همزمان با انتشار خبر مرگ پسر جوان در جریان عمل زیبایی در مطب خصوصی یک پزشک، رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه ایران اعلام کرد: در این عمل جراحی متخصص بیهوشی حضور نداشته است.
به گزارش روزنامه ایران، چند روز قبل پسر 25 سالهای که برای انجام عمل لیپوساکشن به مطب خصوصی یک جراح مراجعه کرده بود، در جریان عمل به علتی نامعلوم جان باخت. پس از این حادثه پزشک جراح بازداشت شد و تکنیسین بیهوشی نیز پا به فرار گذاشت.
با توجه به حساسیت موضوع و مرگ بیمار در جریان عمل جراحی، پرونده با دستور بازپرس جنایی تهران و برای رسیدگی تخصصی در اختیار پلیس قرار گرفت و در حال حاضر نیز تحقیقات تخصصی در این باره ادامه دارد.
از سوی دیگر دکتر علیرضا سلیمی، رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه ایران در این باره گفت: «با توجه به اینکه در این حادثه عنوان شده بود عمل زیرنظر پزشک و متخصص بیهوشی انجام شده و جان یک جوان از دست رفته است، بلافاصله رسیدگی به موضوع را در دستور کار قرار دادیم. بررسیها نیز نشان داد در این عمل متخصص بیهوشی حضور نداشته و فردی که کار بیهوشی را انجام داده، یک تکنیسین بوده است.»
وی گفت: «مردم باید بدانند که از نظر آیین نامههای وزارت بهداشت انجام عملهای جراحی جدی در سطح بالا به هیچ عنوان نباید در مطبها انجام شود. عمل لیپوساکشن(که جوان 25 ساله را به کام مرگ کشاند) نیز استانداردهایی لازم دارد که در صورت رعایت نشدن شرایط مورد نظر، خطرات جبرانناپذیر و حتی مرگ را برای بیمارخواهد داشت.»
رئیس انجمن بیهوشی ایران افزود:«به طور کلی استفاده از داروهای بیهوشی چه در مطبهای دندانپزشکی و حتی اقدامهای گوارشی مانند آندوسکوپی و... در صورتی که با حضور تکنیسینهای بیهوشی انجام شود تداخل در امور پزشکی محسوب شده و حضور همکاران تکنیسین در این جایگاه غلط و حتی پرخطر است. ضمن اینکه در صورت بروز هر گونه مشکلی، تبعات سنگینی برای پزشک، صاحب مطب و شخص تکنیسین دارد. اما برای پیشگیری از وقوع بسیاری از این خطرات، ابتدا خود مردم نباید حاضر به انجام عملهای جراحی از این دست در مطبها شوند. نکته بعدی اینکه اگر همکاران ما چنین اقداماتی انجام دادند باید طبق قانون به اشد مجازات برسند چراکه تکنیسینها مجوز دخالت در امور درمانی به صورت مستقل را ندارند.»
دکتر سلیمی در واکاوی حادثه مرگ جوان 25 ساله نیز گفت: «براساس آیین نامههای وزارت بهداشت انجام عملهای جراحی و استفاده از داروهای بیهوشی نیاز به استانداردهای زیادی دارد و استفاده از داروی بیهوشی بدون حضور متخصص چه از نظر اصول پزشکی و چه قانونی ایراد دارد. متأسفانه اطلاعرسانی ضعیف و کمبود نظارتها سبب میشود که هرازگاهی شاهد این اتفاقات تلخ باشیم. به نظر میرسد وظیفه اصحاب رسانه و ما به عنوان انجمن علمی بالابردن سطح معلومات و آگاهی مردم است. همچنین از مسئولان درخواست میشود با افزایش نظارتها از سوءاستفاده افراد سودجو جلوگیری کنند.»
وی افزود: «آنچه میتوانم یادآور شوم این است که عملهای جراحی باید در کلینیکهای مجهز و مکانهایی انجام شود که چارچوبی ایمن را برای بیمار ایجاد میکنند. بنابراین انجام این عملها در مطبها غیرقانونی و خطرناک است و به مردم نیز دراین باره هشدار جدی داده میشود. ضمن اینکه اگر مطب یا کلینیکی غیراستاندارد باشد و تجهیزات و دستگاههای کافی نداشته باشد متخصصان بیهوشی نیز حق فعالیت در این اماکن را نداشته و حضورشان غیرقانونی و حتی جرم محسوب میشود. در مورد مرگ جوان 25 ساله نیز باید گفت؛علاوه بر نبود متخصص بیهوشی، شرایط استاندارد نیز وجود نداشته است.»
دکتر سلیمی درباره مجازات متخلفان هم گفت: «متأسفانه آمار تخلفات در این خصوص کم نیست ولی در صورت شناسایی آنها، مجازات سنگینی در انتظارشان است. درباره این پرونده نیز پزشکی قانونی باید اعلام نظر کند اما در موارد مشابه حتی جرمهای کیفری نیز برای متخلفان تعیین شده است. در این پرونده که منجر به مرگ بیمار شده نیز بدون شک مجازات سنگین تری در انتظار متخلفان خواهد بود.»وی به پیگیری انجمن بیهوشی برای افزایش استانداردها در کلینیکها پرداخت و گفت: «ما بشدت پیگیر این موضوع هستیم. پیشتر نیز پیشنهاد تشکیل کمیتههای استانداردسازی بیمارستانها و افزایش ایمنی بیماران را به وزیربهداشت ارائه کردیم و در حال حاضر نیز نامه مکملی ارسال خواهیم کرد و آمادگی انجمن را برای مشارکت در این کار اعلام میکنیم.»
زن گفت : مرا زیباترین زن جهان کن. قورباغه گفت: متوجه هستی که شوهرت ده برابر تو زیبا خواهد شد. زن گفت مشکلی نیست.
