یکی از گیجکنندهترین معادلات روزمره ایرانیها، نحوه محاسبه سود بانکی است. ایرانیهای زیادی وجود دارند که معتقدند نزدیک به دو برابر اصل وام بانکی را پس دادهاند، اما بانکها مدعیاند تنها ٢١درصد یا کمی بیشتر یا کمتر سود گرفتهاند! مشکل از کجاست؟ آیا وضع ریاضیات ما تا این اندازه خراب است که نتوانیم از یک معادله کاربردی زندگی روزمرهمان سر در بیاوریم؟
مسأله اینجاست که در بیشتر مواقع سود واقعی بانکها، آن رقمی نیست که از پشت شیشه باجهها میخوانید. برخی بانکها ترفندهایی دارند که از شما سود بیشتری دریافت کنند و این ترفندها گاهی آنقدر عادی به نظر میرسند که شما هرگز متوجه نمیشوید تا ٨٠درصد هم سود تسهیلات پرداختهاید آن هم برای وامی که به شما گفته شده بهره ٢٢درصدی دارد. «بلوکه کردن بخشی از مبلغ وام» یکی از این ترفندهاست.
اگر میخواهید از یک بانک ایرانی تسهیلات بگیرید، احتمال دارد به شما گفته شود معادلدرصدی از مبلغ وام را سپرده کنید و آن سپرده بدون پرداخت هیچگونه سودی تا تسویه کامل بدهیتان بلوکه میشود. بهعنوان مثال به شما گفته میشود «٤میلیون تومان سپردهگذاری کنید تا ١٠میلیون تومان وام بدهیم».
صورت ظاهری قضیه این است که بانکها برای شما سود ٢٢درصد وام ١٠میلیون تومانی را محاسبه میکنند اما واقعیت این است که آنها تنها ٦میلیون تومان وام دادهاند و اقساط وام ١٠میلیون تومانی را از شما پس میگیرند. با کمی حساب و کتاب میتوان متوجه شد که بانک در این حالت گاهی تا ٨٠درصد سود گرفتهاند. این موضوع درحالی رخ میدهد که کارشناسان مالی معتقدند بانکیها در اصل محاسبه سود و فرمول آن نیز دست بردهاند تا منفعت بیشتری برای خود رقم بزنند. آنها میگویند اگر بهعنوان مثال وامی ٢٤ قسط دارد براساس فرمولهای واقعی، باید سود قسط بیست و سوم کمتر از سود قسط بیست و چهارم باشد. زیرا با پرداخت هر قسط بخشی از اصل وام پرداخت میشود و سود مبلغ باقیمانده رفته رفته کمتر میشود اما بانکداران ایرانی این اصل کلی را رعایت نمیکنند و مشتریان ناچارند تا پایان پرداخت تسهیلات، سود یکسانی برای تمام اقساط شان بدهند.
سود واقعی بانکها تا ٨٠ درصد!«بلوکه کردن بخشی از مبلغ وام» ترفندی است که گفته میشود در جریان دستوری شدن سود بانکی در سالهای ٨٥-٨٤ اتفاق افتاده است. حالا در شرایطی که مدتهاست سود بانکی با توافق بانکداران و به صورت غیردستوری تعیین میشود، برخی بانکها همچنان از این روش غیرقانونی درآمدزایی میکنند. این موضوع درحالی رخ میدهد که بررسیهای میدانی خبرنگار «شهروند» نشان میدهد هنوز بسیاری از بانکها کاهش نرخ سود تسهیلات به ١٨درصد را اعمال نکردهاند و در ظاهر قضیه از مشتریان خود بین ٢١ تا ٢٣درصد سود میگیرند. ماجرا اما، به ظاهر قضیه ختم نمیشود و استفاده از ترفند «بلوکه کردن بخشی از مبلغ وام» موجب شده است سود واقعی برخی بانکداران به ٨٠درصد هم برسد.
کارمند بخش تسهیلات یکی از بانکهای خصوصی درباره شرایط اعطای وامهای خرد به «شهروند» میگوید: بانک ما بهطور معمول ٦٠درصد مبلغ وام را به مشتریان واگذار میکند و ٤٠درصد باقیمانده را بهعنوان وثیقه نگه میدارد. بهعنوان مثال اگر شما به وام ١٠میلیون تومانی نیاز دارید باید ٤میلیون تومان سپرده گذاری کنید و این سپرده تا زمان تسویه اقساط در بانک بماند. او در واکنش به اینکه به سپرده بلوکه شده، سودی تعلق میگیرد یا خیر، پاسخ منفی میدهد و نحوه بازپرداخت اقساط این وام را اینگونه توضیح میدهد: وامها باید یک یا دو ساله تسویه شود. ضمن اینکه بانک هنوز برای کاهش سود تسهیلات خود اقدامی انجام نداده است و سود وامهای خرد همچنان ٢٢درصد است.
