فرارو- چند سالی است که برخی کارشناسان نسبت به بحران آب در کشور هشدار می دهند. چند ماه پیش محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکتهای مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در گفتگو با فرارو از
شدت گرفتن جنگ آب در ایران خبر داده بود. اکنون به نظر می رسد جلوه های این جنگ بیشتر در حال رخ نمایی است. چند روز پیش در اخبار آمد که موضوع انتقال آب از منطقه چفاخور به سفیددشت، درگیریهایی میان مردم بلداجی در استان چهارمحال بختیاری به وجود آورد که منجر به کشته و زخمی شدن چند نفر شد.
اکنون این سوال مطرح است که آیا مسئولین نسبت به بحران آب در ایران واقف هستند؟
مسئولین اطلاع دارند اما ...دکتر حسین آخانی استاد زیست شناسی دانشگاه تهران و کارشناس محیط زیست
در گفتگو با فرارو گفت: «بسیاری از مسئولین از بحران آب در ایران اطلاع دارند، منتهی به دلیل اینکه معمولا عمر دولت ها کوتاه است سعی کردند این بحران را به وسیله مُسکّن به عقب بیاندازند و متاسفانه باید گفت سیاست نادیده گرفتن عمق بحران و استفاده از مُسکّن ها سال هاست که وجود دارد. اما از آنجا که این پیکر در حال فروپاشی است این مُسکّن ها نه تنها جواب نخواهد داد بلکه می تواند به بدتر شدن شرایط دامن بزند.»
آخانی در پاسخ به این سوال که علت شکل گیری بحران آب در ایران چیست؟، گفت: «کشور ایران همیشه کشور خشکی بوده و رخداد خشکسالی هم در ایران پدیده جدیدی نیست. مطالعاتی که از نظر دیرینه شناسی اقلیمی صورت گرفته بارها تغییرات آب و هوایی و خشکسالی های بلندمدت را نشان داده است. بنابراین پدیده بحران آب در ایران جدید نیست.»
مقصر اصلی بحران آب وزارت نیرو استوی ادامه داد: «منتهی بحران آب کنونی در ایران ناشی از بی تدبیری دستگاه متولی آب یعنی وزارت نیرو است و اشکال اصلی نیز در دکترین های این وزارت خانه است. متاسفانه در این وزارت خانه بیشتر تفکر پیمانکاران حاکم است و سیاست ها و دکترین های این وزارت خانه بر اساس تامین منافع پیمانکاران تعیین می شود.»
وی افزود: «لذا این وزارت خانه به جای آنکه به آمایش و توانمندی های اکولوژیکی سرزمین بپردازد و از گذشته آب در تاریخ ایران درس بگیرد به یکباره یک نسخه بسیار خطرناک را پیچید و آن این بود که در ابتدا به سدسازی های گسترده دست زد که سالیانه حدود 6 میلیارد دلار بودجه به دهن گشاد شرکت های پیمانکاری تزریق کرد که باعث شد این شرکت ها بیش از حد رشد کنند و اکنون خود به یک دولت تبدیل شوند.»
پیمانکاران برای وزارت نیرو تعیین تکلیف می کننداین استاد دانشگاه اظهار کرد: «یعنی به جای آنکه وزارت نیرو برای آنها برنامه تعیین کند بیشتر این شرکت ها هستند که برای وزارت نیرو تعیین تکلیف می کنند. این موضوع باعث شد این سیاست همچنان ادامه یابد و متاسفانه سیاسی شدن آب و به خصوص بخشی نگری آب باعث شد هر نماینده، فرماندار یا استانداری به نوعی از این پول هنگفت که تحت عنوان آب از بودجه های عمرانی کشور داده می شد استفاده کند و حتی در دره ای که یک قطره آب نداشت نیز شروع به سدسازی کنند.»
سدسازی آب بسیاری از روستاها را قطع کردوی ادامه داد: «سدسازی ها در واقع نیاز جدید برای آب ایجاد کرد. بر خلاف استدلال وزارت نیرو که معتقد است 92 درصد آب در کشاورزی استفاده می شود باید گفت پروژه های انتقال آب و سدسازی ها باعث بر هم خوردن توازن کشاورزی و توازن شهرنشینی و روستانشینی شده است.»
وی افزود: «سدسازی ها باعث شد آب بسیاری از روستاها قطع شود و این آب به جای آنکه بتواند توسط رودخانه ها به سمت قعر حوزه آب ریز برود و در مسیر خود علاوه بر تغذیه آب خوان های زیرزمینی در جاهایی مورد استفاده قرار بگیرد که باز چرخانی طبیعی آب را ممکن بکند، به عکس باعث شد که آب به جاهایی منتقل شود که امکان باز چرخانی طبیعی آب وجود ندارد چراکه معمولا این مناطق مرتفع بوده و امکان زهکشی در آنجا وجود نداد و تبخیر تشدید می شود و در حقیقت با این کار مصرف را تشویق کردند.»
این کارشناس محیط زیست اظهار کرد: «حتی اگر این فرض را قبول کنیم که بخش قابل توجهی از آب در بخش کشاورزی مصرف می شود باید توجه کرد که عمده محصولات کشاورزی در شهرها استفاده می شود. شهرها را نیز سدسازی ها بزرگ کردند. لذا اگر شهرها به این شکل بدقواره و افسارگسیخته رشد نکرده بودند مصرف (محصولات کشاورزی) نیز افزایش پیدا نمی کرد چراکه بخش قابل توجهی از مردمی که در شهرها ساکن شدند در گذشته دارای زندگی نبستا پایداری در روستاها و شهرهای کوچک بودند که آمدن آنها به شهرها نه تنها باعث افزایش مصرف آب در آن شهر شد، بلکه مصرف محصولات کشاورزی را نیز افزایش داد.»
