صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۸۱۱۲۲
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۰ - ۲۶ تير ۱۳۹۵
این‌که حیواناتی مانند سگ‌ها بسیار احساساتی هستند به همه ثابت شده است، اما از نگاه بسیاری ماهی‌ها موجوداتی بی‌احساس هستند، ولی این موضوع تا چه حد درست است؟ تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که ماهی‌ها بیش‌تر از ‌آن‌چه که تصور می‌شد در درک احساسات توانا هستند.

به گزارش زومیت و به نقل از بی بی سی، این سوال که آیا حیوانات هم علاوه بر انسان‌ها توانایی فکر کردن و احساس کردن را دارند، قرن‌ها مورد بحث قرار گرفته است. بسیاری از ما موافق هستیم که انسان دارای سطحی از هوشیاری است که می‌تواند آزادانه فکر کند و به تجربه احساسات مختلف بپردازد. اما این که کدام یک از موجودات هم دارای این نوع هوشیاری و آگاهی هستند، هنوز یک سوال مورد بحث است.

به نظر می‌رسد که ماهی‌ها بیشتر از آن‌چه که ما قبلا تصور می‌کردیم دچار احساسات می‌شوند:
ما همچنین می‌توانیم بپرسیم که آیا درجات مختلفی ار این هوشیاری وجود دارد و آیا تجربیات سایر موجودات شبیه به تجربه ما هستند یا خیر. بسیاری ممکن است که فکر کنند دلفین‌ها و آهو‌ها توانایی تجربه احساسات را دارند، اما در مورد یک ماهی، یک حشره یا یک گیاه چطور؟

یکی دیگر از سوالات کلیدی این است که از کجا متوجه بشویم که حیوانات و گیاهان هم احساس دارند. تحقیقات اخیر یک راه برای کشف جواب این سوال ارائه می‌دهد. محققان به این حقیقت رسیده‌اند که ماهی‌ها بیشتر از آن‌چه که قبلا تصور می‌شد توانایی تجربه کردن احساسات را دارند.

دانشمندان از معیار‌های مختلفی برای بحث کردن در دفاع یا مخالفت از نظریه توانایی موجوداتی غیر از انسان در هوشیاری و درک احساسات، استفاده کرده‌اند. استدلال آن‌ها به عنوان مثال برای ماهی از این قرار بود که مغز ماهی‌ها نسبتا کوچک و ساده است، آن‌ها همچنین لایه رویی مغز را ندارند، بخشی که واسطه‌ی پردازش اطلاعات سطح بالا در پستانداران است، با در نظر گرفتن این نکات آن‌ها به این نظریه می‌رسیدند که ماهی‌ها توانایی درک احساسات را ندارند.

آن‌ها می‌گویند که ما‌هی‌ها استعداد و توانایی اندکی در یادگیری و حافظه از خود نشان می‌دهند، آن‌ها همچنین یک مجموعه رفتاری بسیار ساده دارند. بر طبق این نظر، واکنش‌هایی که ماهی به شرایط نا‌مناسب می‌دهد، ممکن است کمی بیشتر از واکنش‌های غیر ارادی و غیر قابل کنترل باشد اما هنوز هم بسیار ساده و محتوای عاطفی آن کم یا هیچ است.

ماهی ها استعداد یادگیری قابل توجهی دارند و از آن برای حمایت محدوده وسیعی از رفتار‌های پیچیده استفاده می‌کنند:
دیگران با این موضوع مخالف هستند و می‌گویند برای ماهی‌ها امکان‌پذیر است که احساس یا هوشیاری داشته باشند، زیرا دلایل بسیاری وجود دارد. به عنوان مثال، هرچند که مغز ماهی در مقایسه با مغز پستانداران متفاوت است اما مغز ماهی‌ها ساختارهایی مشابه ساختار منشا تکاملی را داراست، بخشی که می‌دانیم نقش اساسی در تولید احساسات (آمیگدال) و پشتیبانی از یادگیری(هیپوکامپ) را در پستانداران ایفا می‌کند. اگر این قسمت‌های مغز آسیب ببیند ما اثرات رفتاری مشابهی را در پستانداران و ماهی‌ها خواهیم دید، این نشان می‌دهد که مغز آن‌ها عملکردهایی مشابه دارد.

همچنین تحقیقات بسیاری وجود دارد که به طور واضحی نشان می‌دهد که ماهی‌ها استعداد یادگیری قابل توجهی دارند، و از این استعداد برای حمایت از یک محدوده رفتاری پیچیده استفاده می‌کنند.

بسیاری از گونه‌های ماهی توانایی قابل توجهی در مسیریابی دارند، آن‌ها با به خاطر سپردن نقشه‌های ذهنی این کار را انجام می‌دهند.