محاسبه اقساط وام ١٠میلیون تومانی این بانک خصوصی نشان میدهد که در صورت تسویه وام به صورت دو ساله، مشتری باید ماهانه حدود ٥١٨ هزارتومان بابت قسط بپردازد که با این حساب در مجموع حدود ١٢میلیون تومان به بانک برگرداند. این درحالی است که با سپرده بلوکه شده ٤میلیون تومانی، بانک درواقع تنها ٦میلیون تومان وام به مشتری خود پرداخته است. محاسبه وام ٦میلیون تومانی با قسط ٥١٨هزار تومان در طول مدت ٢٤ ماه نشان میدهد که سود واقعی نزدیک به ٨٠درصد بوده است!
یک بانک دولتی شرایط دیگری برای پرداخت وام به شرط بلوکه سپرده دارد. مسئول اعتبارات یکی از شعب این بانک دولتی به «شهروند» توضیح میدهد: بانک ما این تسهیلات خود را در اختیار کسانی میگذارد که سابقه سپردهگذاری در این بانک داشته باشند و البته برای پرداخت وام ٢٠میلیون تومانی، متقاضی باید حداقل ٤میلیون تومان در بانک سپرده داشته باشد و تا زمان تسویه حساب از آن سپرده، برداشت نکند.
او ادامه میدهد: البته به سپرده ٤میلیون تومانی سود تعلق میگیرد اما سود سپرده از سود تسهیلات کمتر است. ضمن اینکه وام ٢٠میلیون تومانی باید ظرف ٣٦ ماه بازگردانده شود و اقساط آن حدود ٧٠٠هزار تومان در ماه است. در واقع رقم واقعی تسهیلات در این بانک تنها ١٦میلیون تومان است و محاسبات نشان میدهد سود واقعی که بانک صادرات برای پرداخت این نوع تسهیلات دریافت میکند حدود ٣٩درصد است.
در بانک دولتی دیگری نیز به ازای پرداخت ١٠میلیون تومان وام خرید کالا مشتریان باید ٢میلیون تومان سپردهگذاری کنند که البته سودی به سپردهها تعلق نمیگیرد و این وام باید با سود ٢٣درصد و ظرف ٣سال بازپرداخت شود. محاسبات نشان میدهد سود واقعی این بانک حدود ٤١درصد است.
معادله زیرکانه یک بانک برای محاسبه سوددر یک بانک دولتی دیگرنیز طرحی با عنوان زمرد اجرا شده است که افراد برای دریافت وام ٨میلیون تومانی کالا ناچارند معادل همین مبلغ یعنی ٨میلیون تومان سپردهگذاری کنند و البته به این سپرده ٨میلیون تومانی سود ١٥درصدی تعلق میگیرد و در مقابل بانک ٨میلیون تومان خود را با بازپرداخت ٣ساله و سود ١٨درصدی در اختیار افراد قرار میدهد. این طرح به آن معناست که در پایان ٣سال ٨میلیون تومان سپرده تنها با ارزش ٩میلیون و ٩٨٣هزار تومان به مشتری بازگردانده میشود، این درحالی است که ٨میلیون تومان بانک با ارزش ١٠میلیون و ٤١١هزار تومان از مشتری پس گرفته میشود.
البته در این میان تنها دو بانک اعلام کردند که پرداخت تسهیلات به مشتریان مشروط به بلوکه کردن مبلغی از وام نخواهد بود. مسئول اعتبارات یکی از شعب بانک [...] به «شهروند» اعلام کرد: بانک [...] تنها وام خردی که اعطا میکند تسهیلاتی با عنوان تعمیرات مسکن است که تا سقف ٢٠٠میلیون تومان پرداخت میشود و برای دریافت این وام نیاز به وثیقه گذاشتن سند ملک است.
او ادامه داد: در این بانک هیچ وامی به شرط سپردهگذاری تا زمان تسویه، پرداخت نمیشود زیرا بانکها اجازه این کار را ندارند و تنها برخی موسسات مالی غیرمجاز، پرداخت تسهیلات را به این مسأله مشروط میکنند.
کارمند یکی از شعب بانک دولتی[...] نیز در پاسخ به «شهروند» اعلام کرد: در بانک [...] ١٠میلیون تومان وام خرید کالا به شرط یک ضامن معتبر و با سود ١٨درصد اعطا میشود که البته نیازی به سپردهگذاری معادلی از مبلغ وام نیست.