طبقه نوکشاورزان آب را هدر می دهند نه کشاورزان واقعیوی با بیان اینکه وزارت نیرو قصد دارد بحران آب را گردن کشاورزان بیاندازد گفت: «این در حالی است که کشاورزان واقعی و روستانشین ایران هیچگاه در مصرف آب زیاده روی نمی کردند و ارزش آب را می دانستن و این نو کشاورزان شهرنشین هستند که در مصرف آب زیاده روی می کنند. یعنی کسانی که از طبقه متوسط به بالای جامعه بوده و به وسیله رانت هایی که در اختیار داشتند بسیاری از اراضی منابع طبیعی را تصرف کردند و باغداری را رواج دادند.»
وزارت نیرو با دخالت در روند طبیعی توزیع آب، تعادل را بر هم زدآخانی در پاسخ به این سوال که چرا بحران آب در مناطقی که با کمبود آب نیز مواجه نیستند وجود دارد؟، گفت: «دخالت در روند طبیعی توزیع آب که در گذشته توسط رودخانه ها در سطح زمین و توسط آب خوان ها در زیرِ زمین انجام می شد باعث این بحران شده است.»
وی ادامه داد: «در واقع وزارت نیرو با سدسازی و پروژه های انتقال آب و همچنین اجازه ایجاد چاههای مجاز و غیرمجاز و ایجاد صنایعی که آب بَر بودند، این تعادل را به هم زد. لذا امروز حتی در مناطق پُر آب همچون گیلان و مازندران نیز بحران آب وجود دارد و بسیاری از رودخانه ها خشک شده است.»
وی افزود: «وقتی یک بدن سالم که هزاران سال توسط مردم مدیریت شده را در اختیار یک ساختمان چندطبقه در الهیه قرار می دهند که شناخت آنها از جامعه و آمایش سرزمین و اکولوژی این کشور بسیار محدود است و بیشتر با پیمانکاران ارتباط دارند نتیجه آن همین می شود.»
به یک برجام درباره آب در کشور نیاز داریمآخانی در پاسخ به این سوال که ادامه روند کنونی چه آینده ای برای بحران آب در ایران رقم می زند و آیا می توان گفت آنچه ایران را در آینده از پای در می آورد نه یک جنگ خارجی، بلکه بحران آب در داخل است؟، گفت: «متاسفانه این پیش بینی می تواند درست باشد. لذا ما به یک برجام درباره آب در کشور نیاز داریم. «برجام آبی» یعنی ما بپذیریم آنچه را که انجام دادیم اشتباه بود. تزریق پول به وزارت نیرو و شرکت های تابعه یک روش غلط است که باید قطع شود و هر چه زودتر این کار صورت بگیرد ما را به درک درست تر بحران نزدیک می کند.»
وی ادامه داد: «دوم اینکه بپذیریم ایران کشوری خشک با محدودیت در منابع آبی است. بنابراین نیاز تراشی برای این آبِ محدود چه به شکل ایجاد صنایع جدید و چه گسترش شهرها و چه تشویق به افزایش جمعیت، مشکل را تشدید خواهد کرد.»
وی افزود: «سوم اینکه برجام اصلی این امکان را فراهم کرد که ارتباطات بیشتری با دنیا داشته باشیم و سرمایه گذاری خارجی وارد ایران شود. ایران دارای تنوع آب و هوایی کم نظیری است و جاذبه های فرهنگی و تاریخی بسیاری دارد و نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه از امنیت خوبی برخوردار است. لذا باید از این فرصت استفاده کرد و فشار به منابع آبی را تا جایی که می توان کاهش داد و اجازه داد آب خوان ها گسترش پیدا کند و آب ها در زیرِ زمین و نه روی زمین ذخیره شود و از مشاغل جدید در جهت جذب توریست استفاده کرد تا اقتصاد کشور بر پایه منابعی که وابستگی کمتری به آب دارد رونق پیدا کند تا به مرور زمان تضمینی برای آینده و گذر از این بحران نگران کننده شود.»
آب بیار معرکه است.
تامین آب مناطق مختلف کشور امری اجتنابناپذیر است و در این راستا انتقال آب از مناطق پرآب، به مناطق خشک و کم آب و نیازمند، به عنوان اولین و آخرین راه حل انتخاب شده است.
این شیوه از منظر اداره کشور کاملا قابل درک است، اما از یک امر نباید به هیچ روی غفلت گردد که اگر، آب را از یک منطقه، شهر و استان به مناطق و شهرها و استانهای دیگر منتقل میکنیم و سبب توسعه و آبادی مناطق خشک و کم آب میشویم، اولا باید متعهد شویم مناطق پرآب که آب خود را هدیه دادند، درصدی از منافع مالی فروش آب در مناطق خشک را صاحب شوند.
ثانیا، مناطق خشک و کم آب متعهد گردند به توسعه زیرساختهای مناطق و شهرهای پرآب بپردازند.
و ثالثا پساب خروجی از تصفیه خانه های فاضلاب، حق مناطقی است که آب خود را اهدا کرده اند و ضروری است به همان منطقه منتقل شوند.
در چنین وضعیتی است که از نارضایتی و جنگ آب و کشمکشهای حیدری- نعمتی در آینده جلوگیری خواهد شد.
به کوتاه سخن نمیشود انتظار داشت، منطقه ای آب خود را بدهد و بایستد و تنها نظاره گر نابودی محیط زيستش باشد. هر چیزی بهایی دارد و آب بیش از هر چیز!
فرارو خواهش میکنم چاپ کن
سرزمین من خداحافظ
فقط چند سال مونده که کامل بیابون بشه این مملکت