم و هر جا اقدام کردم نهایتا رد شدم، البته به دلایل نا معلوم...
ولی خدای ما هم بزرگه
ناشناس
۰۴:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۳
کاشکی کنکور نمی دادی و 4 سال زود تر اپلای میکردی که از این مملکت گل و بلبل خلاص بشی
حسن
۱۰:۵۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
واقعيت محض .
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
تازه فهمیدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خخخخخخ خوابین همتون
صدوقی
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
نکته های کاملا درستی بود. این موضوعات آن قدر طبیعی شده که انگار اصلا باید همینجری باشه و معایبش هم بسیار زیاده
ناشناس
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
از زمانيكه دانشگاه آزاد تاسيس شد فاتحه دكتراي واقعي و مدارك رلست راستكي هم خونده شد.
ناشناس
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
تنور دانشگاه ازاد را همین همکاران ما در دانشگاه های دولتی داغ کردند. حالا که عده ای که در پایین ترین دانشگاه های دولتی قبول نبوده اند به مدد دانشگاه ازاد دکتری گرفته اند خودشان در حال تربیت دکتر و کارشناس ارشد .... در دانشگاه آزاد هستند.
ناشناس
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آفرین درست گفتی، از ماست که بر ماست. ولی مواظب باش خیلی ها برخورد سیاسی می کنند. نباید اصلا اسم دانشگاه ازاد اورده شود.
ناشناس
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
ببینید دانشگاه آزاد جاییه که با هزینه شخصی افراد اداره میشه، از این نظر مشکلی نیست،دلیل نمیشه چون دولت نمیتونه هزینه همه رو بده و ظرفیت دانشگاه های دولتی محدوده جوانی که با شوق و سرزندگی علاقه به ادامه تحصیل داره پشت کنکور بمونه و یا نتونه دوباره کنکور بده بعدا افسرده بشه و ... به هر حال با 4 ساعت کنکور و تست استعدادها کشف نمیشن.
مشکل اینه که مسئولین وزارت علوم هیچ نظارتی بخصوص در شهرستان های کوچک و دور بر این دانشگاه ها ندارن. خب مطمئنا دانشگاه بفکر منافع خودشه و بی در و پیکر میشه و مسئولین هم میگن یا علی یه رشته بزن ما هم تلاش میکنیم مجوز بگیریم خودشونم میشن دانشجوی اون دانشگاه و بدون حضور در کلاس مدرک میگیرن. نمونه هاش زیاده رشته مهندسی بدون کنکور وارد میشن بعد از 20 سال دوری از درس 3 ساله مهندسی مکانیک و برق و ... میگیرن
محمدمهدی
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
آقا سفسطه نکن در ایران به قول دائی عزیزتان هیچ کاری نشد ندارد!!!
ناشناس
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اگر استعداد سرشار باشد اینهمه میسر است. همانگونه که جناب آقای احمدی نژاد همزمان در اردبیل استاندار بودند ودر تهران(دانشگاه علم وصنعت) دانشجوی دوره دکترا.
ناشناس
۱۵:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
اکثر واحد ها و رشته هایی که بدون حداقل امکانات یک جا ایجاد میشه هم دلیلش همینه که برخی برای بالا بردن مدارکشون سعی در آوردن اون رشته در منطقه می کنند
ناشناس
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۳
ايشون كه از عجايب روزگار بودند!!!!!!!
ناشناس
۰۸:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۴
با قاطعیت اطلاع دارم که استادانی که بعدا وزیرشان کرد، نمره الکی و پایان نامه الکی براش جور کردن. تا ان مقطع هم با رانت و تقلب بالا آمده بود انشالله روزی برسه که مدرک این دکتر قلابی رو بازرسی کنند. علت اینکه دکترا رو ورق پاره میدونست همین بود که خودش زحمت نکشیده بود. روز حساب احمدی نزاد و دارو دسته اش بزودی فرا میرسه
ناشناس
۱۰:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
جانا سخن از زبان ما می گویی!
Alirad
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
ای کاش واقعا این موضوع بررسی بشه
چقدر جای جوونایی که زحمت کشیدنو واقعا درس خوندن ، پرشده به دست این افراد؟؟
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
رانت....... مادر فسادها در مملکت ماست.
امیرحسین
۱۸:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
بدون قصد تهمت من هم واقعا در مورد این مدارک و فعالیت ها تردید دارم چون حقیقتا جمع کردن این کارهای سنگین با هم دشوار است.
ناشناس
۰۹:۰۳ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۴
احمدی نژاد و بسیاری از مسئولین قبلی و امروزی مظهر اختلاس علمی هستن باید به این جرم هم محاکمه بشوند.