هزینه بانکداری در ایران حدود ٨ برابر استاندارد جهانیهادی حقشناس اقتصاددان و کارشناس بانکی دراینباره به «شهروند» میگوید: هزینه اداره بانک در کشور ما مانند هزینه اداره بسیاری از ارگانها بالاست و درواقع بهتر است بگویم بانکهای ایرانی گران اداره میشوند. در ایران ٢ تا ٤درصد قیمت پول ناشی از هزینههای بانکداری است، درحالیکه هزینه استاندارد جهانی تنها نیمدرصد است. در این شرایط بانکهای ایرانی برای پوشش هزینههای خود ترفندهایی به کار میبرند که بلوکه کردن مبلغی از تسهیلات، یکی از آنها به شمار میرود.
او با اشاره به علت گران اداره شدن بانکها در ایران، ادامه میدهد: در ایران بانکداری استاندارد الکترونیک، معنای چندانی ندارد و بهرهوری پایین نظام بانکی، تشکیلات عریض و طویل و شعبات متعدد، الکترونیکی نبودن فرآیندها و دستی انجام شدن بسیاری از امور و... موجب شده است بانکداری در ایران گرانقیمت و پرهزینه شود. همچنان که این رفتار در سایر ارگانهای دولتی نیز مشاهده میشود و دولت ٨٠درصد بودجه را صرف هزینههای جاری میکند و تنها ٢٠درصد به پروژههای عمرانی اختصاص دارد و درواقع دولت و بانکها بسیار گران اداره میشوند.
این اقتصاددان تأکید میکند: سود سپرده، سود تسهیلات و سود سپردههای بین بانکی در کشورهای توسعه یافته تنها بین ٢ تا ٤درصد است. جالب است که بدانید در این کشورها قیمت پول آنقدر ناچیز است که بانکها به دنبال این هستند که به بنگاههای اقتصادی وام پرداخت کنند اما در ایران رفتار معکوس است و بنگاههای اقتصادی باید به بانکها التماس کنند که به آنها وام بدهند.
حقشناس درباره راهکار اصلاح رفتار بانکی در ایران، توضیح میدهد: مهمترین راهکار این است که کشور ما شانس تجربه تورم زیر ٥درصدی را پیدا کند زیرا درحال حاضر تنها انگشت شماری از کشورهای جهان درگیر تورم دو رقمی هستند و این تورم دو رقمی به خودی خود باعث میشود که نهتنها بانکها که تمامی بخشهای اقتصاد کشور، ترفندهایی برای دور زدن قوانین پیدا کنند. علت آن هم این است که هیچ فعالیت اقتصادی به جز دلالی نمیتواند جوابگوی هزینههای گزاف تورم دو رقمی باشد و در این شرایط ناخودآگاه مسیر اقتصاد منحرف میشود.
او تأکید میکند: سیاست فعلی بانک مرکزی یعنی کنترل نرخ تورم و رسیدن به تورم تک رقمی سوگیری درستی است و دولت باید این روند را ادامه دهد تا کشور بتواند زیرساختهای اقتصادی خود را اصلاح کند. در این شرایط بسیاری از فعالیتهای دلالی و ترفندهای بانکی و غیربانکی توجیه اقتصادی خود را از دست میدهند و بستر سالمسازی میشود.
در جامعه ی ما ، فساد گسترده و همه جانبه ای بوجود امده است که لازم است با تدبیر و جدیت اصلاح گردد .
زحمت از آن ما همه،رحمت از آن دیگران
ذلت به کوی ما همه، لذت به کوی دیگران
سود باید مطابق نرخهای جهانی و بر پایه قوانین اسلامی باشد.والسلام
وام تک رقمی میگیرن و در میرن از کشور
وای بحال مردم که ارزش پولشون ........
من در سال 93 یک وام 25 میلیونی مسکن از بانک س.. با سود 15 درصد درخواست کردم، اولا که 4 میلیون اون زمان پول اوراق مشارکت دادم یعنی تا اینجا 21 میلیون قراره بدهند به اسم 25 میلیون. بعد از اون سازنده ساختمان که قرار داد با بانک داشت برای ساخت سود مشارکت دوران ساختی بود که با دیرکردها چیزی حدود 2/5میلیون شد بانک از وام ما که کرد که شده تا الان اسما 25 میلیون و رسما 18/5 میلیون دست ما را گرفت.
بعد هر ماه اقساط 390 هزار تومانی را در 130 قسط ضرب کنید حساب کار دستتان می آید که بابت 18/5 میلیون وام واقعی ما باید چه مبلغی بازپرداخت داشته باشیم که جمع آن حدود 51 میلیون می شود یعنی
یعنی بخشنامه بانک مرکزی اصلا واسشون اهمیتی نداره؟
پس اصلا بانک مرکزی به چه دردی میخوره ؟!