گونه‌های دیگر می‌توانند در نظر بگیرند که چگونه در جنگ با ماهی‌های دیگر پیروز شوند، آن‌ها با مراقبت و به یاد آوردن رقبا و جنگ‌های قبلی موفق به غلبه بر حریف خود می‌شوند و حتی بعضی از آن‌ها ابزارهایی مانند استخوان سندان برای شکستن صدف حلزون، ساخته و استفاده می‌کنند.

ما اکنون می‌دانیم که ماهی‌ها قادر به درک و پاسخ به محرک‌های مضر مانند مواد شیمیایی‌ای چون استیک اسید هستند، این ماده در پستانداران هم ایجاد درد می‌کند. این درد شامل چیزی فراتر از یک واکنش ساده مثل تغییر در حالت ذهنی است.

پس از یک موقعیت استرس‌زا، انتظار می‌رود که ماهی‌ها به سمت آب‌های گرم‌تر حرکت کنند:
یک ویژگی خاص که برای تشخیص آگاهی و هوشیاری مورد استفاده قرار می‌گیرد و قبلا تصور می‌شد که در ماهی‌ها وجود ندارد، ظرفیت برای هیپرترمی ناشی از استرس یا "تب عاطفی" است. این یک واکنش فیزیکی شبیه به یک تب ناشی از عفونت است اما در این مورد قلاب یک موقعیت استرس زا است. در واقع، بدن در پاسخ به استرس گرم‌تر می‌شود.

تا همین اواخر، تصور می شد که در میان حیوانات مهره دار، تنها آمنیوت (پستانداران، پرندگان، خزندگان) تب عاطفی را از خود نشان می‌دهند و ظرفیت و توانایی هوشیاری را دارند. این دیدگاه بر پایه مطالعات قبلی نشان می دهد که وزغ‌ها و گلد‌فیش‌ها در شرایط استرس‌زا چنین تبی را نشان نمی‌دهند.

اما با قرار دادن گورخر‌ماهی در یک موقعیت استرس‌‌زا، به صورت محصور کردن آن‌ها دریک تور کوچک در مرکز یک مخزن آزمایش، اشتباه بودن دیدگا‌ه‌های قبلی ثابت شد. از آنجا که ماهی ها اکتوترم یا حیوانات خونسرد هستند، نیاز به حرکت به یک محیط با دمای منطبق حالت فیزیولوژیکی داخلی بدن خود را دارند، بنابراین بعد از یک شرایط پر از پریشانی، آن‌ها به سمت آب‌های گرم‌تر حرکت می‌کنند.

این  امکان وجود دارد که ماهی‌ها به خوبی‌ها حساس و آگاه باشند:
بعد ار نگاه داشته شدن در تور به مدت ۱۵ دقیقه، ماهی محصور شده رها شد تا آزادانه در میان اتاقک‌های داخل مخزن آزمایش حرکت کند. هر کدام از این اتاق‌ها با درجه حرارت‌های مختلف گرم شده بودند. ماهی تحت فشار قرار گرفته، زمان قابل توجه بیشتری نسبت به دیگر گروه‌هایی که در شرایط استرس‌زا قرار نگرفته بودند را در آب‌های گرم به سر برد زیرا درجه حرارت بدن این ماهی بین ۲ تا ۴ درجه سانتی‌گراد افزایش یافته بود و بدن او تمایل به ماندن در آب‌های گرم‌تر داشت، علت این اتفاق تب عاطفی بوده است.

این واقعیت که بعضی از ماهی‌ها می‌توانند تب عاطفی را تحمل کنند، ثابت نمی‌کند که ماهی‌ها به طور کلی موجودات هوشیار و آگاهی هستند اما به این معنا است کسانی که باور داشتند ماهی‌ها احساس ندارند، دیگر نمی‌توانند از  استدلال عدم وجود تب عاطفی در ماهی‌ها برای اثبات باور خود استفاده کنند.

این تحقیقات نشان می‌دهند که ماهی‌ها می‌توانند همانند حیوانات دیگر پیچیده باشند و ممکن است که آن‌ها حداقل در برخی موارد به خوبی حساس و هوشیار باشند.

مهم‌تر از همه، این نظریه می‌تواند چگونگی درک تکامل احساسات و آگاهی و هوشیاری در جانواران مهره‌دار را تحت تاثیر قرار دهد.

نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا شما تجربه نگهداری ماهی‌ها و کشف موردی مشابه را داشته‌اید؟ از نگاه شما ماهی‌ها تا چه حد قادر به درک احساسات هستند؟
برچسب ها: ماهی احساس تصور
ارسال نظرات