آرزوی دومت چیست؟ زن گفت : مرا ثروتمندترین زن جهان کن. قورباغه گفت: متوجه هستی که شوهرت ده برابر تو ثروتمند خواهد شد. زن گفت مشکلی نیست.
حال آرزوی آخرت چیست؟ زن گفت: یخده مرا سکته بده!
کجای این مملکت قانون حاکمه که توقع دارید تو پزشکی باشه؟؟؟
تازه خدارو شکر تنها قشری در جامعه که هنوز متعهد هست قشر پزشکه که با توجه به اینکه همه دولتها حداکثر تلاششون رو برای خدشه دار کردن حیثیت اونها کردن هنوز مورد احترام جامعه هستند.
شما نگاه کنید تخلف خودروسازان و راهنمایی و رانندگی توام باهم در سال چه کشتاری میکند و چقدر خانواده ها را عزادار میکند؟؟؟ اما با حقوقهای میلیاردی از همه آنها تقدیر میشود. حالا یک تخلف پزشکی هراز چندگاه اتفاق می افتد که آنهم بیشتر بخاطر نقص قوانین و یا اشکال در داروهایی است که مبدائ و منشآ آنها مشخص نیست اتفاق می افتد چنان لعنت و نفرین به پزشکان میفرستند که بیا و ببین؟؟؟؟!!!!
یک رییس جمهور می آید و یک جمله میگوید و جامعه ای را تهدید میکند و خانواده هایی را به خاک سیاه مینشاند هیچکس جرات نمیکند به او حرفی بزند. هزاران مدیر بی عرضه و بی لیاقت بخاطر نسبتهای فامیلی با سران کشور حقوقهای چندده میلیونی میگیرند و باعث فساد و تباهی جامعه میشوند ماست مالی میکنند تا فقر ریشه ایران را بسوزاند. آنوقت یک خطای پزشکی را که در سال از عدد انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند را پیراهن عثمان میکنند.
واویلا براین جامعه ای که فساد استخوانهایش را هم پوسانده اما ادعاهایشان قلب انسان را به درد می آورد.
بقول امام حسین اگر دین ندارید لااقل انصاف داشته باشید.
شرایط پزشکی از لحاظ علمی خیلی خوبه و قطعا خطا تو هر کاری هست از جملع پزشکی!ولی اینکه استفاده تبلیغاتی بشه مدام از این موضوع و همه رو بع علت اشتباهات درصد کمی زیر سوال(سوال که چه عرض کنم ،فحش!)ببرید هم ایجاد بی انگیزگی میکنید و هم مصداق کامل کفران نعمت! حالا اینقدر ادامه بدید که جونتون بیقته کف دست پزشکای وارداتی پاکستانی و ...!!!!
یعنی ریاست یک عده انسان متعهد و تحصیلکرده بیفته دست یک مدیری با تحصیلات غیر مرتبط؟؟؟؟!!!!
اونوقت که دیگه فاتحه
مگه ندیدی احمدی نژاد دخالت کرد ارز دارو رو داد زین اسب وارد کرد چه فاجعه ای رخ داد حالا فرض کن کل وزارت بیفته دست یک نابلد که از قضا به پزشکان حسادت هم میکند.
ای وااااااای من
الفاتحه !!!
حکایت کرده اند که مردی در بازار دمشق گنجشکی رنگین و لطیف به یک درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازی کنند. در بین راه گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت : در من فایده ای برای تو نیست اگر مرا آزاد کنی تو را سه نصیحت می گویم که هر یک همچون گنجی است. دو نصیحت را وقتی در دست تو اسیرم می گویم و پند سوم را وقتی که آزادم کردی و بر شاخ درختی نشستم
مرد با خود اندیشید که سه نصیحت از پرنده ای که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است به یک درهم می ارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت که پندهایت را بگو
گنجشک گفت : نصیحت اول آن است که اگر نعمتی را از کف دادی غصه مخور و غمگین مباش زیرا اگر آن نعمت حقیقتا و دایما از آن تو بود هیچ گاه زایل نمیشد. دیگر آنکه اگر کسی با تو سخن محال و نا ممکن گفت به آن سخن هیچ توجه نکن و از آن در گذر
مرد چون این دو نصیحت را شنید گنجشک را آزاد کرد
پرنده ی کوچک پر کشید و بر درختی نشست. چون خود را آزاد و رها دید خنده ای کرد. مرد گفت : نصیحت سوم را بگو. گنجشک گفت : نصیحت چیست ؟ ای مرد نادان ! زیان کردی. در شکم من دو گوهر است که هر یک ۲۰ مثقال وزن دارد تو را فریفتم تا از دستت رها شوم. اگر می دانستی که چه گوهر هایی نزد من است به هیچ قیمت مرا رها نمی کردی
مرد از خشم و حسرت نمی دانست که چه کند دست بر دست می مالید و گنجشک را ناسزا می گفت. ناگهان رو به گنجشک کرد و گفت : حال که مرا از چنان گوهر هایی محروم کردی دست کم آخرین پندت را بگو
گنجشک گفت : مرد ابله ! با تو گفتم که اگر نعمتی را از کف دادی غم مخور.اما اینک تو غمگینی که چرا مرا از دست داده ای. نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر اما تو هم اینک پذیرفتی که در شکم من گوهر هایی است که ۴۰ مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که ۴۰ مثقال گوهر با خود حمل کنم ؟! پس تو لایق آن دو نصیحت نبودی. سوم را نیز با تو نمی گویم که قدر آن نخواهی دانست
این را گفت و در هوا نا پدید شد
پند گفتن با جهول خوابناک تخم افکندن بود در شوره خاک